مدیحه ای برای پیره سلطانه سلیطه
اسماعیل وفا یغمائی
در تو مرا دیگر تردیدی نیست
همچنان مدیحه سرای توأم
در امتداد نام و گامهای تو
***
در تو مرا تردیدی نیست
در پیرامون تخت تو
راستی ترا
زبده ترین دروغگویان تائید میکنند
طهارت ترا
مجربترین جاکشان جیره خوار
آنان که حتی جرأت ندارند
مادر هشتاد ساله خود را
برای ساعتی به یکدیگر بسپارند
مهربانی ترا
انبوه جسدهای بر خاک افتاده
که سنگفرش راه توست
تائید میکنند
در تو مرا تردیدی نیست
گوش کن پیره سلیطه‌ی سلطانه
مرا نه از تو بیم است
نه دیگر از بودن وخویشتن
کار من آواز خواندن است
در کوچه های ظلمت زده
که اهریمن
گاه در هیئت مادینه
مادینه پلیدی چون تو ظهور میکند
کار من آواز خواندن و بس
غرقه در اندوهی که سهم من است
و امیدی که سهم دیگران
اسماعیل وفا یغمائی
بیستم فوریه 2024میلادی
یک مادر و چهار پستان
حیرت نمیکنم
حیرت نکنید
اینان از یک مادر
و از چهار پستان
همزمان شیر خورده اند
از پستانهای یک مکتب
سراسر خرافه و دروغ
و لجنزاری که تنها لجن میزاید
***
نگاهشان کنید
هنوز در حال مکیدنند
مکیدن رذالت وقاحت وقساوت و دروغ
و خون
هر چهارتن
خمینی، خامنه ای
سلُیطان غایب را
و سلیطه سلطانه پیره پفتال پلشت را
نگاهشان کنید
خوب نگاهشان کنید
سیمای مجسم دروغ و رذالت را
در پناه یکدیگر
خوب نگاهشان کنید
هر چهار تن را
اسماعیل وفا یغمائی
بیستم فوریه 2024میلادی
منبع:پژواک ایران