سیاهکل، عشق به خشونت و فقر فلسفی فرهنگی اپوزیسیون
جلال ایجادی

بازنگری تاریخ ما برای شناخت حقیقت و افزایش آگاهی و شعور در تمام عرصه‌ها ضروری است. تاریخ ما توسط جاعلان اسلامگرا و ایدئولوگ‌های کمونیستی تنظیم شده است. به تاریخ پیش از اسلام انگ «طاغوتی» و «شاهنشاهی» زده شد؛ هجوم استعماری عرب «فتوحات اسلامی» خوانده شد؛ غارت شدگی مردم و تجاوز به زنان و سرزمین توسط قشون اسلام «استقبال با خرما» نامیده شد؛ سوسیالیسم توتالیتر شوروی سوسیالیسم «رهایی بخش» نامیده شد؛ علی ابن ابیطالت خونخوار «همای رحمت» معرفی شد؛ امام حسین استعمارگر «شاه آزادگان» خطاب شد؛ تروریسم چریکی «حماسه» خوانده شد؛ افراد بی مایه «قهرمان» معرفی شدند و بالاخره آدمکشی در سیاهکل «قیام انقلابی» اعلان شد.
حادثه سیاهکل، نقطه صفر
رویداد سیاهکل در ۱۹ بهمن ۱۳۴۹ چگونه قابل بررسی است؟ رمانتیسم انقلابی جوانان متاثر از گواریسم و کاستریسم به اقدام نظامی علیه یک پاسگاه ژاندارمری در سیاهکل منجر شد. در واقع یکی از چریک‌های گروه روستا توسط دو فرد محلی غیرنظامی دستگیر شده و به پاسگاه برده می‌شود و یاران او از ترس لورفتن اطلاعات به پاسگاه حمله می‌برند. به بدنبال این ماجرا دو چریک کشته، یازده چریک دستگیر و اعدام شده و یک چریک زیر شکنجه کشته شد. این رویداد در ایدئولوژی چریکی و شهادت طلبی، تبدیل به «جنبش» و «قیام سیاهکل» میشود.
زمینه‌های ایدئولوژیکی رمانتیسم جوانان سیاهکل چه بود؟ پس از شورش دینی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ علیه اصلاحات شاه و علیه حقوق زنان، پس از خاموشی جبهه ملی و پیروی حزب توده از مسکو، در فضای ایدئولوژیکی سیاسی ناشی از انقلاب الجزایر و ویتنام و کوبا و چین، عده‌ای از جوانان آهسته آهسته به حمایت از تروریسم انقلابی و ایجاد موتور کوچک برای انقلاب برآمدند. امیرپرویز پویان یک جزوه کوچک بنام «ضرورت مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا» را در بهار ۱۳۴۹ پخش نمود. گروه جزنی و گروه احمدزاده در فاصله ماه‌های شهریور تا دی ۱۳۴۹ بر سر انتخاب استراتژی و تاکتیک مبارزه مسلحانه به بحث پرداختند، مسعود احمدزاده جزوه «مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک» را در تابستان ۱۳۴۹ منتشر کرد و در همین زمان جزوه «آنچه یک انقلابی باید بداند» بنام علی اکبر صفایی فراهانی که به دیدگاه بیژن جزنی نزدیک بود انتشار یافت. پویان نظریه «دو مطلق» را پیش کشید، به این معنا که قدرت فائق حکومت از یک سو و فقدان کلی سازمان طبقه کارگر از سوی دیگر، وضعی را ایجاد کرده است که در آن قدرت مطلق با ضعف مطلق روبروست. از نظر پویان، «مبارزه مسلحانه» می‌بایست این جو را در هم می‌شکست و به ایجاد یک پیشاهنگ و کسب پیروزی منجر می‌شد. موتور کوچک ترور سیاسی باید موتور بزرگ انقلاب و روند ایجاد حزب کارگری را بوجود آورد.
این نظریه پردازی‌های سطحی و بی رمق و هیجانی و تروریستی بهیچوجه متکی بر شناخت تاریخی و جامعه شناختی و فرهنگی نبود. خودسری‌های شاه و شکنجه‌های ساواک فضا را آلوده ساخته و الگوپردازی کاستریستی برخی دانشجویان و جوانان، اشتیاق به انقلاب و اسلحه را در بخش بسیار کوچکی از جامعه تقویت کرد. حاملان این نظریه فاقد برنامه اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی برای جامعه بودند. آنها بطور مبهم عاشق «سوسیالیسم» بوده، مجذوب دیکتاتوری کمونیستی شده و درک آنها از مارکس در بهترین حالت به «آفاناسیف» و «ژرژپولیتزر» محدود میشد. فقر تئوریک و هیجان زدگی و ایدئولوژی فدایی گری شهادت طلب، برجسته ترین ویژگی چریکیسم چپ بود. تروریست‌های سیاهکلی می‌خواستند با ترور چند پاسبان و ژاندارم و افسر، انقلاب کارگری بپاکنند و جامعه را بسوی کمونیسم ببرند. این هدف میسر نشد.
در جامعه دهه پنجاه، ترورهای چریکی فدایی و مجاهد ادامه در حاشیه اجتماع یافت. ترس و واکنش اقتدارگرای شاه و خشونت ساواک، منجر به فضای بسته تری شد و حزب رستاخیز در اسفند ۱۳۵۳ بوجود آمد. رفرم‌های ارضی و اجتماعی انقلاب سفید در دهه چهل به اصلاح سیاسی در دهه پنجاه نیانجامید. در دهه پنجاه اقدامهای تروریستی ادامه داشت ولی بجز عنوانهای بزرگ روزنامه‌های دولتی، هیچ تاثیر مثبتی بر روند جامعه نداشت. فقط در خارج کشور با تلاش برخی ایدئولوگهای چپ تبلیغات سیاسی موافق با تروریسم بوجود آمد و عده‌ای از جوانان دانشجو را به عاملان پروپاگاند تبدیل نمود.
پدیده تروریسم نادانی و هیجان زدگی و تحقیر قانونگرایی را در میان بخشی از جوانان رشد داد. در پایان دهه پنجاه در ایران، مجموعه‌ای از عوامل مانند اسلامگرایی تاریخی و ذهنی جامعه، عقب ماندگی توده، شتاب یافتن خمینسم، رشد ایدئولوژی شریعتی در لایه‌های شهری، نیرنگ و فتنه گری همه اسلامگرایان، بیهوشی روشنفکران و یا حتا شیفتگی آنها به خمینی، تمایل برخی سیاست‌های بین المللی موافق آخوندها، نبود فرهنگ دمکراسی و قانونگرایی و بالاخره تزلزل سران ارتش، انقلاب اسلامی را پیروز گرداند و جامعه ایران را در مسیر یک بازگشت قهقرایی تازه قرار داد.
تروریسم سیاهکل، نمونه‌ای از فاجعه روشنفکری در ایران
سیاهکل چه نقشی در تحول جامعه داشت؟ پس از پنجاه سال باید گفت سیاهکل یکی از عواملی بود که بخشی از جوانان را به گمراهی کشاند. انقلاب اسلامی محصول گمراهی‌ها و نادانی‌ها، محصول نبود خرد دمکراسی خواه و آزادی خواه و محصول اسلام و گندآب شیعه گری بود. پیام سیاهکل عبودیت ساده لوحانه در برابر خشونت بود. در برابر خشونت قدرت سیاسی، خشونت ایدئولوژیکی چپ خود نمایی کرد و شماری از جوانان صادق و احساساتی قربانی تاریکی تاریخ شدند. چریک‌ها فاقد فرهنگ دمکراتیک بودند، آنها خواهان ساختن پلی بسوی دموکراسی نبودند. چریکیسم یک سوبژکتیویته توتالیتاریستی بود. امروز، یعنی نیم قرن پس از آن واقعه، هنوز انسان هایی هستند که در پریشانی معصومانه چریکیسم غوطه ورند و از «شکوه تاریخی» و «حماسه سیاهکل» سخن می‌گویند. آنها هنوز در مستی پولسیونی خود به لذت جوئی ناهشیارانه، در عقده‌های روانی و سرخوردگی‌ها و شکست‌های خود، به قهرمان سازی و بزرگ نمایی و تحقیر خرد ادامه می‌دهند.
جریان‌های تروریستی چپ در جهان و در ایران بسیار متنوع بوده و می‌باشند. سازمانهایی مانند توپاماروها در اروگوئه با سیاست ضد آمریکایی به آدم ربایی دست میزد، فراکسیون ارتش سرخ (بادر ماینهوف) در آلمان از طرف سرویس‌های جاسوسی آلمان شرقی و سازمانهای تروریستی فلسطینی به رهبری جرج حبش و یاسر عرفات تقویت میشد، سازمان بریگاردهای سرخ در ایتالیا برای آدم ربایی و ترور با بلوک شرق و فلسطینی‌ها همکاری میکرد. ماجرای سیاهکل سرآغاز سازمان چریکهای فدائی خلق است. این جریان با ترور افراد نظامی در پی ارعاب فلج کننده حکومت و تحریک کارگران بود. در این دو زمینه شکست قطعی بود زیرا نه رژیم فلج شد و نه کارگران به حرکت درآمدند. این جریان مانند جریان‌های چریکی چپ در سایر کشورها، خوش بینی مفرط به اسلحه داشته و آدمکشی و آدم ربایی و بانک زنی را برای سرنگونی حکومت و امپریالیسم در دستور کار خود قرارداده بود. اغلب این جریانها توسط بلوک شرق و برخی کشورهای عربی مانند لیبی و عراق مورد حمایت بود و از امکان مالی و تسلیحاتی برخوردار بودند. یکی از تاثیرهای مخرب این جریان‌های تروریستی به گمراه کشیدن جوانان و نابودی زندگی آنان بود.
جریان سیاهکل تجلی عصیان لایه‌ای اجتماعی بی ثبات و بی ریشه است. اینگونه جریان‌ها با تروریسم خود و تبلیغات حکومت و هوادارانشان می‌درخشند. درخشش آنها به فلسفه و تاریخ و آگاهی ربطی ندارد. در سالهای ۴۰ خورشیدی در لحظه خستگی و فرتوتی جبهه ملی و در زمان تبلیغات دوستی بین دو کشور همسایه توسط حزب توده، این جریان خشمناک باید صدایی می‌کرد و پس از آن دیگر هیچ. جوانان بیست پنجساله‌ای مانند امیرپرویز پویان و مسعود احمدزاده با دیپلم دبیرستان خود و در نبود تجربه حرفه‌ای و اجتماعی و فرهنگی خود فاقد عمق بودند و تنها حس دردآلود و اسلحه خود را دلیل حقانیت خود می‌دیدند. جامعه به فلسفه و روشنگری و آزادی نیازمند بود و سیاسیون تروریست جوان عاشق انفجار نارنجک و شلیک اسلحه بودند و با سیانور در زیر زبان آماده بودند تا «شهید خلق» بشوند. درک آنها از آزادی به مفهوم آزادی مدرن و دمکراسی نبود بلکه سرسپردگی در برابر استالین و برژنف و مائو و کاسترو و یا مانند خسروگلسرخی سرسپردگی در برابر مولا حسین استعمارگر عرب بود. جریان سیاهکل و ادامه آنها در سازمان چریکهای فدایی خلق و جریان‌های همانند آنها، دردیروز و امروز، دارای کد ژنتیک بی وفایی نسبت به فلسفه و دانش و پرسشگری، می‌باشند. برخی از آن جوانان دانشجو در رشته‌های فنی درس میخواندند ولی سیاست زدگی و سطحی نگری و بی حوصگی جوانانه و شیفتگی به اسلحه و خشونت انقلابی آنها را درخود بلعید زیرا آنها مانند بسیاری دیگر در اپوزیسیون ایران در فرهنگ دمکراسی پرداخته نشده بودند. آموختن تکنیک ابزاری برابر خرد فلسفی و شهروندی دمکراتیک نیست.

باید یاد آوری نمود فقر فلسفه و سقوط اندیشه و عدم انتقاد به دین و رومانتیسم کور از جمله ویژگی‌های اساسی همه جریان‌های سیاسی چپ و اسلامی اپوزیسیون ایران بود. دیکتاتوری شاه اپوزیسیون هایی داشت که بشدت عقب مانده بودند و از میراث روشنگری غرب و فیلسوفان و مکتب سازان فکری بی بهره بودند و خود نیز حاملان اقتدارگرایی نوع دیگری بودند. کشور ما به مولیر و مونتسکیو و دکارت و کانت و استوارت میل و اسپینوزا و هانا آرنت و بازنگری رازی و ابوعلی سینا و نقد قرآن و نقد شیعه گری نیاز داشت، ولی اعضای اپوزیسیون سیاسی و فرهنگی، حامیان استالین و مائو و چه گوارا و کاسترو و امام حسین و آل احمد و غرب زدگی‌اش بودند. ذهنیت آنها با ملغمه‌ای از مارکسیسم عامیانه و شیعه گری و تقدس دینی و احساسات ضد غرب و تمایل ضد دموکراسی، ساختار یافته بود. این ویژگی در خارج از کشور نیز رایج بود و کنفدراسیون دانشجویان نیز زیر نفوذ همین ایدئولوژی بود. یادآوری سیاهکل ما را به عمق فاجعه خود می‌کشاند: فاجعه بی دانشی، فاجعه نبود فرهنگ فلسفی، فاجعه سطحی نگری و هیجان زدگی، فاجعه دین خوئی و اسلام پرستی، فاجعه ضدیت با تمدن غرب، فاجعه خشونت طلبی، فاجعه نبود فرهنگ آزادی اندیشه. ما می‌توانیم با کسب دانش گسترده، با تحول در روان فرهنگی خود، با نقد ایدئولوژی‌های اسارتبار و دگماتیستی، با نقد فرهنگ قرآنی و ازخودبیگانگی خود، با نقد تاریخ خود و با توانا نمودن جسارت انسانی و روشنفکرانه خود نقش بهتری ایفا کنیم.
جلال ایجادی
جامعه شناس، دانشگاه فرانسه

منبع:پژواک ایران


جلال ایجادی

فهرست مطالب جلال ایجادی در سایت پژواک ایران 

*اپوزیسیون به خود شلیک نکند  [2022 Jun] 
*رهبری سیاسی، لائیسیته و دمکراسی در جنبش ایران  [2022 Jun] 
*توتالیتاریسم، استعمار پوتین و جایگاه ایران در نظم جهانی  [2022 Mar] 
*امپریالیسم جنگ طلب پوتین و دلهره جنگ اتمی  [2022 Mar] 
*نمک زدایی آب خلیج فارس و توطئه‌های پنهانی  [2022 Jan] 
* کتاب‌سوزان و سانسور در اسلام  [2021 Oct] 
* حجاب اسلامی و ستمگری دینی علیه زنان  [2021 Sep] 
* جمهوریت منتسکیو و حکومت الهی خامنه‌ای  [2021 Jun] 
*نه غزه، نه لبنان، نه سوریه، فقط صلح در خاورمیانه   [2021 May] 
*گزینش میان اسلامگرایی، مارکسیسم، ایرانشهری  [2021 Apr] 
*شیعه‌گری ایدئولوژی انحطاط و اسلام‌زدگی روشنفکران  [2021 Apr] 
*نگارش قرآن در سه قرن خلافت عرب، یادآوری تاریخی برای نقد قرآن  [2021 Mar] 
*سیاهکل، عشق به خشونت و فقر فلسفی فرهنگی اپوزیسیون  [2021 Feb] 
* محکومیت اسلامگرایان در دادگاه و انحراف روشنفکران اسلام خواه ایرانی  [2020 Dec] 
*ویرانگری اکولوژیکی در دریاچه‌ها، تالاب‌ها و رودهای ایران  [2020 Jul] 
*عبدالکریم سروش مانند آیت الله‌ها خرافه پرست است  [2020 Apr] 
*روان‌پریشی آیت‌الله خامنه‌ای، جن قرآنی، قدرت سیاسی در جامعه دینی  [2020 Mar] 
*کرونا، مدیریت، دین و دگرگونی ساختاری جهان  [2020 Mar] 
*مدیریت علمی کرونا و جادوگری اسلامی  [2020 Mar] 
*چهار آسیب: استبداد، اسلام، کرونا، آلودگی هوا  [2020 Mar] 
*قرآن و شیعه گری، ویرانگر عقل  [2020 Feb] 
*خیزش مردم، سقوط هواپیما، سرنگونی حکومت اسلامی  [2020 Jan] 
*آیا رژیم اسلامی در آستانه سقوط است؟  [2019 Nov] 
*ملت ایران و اشتباه قومگرایان  [2019 Oct] 
* چپ‌های «اسلاموفیل»، مدافع اسلام  [2019 Feb] 
*قرآن: سوره الفاتحه، فرهنگ خشونت  [2019 Jan] 
* با قرآن چه باید کرد؟   [2018 Sep] 
*فارسی، نه زبان تحمیلی بلکه زبان وحدت ملی  [2018 Jul] 
*سادیسم و مازوخیسم در اسلام و شیعه‌گری  [2018 Jul] 
*فلسفه هنر و جامعه شناسی هنر برای جنبش فرهنگی  [2018 Jun] 
*در زیر سایه شاه، خمینیسم رشد کرد  [2018 May] 
* واژگونی رژیم، تجزیه ایران نیست  [2018 May] 
*«اسلاموفیل»‌های ایرانی کیستند؟   [2018 May] 
*بیانیه ۱۶ اصلاح طلب دروغگو  [2018 Jan] 
*ایران اتحاد اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان علیه مردم  [2018 Jan] 
*انفجار اجتماعی برای عدالت و آزادی  [2018 Jan] 
*فلسفه در ایران و سقوط اسلامی  [2017 Nov] 
*اسلام، دین استعماری و توتالیتاریسم  [2017 Aug] 
*پوپولیسم، روان‌پریشی در سیاست و کرنش روشنفکری چپ  [2017 May] 
*راهپیمایی ماه مه، نقش سندیکاها در فرانسه  [2017 May] 
*قرآن، مبلغ پیام تورات  [2017 Jan] 
*آلودگی هوا و ریزگردها و مسئولیت سیاسیون و روشنفکران  [2016 Dec] 
*مرگ کاسترو مستبد و درمانگی فکری چپ ایرانی  [2016 Dec] 
*ترورهای اسلامی در پاریس و منشا خشونت  [2016 Nov] 
*تکنولوژی اینترنتی و تغییر هویت و اومانیسم در جامعه  [2016 Nov] 
*جامعه‌شناسی سیاسی اپوزیسیون ایران و عربستان  [2016 Sep] 
*قرآن همان تورات است  [2016 Sep] 
*آدونیس، اسلام و تراژدی نیندیشیدن  [2016 Aug] 
*جامعه ترس و نقش تروریسم اسلامی  [2016 Jul] 
*پیامبر اسلام، میان تاریخ، دروغ و اسطوره (بخش دوم)  [2016 Jul] 
*پیامبر اسلام، میان تاریخ و اسطوره (بخش یکم)  [2016 Jul] 
*قرآن، نه کلام خدا، نه الهام محمد، نوشته‌ای تاریخی التقاطی (بخش هفتم)  [2016 Jun] 
*قرآن، نه کلام خدا، نه الهام محمد، نوشته ای تاریخی التقاطی (بخش ششم)  [2016 Jun] 
*قرآن، نه کلام خدا، نه الهام محمد، نوشته‌ای تاریخی التقاطی (بخش پنجم)  [2016 May] 
*قرآن، نه کلام خدا، نه الهام محمد، نوشته ای تاریخی التقاطی (بخش چهارم)  [2016 May] 
*قرآن، نه کلام خدا، نه الهام محمد، نوشته‌ای تاریخی التقاطی (بخش سوم)  [2016 Apr] 
*قرآن، نه کلام خدا، نه الهام محمد، نوشته ای تاریخی التقاطی (بخش دوم)٬  [2016 Apr] 
*قرآن، نه کلام خدا، نه الهام محمد، نوشته ای تاریخی التقاطی (بخش یکم)  [2016 Apr] 
*خداناباوری و آتئیسم در حکومت الهی  [2016 Feb] 
*کفرگویی و نقد علمی قرآن یک ضرورت است  [2016 Feb] 
*آقایان اشکوری و سروش، شما در باره اسلام شناخت علمی ندارید (بخش اول)  [2015 Dec] 
*داعش، اسلام و آقای یوسفی اشکوری  [2015 Nov] 
*پاریس، تروریسم اسلامی و دمکراسی زخمی  [2015 Nov] 
*فاجعه زيست‌بومی: آيا سد گتوند را بايد خراب کرد؟  [2015 Jun] 
*نوانديشان دينی، نقش سودمند يا زيان‌آور؟ علی شريعتی (بخش سوم)  [2015 May] 
*نوانديشان دينی، نقش سودمند يا زيان‌آور - آل‌احمد (بخش دوم)  [2015 May] 
*نوانديشان دينی، نقش سودمند يا زيان‌آور؟ (بخش يکم)  [2015 Apr] 
*مذهب شيعه، ريشه از خود بيگانگی ايرانيان (بخش هشتم)  [2015 Mar] 
*مذهب شیعه، ریشه ازخود بیگانگی ایرانیان (بخش هفتم)  [2015 Mar] 
*مذهب شيعه، ريشه از خود بيگانگی ايرانيان (بخش ششم)  [2015 Feb] 
*مذهب شيعه، ريشه از خود بيگانگی ايرانيان (بخش پنجم)  [2015 Jan] 
*تروريسم اسلامی و کشتار هنرمندان در پاريس  [2015 Jan] 
*مذهب شيعه، ريشه از خود بيگانگی ايرانيان (بخش چهارم)  [2014 Dec] 
*مذهب شيعه، ريشه از خود بيگانگی ايرانيان (بخش سوم)  [2014 Dec] 
*مذهب شیعه، ریشه ازخود بیگانگی ایرانیان (بخش دوم)  [2014 Nov] 
*جامعه شناسی شهری اکولوژيکی تهران  [2014 Oct] 
*خدمت روشنفکران به اسلام و خيانت به آزادانديشی  [2014 Oct] 
*غرب دوست ما و اسلام ضد ما  [2014 Aug] 
*حوادث مرگبار و بيماری‌های شغلی در بنگاه‌های توليدی ايران  [2014 Jul] 
*پیوند آقای سروش و استبداد خمینی  [2014 Jun] 
*الگوی اقتصادی ايران منشاء ويرانگری زيست محيطی  [2014 May] 
*چپ ايران در بن‌بست‌ها و عقب‌ماندگی فکری  [2014 Apr] 
*فلسفه امانوئل لویناس و توتالیتاریسم اسلام  [2014 Apr] 
*سوگند زيباکلام به موی محمد بن عبدالله و سرسپردگی روشنفکری  [2014 Apr] 
*ایران، آلوده ترین هوا در جهان  [2014 Apr] 
*محیط زیست ایران در سالی که گذشت، ویرانگری بیشتر  [2014 Mar] 
*جمهوری اسلامی با بنزین سمی ایرانیان را کشت   [2014 Mar] 
*ناکارآئی سیاست بهداشت و اوج گیری بیماریها در ایران  [2014 Jan] 
*مرگ هامون، پيمان‌شکنی افغانستان و بی‌لياقتی جمهوری اسلامی  [2014 Jan] 
*جنایت علیه بشریت، جنایت زیست محیطی در ایران  [2013 Dec] 
*برندگان مذاکرات اتمی ژنو  [2013 Nov] 
*استراتژی آمريکا، فرانسه و جمهوری اسلامی در مذاکرات اتمی ژنو  [2013 Nov] 
*زلزله در بوشهر و خطر انفجار نیروگاه اتمی  [2013 Oct] 
*سدسازی در ایران، فساد دولتی وتخریب   [2013 Oct] 
*اسلام برای اسارت زنان   [2013 Oct] 
*سدسازی در ایران، فساد دولتی و تخریب  [2013 Sep] 
*ویرانگری زیست محیطی و سیاست اتمی ایران   [2011 Dec] 
*نقد اسلام آزاد است  [2011 Dec] 
*همسوئی فمینیسم و اکولوژی سیاسی   [2010 Jul] 
*ویرانگری زیست محیطی در ایران توسط رژیم جمهوری اسلامی   [2010 Jan] 
*«آزادی، استقلال، جمهوری ایرانی!»  [2009 Aug]