به یاد هوشنگ عیسی بیگلو
وبسایت هوشنگ عیسی بیگلو http://www.hoshang.info
هوشنگ عیسی بیگلو، آن «مرد آهسته» همنشین بهار
ناصرخسرو در سفرنامه اش (سفر اصفهان) به رادمردی اهل نیشابور به اسم «خواجه عمید» برمی خورد و از او به دلیل فرهیختگی و وقارش با عنوان مردی آهسته یاد میکند. نظامی گنجوی و خواجوی کرمانی هم به «مرد آهسته» و «آهسته رأی» که با تکبر و تبختر بیگانه است اشاره دارند. ادامهی مطلب...
در سوگِ هوشنگِ عیسی بیگلو عاشقِ آوازخوانِ داد
به احترام برای کسی سرفرود میآوریم که تاریخ زندهی زندان و شکنجه و اعدام و حکایت اندوه جانفرسای غربت غمگین تبعیدیان بود. کسی که تمامی زندگی خود را با یک نه به دیکتاتوری و استبداد و بیداد مبادله کرد. او یک استثناء نبود. او جزیی از استثناء بزرگ جنبش عدالت و آزادی بود و توانست تعلق خود را بدین جنبش شرافتمندانه به اثبات رساند. ادامهی مطلب...
هوشنگ عیسی بیگلو و مدعّیانِ صاحباختیاریِ «مقاومت» همنشین بهار
ده بیست سال دیگر بسیاری از رهبران اپوزیسیون (همچنین اضدادشان در جمهوری اسلامی) غزل خداحافظی را میخوانند. در آن روز و روزگار که چه بسا من و تو صد کفن پوسانده باشیم، نسل جوان ایرانی با مرور کارنامه همه مدعیان، با هزار سئوال روبرو میشود و از خودش میپرسد آنها که «مقاومت» و «آزادی» از زبانشان نمیافتاد، جز برخوردهای «سلبی»، جز هرزه نویسی و جز نفی و لعن دیگران چه چیز به یادگار گذاشتند؟ اصلاً چیزی به یادگار گذاشتند؟ کو؟ کجاست؟ ادامهی مطلب...
*دیدار در یک عصر با هوشنگ عیسی بیگلو (فیلم)
آخرين ديدارم با هوشنگ [عیسیبیگلو] در هلند مسعود فروزش راد
هوشنگ همانطور که ميدانيد هر سال چند ماهی کوله بار خود را برداشته و از فنلاند که اقامتگاه وی بود رهسپار دگر کشور های اروپا ميشد و جز ديدن يارانش و نگهداری و حفظ روابط با ديگران چيز ديگری در سر نداشت جز اينکه ديگر ياران را که هميشه از هم دورند به شکلی وصل نمايد و در هر جا که اسکان ميکرد از همانجا با ديگران تماس گرفته و نه تنها خود به ديدن آنها ميرفت بلکه آنان را به وسيله تلفن هم که شده وصل ميکرد و اين يکی از راه کارهايی بود که ميتوانست به روابط انسانی که او ميخواست ادامه دهد ، برای من هيچگاه افکار سياسی وی مهم نبود بلکه بيشتر همانطور که خود وی رفتار ميکرد و از بقيه انتظار داشت حفظ روابط عآطفی و انسانی بود ادامهی مطلب...
بدرود با نماد مقاومت، عاطفه و صمیمیت یدالله بلدی
در اینجا باید از آنوی عزیز همسر و یار و یاور هوشنگ یاد کنیم. در زمانیکه هوشنگ به حبس ابد محکوم شده بود، حاضر نشد حتی برای دیدار خانواده اش به فنلاند سفر کند و گفته بود یا با تو و یا هرگز. نوشته را با جمله ای از این آزاده مرد به پایان می رسانم، هنگام مراسم وداع با دوست عزیزمان محمدرضا پویه، وقتی وارد سالن شد گفت: نیامده ایم که بمانیم، آمده ایم که برویم. او هم طبق گفته خودش رفت و یاد صفای صمیمانه و صداقت بی حد و حصر و مهربانی بیدریغش همواره در یادها خواهد ماند. ادامهی مطلب...
هوشنگ عیسی بیگلو، پیام آور مهر و دوستی نسیم خاکسار
با یاد او و گرامیداشت خاطره ی هوشنگ، که نابهنگام جهان خاکی ما را ترک کرد، و برای اندکی آشنائی بیشتر با کارها و منش او، فصلی از داستان بلندی را که سالها پیش شروع کرده بودم به نوشتن درباره انقلاب ایران و هنوز ناتمام مانده اینجا میآورم. شخصیت هرمز راد و محمد لنگرودی در این داستان برداشتی است داستانی و تخیلی از شخصیت و منش هوشنگ عیسی بیگلو و حسین اقدامی شاعر و نویسنده، آنطور که میشناختمشان. ادامهی مطلب...
بیانیه گروهی از زندانيان سياسی زمان شاه درباره درگذشت هوشنگ عيسی بيگلو
آنان که هوشنگ را از نزديک ميشناسند ميدانند که علت مرگ او در اساس درد و رنج غربت بود. او سال پيش در جمعی از دوستان گفت که وقتی سال ميلادی تحويل ميشود تنها احساسی که دارد بغضی در گلو است که چرا طوری کشته ميشود که هيچ دودی هم از آن بر نمیخيزد. او گفت که هميشه به هنگام سال نو خود را به کاری مشغول ميکند تا غم غربت را کمتر احساس کند. و امسال نيز، در آخرين روز اين سال، او رفت روی پشت بام و برف پارو کرد و در همان لحظه به يکی از دوستان زنگ زد و گفت، باز دارم خودم را در کار ذوب ميکنم تا درد غربت را احساس نکنم. اما اين بار دردی ديگر در قلب او پديدار شد. بغض گلويش به گره قلبش بدل شد. ادامهی مطلب...
در معرفى و به احترام حقوقدانى كه در ميان ما نيست
نوشته اند «هوشنك عيسى بيگلو در زمانى كه آقاى محمد رضا روحانى عضو شوراى ملى مقاومت(ايران) بود، در مواضع متعدد ومشترك از حقوق ساكنين اشرف دفاع كرد ....» اين خبر درست نيست. دفاع از حقوق انسانها براى شادروان عيسى بيگلو مقيد به عضويت محمد رضا روحانى در شورا نبود. مشروط به جغرافياى اشرف نبود. معطوف به دفاع از حقوق پناهندگى بود و بس. ملاك ديگرى نداشت مثال آنكه ٤٨ ساعت قبل از آخرين حمله به اشرف وقتل ٥٣ پناهجویان مرحوم به اتفاق دكتركريم قصيم و محمد رضا روحانى فراخوانى براى حفظ حقوق و حيثيت آنها را منتشر كردند. در آن زمان از استعفاى محترمانه آقايان دكتر قصيم و محمد رضا روحانى سه ماه گذشته بود. ادامهی مطلب...
مردم شرافتمند وکلای دادگستری را تنها نگذارید (10)
اوکه برای ادامه معالجه بدن پاره پاره اش در سال 58 به فنلاند سفر کرد،امکان بازگشت نیافت. او و همسر بزرگوارش به کار پرداختند. بت شکن وکلای ایرانی به عنوان "بتون شکن" در کارگاهای ساختمانی فنلاند استخدام شد. آندو کوشیدند تا در خانه شان گشوده و سفره قناعتشان برای همه از جمله خانواده گسترده باشد. صدمات "تمدن بزرگ" در زندانهای شاه و البته هدایای ولی فقیه در "شب دشنه های بلند" بر تن خسته اش" اجازه ادامه کار "بتون شکنی" را به او نمیداد. ادامهی مطلب...
بدرود رفيق لبدوخته مهدی اصلانی
در وانفسای تختهبند کردنها و عربدهی "اعدام بايد گردد" به شکنجهگرش پناه میدهد. هرگز به اخلاقِ سرکوبگر تن نداد. همهچيز برايش در پاسداشتِ حرمت رفيق و انسان معنا میيافت. همهی عمر در ارکستری که سمفونی عظيم انسان ترنم میکرد، عشق و عدالت لبخوانی کرد. استواری و حرمتِ انسان را نه تنها با سخنش که با رفتارش زندگی کرد. برای وی چهگونه زيستن، تمامِ معنای هستیاش بود. هيچگاه تختهبندِ ترس نشد و هماره پاسوزِ عشقِ به آدمی ماند. ادامهی مطلب...
هوشنگ عیسی بیگلو- آقای وکیل - روح انسانی سعید جمالی
نمیدانم! اما اصلا دوست ندارم از مقاومت او در برابر شکنجه و انواع و اقسام بازجویان و زندانبانان سخنی بگویم، آن روح انسانی آنقدر خیره کننده بود که نباید او را اینگونه "مخدوش" کرد.... در آن روزگار پرفتنه خط و خط کشی ها، آب زلالی بود که بر سر و روی همه ریخته میشد و التهاب زخمهای جانکاه را "مرهم" میشد. او را نباید "تمجید" کرد نه او نیاز به آن ندارد و نه نیازی به اینکار است، او را باید "تعریف" کرد. ادامهی مطلب...
حیف از عمو هوشنگ مینا اسدی
من این مرد بزرگ را از وارستگی اش ...بی نیازی اش...آرمانخواهی اش ...وباور به آرزوهایش شناختم.*عمو هوشنگ*اش نامیدم . به گذشته ی پر بارش آنچنان چفت نشدم که به روزهایی که خودم ...با دو چشمم دیدم و انسان را باور کردم."عمو هوشنگ ، چه بد کردی که ما رادر گیر و دار حادثه تنها گذاشتی . ادامهی مطلب...
پیام تسلیت خانواده محمدرضا روحانی به مناسبت درگذشت هوشنگ عیسی بیگلو
هوشنگ جانم از بهترين، خوشنام ترين، و پركارترين دفاتر وكالت ميهن براى درمان تن مجروح وفرسوده اش از مراحم شيخ وشاه به تبعيد آمد . او براى روشن نگاه داشتن جراغ ًخانه اش همراه با انوجان به كار پرداخت . هوشنگ با سرافرازى به كارگاه هاى بتون شكنى رفت تا با باز كردن در خانه اش به روى پناهندگان بى بناه ايرانى وگشودن سفره قناعت وبى نيازى اش براى آنان پناهی باشد. ادامهی مطلب...
در ستایش یک انقلابی اخلاقگرا و یک مارکسیست انساندوست ناصر رحمانینژاد
هوشنگ عیسی بیگلو در آخرین روز سال میلادی ۲۰۱۴، پس از انجام آخرین وظیفۀ خود، روبیدن برف های خانه، و بی آنکه باری بر دوش کسی بگذارد، به ناگهان، با این جهان وداع گفت، و خانواده، دوستان و دوستدارانش را در حیرت اندوه زایی فرو برد. هوشنگ عیسی بیگلو در تمام این سالهای تبعید در تقویت روحیۀ مقاومت و پایداری، در ترویج انساندوستی و عشق به مردمان، در تعمیق احترام به انسان یک لحظه از پا ننشست و به نحو خستگی ناپذیری سراسر اروپا را زیر پا می گذاشت، و هنگامی هم که در سفر نبود از خانۀ خود با سراسر جهان در تماس بود. هوشنگ عیسی بیگلو به دو عنصر ارزشی مهم اعتقادی ژرف داشت و در سراسر زندگیاش این دو عنصر ارزشی راهنمای او بودند. این دو عنصر ارزشی در حقیقت با هستی او، و در هستی او، عجین شده بودند. ادامهی مطلب...
هوشنگ عیسی بیگلو، نماد آزادیخواهی، مقاومت و منش انسانی عباس منصوران
عیسی بیگلو، ارزش گذار پرنسیپهای اکسیر انسانی است، همان اصول ۷ گانهای که حکومت اسلامی با زیر پاگذاردن آنها به حکومت نشسته است- برای شتافتن و استقبال از این خطر، آگاهانه از این روی پافشار دراد که ارزشگذار یک ارزش انسانی باشد. در سال ۱۳۵۳، هنگامی که در زندان، زیر شکنجه با مرگ و افتخار دست به گریبان است، به دستور ساواک برکنار وی را از کانون وکلا و وکالت، به کانون و ارگانهای حقوقی صادر می شود. در میان دیگراعضا تصمیم گیرنده، تنها یک نفر آن هم انسان شریف، هدایتالله متین دفتری است که از دادن رای به برکناری عیسی بیگلو در آن شرایط حاکمیت خوفناک ساواک، خود داری می کند. هوشنگ در سال ۵۸ این را به یاد دارد. ادامهی مطلب...
«هوشنگ عیسی بیگلو» و «همنشین بهار» در روایت عرفان قانعی فرد پادوی دستگاه امنیتی ایرج مصداقی
بر خلاف دروغپردازی قانعی فرد، هوشنگ عیسیبیگلو فردی است به غایت مهربان، دوستداشتنی و به لحاظ عاطفی حساس. او حتی مورد علاقه و احترام بازجویان و شکنجهگران ساواک بود. پس از انقلاب مأمورین ساواک و زندان که او را میشناختند به خانهاش رجوع میکردند تا در مورد آنها وساطت کند. وقتی در مورد او این چنین بیمحابا دروغپردازی میشود یعنی تحریفکنندگان تاریخ میهنمان هیچ حریمی را رعایت نکرده و از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند. ادامهی مطلب...
هوشنگ عیسی بیگلو، آن «مرد آهسته» همنشین بهار
ناصرخسرو در سفرنامه اش (سفر اصفهان) به رادمردی اهل نیشابور به اسم «خواجه عمید» برمی خورد و از او به دلیل فرهیختگی و وقارش با عنوان مردی آهسته یاد میکند. نظامی گنجوی و خواجوی کرمانی هم به «مرد آهسته» و «آهسته رأی» که با تکبر و تبختر بیگانه است اشاره دارند. ادامهی مطلب...
منبع:پژواک ایران