من نمیدانم چرا آقای رجوی آنقدر عصبانی‌ و خشمگین شده است که هر از  گاهی‌ بدست نماینده‌‌ای آقایان رفته از شورا را به باد فحش و ناسزا و تهمت  می‌‌کشد. این بار پهلوان خودش را به میدان فرستاده است تا رفتگان از شورا را که من نمی‌شناسم‌شان بیشتر بترساند . من بسیار متاسفم که دوست قدیمی‌ و  همکلاسی و همشهری عزیز آقای فیلابی هم ابزار دست این های هو‌ برای هیچ شده است. آقای رجوی، داستان بسیار ساده است، دو تن از یاران قدیمی‌ شما پس از  سالها به این نتیجه رسیده اند که با شما دیگر نمیتوا نند کار کنند و  رفتند، این عمل در دنیای متمدن امریست معمول . حالا چرا قشون کشی و قداره‌بندی می‌کنید، مگر شما داروغه شهر شده‌اید که هیچ کس نباید بدون اجازه شما  در شهر رفت و آمد کند؟ خواهش می‌کنم بس کنید . به جای تهمت زدن و ناسزا گوی  انرژی را صرف باز شناختن شکست‌ها و اشتباهت خودتان به کنید . شرم آور است سازمانی که روزی کنام شیران و دلیران بود(که من هم در روزگاران دور عضوش  بودم و بهایش را هم پرداخت کرده ام) اکنون تبدیل به کانون مداحان و مواجب  بگیران شده تا هر روز و هر دم مراتب چاکر منشی خودشان را با ناسزاگویی به  منتقدین یا از صاف جدا شده ها به شما یاد آوری کنند . این از خصوصیت دیکتاتور هست که انتقاد را بر نمی‌تابند . این از خصوصیت دیکتاتور هاست که  انتقاد را بر نمیتابند . انتقاد قدرت آن‌ها را زیر سوال میبرد، دیکتاتور  اشتباه نمی‌کند دیکتاتور مقدّس است . آنها به یاران صادق و خردمند نیاز  ندارند،دیکتاتور بویژه نوع امامت به چاکران و پیروان نیاز دارد . دوست عزیزم در پایان فحش نامه‌ ات جمله‌ای از مصدق نقل کرده اند بدین مضمون؛ آنجايي  که حق در کار باشد …، از همه چيزم مي گذرم، نه زن دارم، نه پسر دارم، نه  دختر دارم، هيچ چيز ندارم مگر وطنم را در جلو چشمم دارم…» -
باید بگویم، پهلوان جان , من بسیار خوشحالم که شما هیچ یک از این کار‌ها را  نکردید و شکر خدا بچه هایت سالم هستند و همه زندگی‌ مرفهی از جمله شما در  پایتخت آمریکا دارند اگر چه همواره در نطق‌هایت به بچه‌های دیگران ، زن‌ها  خاله‌ها عمه‌ها عمو‌ها همسایه‌ها ،،،،،همه مردم ایران را تشویق می‌‌کردید  که اسلحه بر دارند و با رژیم بجنگند.،،(من هنوز نوار سخن رانی پر شور شما  با عشق نگاه داشته ام) . و بسیار خوشالم که جشن ازدواج پسر عزیزتان را به کمک امداد‌های غیبی بسیار با شکوهٔ و پر خرج نه در لیبرتی بلکه در واشنگتن بر گذار کردید و خوشالم که با خوشی و آرامش با خانواده زندگی در واشنگتن  را می‌گذرانید . دوست عزیز ما قوچانی‌ها دوست داریم تو را همچنان پهلوان  بدانیم ، پهلوانی آزاده و برنا که سر ‌خم نکند و مداح هیچکس به جز میهن عزیز ایران نباشد . برادرانه بگویم، دریغا که خودت را تبدیل به مداح آقای  رجوی کرده‌‌ای‌ و تو را همچون مداحان شاه و شیخ، میکرفون بدست از واشنگتن به  پاریس،روم ،لندن،و سایر شهر‌ها و کشور‌هامنبر به منبر میبرند تا ثنا گوی مسعود و مریم باشی‌. این منش از رویه پهلوانان راستین بدور است . من امیدوارم این پند برادرانه مرا به دل‌ نگیری و به اصل خودت برگردی. هیچ انسانی بزرگواری مداح انسان دیگری نمیشود . پیروز باشید

منبع:پژواک ایران