PEZHVAKEIRAN.COM انسان‌های ترحم‌برانگیز: رهبری مجاهدین و مقلدان‌اش (۱)
 

انسان‌های ترحم‌برانگیز: رهبری مجاهدین و مقلدان‌اش (۱)
ناصر اسدی

در پاسخ به نامه‌ی سرگشاده‌ی ایرج مصداقی به مسعود رجوی (گزارش ۹۲...) و نیز کسانی که به تأیید و پشتیبانی از آن برخاسته‌اند، جز سیل تهمت‌پراکنی، انگ‌زنی و فحاشی و دریده‌گی از سوی مسخ‌شدگانی که با اندیشیدن و پرسیدن بیگانه‌اند و یا از آن هراسانند، بدبختانه تاکنون چیزی نیافته‌ام؛ و این چه تأسف‌برانگیز و همزمان چه هول‌آور و حشت‌انگیز است.

هول‌آور و وحشت‌انگیز است از آن روی که در این جمع پرمدعا که خود را «تنها آلترناتیو دموکراتیک» و نیروی جایگزین رژیم اسلامی می‌داند، حتا یک شخص پیدا نمی‌شود که جایگاه و ارزش پرسش و نقد را دریابد و بکوشد به‌گونه‌ای منطقی به آن پاسخ دهد! حتا یک شخص یافت نمی‌شود که تنها برای روشن کردن افکار عمومی، و با انگیزه‌ی شفاف‌سازی و نه هیچ چیز دیگری، به میدان درآید و به برخی از این پرسش‌ها پاسخ گوید و با سربلندی و سرافرازی نشان دهد از سازمان و «شورای ملی مقاومت»ی پشتیبانی می‌کند که مهم‌ترین ویژه‌گی‌اش پایبندی به اصول دموکراسی و رعایت حقوق فردی و شهروندی است و میان اعضا و هواداران و رهبری آن، روابطی نه از گونه‌ی مرید و مرادی، بلکه پیوندهایی بر پایه‌ی حقوق انسانی، احترام به  فردیت و استقلال اندیشه و رأی برقرار است!

جای بسی تأسف و اندوه!

از خوانندگان این نوشته خواهش می‌کنم به این مقاله‌های منتشر شده در سایت آفتابکاران وابسته به سازمان مجاهدین که از سوی هواداران مجاهدین و ذوب‌شدگان در «مسعود و مریم» که شعار «ایران رجوی، رجوی ایران» و «مریم مهر تابان، می‌بریم‌ات به ایران» را بی‌هوشانه هوار می‌کشند، نوشته شده است، نگاهی کنند و اگر سطری و عبارتی یافتند که بتوان آن را «نقد» و پاسخ نامید، مرا هم باخبر کنند که از ناآگاهی و گمراهی به‌درآیم:

http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=3001

http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=2998

http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=2994

http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=2993

http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=2991

اگر از مطالعه این چند مقاله، پاسخ یکی از پرسش‌ها را یافته و بر آگاهی‌تان چیزی افزوده شد و مجالی هم داشتید، می‌توانید دیگر نوشته‌های ایشان را در صفحه‌ی «مقالات» همان سایت بخوانید.

 

در این نوشته و نوشته‌های پسین‌تر، تلاش خواهم کرد برخی از پرسش‌های بیان شده در نامه و گزارش ایرج مصداقی را از متن (و نیز نویسنده‌ی آن) جدا و برجسته کنم. انتظارم این است که فقط لحظه‌ای به این پرسش‌ها بیاندیشند و به خود پاسخ دهند و سپس در آینه بنگرند؛ فکر نمی‌کنم برای ایشان که مدعی «تنها آلترناتیو دموکراتیک» می‌باشند، کاری چندان دشوار باشد.

ایرج مصداقی در نامه و گزارش‌اش، خبر از نشست‌هایی به نام «حوض» و «دیگ» و نیز اصطلاحی به نام «صفر صفر جنسی»  در درون مجاهدین داده است. به این‌که در این نشست‌ها کسانی مورد تهمت و فحاشی قرار گرفته و یا این‌که کتک خورده و بر ایشان آب‌دهان پرتاب شده است، هیچ کاری ندارم و گیریم که همه‌ی این‌ها به تمامی ناراست و ساخته‌ و پرداخته «دشمنان» مجاهدین بوده که به حتم یک‌جای‌شان هم به رژیم بند است! اما صادقانه و روراست با خود، بگویند آیا چنین نشست‌هایی با چنین نام‌هایی در روابط مجاهدین وجود داشته است یا نه؟ و سپس بر این عنوان‌‌گذاری‌های متمرکز شوند: «حوض»، «دیگ» و «صفر صفر جنسی»! اگر این عنوان‌ها و اصطلاح‌ها واقعی بوده و در روابط مجاهدین استفاده می‌شده، نظرشان درباره‌ی آن‌ها چیست؟ آیا حاضرند این «مفاهیم» را برای خود، فرزندان‌شان و جوانان ایران توضیح دهند؟

ما که قابل نیستیم و کارمان از این حرف‌ها گذشته است!

ادامه دارد...

 

ناصر اسدی

 

 

 

 

 

 

 

منبع:پژواک ایران