PEZHVAKEIRAN.COM جمهوری آذربایجان به کدام سو می رود؟
 

جمهوری آذربایجان به کدام سو می رود؟
یونس غیاثوند

از سال ۱۹۹۱ و در پی حوادث متعدد، جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی از این اتحادیه (اتحاد شوروی) جدا گشت و اعلام استقلال کرد، تا آن زمان در مقر ریاست جمهوری . س. آذربایجان سیاستمدارانی روی کار بودند که هدفشان در حوزهء سیاست خارجی تنها دو چیز بود: ۱- همسو بودن با سایر کشور های سوسیالیستی ۲- مقابله با صهیونیسم و امپریالیسم جهان غرب و دولت های بردهء آن.

ج. آذربایجان پسا تجزیه شوروی شاهد اولین شک های ناشی از فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم بود، اوضاع اقتصادی به حدی وخیم شد که ترخ تورم از ۵۰۰ درصد فراتر رفت، بحران سوخت کشور را دچار آشوب های فکری کرده و بود و جنگ قره باغ روز به روز بر آتشش توسط روسیهء یلتسین و اسرائیل و غرب افزوده می شد؛ حال دولتمردان ج.آذربایجان باید همان شیوهء شوروی را که همان همسویی با شرق است را پیش می گرفتند، در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت.

تا سال ۱۹۹۴ ما شاهد حکمرانی سه فرد در آن کشور بودیم، نفر اول ایاض مطلب اف (۱۹۹۱- ۱۹۹۲) است که از لحاظ فکری خواهان پیوستگی و اتحاد با شرق و بخصوص ایران بود، ولی با هشدار دولت امریکا مواجه شد و همین کارت زرد امریکایی ها منجر به این شد که طی یک کودتای سیاسی- نظامی ایجاد شده توسط سیای امریکا و میت ترکیه یکی از هواداران پانترکیسم به نام ابوالفضل ایلچی بیگ قدرت را قبضه کند که اعتقاد بر این داشت که جهان شرق برای تبادلات مناسب نیست و ما باید جهان ترک و اتحادیه کشور های ترک را ایجاد کنیم، بویژه در آن دوران، تمامی کشور های ترک زبان آسیای میانه و خود ترکیه در زیر یوغ بندگی غرب بودند و بخصوص در ترکیه ما شاهد کودتا های متعددی بر علیه دولت های مردمی بودیم، در آن دوران هنوز مردم ترکیه کودتای دهه ۸۰ میلادی را از یاد نبرده بودند.

 

با ضعیف بودن مطلب اف و حماقت سیاسی ایلچی بیگ مردم جمهوری آذربایجان نتیجه این اشتباهات راهبردی و عدم اتصال به شرق را دیدند، ارمنستان که امریکا از آن روز به روز با پشتیبانی لجستیکی روسها و پول های خود حمایت می کرد در حال تصرف کامل قره باغ کوهستاتی بود، شرایط آنچنان وخیم گشته بود که برخی اعتقاد راسخ داشتند اگر جنگ ادامه یابد، ارامنه باکو را تصاحب خواهند کرد!

این اشتباه راهبردی را دولت تزاری روسیه نیز انجام داد، روسها در صورتی دارای حکومت پایا می بودند که با جهان شرق اتحاد می بستند، ولی چه شد؟ تنها بین سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۷ تزار ها و ملت روسیه دیدند که پیمان با غرب تنها منجر به اشغال کشور آنها و فرورفتن بیشتر آنان در باتلاق شده است؛ همین فرایند در ج.آذربایجان پیشروی می کرد و در طی سالهای ۹۳ و ۹۴ میلادی، حیدر علیف که سابقهء حکمرانی بر ج.آذربایجان را در دوران شوروی داشت با حمایت سرویس های جاسوسی ام آی سیکس بریتانیا و سی آی ای روی کار آمد، او تنها به این فکر می کرد که بدون چون و چرا با همه رابطه و دوستی برقرار کند و در عین حال بی طرفی خود را اعلام دارد، ولی مگر می شود با غرب و اسرائیل دوست شد و بی طرف ماند؟

علیف با کمک ایران و ارتباط موثر با شرق، در دو سال اول دولتش توانست از پیشروی سریع ارامنه جلوگیری کند و حتی شرایط میدان نبرد را به نفع کشورش تغییر دهد، ولی چه شد؟ با اجبار امریکا، ایران و مستشاران آن را از کشورش اخراج کرد و این عمل او منجر به قراداد صلح با ارمنستان و از دست رفتن ۲۰ درصد از اراضی ج. آذربایجان شد؛ بعد از فوت او در سال ۲۰۰۳ فرزندش الهام علیف روی کار آمده و راه پدر را در ارتباط با اسرائیل و غرب ادامه می دهد.

 

الهام نیز معتقد است که تنها راه سعادت از غرب می گذرد، نزدیک به ۲۰ سال از حکمرانی او و دولتش بر ج.آذربایجان  گذشته است، ما در آنجا شاهد چه نتایجی از این سیاست هستیم؟ فساد مالی و اداری در آنجا بیداد می کند و طبق اسناد پاندورا و سایر موسسات فساد یاب او در سال ۲۰۱۶ فاسد ترین حاکم اروپا نام گرفت، هر روز خانمهای پولدار به اشرافیتشان افزوده می شود و در حال انجام کار های عجیب همچون: حمام با نفت خام هستند؛ ج. آذربایجان از یک کشور صنعتی و قطب کشاورزی در دوران طلایی شوروی و سوسیالیسم، مبدل به یک کشور فاقد فناوری مستقل و تولیدی و وابسته به فروش نفت و گاز گشته، با اصلاحات عرضی سال ۱۹۹۷ و پس از آن ضربه بزرگ مالی بر کشاورزان وارد آمد و حال وضع این کشور خواهان دوستی با غرب و صهیونیسم اینگونه شده است.

دولت الهام علیف دو سیلی از این سیاست خورده است، یکی مسئله انقلاب مخملین در کشورشان بود که اگر سفیر وقت امریکا، به نام ریچارد مورنینگ استار را اخراج نمی کردند، مسلماً جای او با فردی وابسته دیگر عوض می شد؛ ضربهء دوم را از سال ۲۰۲۰ و با آغاز جنگ قره باغ بر خود وارد ساختند، بازپس گیری اراضی اشغالی به خودی خود مشکلی ندارد ولی با کمک چه کشورهایی؟ دولت ترکیه و غرب؟ خدا میداند که در پشت پرده چه قرارداد های استثثماری با ترکیهء اردوغان و اسرائیل بسته شده است، اگر هم اینطور نگشته طبق پیش بینی برخی از تحلیلگران جهانی، این کشور بدلیل همکاری با ترکیه از طرح هایی همچون جاده ابریشم چین سوسیالیستی و همینطور هند محروم گشته، زیرا این دو قدرت بزگ مالی نمی توانند در جایی سرمایه گذاری کنند که روزانه دچار تزلزل در تصمیم گیری است و از لحاظ سیاسی وابسته باشد.

بیشتر مردم ساکن ج.آذربایجان اکنون از عواقب جنگ اخیر قره باغ باخبر نیستند و سرمستی ناشی از پیروزی را تجربه می کنند، آنها نمی دانند که بعد از حوادث سال ۲۰۲۰ چه نعمت هایی را که حاصل اتحاد با اردوگاه شرق بود از دست رفته است، این مردم با افزایش علم و اراده خود باید بکوشند که بصورت قانونی و سازمان یافته کشورشان را به سمت  اردوگاه شرق بکشانند.

پانوشت: تشکر فراوان از همکار گمنام عزیزم که در تهیه و انتشار این مطالب مدیون ایشان هستم، عمرشان پربرکت باد!

نگارنده: یونس غیاثوند، ۱۱ تیر ۱۴۰۱

*******************************

*- منابع:

*- مجموعه اسناد پاندورا، فساد های خاندان علیف در بریتانیا.

*- مستند داغ قره باغ، کارگردان: سینا حسین پور، تهیّه کننده: امیر مهریزدان.

*- تاریخچه جمهوری سوسیالیتی آذربایجان شوروی، ویکیپدیای انگلیسی.

*- کریدور جنوب به شمال هندوستان، ویکیپدیای انگلیسی.

*- کریدور چین به اروپا در غالب طرح عظیم موسوم به جادهء ابریشم، ویکیپدیای انگلیسی.

*- سایت رسمی سازمان پیمان امنیت جمعی کشورهای مشترک المنافع، مختصر توضیحی دربارهء ج.آذربایجان.

*- خبرگزاری فارس، منبع توضیحات مرتبط به مستند یاد شده.

*-  سایت دیپلماسی ایرانی، منبع تصویر علیف پدر و پسر.

*- آلامی دات کام، منبع تصویر ایاز مطلب اف.

*- خبرآنلاین، انقلاب رنگی امریکا در ج. آذربایجان.

 

منبع:پژواک ایران