PEZHVAKEIRAN.COM نگاهی متفاوت به «انقلاب اسلامی»(بخش ۲)
 

نگاهی متفاوت به «انقلاب اسلامی»(بخش ۲)
علی میرفطروس

 روشنفکران ایران با تقلیل آزادی به «آزادی سیاسی» از فهم و درک آزادی های فردی و اجتماعی -خصوصاً آزادی زنان- غافل بودند.
* آل احمد:«مخالفتِ روحانیّت با کشفِ حجاب یک عملِ روشنفکرانه بود».
*شاه خطاب به رئیس جمهور آمریکا:هیچ کس نمی‌تواند چیزی را به ما تحمیل کند، هیچ کس نمی‌تواند به نشانۀ تهدید انگشت‌اش را به سوی ما بگرداند،چون ما نیز انگشت خود را به سوی او خواهیم گرداند.
***
«توسعۀ ناموزون» عامل«انقلاب اسلامی»؟
بخش نخست مقالۀ حاضر ناظر بر این بود که در بارۀ علل «انقلاب »57 زاویۀ دید را باید در استقلال طلبی ها و درگیری های شاه با کمپانی های بزرگ نفتی متمرکز کرد بی آنکه علل و عوامل دیگر (مانند فقدان توسعۀ سیاسی و...)نادیده گرفته شوند،روشن است که توفّقِ عددی و آماری تعداد مساجد و نمازگزاران در هیچ کشوری بیانگرِ تمایل مردمِ آن کشورها به استقرار «حکومت اسلامی»نیست.از این گذشته،چنانکه در نقد آرای دکتر عبّاس میلانی گفته ام -پژوهشگرانی که تعدّد مساجد و تکثّرِ کتاب های مذهبی را جلوه ای از «اسلام پناهی شاه» تلقّی کرده و آنرا از عوامل مهم«انقلاب اسلامی» دانسته اند ،رشد جمعیّت شهر ها و روستاها و نیازهای مربوطه به آن را از نظر دور می دارند. از این گذشته،همزمان با ایران در ترکیه، اندونزی، عراق، اندونزی،پاکستان،مصر و مالزی نیز تحوّلاتی همراه با رشد ناموزون توسعه در جریان بود.در همۀ این کشورها نفوذ مذهب ، فقرِ آموزشی بیشتر از ایران بوده و انجام مراسم و مناسک مذهبی شدیدتر و انتشار کتاب های اسلامی و شکاف اجتماعی - فرهنگی گسترده تر بود، (غیر از ترکیه)،ولی هیچ نوع انقلاب اسلامی در آن کشورهای اسلامی روی نداده بود!،در واقع،طرح پیکار با بیسوادی شاه(به همّت استاد پرویز ناتلِ خانلری)، اعزام «سپاه دانش» ،«سپاه ترویج و آبادانی» و «سپاه بهداشت» چهرۀ روستاهای ایران را تغییر داده بود آنچنانکه می توان گفت که در رویدادهای سال ۵۷ روستاپیان ایران حضورِ پُررنگی نداشتند. دکتر ابراهیم یزدی که در عروج و ظهور آیت الله خمینی در مطبوعات بین المللی نقش مؤثری داشت-ضمن تأکید بر «بی سازمانی»شان، دربارۀ موقعیّت روحانیون در زمان شاه تأکید کرده:
-«اکثریت قریب به اتّفاقِ روحانیان ایران،باوضعیّت و مقتضّیات سیاسی، اجتماعی و گرایشات ذهنیِ مردم بیگانه بوده اند.این بی اطلاعی نقطۀ ضعفی در جنبش روحانیان بود.»(شصت سال صبوری و شکوری ، خاطرات دکتر ابراهیم یزدی یزدی ، ج3، ص15).
 
آزادی،شاه و روشنفکران
در دوران محمد رضاشاه روشنفکران و رهبران سیاسی ایران با تقلیل آزادی به آزادی سیاسی از فهم و درک آزادی های فردی و اجتماعی - خصوصاً آزادی زنان- غافل بودند آنچنانکه جلال آل احمد -به عنوان تأتیرگذارترین نویسنده و روشنفکر زمانه-ضمن انتشار آزادانۀ کتابش در رژیم شاه، معتقد بود:
-«[حکومت شاه]در زیر پوشش ترقیّات مشعشعانه اش، هیچ چیز جز خفقان و مرگ و بگیر و ببند نداشته است.»[1]
 
 
 
 
جلال آل احمد«مخالفتِ روحانیّت با کشفِ حجاب»را« عملِ روشنفکرانه» می دانست و ضمن تحقیر آزادی زنان می گفت:
- « درحقیقت چه کرده‌ایم؟ تنها به زن اجازهٔ تظاهر در اجتماع را داده‌ایم؛ فقط تظاهر؛ یعنی خودنمایی؛ یعنی زن را که حافظِ سُنّت و خانواده و نسل و خون است، به ولنگاری کشیده‌ایم؛ به کوچه آورده‌ایم؛ به خودنمایی و بی‌بندوباری واداشته‌ایم که سر وُ رو را صفا بدهد و هر روز ریختِ یک مُدِ تازه را به خود ببندد و وِل بگردد...در حقیقت تنها به زن اجازهٔ تظاهر در اجتماع را داده‌ایم؛ فقط تظاهر؛ یعنی خود- نمایی؛ یعنی زن را که حافظِ سُنّت و خانواده و نسل و خون است، به ولنگاری کشیده‌ایم؛به کوچه آورده‌ایم؛به خودنمایی و بی‌بندوباری واداشته‌ایم که سر وُ رو را صفا بدهد و هر روز ریختِ یک مُدِ تازه را به خود ببندد و وِل بگردد. ما در کار آزادیِ صوریِ زنان هیچ هدفی و غرضی جز افزودن به خیلِ مصر‌ف کنندگانِ پودر وُ ماتیک -محصول صنایع غرب- نداریم.»[2]
 
در طول سال های 1350 شاه با اعتقاد به نوعی«دموکراسی هدایت شده» استقرار آزادی و دموکراسی را نیازمند زمینه ها و مقدّماتی می دانست ،از جمله ارتقای سواد آموزی و اعتلای سطح اقتصادی جامعه.شاه معتقد بود:
«اگر بپذیریم که تنها راه تحقّق یک دموکراسی راستین،وجود یک اقتصادسالم و توانا است،باید الزاماً قبول کنیم که کشورهای درحال توسعه ،ناگزیرند که برای نیل به دموکراسی،ابتداء همۀ نیروها و منابع و امکانات خود را برای ایجاد زیربنای اقتصادیِ لازم ،تجهیز نمایند.در روزگار ما استقلال سیاسی بدون یک اقتصاد توانا مفهومی ندارد.توسعۀ اقتصادی،شرط لازم و واجب تحقّق دموکراسی سیاسی و نیل به ترقی اجتماعی است.»[3]
در حالیکه در همان زمان عموم روشنفکران ایران آزادی و دموکراسی را «مقوله ای بورژوائی» و «متعفّن» می دانستند چندانکه آل احمد می گفت:
-«ما نمی توانیم از دموکراسی غربی سرمشق بگیریم.احزاب و سازمان های سیاسی در کشورهای غربی، منبرهائی هستند برای تظاهرات مالیخولیا -آمیزِ آدم های نامتعادل و بیمارگونه...لذا تظاهر به دموکراسی غربی یکی از نشانه های بیماری غرب زدگی است.»[4]
علی شریعتی معتقد بود:
-«آزادی، دموکراسی و لیبرالیسم غربی، چونان حجاب عصمت بر چهرۀ فاحشه است.»[5]
حقوقدان برجسته،ناصر زرافشان نیز در مرداد ماه سال 1357 معتقد بود:
- «حقوق بشر و دموکراسیِ غربی،فریب است! خطابه‌های پرطمطراق مُبلّغین «حقوق بشر» وقتی از آزادی‌های دموکراتیک و حق بیان عقاید و نظرات فرد صحبت می‌کنند، طنین ریاکارانه‌ای پیدا می‌کند. نمی‌توان در شعار «حقوق بشر غرب» صداقتی سراغ کرد.»
 
به سوی سرنوشت
طبق اسناد سازمان برنامه و بودجه ایران (تهران، ۱۳۵۵) شاه می‌خواست که تا سال ۱۳۷۰ ایران از استانداردهای رفاه اجتماعی، بهداشت، سطح زندگی و پیشرفتِ کشورهای اروپائی برخوردار شود و تا سال۱۳۸۰ از نظر صنعتی و رفاه اجتماعی همتراز فرانسه، انگلیس و ایتالیا گردد.از این رو،توسعۀ زیرساخت ‌های صنعتی و طرح‌های عظیم اقتصادی و اجتماعی در دستور کارِ شاه قرار گرفت،مانند تاسیس کارخانۀ ذوب آهن اصفهان، تراکتور سازی تبریز، ماشین سازی اراک و تولیدات کارخانه‌های ایران ناسیونال، ارج، آزمایش و...
سیاست‌های توسعۀ صنعتی کشور، تجهیز ارتش ایران به پیشرفته ترین و مدرن ترین سلاح‌ها (در مقابله با حملۀ احتمالی روس ها یا صدّام حسین) ، انجام اصلاحات گستردۀ اجتماعی (خصوصاً تامین بهداشت، دارو و درمان رایگان درشهر و روستا، تحصیل رایگان برای همگان از دوران ابتدائی تا دانشگاه، راهسازی‌ها و توسعۀ شبکه‌های صنعتی و تولیدی و مدیریّت محیط زیست و جنگل ها) شاه را بیش از پیش به در آمدهای نفتی نیازِمند ساخت.با توجه به بیماری شاه، او احساس می‌کرد که زمان به نفع وی نیست و او فرصت زیادی ندارد تا طرح‌های بلند پروازانه‌اش را تحقّق بخشد.
شاه که در ۶ بهمن ۱۳۴۹ پیش بینی کرده بود:«بین قدرت های امپریالیستی و ما برخوردی روی می دهد!»، پس از استقرار ثبات و امنیّت اجتماعی و با رسیدن به اقتدار منطقه ای، در سخنرانی معروفی به کمپانی های نفتی اخطار کرد:
-«در سال ۱۹۷۹[یعنی در سال ۵۷] قرار داد نفت با کنسرسیوم نفت خاتمه پیدا خواهد کرد و شرکت های نفتیِ فعلی در ردیف بلندی خواهند ایستاد و بدون هیچ مزایائی،مثل دیگران برای خرید نفت ایران باید بیایند صف بکشند. در سال ۱۹۷۹[یعنی در سال ۵۷] ما قرارداد نفت خودمان با کنسرسیوم را دیگر به هیچوجه تمدید نخواهیم کرد.»
22.jpg
تأکید بر سال ۱۹۷۹برای درک و فهم رویدادهای ۵۷ بسیار ضروری است.شاه- بعدها - در کتاب«پاسخ به تاریخ» یادآور شد:
-«شاید اکنون همه متوجّه بشوند که چرا انقلاب در سال 57(۱۹۷۹) وقوع یافت و همه چیز را متوقّف کرد...»
دوران ریاستِ جمهوری نیکسون ،دوران طلائی روابط شاه با کاخ سفید بود که طی آن،شاه نه به عنوان یک«مُهرۀ دست نشانده»بلکه به عنوان شخصیّت و شریکی مستقل و قابل احترام نگریسته می شد.سفیر وقت ایران در آمریکا، دکتر امیر اصلان افشار در گفتگو با نگارنده از روابط بسیار نزدیک خود با ریچارد نیکسون و خانواده اش یاد کرده است.
با ماجرای «واترگیت» و استعفای نیکسون این دوران طلائی به پایان رسید و جانشین او -جرالدفورد - با دعوت از شاه به آمریکا در سال 1974(1353) کوشید به نگرانی های کمپانی های نفتی و مردم آمریکا در بارۀ افزایش روز افزون قیمت نفت توسط شاه پایان دهد.
مذاکرات شاه در آمریکا با موفقیّت ها و موافقت های نِسبی همراه بود، امّا در آخرین لحظات اقامت در آمریکا،شاه در یک مصاحبۀ مطبوعاتی بار دیگر برافزایش قیمت نفت تا سقف 20-25% تأکید کرد.موضعگیری شگفت انگیز شاه باعث شد تا روزنامه های معتبر آمریکا این عنوان را تیترِ نخستین صفحات خود قراردهند:
-«آمريكا در زمان بازديد شاه ،تسليم شد».
 
حملۀ نظامی به ایران
مواضع تُندِ شاه در مقابله با کمپانی های نفتی باعث شد تا برخی دولتمردان آمریکا از «حملۀ نظامی به ایران» یاد کنند.شاه در پاسخ به تهدید«حملۀ نظامی به ایران» اعلام کرد:
- «هیچ کشوری قدرت حمله به ایران را ندارد».
قدرت نمائی‌های شاه- البتّه - بی پایه نبود زیرا که در آن سال‌ها ارتش ایران نیرومندترین ارتش منطقه بود و می‌رفت تا به پنجمین ارتش نیرومند جهان تبدیل شود. در واقع، همسایگی با اتحاد جماهیرشوروی و رؤیای دیرینۀ روس‌ها برای دستیابی به آب‌های خلیج فارس، حملۀ متفقین به ایران و خلع و خروج رضاشاه از ایران (شهریور۱۳۲۰)، سودای صدّام حسین در حمله به ایران و اشغال مناطق نفتخیز خوزستان و دیگر مسائل استراتژیک منطقه، باعث شده بود تا شاه ارتش ایران را به مدرن ترین سلاح‌ها و جنگنده‌ها تجهیز کند...و دیدیم که با همین سلاح‌ها و جنگنده‌ها بود که ارتش ایران توانست در برابر جنگ ۸ سالۀ صدّام حسین علیه ایران مقاومت کند. در همین رابطه، «مایک والاس»، روزنامه نگار معروف تلویزیون آمریکا بهنگام گفتگو با شاه وقتی از واژۀ «خلیج» -به جای «خلیج فارس»-استفاده کرد،شاه با عصبانیّت از او انتقاد کرد و «مایک والاس» را وادار ساخت تا در برابر دوربین‌های تلویزیونی اذعان کند که این خلیج ، در دوران تحصیل او ، «خلیج فارس» بوده و هم اکنون نیز «خلیج فارس» است.با چنان غروری، شاه می گفت:
-«من نمی خواهم ناظرِ حرّاج شدنِ کشورم باشم...چه کسی به انگلیسی ها اختیار داده که «لله» و معلّمِ کشورهای خلیج فارس باشند...ایران برای تصرف جزایر ابوموسی و تُنب[کوچک و بزرگ] به زور متوسّل می شود.»[6]
پروفسور اسکات کوپر در تحقیق درخشانش، بر اساس مذاکرات و مکاتبات محرمانۀ شاه و سفیر وقت ایران در واشنگتن (اردشیر زاهدی) با مقامات دولت آمریکا- نشان داده که پس از ماجرای «واترگیت» و استعفای نیکسون، پایگاه سیاسی-اجتماعی جرالد فورد (معاون و جانشین نیکسون) به شدّت آسیب دیده بود و لذا، وی افزایش دوبارۀ قیمت نفت توسط شاه و نارضایتی عمومی را به نفع مبارزات آیندۀ ریاست جمهوری خود نمی‌دانست و از این رو، زیر فشار مشاوران ارشدش،در نامۀ تندی به شاه (به تاریخ ۷ آبان۱۳۵۵=۲۹ اکتبر۱۹۷۶) هشدار داد که«افزایش دو بارۀ قیمت نفت برای اقتصاد جهانی فاجعه بار خواهد بود.این افزایش قیمت می‌تواند «فشار عمده‌ای بر نظام مالی بین المللی وارد کند» و اقتصاد جهانی را دو باره وارد رکود کند. فورد اخطار کرد:«صبرش در برابر رفتار پرخاشگرانۀ شاه تمام شده است...».شاه به تاریخ ۱ نوامبر ۱۹۷۶ =۱۰آبان ۱۳۵۵در پاسخ تندی به نامۀ رئیس جمهور آمریکا تأکید کرد:
-«هیچ کس نمی‌تواند چیزی را به ما تحمیل کند، هیچ کس نمی‌تواند به نشانۀ تهدید انگشت‌اش را به سوی ما بگرداند، چون ما نیز انگشت خود را به سوی او خواهیم گرداند.» [7]
در ادامه ،شاه خطاب به رئیس جمهور امریکا از «اعتیاد ناسالم کشورش به نفت ارزان» سخن راند. شاه از پذیرش این که «مشکلات اقتصادی در غرب ناشی از قیمت‌های بالای نفت است» ، سر باز زد و سپس در سخنان نیشدار و تهدیدآمیزی خطاب به رئیس جمهور آمریکا گفت:
-«در صورت وجود مخالفت‌ با ایرانِ شکوفا و به لحاظ نظامی قدرتمند در کنگره یا کانون‌های دیگر، منابع بسیاری برای تأمین احتیاجات ما وجود دارد، و زندگی ما در دستان آنها نیست. اگر این کانون‌ها مسؤولیت خود را نشناسند، مایۀ تأسف است،اما اگر مسؤولیّت‌شناس باشند، از نگرش خود نسبت به کشور من متأسف خواهند شد.لحن تهدیدآمیز و نگرشِ پدرمآبانۀ این کانون‌ها بیش از هر چیزِ دیگر واکنش ما را برمی‌‌انگیزد.»
شاه در پایانِ نامه‌اش به رئیس جمهور آمریکا تهدید کرد:
- «اگر وجود ایرانی خوشبخت و به لحاظ نظامی مقتدر مخالفانی در کنگره و دیگر کانون‌های قدرت[در آمریکا] دارد، منابع فراوان دیگری برای تأمین نیازهای ما وجود دارد و زندگی ما در دست آن‌ها نیست. اگر این کانون‌ها مسئولیّت پذیر نیستند جای تأسّف است اما باید مسئولیّت پذیر شوند...هیچ چیز بیش از لحن تهدیدآمیز کانون‌های خاص قدرت و شیوه‌های پدرمآبانه واکنشِ ما را تحریک نمی‌کند.»[8] ادامه دارد
111.jpg
 

[1] - کارنامۀ سه ساله، انتشارات زمان، تهران، ۱۳۵۳، ص۹۸
[2] - غربزدگی، انتشارات رواق،تهران،بی تا، ص ۷۷
[3] - پاسخ به تاریخ،صص203-206
[4] - غربزدگی، ص ۶۵
[5] - حسین، وارث آدم ،ص 99؛ اُمّت و امامت، ص 622
[6] - شگفتا که در همین زمان برخی سازمان های سیاسیِ در خارج از کشور - از جمله «سازمان کمونیستیِ احیا»شعار می دادند:«کوتاه باد حاکمیّتِ استعماری و فاشیستی رژیم شاه بر جزایر عربی» (یعنی جزایرخلیجِ همیشه فارس).
[7] -نگاه کنید به:
«Shah Rejects Bid By Ford For Cut In Prices Of Oil,» The New York Times, September 27, 1974.
به نقل از اندرو اسکات کوپر
[8] - National Security Adviser, Presidential Correspondence with Foreign Leaders: Iran - The Shah, Box 2, Gerald R. Ford Library
به نقل از اندرو اسکات کوپر

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب علی میرفطروس در سایت پژواک ایران 

*نگاهی متفاوت به «انقلاب اسلامی»(بخش ۲)  [2025 Dec] 
*نگاهی متفاوت به «انقلاب اسلامی» (بخش ۱)  [2025 Dec] 
*بازگشت به فروغی  [2025 Nov] 
*پاپ و مُرتد؛ زندگی و مرگِ رزمنده ای بی سلاح  [2025 Oct] 
*پیشگفتارِ چاپ تازۀ «تاریخ در ادبیّات»  [2025 Sep] 
*۲۸ مرداد ۳۲ و میراثِ آن،(بخش پایانی)  [2025 Aug] 
*۲۸ مرداد ۳۲ و میراثِ آن  [2025 Aug] 
* تأمّلاتی در بارۀ تجدّدِ آمرانۀ رضاشاه (۲)  [2025 May] 
* تأمّلاتی دربارۀ «تجدّدِ آمرانۀ رضاشاه» (۱)  [2025 May] 
*حکومت رضاشاه و «دستِ انگلیسی ها»!  [2025 Apr] 
*نوروز و چنگ‌نوازِ سیستانی  [2025 Mar] 
*برگ‌هایی در باد  [2025 Feb] 
*«کودتای انقلابی علیه شاه» در قالبِ انقلاب اسلامی (بخش ۲)  [2025 Jan] 
*«کودتای انقلابی علیه شاه» در قالبِ انقلاب اسلامی (بخش ۱)  [2025 Jan] 
*در حمایت از پیام شاهزاده رضا پهلوی  [2024 Nov] 
*تبدیلِ «گذشته» به «تاریخ» و ضرورت همبستگی ملّی  [2024 Sep] 
*نگاهی تازه به حلّاج (بخش۳ـ پایان)،  [2024 Jun] 
*نگاهی تازه به حلّاج (بخش۳ـ پایان)  [2024 Jun] 
*نگاهی تازه به حلّاج (۲)  [2024 May] 
*نگاهی تازه به قتل سرتیپ افشار طوس  [2024 Apr] 
*نگاهی تازه به حلّاج(۱)،علی میرفطروس  [2024 Mar] 
*گامی در تاریخ (بخش پایانی)  [2023 Aug] 
*آسیب شناسي یك شکست، علل شکستِ استقرارآزادی وجامعة مدنی در پرتوِ کارنامة سیاسی دکتر محمّد مصدّق (از انقلاب مشروطه به انقلاب مشروعه)  [2023 Aug] 
*گامی در تاریخ (بخش چهارم)،علی میرفطروس  [2023 Aug] 
*گامی در تاریخ (بخش دوم)، علی میرفطروس   [2023 Jul] 
*گامی در تاریخ (بخش نخست)، علی میرفطروس  [2023 Jul] 
*حلاّج؛ روح زمانۀ ما  [2023 May] 
* نگاهی به فرصت‌سوزی‌ها و فرصت‌سازی‌های تاریخیِ ما  [2023 Apr] 
*بیم ها و امیدهای «جنبشِ مَهسا»  [2023 Apr] 
*نقدی بر مقالۀ بی‌بی‌سی دربارۀ «پژوهشگری بی‌باک!»  [2023 Apr] 
*نکاتی دربارۀ تاریخ اجتماعیِ ایران  [2023 Mar] 
*انقلاب اسلامی و ضرورت بازاندیشی (بخش پایانی)  [2023 Feb] 
*انقلاب اسلامی و ضرورت بازاندیشی (بخش دوم)  [2023 Feb] 
*انقلاب اسلامی و ضرورتِ بازاندیشی  [2023 Jan] 
*انقلاب مدرنِ ملّی و نیاز های فوریِ آن  [2022 Oct] 
*روزی تو بازخواهی گشت سرفراز  [2022 Oct] 
* ضرورت تشکیل «کمیتۀ نجات ملّی»  [2022 Sep] 
*نگاهی نو به جنبش بابک خُرّمدین، بخش پنجم  [2022 Sep] 
*نگاهی نو به جنبشِ بابک خُرّمدین (بخش چهارم)  [2022 Aug] 
*عبور از ۲۸ مرداد۳۲،علی میرفطروس  [2022 Aug] 
*نگاهی نو به جنبش بابک خرمدین (بخش سوم)  [2022 Aug] 
*نگاهی نو به جنبشِ بابک خُرّمدین (بخش دوم)  [2022 Aug] 
*نگاهی نو به جنبش بابک خُرّمدین (بخش نخست)  [2022 Aug] 
*چهار چهرۀ روشنفکری: منوچهر هزارخانی، رضا براهنی، پرویز ناتل خانلری و احسان یارشاطر  [2022 Apr] 
*حکومت رضاشاه و «دستِ انگلیسی‌ها»!  [2022 Feb] 
*ما و قندِ پارسی  [2022 Feb] 
*آخرین شعرِ  [2022 Feb] 
*نفت، شاه، «انقلاب اسلامی» ...و دیگر هیچ! (بخش دوم)  [2022 Jan] 
*نفت، شاه، انقلاب اسلامی... و دیگر هیچ! (بخش یکم)  [2022 Jan] 
*«شعبده بازِ سپیده‌ای که دروغین بود»! (به بهانۀ فیلم «کیمیا و خاک»،ساختۀ ارسلان براهنی)  [2022 Jan] 
*دو کتاب بدیع و ارزشمند  [2021 Dec] 
*از کُردستانِ دل تا سیستانِ جان ،علی میرفطروس   [2021 Dec] 
*یادِ دوست(به يادِ دکتر داریوش کارگر )  [2021 Nov] 
*ایران درّودی: عارفی در مکاشفۀ رنگ‌ها  [2021 Nov] 
*قاب‌ها و نقاب‌های اندیشه در تاریخ ایران (بخش دوم)  [2021 Oct] 
*قاب ها و نقاب های اندیشه در تاریخ ایران،بخش نخست  [2021 Sep] 
*۱۱ سپتامبر: ریشه‌ها و بازاندیشی‌ها  [2021 Sep] 
*عصرِ عُسرت و معمّای ۲۸ مرداد، (بخش سوم)  [2021 Aug] 
*از انتقاد تا انتقام!   [2021 Jul] 
*عصرِ عُسرت و معمّای ۲۸ مرداد (بخش نخست)  [2021 Jul] 
*خلیل ملکی و تراژدیِ روشنفکرانِ تنها  [2021 Jul] 
*بُردی از یادم...، به یادِ «لُرِتا»، عبدالحسین نوشین و محمّد عاصمی  [2021 Jul] 
* مقدّمه ای بر شعرِ چنگ‌نوازِ سیستانی : اندکی شادی بايد/ که گاهِ نوروز است  [2021 Mar] 
*سیّد ضیاء ؛ «مردِ اوّل یا مردِ دوم کودتا»(بخش دوم)  [2021 Mar] 
* سیّدضیاء؛ «مردِ اوّل یا مردِ دوم کودتا» (بخش نخست)  [2021 Feb] 
*سیاهکل و انقلاب اسلامی: اشاره‌ای به زمینه‌های نظریِ دو رویداد  [2021 Feb] 
*در حاشیۀ خیابان انقلاب  [2021 Jan] 
*تجدّدِ آمرانۀ دوران رضاشاه؛ کمبودها و کامیابی‌ها (بخش دوم)  [2021 Jan] 
*تجدّدِ آمرانۀ دوران رضاشاه؛ کمبودها و کامیابی‌ها (بخش نخست)  [2021 Jan] 
*نگاهی تازه به «انقلاب اسلامی»، بخش سوم  [2015 Feb] 
*نگاهی تازه به«انقلاب اسلامی»،بخش دوم،علی میرفطروس کودتای نفتی آمریکاوعربستان علیه شاه! (بخش دوم)  [2015 Feb] 
*نگاهی تازه به«انقلاب اسلامی»  [2015 Feb] 
*انقلاب اسلامی:داس ها،یاس ها وهراس ها  [2013 Feb] 
*نامه اى به سناتور لیندسی گراهام ،سناتورجمهوریخواه آمریکا  [2010 Nov]