PEZHVAKEIRAN.COM حد و مرز های گمشده در تفکر ما!
 

حد و مرز های گمشده در تفکر ما!
منیژه حبشی

گاه طعم شیرین برخی از حوادث، توسط کسانی، به سرعت در کام برخی از مردم به تلخی می گراید. چنان که گویی جمعی منتظر نشسته اند تا با نفی آن پیروزی یا حادثه مثبت ، با شبهه افکنی در انتخاب آن خود را بنمایانند!

از مدتی قبل عده ای در تلاش جهت لابیگری به نفع افراد مطرحی بعنوان کاندید جایزه صلح نوبل بودند. در میان اسامی این افراد نام مسیح علینژاد هم بود. من شخصا اگر نام او 4-5 سال پیش مطرح بود، علیرغم هر انتقادی هم که به او داشتم، از انتخاب شدنش خوشحال شده و آنرا مثبت می دیدم. اما با نمایشی که از خود در یکسال گذشته به معرض دید همگان گذاشت، حال از انتخاب نشدنش بسی خوشحالم.

بهرحال انتخاب کمیته نروژی جایزه صلح نوبل، نرگس محمدی زن شیردل و مقاوم ایران بود. نرگس محمدی را تا دو سه سال پیش، وصل به اصلاح طلبان می دیدم ولی سیر حرکتش را کامل دنبال می کردم و شجاعت و فداکاری و حرکت هرچه بیشتر او به سوی مردم را تحسین می کردم. انتخاب او از نظر من انتخابی بس فرخنده بود.

در درجه اول این انتخاب خواهی نخواهی بنوعی برای این زن شجاع مصونیتی نسبی می توانست ایجاد کند و دست جنایتکاران را برای حذف او تا حدودی ببندد.

دوم اینکه صدای او را در دفاع از زن، زندگی، آزادی در همه جهان بگوش ناشنوای حتی بسیاری از سیاستمداران هم می رساند و روحیه مبارزان داخل و خارج را هم تقویت و مواضع رژیم را تضعیف می کرد.

سوم اینکه جهان مبارزه او و جمعی که با او بودند را در محکومیت مجازات اعدام می شناخت. آن هم مبارزه با اعدام در کشوری که مشتی جنایتکار در قدرتند و صدور حکم اعدام و اجرای آن از کشتن یک پشه برایشان ساده تر است. پس لکه ننگ این اعمال ضد بشریِ رژیم تحت عنوان خواسته مردم، از دامان مردم ایران تا حدی زدوده شد.

این زن، این مادر که سالهاست در زندان بسر می برد و کودکانش در غیاب او بزرگ شده اند، علیرغم تمام فشارهای رژیم حاضر به کوتاه آمدن از مواضع خود نشده است. این هم با تفکر اطلاح طلبان از نظر من بس فاصله دارد. باید مادر بود و از دیدار فرزندان خود و نظارت بر رشد و بالیدنشان محروم بود تا درد این شکنجه را تا بن استخوان درک کرد.

اینها را گفتم تا بگویم چرا از اهدای این جایزه به او خوشحالم. اما دیدن عکس العمل های همسر او آقای تقی رحمانی و گروه هایی که مخالفان حرفه ای هستند، نمی گذارند این پیروزی به کام مردم ایران شیرین بماند.

من هم چون بسیاری به 14 سال زندان آقای تقی رحمانی و تلاششان در بزرگ کردن فرزندانشان بدون مادر ارج قايلم. اما بوی تند مردسالاری ایشان که گویی خود را سخنگوی همسرش دانسته، بسیار زننده بود.

راحت بگویم که نمی دانم آیا چنین نمایندگی را نرگس محمدی به او داده است یا نه، که اگر داده باشد ارج و قرب او هم از چشم من بسیار پایین خواهد بود، ولی روشن است که آقای رحمانی به هرحال به خود حق داده که این جایزه نوبل را چون به "متعلقه" ایشان رسیده، سرضرب به افراد مورد قبول خود چون موسوی و کروبی و فايزه هاشمی و زهرا رهنورد و… تقدیم کند!!! عجب بذل و بخشش بیدریغی!

متاسفم که بنظرم نمی رسد که قبح کار خود را ببیند و به خود آید. گویی مردسالاری با شیر اندرون شده و با جان بدر رود! 

البته که آقای تقی رحمانی تنها نیست بلکه نمودی از اعمال و کردار بسیاری از مردان ایرانیست. حتی کسانی که خود را روشنفکر خوانده یا به تحصیلات خود می بالند. مردانی که به خود اجازه می دهند الگوی تفکر و منش و روش خود را بر همسرانشان تحمیل کنند و حق همسرانشان را در دیگرگونه اندیشیدن و رفتار کردن بهیچ رو برسمیت نمی شناسند. آنها را نادان و مقلد و فاقد شخصیت مستقل می دانند.

 همچنین در کامنت ها در فضای مجازی زنان و مردانی به تحقیر نرگس پرداخته و یا بنام هواداری از فاطمه سپهریِ شجاع ما و سپیده قلیانِ جسور ما، مبارزه نرگس محمدی را ناچیز می نامند!

بگذریم از اینکه در ایرانِ ما و با حکومت این درندگان وحشی، تعداد زنان و مردان مبارز آنقدر زیاد است که هرکس که انتخاب می شد، لیستی از افراد ذیصلاح دیگر را میشد در برابر این انتخاب علم کرد و اینجاست که موفقیت ها را هم به کام مردم و عملا به نفع رژیم، تلخ می کنند.

دریغ که عادت به دیدن بخش پر لیوان مبارزاتی جامعه مان را فارغ از حب و بغض نداریم.

خیر پیش

 

منیژه حبشی

8 اکتبر 2023 برابر با 16 مهر 1402

منبع:پژواک ایران


منیژه حبشی

فهرست مطالب منیژه حبشی در سایت پژواک ایران 

*چگونه باید گفت یا نوشت که وارونه شنیده و خوانده نشود؟   [2023 Oct] 
* حد و مرز های گمشده در تفکر ما!  [2023 Oct] 
*اپوزیسیون و باور کهنه «دشمنِ دشمنِ من دوست من است»  [2023 May] 
*بدعتی خائنانه در وکالت برخی شاکیان دادگاه حمید نوری و دفاع سیاسی وکلای نوری!  [2023 Jan] 
*آیا خشم ما با بیان صفاتی چون بیشرف، قاتل، مزدور، کثافت و...قابل بیان نیست؟   [2022 Nov] 
*به کجای این شب تیره بیآویزم قبای ژنده خود را؟   [2022 Sep] 
*چرا واقعا به تریج قبای عده ای سخت برخورده؟   [2022 Jun] 
*لزوم قضاوت عاری از پیشداوری  [2022 May] 
*ضعف های عمیق فرهنگی جامعه ما و نمودهای آن در امر دادخواهی  [2022 Mar] 
*خوش بود گر محک تجربه آید به میان  [2021 Dec] 
*«روز جهانی عدالت» و آیینه ای در برابر برخی ازمدعیان دادخواهی!   [2021 Jul] 
*خودزنی های ما!   [2021 Mar] 
*طناب جنایتکاران و گردن نوید های ما!   [2020 Sep] 
*ما شریکان دزد و رفیقان قافله ایم!   [2020 Jan] 
*پیشگامان مبارزات چپ ایران را چه شده است؟   [2019 Nov] 
*چرخه معیوب خشونت و قربانیان آن   [2019 Aug] 
*کودکان کار و حقوق نادیده گرفته شده آنها  [2019 May] 
*مصادیق متضاد یک ماده قانون در حکومت اسلامی! «زین حسن تا آن حسن صد گز رسن»  [2019 Feb] 
*پاشنه آشیل حکومت و دِینِ تاریخیِ اکثریت عظیمی ازمردانِ ایران  [2018 Oct] 
*آیا مردمی با فرهنگِ مشابه یک حکومت، توانائی ساقط کردن آن را دارند؟  [2016 Sep] 
*نوری بر تاریکسرای رهبری مسعود رجوی بر مجاهدین خلق  [2016 Apr] 
*در سوگ مردی مبارز و نمونه ای شگرف از عشق به زندگی و آزادی  [2016 Jan] 
*نگاهی به تراژدی شيلر و سرنوشت ساير منتقدين رهبر و مردم فريبی علی مطهری!  [2015 Dec] 
*رنگِ خونِ ما ، حکومت ایران و اصلاح طلبان آن   [2015 Nov] 
*شادی ضحاک غالب و مغلوب: « بميريد بميريد وزين مرگ نترسيد » ...  [2015 Nov] 
*یادمانهای روزگار سپری شده نسلی سوخته (۱۰) آخرین بخش یادمانهای من [2015 Oct] 
*یادمانهای روزگار سپری شده نسلی سوخته(۹)  [2015 Oct] 
*پرسشی و پاسخی؛ «آیا حقیقت نصفه نیمه، حقیقت است؟»  [2015 Sep] 
*یادمانهای روزگار سپری شده نسلی سوخته (۸)-کوچ به عراق  [2015 Sep] 
*و سرانجام دیوارِ سکوتِ رازِ دولتیِ نسل کشیِ سال ۶۷ ترک برداشت.  [2015 Sep] 
*یادمانهایی از روزگار سپری شده نسلی سوخته (۷) دوران بعد از " انقلاب ایدئولوژیک " تا رفتن به عراق [2015 Sep] 
*روزگار سپری شده نسلی سوخته (۶) شهر فرنگ از همه رنگ [2015 Aug] 
*روزگار سپری شده نسلی سوخته-بخش پنجم از اقامت در فرانسه تا رفتن به عراق [2015 Aug] 
*«عكس واره‌ای از فروغ جاويدان مجاهدين خلق»  [2015 Jul] 
*یادمانهایی از روزگار سپری شده نسلی سوخته؛ بخش چهارم: کشف راه جدید برای بردن غیرقانونی افراد به فرانسه !  [2015 Jul] 
*یادمانهایی از روزگار سپری شده نسلی سوخته-3 بخش سوم : « داداشِشَم که شهید شد»… [2015 Jul] 
*زندگی مخفی که به ما تحمیل شد، هرچند که چریک نبودیم!  [2015 Jun] 
*۳۰ خرداد و آغاز مبارزه مسلحانه يک ضرورت و يا يک اشتباه مهلک؟  [2015 Jun] 
*محکوم کردن جنایت پاریس توسط ایران، همزمان با صدور حکم اعدام سهیل عربی به اتهام «سب نبی»  [2015 Jan] 
*شهادتی کوتاه در مورد مواضع سعید شاهسوندی در مصاحبه با همنشین بهار  [2014 Nov] 
*توقف جنایات هولناک اسیدپاشی های اخیر، دم خروس ادعای حکومتی نبودن این جنایات  [2014 Oct] 
*آنرا که خانه نئین است، بازی نه اینست...  [2014 Jul] 
*شادمانی عمیق من از لگدپراکنی و کتک کاری اردوغان و مشاورش در پاسخ به معترضین!  [2014 May] 
*نور افکنی تابیده بر یکی از اصلی ترین دلایل شکست جنبش مردم در سال 88   [2014 Mar] 
*آقای رجوی مرگ مجاهدین در لیبرتی فقط بار مسئولیت خونهای به هدر داه تان را میافزاید  [2013 Nov] 
*چند نکته در مورد نامه آقای ریحانی خطاب به آقای ایرج مصداقی  [2013 Oct] 
*رهبری مجاهدین خلق و رها شدن اعضاء بی دفاع در اردوگاههای مرگ  [2013 Sep]