رجوی و هشتاد - بیست به نفع رژیم
مجتبی زرگر
این روزها با یک نگاه حتی سرسری به سایتهای تابعه ی مجاهدین متوجه می شوید که به شکل واضحی نوک حمله و عمده ی نگرانی رجوی نه رژیم خمینی بلکه شخص ایرج مصداقی است؛ و ظاهرا با نزدیک شدن موعد دادگاه حمید نوری باید انتظار شدت یافتن این حملات راهم داشت.
رجوی در حالی که هر ندای انتقادی را تحت عنوان مزدوران وزارت اطلاعات و تاکتیک هشتاد بیست محکوم و وابسته به وزارت اطلاعات قلمداد میکند؛ به خودش این چک سفید امضا را می دهد که به هرکس که بخواهد؛ حمله کند و خیل چماقداران را برای سرکوبی او گسیل نماید. چرا که در منطق رجوی مرکز فضا- زمان شخص شخیص رهبری خاص الخاص یعنی خود رجوی است. و ایشان حتی اگر نامه ای با امضای حقیر و ذلیل به خامنه ای بنویسد باز هم ملک شش دانگ مقاومت به نام ایشان ثبت شده. و ایشان حتی اگر سالهای متمادی تا اندرون بیتشان جاسوسان نظام رخنه کرده باشند باز هم ملک شش دانگ اشراف و احاطه ی اطلاعاتی به نام ایشان ثبت شده و ایشان حتی اگر نود درصد هم علیه ایرج مصداقی بنویسد و حتی ده درصد هم فرصت پرداختن به امور دیگر و حتی اندرونی بیت خودشان نداشته باشند؛ باز هم کماکان این دیگرانند که مزدور وزارت اطلاعات هستند.
به راستی چه چیزی تغییر کرده که به ناگهان شدت حملات علیه آقای مصداقی ابعاد جدیدی گرفته است؟ در واقع این دور جدید و بی سابقه از حملات علیه ایشان؛ بعد از شوک و سکته ی چند روزه ی رهبر خاص الخاص استارت خورد که به شکل سمبلیکی با نواری درز! کرده از رازینی و مقیسه مزین می شود. نواری که به طور اتفاقی ! و هماهنگ نشده ! تمام موارد مطروحه در آن درجهت تخفیف عاملیت این جنایتکار است؛ و این به در بردن دژخیم؛ و تمرکز حمله به شکل تمام عیار و صددرصد روی عامل دستگیری او یعنی آقای مصداقی نامش مبارزه با رژیم است که هر کس حتی بیست در صد هم به آن نقد ـ و نه حتی حمله – کند در صف مزدوران است. برای رنگ و لعاب دادن به این گونه لاطائلات رجوی به نوعی تحلیل سیاسی عوامفریبانه نیز متشبث می شود. تحلیلی سلیقگی و صرفا کرونیک از روند تحولات که بسته به میل و سلیقه ی تحلیل گر می تواند هر چیزی را به هر شکلی توجیه کند. در فلان زمان و مکان مشخص که بعدتر یا قبلتر فلان اتفاق رخ داده است؛ این یا آن فرد آنجا حاضر بودند. و این مدرک جرم و اثبات مزدوری در دستگاه قضایی رجوی است. اساسا اگر به شیوه ی استدلال فرد رجوی در تمام مواردی از این دست دقت کنید مشاهده خواهید کرد که رهبر خاص الخاص نه از روی ناآگاهی بلکه از منتهای استیصال صرفا با کنار هم گذاشتن زمانبندی وقایع به اصطلاح تحلیل شاهکارگونه اشان را ارائه می نمایند و البته در دستگاه رهبری خاص الخاص و مقام معظم آنچه که هرگز کمبودش احساس نمی شود وقاحت است چرا که از حداقل احترام و احساس ضرورت پاسخگویی به دیگران در چنین نگرش فرد محوری نشانی یافت می نشود
منبع:پژواک ایران