نرخ ارتباط با توده ها در داخل کشور چقدر است؟
بهروز سورن

گفته شد که چرا نقد میشود اما آلترناتیوی ارائه  نمیکنم. من هم از جمله کسانی هستم که نقد میکنم, پرسش مطرح میکنم, معضل را مکتوب میکنم اما آلترناتیوی ارائه نمی دهم.اشکال را میبینم اما راه حل را نمیدانم.توان تشخیص کمبودها را دارم اما راه حلی برایشان نمیشناسم.اما افرادی بوده اند که اولا شناخته شده هستند. دوما در جایگاه رهبری یک سازمان یا تشکل قرار داشته اند. سوما پیشینه آنها دال بر این است که در گذشته نیز راه حل هائی ارائه داده اند و مشکل گشا بوده اند و در این زمینه تخصص هائی دارند.بهمین دلیل این وظیفه قبل از هر فردی دیگر بر عهده آنان بوده است که صدای مشترک چپ رادیکال را سازمان دهند.

 

این درست است که بیش از سه دهه سازمانهای سیاسی بعلت سرکوب وحشیانه رژیم با داخل کشور ارتباطی ندارند. درست تر اینکه تبعیدیان علیرغم آموخته های بسیار از ارتباطات انسانی در دیگر کشورها اما دیگر از ریشه هایشان تغذیه نمی کنند و چنانچه همین دنیای مجازی نبود وضعیتی بسیار وخیم تر داشتند. جای آن دارد که با مرور گذشته و فرصت های از دست رفته و با حسن نیت و صداقت بگوئیم که از ماست که بر ماست. نارسائی های کنونی در فقدان صدائی رسا به داخل کشور و بی ارتباطی با مردم کشورمان اگر هزاران دلیل هم برایش ردیف کنیم باز نقش سستی ها و سکتاریسم خانه زاد خود را نمیتوانیم نادیده بگیریم. طبیعی است که با گذشت زمان و عدم تحرک در برابر نیازهای هر روزه و روزمره جنبش در تبعید, رخوت و سستی تنمان را خواهد سائید و بمرور شبیه آثار باستانی خواهیم شد.

بیشماری هستند که میگویند ما سیاسی نیستیم و در سیاست دخالت نمی کنیم. تعدادی هم هستند که میگویند ما سیاسی هستیم  و وظیفه خود میدانیم که در برابر تحولات سیاسی واکنش نشان دهیم, نظر دهیم و دخالت کنیم. برخی هم میگویند ما هم سیاسی هستیم و دخالت میکنیم و هم رهبر بدنیا آمده ایم و منتظر هستند که روز موعود فرا رسیده و بر دوش مردم کشورمان حمل شوند. درد ما تبعیدیان فقط این نیست که باحکومتی سفاک و خونریز روبرو بوده و هستیم.

رنج ما از خود نیز هست. از طیفی که در جزمیت و دگماتیسم مثال زدنی است. از خر ملا پائین نمیاید و در رویاهای خود شناور است. به نیازهای سیاسی در تبعید بی اعتنا بوده و هست و می ماند و جز انتظار نمی کشد. انتظار روز موعود را می کشد. افزایش گرد سپید بر چهره و موهای نداشته خود می بیند و نومیدی و یاس اندام نحیفش را بلرزه انداخته است. اندیشه هم نمیکند تا طرحی نو در اندازد, با همسایه های سیاسی خود همنشینی کند و نارسائی ها را از پیش بردارد.

نرم ترین زمین ها را بیل میزند که همانا استفاده از نهادهای حی و حاضر امپریالیست هاست. تئوریزه میکند و در کنگره سازمانی خود جا میاندازد و سپس در اتاق انتظار بی بی سی فارسی و صدای آمریکا و حتما از این پس رادیو فردا و پس فرداها منتظر بلندگو میشود تا با مردم داخل کشور ارتباط برقرار کند!  

خیلی نا مطبوع است که نسبت به عملکرد یک یا چند سازمان سیاسی مبارز( هر چند با پرسش های عدیده و باز نسبت به عملکرد آنها در گذشته )  اظهار نظر  و در نفی ان نوشت. بارها به خودم لعن و نفرین کردم, شلاق را بخود روا داشتم, خودم را سنگسار کردم که چرا قلم علیه سازمانی میبری که هزاران شهید راه آزادی و برابری آنرا خانه سیاسی منزه خود پنداشته اند و در راه آن جان داده اند؟

اما وقتی فکر کنیم که بخش بزرگی از زنان و مردان آزاده قتلعام شده در دهه شصت به این سازمان و آرمانهایش تعلق داشته اند و هم اکنون باز تعریف هائی در برنامه سازمانی آن انجام میشود که با تعلقات فکری آنها در گذشته سنخیتی ندارد, سپس نقد این سازمان را موجه میتوان شمرد. مهم نیست که در کجای جهان ایستاده ایم زیرا توجیه بدست گرفتن بلندگوهای آلوده امپریالیست ها و شرکت کردن در شوهای سیاسی و هدفمند آنان با پرچم سوسیالیستی!! و آمال ضد امپریالیستی؟ بیشتر مضحک می نماید تا سیاسی کاری!! و این امر در همه جای جهان از سوی جبهه انقلاب نکوهش میشود.

جالبتر اینست که سازمانهای چپ مزبور شرکتشان در این نمایشات را بهره بری از امکانات آنها!! برای تبلیغات سوسیالیستی و ارتباط با داخل کشور مینامند حال آنکه بهره اصلی را از حضور چپ در برنامه های مزبور, این رسانه ها و خیرخواهی امپریالیستی! آنان میبرند. آیا تصور بر این است که راه ارتباط با توده ها از کانال امپریالیست ها میگذرد؟ ( آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد )

از ابتدای تبعید یک ضرورت مثل خوره بخش اعظم نیروهای رادیکال در غربت را خورده است. ضرورتی که نیاز مبرم این بخش نه تنها برای ارائه آمال و آرزوها و درد ها و رنج های آن بلکه برای پیوند با جنبش های داخل کشور از طریق یک بلندگوی مرکزی خواه نوشتاری, تصویر و صدا و ... بوده است. متفکربن چپ اما در پراتیک سیاسی تجربی خود به این موضوع حساس و مهم و حیاتی  بی اعتنا ئی کردند. منافع سازمانی اهمیت بیشتری از منافع عمومی داشته است.

امروزه دهها رادیو کوچک و بزرگ با تعلقات سازمانی موجودند اما دریغ از یک رسانه مرکزی برای چپ رادیکال و سازش ناپذیر با خفاشان اسلامی در حکومت؟!

در چارچوب سازمانی همه چیز رواست اما در طیف چپ بطور عمومی نارواست؟ زیرا هیچیک از نهادهای سیاسی سنتی دیگری را برسمیت نمیشناسد و حاضر نیست با دیگراندر یک ظرف مشترک قرار گیرد.

هم از اینرو آنرا سازمانگرائی مینامم. فرقه گرائی در فرهنگ سیاسی امروز مثل یک ناسزای سیاسی است. فرقه گرائی چیست؟ زمانی که در سازمانگرائی افراط و تفریط شود میتوان آنرا به فرقه گرائی تشبیه کرد.

عبور از پراگماتیسم سیاسی و روشنائی بخشیدن به حقیقت

آنها که در تبعید موهایشان را سپید میکنند و امید به آینده ای آزاد و رها دارند قطعا با این پدیده در تبعید نیز آشنا هستند. پیش ترها فرهیخته ای و شاید غلامحسین ساعدی گفت که برخی از تبعیدیان پولهایشان را در چمدانهایشان جا دادند و به خارج از کشور آمدند و برخی نیز جان هایشان را. از میان همه اینها بخشی نیز به هر علتی راه برگشت و خاموش بودن در برابر جنایات جمهوری اسلامی را پیشه کردند. بخشی از تبعیدیان نیز نه این هستند و نه آن. بدین شکل که راههای ییلاق و قشلاق به ایران را دنبال نمیکنند اما برای طرح و روی پا نگاهداشتن خود و سازمانشان از هر امکانی منجمله رسانه های وابسته به جنگ طلبان و تحریم کنندگان بهره میبرند و به انها چشم دارند بدون انکه راه حل معضل جنبش در تبعید را در درون آن جستجو کنند.

قطعا ما در تبعید با تمامی کوشش هایمان نخواهیم توانست به همه چیز بپردازیم اما آنچه در توانمان هست چرا و واضح تر آنکه یکبار برای همیشه میبایستی برای همه چیز مبارزه کرد و نه بخشی از آن, یکبار برای همیشه این نسل میرا که در تبعید گذران زندگی میکند میتواند حرف دل بزند زیرا که تاوان آنرا دهه هاست که میپردازد. غل و غش ها را رسوا کند و چنانچه روزی روزگاری در جبهه مبارزه علیه استبداد و سرکوب پاک باخته است, اگر لازم است جبهه یا جبهه هائی دیگر باز کند و در برابر آنچه بار دیگر استبداد جدید تر را وعده میدهد بایستد.

شرکت در شوهای تلویزیونی بی بی سی فارسی و آمریکا و همردیفانشان برای چپ رادیکال همانند گرد و خاک پاشیدن در چشمان مخاطبان است. چپ ضد استبداد و امپریالیسم را چه کار با بنگاهها و نهادهای تبلیغاتی امپریالیستی؟ آنهم در شرایطی که سه دهه از تلاش برای ایجاد صدائی مشترک در این طیف خبری نیست. و باز آنکه در شرایطی شاهد این چرخش در بخشی از این طیف هستیم که جنبش اشغال زبانه میکشد و پیش چشمان ما عروج چپ در یونان مشاهده میشود. و باز آنکه در همین شرایط و هر لحظه میتواند آتش جنگی خانمانسوز و مردم سوز از سوی امپرلیستها بر افروخته شود.

لطفا اگر چپ نیستید کمی سیاسی باشید!

فاتحه ای بر مزار بخشی از طیف چپ رادیکال

دوستی پرسیده بود که چرا افراد را با اسامی آنها همراه نمیکنم. بنظر من اسامی این افراد هر چه باشد و اصلا حسن علی نقی باشد اما این سیاست سازمانی آنهاست. در مجامع و کنگره ها به بحث گذاشته شده است و تصمیمی جمعی است. افراد سابقه ای بسیار درخشان دارند و حسرت و حساسیت من نیز از همینروست و در یک کلام موضوع جدیست. مصوبه کنگره آنهاست. فرصت طلبان سیاسی را بنوبه خود تجربه کرده ایم و تاریخ سه دهه اخیر در برابر ماست. از سردار سازندگی تا گاندی ! ایران و میرحسینی که دوران طلائی امامش را خواب میبیند و جنبش های خیابانی را تظاهرات سکوت به بیراهه برده است. مابازاء این رجال اما در میان اپوزیسیون بسیارند.

هم آنها که استحقاق رسوا شدن دارند و نمیتوان نسبت به آنها بی تفاوت بود. پیش چشمان ما و با فرمان اربابانشان برای آینده کشورمان خواب می بینند و سودای ساختن دولت در تبعید دارند. پشت شان به دلار و یورو و پوند محکم است. به صدای آمریکا, بی بی سی فارسی و رادیو فردا و چه میدانم پس فردا اتکا دارند. حمله نظامی را تبلیغ میکنند با این خیال که از طریق پول و تبلیغات و پشتیبانی غرب میتوانند خود را به رهبری آتی مردم کشورمان زورچپان کنند. صحیح است که حرف آخر را مردم خواهند زد. اما مردم بر حسب آگاهی و دانش سیاسی خود حرف میزنند. برآمد جمهوری اسلامی درس های بسیاری برای همه ما داشته است.

اینکه فرمولها و نقشه های طیف مرکز اولاف پالمه و کنفرانس واشنگتن بدلخواه آنان پیاده شود جای مکث بسیار دارد. چنانچه جمهوری اسلامی در مذاکرات جاری خود به توافقاتی دست یابد, چه خواهد شد؟ آیا جمهوری اسلامی نسبت به تحرکات اخیر آلترناتیو سازات!! بی تفاوت خواهد ماند؟ آیا معاملاتی عیان یا نهان با غرب در اینمورد صورت خواهد گرفت؟

آیا فشار بر متقاضیان پناهندگی و تبعیدیان و محدود کردن آنان تشدید خواهد شد؟ قطعا این نشست دو صحنه خواهد داشت. جلوی پرده و پشت پرده و بی شک یکی از محورهای مذاکرات در پس پرده مرتبط با اپوزیسیون در خارج کشور خواهد بود. غرب و جمهوری اسلامی علیرغم تضادهایشان که حتی ممکن است به حمله نظامی به تاسیسات اتمی ایران و افروختن آتش در منطقه منجر شود اما در یک موضوع توافق دارند و اینکه با رادیکالیسم جنبشهای مردمی در کشورمان موافق نیستند.

هراس از آن, دو طرف را در برگرفته است. ادامه و تشدید سرکوب ها در داخل از سوی رژیم و هدایت تلاشها برای آلترناتیو سازی با هدف برگزاری انتخابات آزاد ( مرکز اولاف پالمه ) و گذار به دمکراسی بدون خشونت ( کنفرانس واشنگتن ) از طرف غرب این همسوئی و علاقه مشترک را نشان میدهد. این حقیقت سراسر متناقض ولی موجود است. هیجانات اجتماعی میتواند منافع هر دو طرف را بخطر بیاندازد هم از اینرو مذاکره و گفتگو خواه نهان یا عیان میتواند جبهه رادیکال مردمی را تضعیف کند.

بهروز سورن

sooren001@yahoo.de

18.05.2012

سایت گزارشگران

www.gozareshgar.com

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب بهروز سورن در سایت پژواک ایران 

*جوانان را جدی بگیریم  [2023 Jan] 
*بهروز سورن: وحشت آفرینی,ابزار سوخته نظام !  [2022 Dec] 
*ارگران هم در راهند! آیا جنبش جاری به رهبری نیاز دارد؟  [2022 Oct] 
*دانش آموزان کشور و کشاورزان اصفهان به صحنه آمدند, نوبت کارگران است  [2022 Oct] 
*یک خیزش سراسری و ده نکته  [2022 Sep] 
*اینجا کسی به آرامی جان میدهد!   [2022 Aug] 
*جنبش دانشجویی, نگاهی به گذشته و گامی به پیش  [2022 May] 
* ضرورت ها را دریابیم!  [2022 Mar] 
*اعتراضات کف رودخانه ای در امتداد اعتراضات خیابانی  [2021 Nov] 
* حسن رعیت, هنوز یک دادگاه به مردم ایران بدهکار است   [2021 Sep] 
*بازگویی یک خاطره  [2021 Aug] 
* این جنایتکار هم بی مکافات رفت!  [2021 Jan] 
*اینبار ارسلان رضایی قربانی تروریسم شد  [2020 Dec] 
*سیزده هزار پناهجو ابزار فشار و قربانی معاملات سیاسی و اقتصادی میان اردوغان و اتحادیه اروپا  [2020 Oct] 
*دستگرد اصفهان همچنان قربانی می گیرد  [2020 Aug] 
*کوتوله ای که میخواست دنیا را زیر و رو کند!   [2020 Jun] 
*جمهوری کلاهبرداران و شیادان!   [2020 Apr] 
*زندانیان ناگزیر به فرار   [2020 Mar] 
*همزمان در برابر کرونا و جمهوری اسلامی   [2020 Mar] 
*در مضحکه انتخاباتی جمهوری اسلامی شرکت کنیم که چه بشود؟  [2020 Feb] 
* تابوت جمهوری اسلامی را با اعتراضات و اعتصابات عمومی میخ باران کنیم   [2020 Jan] 
*انتقام سخت جمهوری اسلامی از هواپیمای اوکراینی و نگاهی اجمالی به شعارهای امروز!  [2020 Jan] 
*رامبوی ابله خیابانی!   [2019 Dec] 
*ابراهیم رئیسی جلادی برای همه جا و هر زمان  [2019 Aug] 
*مصطفی پور محمدی جلادی برای همه نسل ها   [2019 Aug] 
*همگامی طیف گسترده منفردین سیاسی چپ ضرورتی عاجل !   [2019 Jun] 
*افتضاح سیاسی در دولت راستگرای اتریش   [2019 May] 
*در آستانه اول ماه مه, علیه آفت جنبش کارگری - فرقه گرایی  [2019 Apr] 
* چرا همصدا شویم و کدام طرح دیگر!   [2019 Mar] 
*خاطره ای از شکنجه!   [2019 Jan] 
* در سایه قرار دادن دهه شصت با تزریق عبارت دهه شصتی ها - بخش دوم   [2019 Jan] 
*آخوندی، از گدائی تا جنایت و چپاول رسمی   [2018 Dec] 
*دهه شصتی هایی که من میشناسم!   [2018 Dec] 
*سرگذشت کمک های مالی مردمی به زلزله زدگان استان کرمانشاه   [2018 Oct] 
*علی مانده است و حوضش!   [2018 Oct] 
*نچه در جریان است!  [2018 Oct] 
*سوسیالیسم یا بربریت؟   [2018 Sep] 
* دهه شصت - هتل اموات   [2018 Aug] 
*گرد فراموشی بر کشتار سراسری زندانیان سیاسی 67 هرگز!   [2018 Aug] 
* از میان خاطرات زندان و9 میلیارد دلار گم شده ناقابل!   [2018 Aug] 
* این مردم شور و سودایی دیگر در سر دارند   [2018 Aug] 
*خیابان, آوردگاه ضروری مبارزه برای ازادی و عدالت اجتماعی  [2018 Feb] 
*پرچم سرکوب معترضان در دست اصلاح طلبان   [2018 Jan] 
*چرا بی بی سی فارسی سراسیمه شده است؟   [2018 Jan] 
*نان و ازادی!  [2018 Jan] 
* سونامی تجاوز و قتل کودکان در جمهوری اسلامی باز هم قربانی گرفت   [2017 Oct] 
* سخنرانی ترامپ و چند نکته دیگر آن   [2017 Oct] 
*شرم آن میکند که شرف دارد   [2017 Oct] 
*اینجا ایران است, فاجعه عادی است  [2017 Sep] 
*فروش یک سبد کلیه برای شوخی!   [2017 Aug] 
*بهروز سورن: کابینه وحشت حسن روحانی  [2017 Aug] 
*جنایت کاری بی مرز بنام علی فلاحیان   [2017 Jul] 
*بهروز سورن: برخورد داعش ها در تهران  [2017 Jun] 
*گزارشگران:بحران منطقه شدت میگیرد  [2017 Apr] 
*نقش رسانه های وابسته در حفظ نظام ولایتی و کسری اپوزیسیون سرنگونی طلب   [2017 Jan] 
*در اعماق چه میگذرد؟ بخش چهارم   [2017 Jan] 
*در اعماق چه می گذرد؟ بخش سوم   [2016 Dec] 
* در اعماق چه می گذرد؟ - بخش دوم   [2016 Dec] 
*در اعماق چه می گذرد؟ - بخش اول   [2016 Dec] 
*ایشان! به کشتار هزاران زندانی سیاسی دگراندیش و بی دفاع افتخار می کند!   [2016 Aug] 
* نان و خمپاره!   [2016 Aug] 
* اینجا بهار در تابستان می روید!  [2016 Aug] 
*آب در لانه مورچگان! سکوتی که شکسته شد!   [2016 Aug] 
*فایل صوتی منتظری سندی از جنایات جمهوری اسلامی علیه زندانیان سیاسی عقیدتی در تابستان سال 1367  [2016 Aug] 
*رفتار وحشیانه دولت استرالیا با پناهندگان, درپس نقاب انساندوستی  [2016 Aug] 
* ترکیه به کدام سو؟  [2016 Aug] 
*خیاط این بار نیز در کوزه افتاد!  [2016 Jul] 
*پیامدهای شکست کودتا در ترکیه   [2016 Jul] 
*اینبار کارگران معدن بافق شلاق می خورند!  [2016 Jun] 
*دهه شصت, زندان اوین, بند دویست و نه - قسمت دوم   [2016 May] 
*دهه شصت - زندان دستگرد اصفهان   [2016 May] 
*آنها به سن بازنشستگی نمیرسند, معلول می شوند یا می میرند!   [2016 May] 
* دهه شصت - هتل اموات   [2016 May] 
*دهه شصت, زندان سیدعلی خان قسمت دوم  [2016 Apr] 
*مختصری در مورد شکنجه - بخش سوم   [2016 Apr] 
*تصویری از جنایت – چگونه تهران اشغال شد؟  [2016 Mar] 
*معاملات و مذاکرات شومی که حول پدیده پناهجویان ایرانی در جریان است  [2016 Mar] 
* به بهانه پخش کامل دادگاه نمایشی سربداران از تلویزیون رژیم جمهوری اسلامی  [2016 Mar] 
*انتخابات ( انتصابات ) پیش رو, درسی دیگر برای جماعت متوهم!  [2016 Feb] 
* نکته ای وارده برنوشته ارزشمند شبی از هزار و یک شب  [2015 Nov] 
*همبستگی به شرط چاقو!  [2015 Nov] 
*« یکی از ما » روایتی از اعماق, بازسازی یک تراژدی انسانی  [2015 Oct] 
*اینجا کسی جان می دهد  [2015 Oct] 
* برای تحقق همبستگی سراسری از فرقه گرائی عبور کنیم!  [2015 Oct] 
*بی بی سی فارسی و زندانیان سیاسی سابق  [2015 Sep] 
*گوشه ای از پشت صحنه مهاجرت و جابجائی انسانی!  [2015 Aug] 
* از گونه های بشریت عرق شرم می غلطد!  [2015 Aug] 
*منتظری, چهره ای دوگانه در سیاست!  [2015 Aug] 
* مرگ در چمدان, فاجعه ادامه دارد!  [2015 Aug] 
*تلنگری به خاطرات - بخش چهارم - رحیم حسین پور رودسری - مقصود فتحی و حسن صادقی  [2015 Jul] 
*هیاهوی بی بی سی فارسی – ما را به خیر تو امید نیست, شر مرسان – قسمت سوم  [2015 Jun] 
*تلنگری به خاطرات و یادها! بخش سوم  [2015 Jun] 
*تلنگری به خاطرات و یادها! بخش دوم  [2015 Jun] 
*تلنگری به خاطرات و یادها!  [2015 Jun] 
*هیاهوی بی بی سی فارسی – ما را به خیر تو امید نیست, شر مرسان – بخش دوم  [2015 Jun] 
*هیاهوی بی بی سی! ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان  [2015 Jun] 
* تعرض گسترده به دستفروشان تهرانی  [2015 Jun] 
* ننگ با رنگ پاک نمیشود. زندان اوین در تاریخ مبارزات مردم ایران ثبت شده است  [2015 May] 
*اینجا میخواهند پناهجو درو کنند؟  [2015 Apr] 
*بهروز سورن: دامی که دولت استرالیا برای پناهجویان ایرانی پهن کرده است!  [2015 Apr] 
*یاد مادر مهین یزدی و فرزندانش حسن صدیقی ( مسعود ) و محمد صدیقی گرامی باد!  [2015 Feb] 
*اینبار در جهرم! جنایت ادامه دارد  [2014 Dec] 
*سونامی تکذیب و دم خروس سی و چندساله حاکمان  [2014 Oct] 
*حماسه سازان کوبانی  [2014 Oct] 
*کابوسی بنام شادی برای حکومتیان!  [2014 May] 
*باز هم سلول انفرادی‎  [2013 Oct] 
*خانم ها و آقایان ما اشتباه کردیم. اعدام نباید گردد  [2013 Sep] 
*وقتی کوه را زیر خاک پنهان کردند  [2013 Aug] 
*دژخیمی که محتملا وزیر دادگستری میشود!  [2013 Aug] 
*چند سوال بی پرده و علنی از برگزارکنندگان و شرکت کنندگان در گردهمائی پنجم زندانیان سیاسی در هلند  [2013 Aug] 
*پیروزی مرد امنیتی و ده تجربه تاریخی برای اپوزیسیون  [2013 Jun] 
*جعبه های مارگیری انتخابات فرمایشی و ترفندهای جدید آماده می شوند!!  [2013 Jun] 
*ضحاک سر دوشی های خود را می خورد!  [2013 May] 
*در برابر ماشین اعدام حکومت سکوت نکنیم!  [2013 May] 
*فقط در جمهوری اسلامی میتواند اتفاق بیافتد!  [2013 May] 
*هیاهو برای هیچ  [2013 May] 
*پایان کار گزارشگران چرا؟  [2013 May] 
*کارگران زیر آوار در آستانه اول ماه مه روز همبستگی کارگران جهان  [2013 Apr] 
*آیا خانه تکانی عید را فراموش کردیم؟   [2013 Apr] 
*کتابی که شاید رکوردها را بشکند!  [2013 Mar] 
*حق با محمود صالحی است!   [2013 Mar] 
*اینجا زنان در آتش می سوزند  [2013 Mar] 
* اسانلو و جایگاه جدیدش!  [2013 Mar] 
*دیوی که بیرون رفت, فرشته ای که نیامد!  [2013 Feb] 
*باز هم مجازات در ملاء عام اینبار قطع دست  [2013 Jan] 
* درباره اخراج منصور اسانلو از هیئت مدیره سندیکای واحد  [2013 Jan] 
*چه اندازه تا لغو مجازات اعدام فاصله داریم؟  [2013 Jan] 
*استبداد نوینی که در اوین سر بلند می کند!  [2012 Dec] 
*خامنه ای هم فیلتر شکن شد!  [2012 Dec] 
*بر خانواده های زندانیان سیاسی چه گذشت؟  [2012 Dec] 
*جنون وجنایت , همه جا  [2012 Dec] 
*انتقال مجدد به زندان دستگرد اصفهان  [2012 Dec] 
*وضعیت بی خانمان ها در ایران - آمارهای حکومتی  [2012 Dec] 
*افشاگری به سبک این اطلاعات چی!؟   [2012 Nov] 
*وبلاگنویسانی که با مرگ خود دنیای خبری را تکان دادند!  [2012 Nov] 
* آیا چهار سال بحث و گفتگو ضروری بود؟   [2012 Nov] 
*ستارهای امروز و ستارهای قدیم  [2012 Nov] 
*بغضی که ترکیدن آغاز کرد!  [2012 Oct] 
*نیمه شب نوشته ها – 17 – بغضی که ترکیدن آغاز کرد!  [2012 Oct] 
*نیمه شب نوشته ها – 15 – خالی بندهای حکومتی و زلزله زدگان  [2012 Oct] 
*مجتبی واحدی و نکته ای که میبایستی تصحیح کند  [2012 Oct] 
*سی و دو سال پیش در چنین روزهائی ....- بخش سوم  [2012 Oct] 
*وقتی که مقتدائی در زندان دستگرد اصفهان بور شد!  [2012 Sep] 
*همه چیز از آنجا شروع شد که - بخش دوم  [2012 Sep] 
*بهروز سورن:همه چیز از آنجا شروع شد که... بخش اول  [2012 Sep] 
*گفتگوی گزارشگران با پیروز زورچنگ فعال سوسیالیست و از جان بدربردگان کشتار زندانیان سیاسی 67 درباره نشست مشترک نیروهای چپ در شهر کلن  [2012 Sep] 
*بهروز سورن: فرخ جان دمت گرم و لبت خندان باد!  [2012 Sep] 
*جنگی مخرب و خانمانسوز و موقعیت چپ   [2012 Aug] 
*یک دقیقه سکوت برای قربانیان و یک دقیقه تعمق - چه کسانی باید پاسخگوی اعمالشان باشند بخش سوم!   [2012 Jul] 
*بهروز سورن:چه کسانی باید پاسخگوی اعمالشان باشند؟ - به بهانه برخی از (خرده گیری ها) – بخش دوم - تابو شکنی در اردوی زندانیان سیاسی   [2012 Jul] 
* چپ سازمانی در آزمونی تاریخی؟  [2012 Jul] 
*باز هم گنه کرد در بلخ آهنگری ...  [2012 Jul] 
* آرزوهائی که بر باد نرفت!  [2012 Jul] 
* ساعاتی در میان بازماندگان و خانواده های قربانیان دهه شصت در زندانهای جمهوری اسلامی  [2012 Jun] 
*شش میلیون کارگر ایرانی قربانی سودجوئی سرمایه داران و حکومتیان  [2012 Jun] 
*بهروز سورن: دروغ پرگارها و تردید پراکنی  [2012 Jun] 
*رسانه های وابسته, پشتوانه یا پشت پا  [2012 May] 
*یک مبارزه و چند جبهه – بخش سوم - نرخ پرنسیپ ها در دنیای چپ چقدر است؟  [2012 May] 
*نرخ ارتباط با توده ها در داخل کشور چقدر است؟  [2012 May] 
*بهروز سورن: یک مبارزه و چند جبهه - بخش دوم  [2012 May] 
*یک مبارزه و چند جبهه  [2012 May] 
*از مافیای رسانه ای جمهوری اسلامی و غرب تا صدای مستقل در تبعید  [2012 May] 
*جمهوری اسلامی و تاخت و تاز در دنیای مجازی  [2012 Apr] 
*بهروز سورن: صندلی های خالی کنفرانس واشنگتن, گذار به دمکراسی یا گذار به ناکجا آبادی دیگر؟  [2012 Apr] 
*بهروز سورن: زندانی در زندان بزرگتر بنام اینترانت  [2012 Apr] 
*اینترنت ملی یا بناکردن زندانهای تازه در دنیای مجازی  [2012 Apr] 
*جهادگران اینترنتی یا تروریستهای دنیای مجازی  [2012 Mar] 
* تار عنکبوتی رسانه ای جمهوری اسلامی  [2012 Mar] 
*از ثابتی تا اهالی ثبات!  [2012 Mar] 
*بهروز سورن: چاله ای که آمریکا وصدایش برای بخشی از زندانیان سیاسی سابق در خارج از کشور کند!  [2012 Mar] 
*نکاتی دیگر درباره کنفرانس مرموز مرکز اولاف پالمه  [2012 Feb] 
*بهروز سورن: تکاپوی راست و جای خالی چپ سوسیالیست!   [2012 Feb] 
*قطره اشکی برای قذافی و لبخندی به روی آزادی و رهائی از دیکتاتوری  [2011 Oct] 
*چند کلمه با احمد باطبی  [2011 Oct] 
*پاسداری از حافظه تاریخی و حذف جمهوری اسلامی - ضعفها و قوتهای گردهمائی چهارم زندانیان سیاسی  [2011 Sep] 
*اضافه ها, باقی مانده ها, تصحیحات و واکنش ها به سلسله گردآوری های گزارشگران  [2011 Sep] 
*بهروز سورن: باری به هر جهت – نگاهی از دور به گردهمائی چهارم زندانیان سیاسی در گوتنبرگ  [2011 Sep] 
*صدای دادخواهی و عدالتجوئی از شهر گوتنبرگ سوئد بگوش رسید  [2011 Sep] 
*گزیده ای از محاوره جلادان و آمرین جنایات دهه شصت و کشتار سراسری زندانیان سیاسی در تابستان 67  [2011 Aug] 
*این آیت الله خون می طلبد  [2011 Apr] 
*شیرکو را تنها بگذاریم, یا نگذاریم؟ مسئله این است  [2011 Apr] 
*چگونه زنده بگور شدم  [2011 Mar] 
*بهروز سورن: کو؟ گوش شنوا؟  [2011 Feb] 
* بهار در راه است و ما چشم انتظار  [2011 Feb] 
*بهروز سورن: حسین را هم اعدام کردند، فردا نوبت کیست؟   [2011 Jan] 
*بهروز سورن: نامه سرگشاده یک تبعیدی به مسئولین جمهوری اسلامی بمناسبت فرا رسیدن سال 2011  [2011 Jan] 
*آقای آرش بهمنی! مردم ایران نه می بخشند و نه فراموش می کنند  [2010 Nov] 
*مرگ بی صدای کارتون خواب ها  [2010 Oct] 
*عدالت جوئی انتقام جوئی نیست  [2010 Sep] 
*شتری که در خانه آنها خوابیده است  [2010 Aug] 
*بهروز سورن: دمکراتیک و خلقی هر دو فریب خلق اند؟!  [2010 Aug] 
*بهروز سورن: خطر اعدامهای گسترده توسط جانیان حاکم را جدی بگیریم  [2010 Jan] 
* آقای میر حسین موسوی شما صحیح میفرمائید!  [2009 Jul] 
*کاروانی از ستاره  [2009 Mar] 
*در اهميت بازگوئي و خاطره نويسي  [2008 Sep] 
*هشيار باشيم!  [2008 Aug]