مرز جنون تا کجا؟
مهدی گرمرودی

از روز گذشته عباس رحیمی دوست ،همبند و هم زنجیریمان علاوه بر مشکلات حاد جسمی  دچار مشکل تنفسی هم شده و برای تنفس باید از ماسک اکسیژن استفاده  کند.

آدمهای دون پایه که فقط بخاطر منافع، منافع، منافع به اسم زندانی سیاسی تیر های زهرآگین خود را به سمت خانواده بزرگ و فداکار رحیمی  پرتاب میکنند ، مرزهایی از جنون خود را به نمایش میگذارند  .

عباس از زمان انتشار نامه ای به اسم پروین خانم که فقط نام پروین را یدک میکشد خبری ندارد و به توصیه خانواده اش هیچگونه خبری به عباس گفته نمیشود و این تیرهای زهرآگین در حقیقت سینه مادر صونا ، سپهر، منوچهر و زهرا  و دوستانش را از هم میدرد و چیزی جز شرمندگی برای دوستان  باقی نمیگذارد. چندی پیش وقتی تلفنی با مادر صونا صحبت میکردم او میگفت همه شما برای من یک عباس  هستید این نظرش در مورد بچه های زندان بود اما اینک با ان روی سکه هم آشنا میشود که  چگونه تعداد معدودی بخاطر منافع کثیف شان با تیر و دشنه قلب این مادر را هدف قرار داده اند .

اگر یک ماه به عقب برگردیم کسی جربزه نداشت که این اراجیف را به عباس نسبت دهد آنها خوب میدانستند و میدانند عباس بسیار ریشه دارتر از این حرفها است که حتی کوچکترین بی احترامی به او بشود.  

متاسفانه هیچ کدام از دوستان عباس در سوئیس نتوانستند ویزای انگلستان بگیرند و به دیدار او بروند .

مادر  صونا  و بقیه خانوآده در غم بزرگ ازدست دادن عباس هستند و دوستانش زانوی غم بغل کرده اند .... راستی اگر عباس فقط یک گوشه چشمی به شما نشان میداد اکنون پیام پشت پیام ، مقاله و دسته گلها بود که در اطاقش پر بود. اما و اما عباس حاضر  نشد روی شرافتش معامله کند و بدین ترتیب او روی دست خانواده اش اخرین خدا حا فظی ها را با نگاهش میکند و ظرف چند روز آینده به کما خواهد رفت و سپس برای همیشه با قلبی سرشار از عشق به مردم و آزادی  این میهن در زنجیردردل خاک سرد قرار خواهد گرفت.

وقآحت و بی شرفی بس است لطفا خفه شوید.

 

مهدی گرمرودی

اول زانویه دوهزار شانزده

 

منبع:پژواک ایران


مهدی گرمرودی

فهرست مطالب مهدی گرمرودی در سایت پژواک ایران