محمود احمدینژاد هم کاندیدا شد. گفته است که برای تقویت موضع همدست و وردستش، حمید بقایی، کاندیدا شده است. این شیوه توضیح و توجیه به عقل جن هم نمیرسید: کاندیدا شدن برای تقویت موضع یک نفر دیگر!
اما از این عجایب در کشور کم نیست. یک قاتل به اسم رئیسی کاندیدا شده است، و یک نفر از عوامل رسانهای رژیم گفته است که اتفاقا قاتل بودن خوب است و باید برجستهتر شود تا او رأی بیشتری بیاورد. تلویزیون ولایت قاتل را در حال نماز خواندن در کنار حرم امام رضا نشان داده و به او سیمایی ملکوتی میدهد.
آدمکشی، فضای ملکوتی و مسخرگی و رذالت. اینها کاراکترهای حکومت ولایت فقیه هستند و فقط نه اینها: کادرها، پادوها و کلا سیستمی که چرخ کارها را به هر شکلی شده میچرخاند به اینها اضافه میشود. روحانی و عقبه مدیریتیش در انتخابات کنونی به این بخش از آرایش صحنه تعلق دارند. تشکیلات فاسد و تبهکار نظامی-اقتصادی هم جزو همین بخش است و دعوا بر سر این است که سر نخ سیستم پادویی در درست چه کسی باشد.
ز هر طرف که شود کشته سود اسلام است
هر کدام ببرند به نفع سیستم ولایت است، و هر کس ببازد، حتا چهره مخوف دستگاه آدمکشی و شاگرد درس تشریفاتی “خارج فقه” آیتالله خودفرموده خامنهای یعنی ابراهیم رئیسی، سیستم ضربهای نمیخورد. “سود اسلام” سود تضمینی است و مهرهچینی به شکلی است که مواظب هستند که دیگر سانحه موسوی−کروبی پیش نیاید و بهانهای برای برانگیختن جنبش “رأی من کو” ایجاد نشود.
رسانهها تنور انتخابات را داغ میکنند، حتا رسانههای مستقل و منتقد. فکر سیاسی در رسانهها به مقایسه این آخوند با آن آخوند و شیادی به اسم احمدینژاد با قاتلی به اسم رئیسی یا شعبدهبازی به اسم روحانی تقلیل پیدا کرده است. همچنین کنشگری سیاسی از طرف اصلاحطلبان و عقبه آنها در خارج از کشور هم تبدیل به دفاع از حسن روحانی شده است. از لولویی به اسم رئیسی میترسانند (آقای اکبر گنجی متخصص این کار است). فضا را چنان به دست گرفتهاند که پنداری هر کس به روحانی رأی ندهد دارد کارد قصابی رئیسی را تیز میکند و هر کس رأی ندهد دوست دارد ایران سوریه دوم شود.
انتقاد! چرا رسانههای مستقل و منتقد به طرفداران تحریم میدان نمیدهند؟ و از طرف دیگر: چرا طرفداران تحریم منفعل هستند، کم مینویسند، کم حضور خود را به رسانهها تحمیل میکنند؟
یک راه سوم هم از طرف آقای عمار ملکی مطرح شده است: رأی بدهیم اما به کاندیدای در مجموع قابل قبولی که حذف میشود. به این پیشنهاد هم توجهی نشده است. چرا؟ کجایند کسانی که میگفتند و میگویند مردم باید پای صندوق رأی بروند و برای تمرین دموکراسی لازم است؟ چرا درباره این پیشنهاد بحث نکردید؟