حکایت نسل سوخته
جاوید طهماسبی
... من تنها ۱۵ سال داشتم که به جرم هواداری از سازمان مجاهدین خلق بازداشت شدم و مادرم را هم، تنها به جرم اینکه نمیخواست فرزندش را ببرند، رهسپار زندان اوین کردند. ماهیت واقعی نظام در راهروهای دفتر مرکزی زندان به وضوح قابل لمس است. دفتر مرکزی از شعبههای بازجویی مختلف تشکیل میشد. روزها، صدای نعره شکنجهگران و نالههای پیاپی و بیرمق زندانیان، و شبها صدای شلیک گلوله و تیرهای خلاص فرزندان ایران زمین در پشت بند ۴ لحظهایی قطع نمیشد.
این جوابی است به جمعی از هموطنانم که از هم میپرسند: این نظام چگونه سی و اندی دوام آورده است؟ نظام نطفهاش با ریختن خون فرزندانی بسته شده که حتی هنگام تیرباران نمیدانستند اتهامشان چیست.
منبع:پژواک ایران