PEZHVAKEIRAN.COM یازده روز جنگ؛ «شکست تاریخی» حزب‌الله چه بر سر جمهوری اسلامی می‌آورد؟
 

یازده روز جنگ؛ «شکست تاریخی» حزب‌الله چه بر سر جمهوری اسلامی می‌آورد؟

یازده روز دهشتناک برای حزب‌الله که از انفجار بی‌سیم‌ها و پیجر‌ها شروع شد و به کشته‌ شدن حسن نصرالله در حملات هوایی اسرائيل رسید، به وضوح نشان داد که این کشور به لطف برتری نظامی و فناوری و حمایت بی‌دریغ آمریکا می‌تواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد. این بی‌شک بزرگترین شکست «محور مقاومت» در تاریخ است.

 

حسن نصرالله در سال ۲۰۰۶ و پس از جنگ ۳۴ روزه با اسرائیل در مصاحبه‌ای اعتراف کرد که اگر به گذشته باز می‌گشت، هرگز دستور حمله غافلگیرانه به گشت ارتش اسرائیل که به شروع این جنگ انجامید را نمی‌داد. او در آن زمان گفته بود: «ما حتی یک درصد هم فکر نمی‌کردیم که این حمله به جنگی با این ابعاد در این زمان منجر شود. اگر از من بپرسید، اگر می‌دانستم که عملیات به چنین جنگی منجر می‌شود، آیا انجامش می‌دادم؟ می‌گویم نه، مطلقا نه.»

با توجه به این نظر او آن‌هم پس از جنگی که به افزایش محبوبیت حزب‌الله منجر شد و به علت رویارویی با دشمنی برتر مورد تحسین قرار گرفت، را در نظر بگیریم، سخت است تصور کنیم که اگر حسن نصرالله اکنون زنده بود، پس از ۱۱ روزی که اسرائیل بزرگترین شکست تاریخ را به حزب‌الله وارد کرده، چه نظری داشت.

با این حال واقعیت این است که برتری نظامی و فناوری اسرائيل در برابر حزب‌الله و همچنین حمایت بی‌چون و چرای آمریکا غیر قابل انکار است. همچنین اسرائيل موفق شده است که تا عمق شبه‌نظامیان لبنانی نفوذ کند و جمهوری اسلامی ایران، حامی اصلی حزب‌الله هم تاکنون تنها از دور به تماشای تبدیل درگیری این گروه با اسرائيل به جنگی تمام عیار نشسته است.

در نتیجه اسرائیل را در بهترین موقعیت استراتژیک در تقریبا یک سال گذشته قرار گرفته است. تنها دو هفته پیش، به نظر می‌رسید بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائيل در غزه به تنگنا افتاده است و برای حفظ قدرت و نابودی حماس تقلا می‌کند. اما، او امروز بار دیگر قدرتمند به‌نظر می‌رسد.

 

تعداد شبه‌نظامیان حزب‌الله که در ۱۱ روز گذشته در عملیات ارتش اسرائیل کشته شدند، تقریبا دو برابر ۱۱ ماه گذشته است. این ارتش همچنین تعداد بسیاری از غیر نظامیان را کشته و صدها هزار نفر را نیز آواره کرده است.

در پی بمباران غزه از سوی ارتش اسرائيل در پاسخ به حملات هفتم اکتبر حماس، حزب‌الله در هشتم اکتبر موشک پرانی به شمال اسرائيل را آغاز کرد. حسن نصرالله در سخنرانی حملات به پرتاب موشک به اسرائيل را موفقیت حزب‌الله خواند زیرا که اسرائيل مجبور شد برخی از نیروهایش را از غزه بیرون بکشد و به مرز شمالی بفرستد و همچنین ۶۷ هزار نفر از ساکنان مناطق شمالی را تخلیه کند.

اگرچه درگیری میان حزب‌الله و اسرائيل از مرز‌ها فراتر رفت، اما هر دو طرف به رعایت اصول نانوشته‌ای متعهد بودند؛ اسرائیل با حملات دقیق فرماندهان حزب‌الله را هدف قرار می‌داد و حزب‌الله نیز تنها به اهداف نظامی اسرائيل حمله می‌کرد. اما وقتی که یکی از موشک‌های حزب‌الله، ظاهرا اشتباهی ۱۲ کودک را در بلندی‌های جولان کشت، اسرائيل نیز فواد شکر، نفر دوم حزب‌الله را هدف قرار داد.

Related

وضعیت تحمل‌ناپذیر

اما وضعیت تحمل ناپذیر شد. آوارگان اسرائیلی به طور فزاینده‌ای خواستار سرکوب حزب‌الله و بازگشت به خانه‌هایشان شدند. به گفته جوزف ظاهر، استاد دانشگاه اروپایی فلورانس، واکنش دیرهنگام و محتاطانه حزب‌الله به کشته شدن فواد شکر نیز «نشانه ضعف» این گروه بود.

اسرائیل ماه‌ها پیش، مواد منفجره را در هزاران پیجر و واکی‌تاکی سفارش داده شده توسط شبه‌نظامیان حزب‌الله جاسازی کرده و اکنون زمان حمله بود؛ غزه دیگر از مرکز توجه خارج شده، ایالات متحده بر انتخابات متمرکز بود و رئیس‌جمهور جدید ایران، مسعود پزشکیان رویکرد تعامل با غرب را اتخاذ کرده تا تحریم‌ها و پرونده هسته‌ای را دوباره مورد مذاکره قرار دهد. موساد دستگاه‌ها را از راه دور منفجر حزب‌الله ظرف دو روز صدها نفر از افرادش را از دست داد.

از آن زمان، رهبران ارشد حزب‌الله یکی پس از دیگری کشته شده‌اند. آخرین قربانی نیز حسن نصرالله بود که از تلاش‌های قبلی برای ترور جان سالم به در برده بود. او از وسایل الکترونیکی استفاده نمی‌کرد و در دو دهه گذشته با کسی ملاقات می‌کرد.

به گفته جوزف ظاهر، حملات ۱۱ روزه اسرائیل حزب‌الله را با «دشوارترین لحظه خود» در تاریخ چهل ‌ساله‌اش مواجه کرده است.

جنگنده‌های اسرائیل بر فراز ضاحیه به پرواز درآمدند. آن‌ها همچنین بر فراز ورودی‌های اصلی، مانند فرودگاه غیرنظامی بیروت، بنادر و مرز با سوریه پرواز می‌کنند. حتی در منطقه مسیحی‌نشین اشرفیه، صدای پهپادهای اسرائیلی در روز یکشنبه دائما شنیده می‌شد.

اما حزب‌الله از تا کنون از ترور سایر رهبران وفرماندهان ارشدش از جمله عباس الموسوی و عماد مغنیع جان سالم به در برده است. با این حال به گفته آقای ظاهر «هرگز مرگ متوالی رهبران نظامی و سیاسی را این گونه تجربه نکرده است.»

او گفت: «آیا این به معنای پایان حزب‌الله است؟ نه. این سازمان می‌تواند به فعالیت‌های سیاسی و نظامی خود ادامه دهد.»

عبد کنعانه، استاد دپارتمان خاورمیانه دانشگاه تل‌آویو گفت: «[مرگ حسن نصرالله] ضربه بزرگی بود. نه فقط برای کسانی که از او حمایت می‌کنند. او بسیار بیشتر از دبیرکل حزب‌الله بود. برای بسیاری از مردم در جهان عرب، او نماینده مقاومت در برابر اسرائیل بود. اما این به معنای پایان حزب‌الله یا جنگ در شمال نیست.»

آقای کنعانه افزود: «هنوز خیلی زود است تا توانایی گروه برای برنامه‌ریزی انتقام سنجیده شود. آنها به چند روز فرصت نیاز دارند تا بفهمند چگونه باید واکنش نشان دهند و بالاتر از همه، چگونه اسرائیلی‌ها توانستند تا این حد به آنها نفوذ کنند. آن‌ها به این زمان نیاز دارند تا بتوانند از رهبر آینده محافظت کنند.»

آقای ظاهر یادآور شد که حزب‌الله عمل‌گرایی را با مفهوم مقاومت اسلام‌گرایانه به این معنا که جایی برای تسلیم شدن باقی نیست ترکیب می‌کند.

او افزود که این گروه هنوز بخش عمده‌ای از زرادخانه خود، از جمله موشک‌های هدایت‌شونده را در اختیار دارد.

امواج این ۱۱ روز در سراسر خاورمیانه و به‌ویژه در ایران به زودی احساس خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران برای ۱۱ ماه مهره‌های خود را بر روی صفحه شطرنج ژئوپلیتیک حرکت داد. به گفته کارشناسان، حملات به اسرائیل از نقاط مختلف به تهران کمک کرد تا هدف اصلی خود یعنی «بهبود موقعیت استراتژیک خود در مذاکرات با غرب» را به دست آورد.

ترکیبی از شبه‌نظامیان در عراق و سوریه، حوثی‌ها در یمن، جهاد اسلامی در کرانه باختری و البته حزب‌الله مهره‌هایی بودند که جمهوری اسلامی در آستین پنهان کرده بود و تهدید به استفاده از آن‌ها بخشی از قدرت بازدارندگی رژیم ایران است. در نتیجه نیاز دارد که زمان استفاده از این مهره‌ها را به دقت محاسبه کند و آسیب شدید حزب‌الله امروزه ایران را در موقعیت بسیار حساسی قرار می‌دهد.

آقای ظاهر می‌گوید: «حزب‌الله تنها عروسک خیمه‌شب‌بازی ایران نیست و منافع خود را دارد. اما اگر یکی از آن‌ها شکست بخورد، دیگری نیز شکست می‌خورد. این واقعیت که حزب‌الله تضعیف شده، ایران را نیز تضعیف می‌کند.»

منبع:یورو نیوز