PEZHVAKEIRAN.COM فوت یکی از متولیان حسینیه ارشاد؛ ارشاد کردید ما را
 

فوت یکی از متولیان حسینیه ارشاد؛ ارشاد کردید ما را
م-سحر

این شعر به تأثیر از بیانیه های پر سوز و گدازی ست که این روزها از این سو و آن سوی ایران و بیرون از ایران در ستایش یکی از متولیان حسینیه ارشاد صادر می شود. 
آنهایی که دوران پیش از انقلاب و مراحل انقلاب را تا امروز به خاطر می آورند و سی و پنج سال بیداد حکومت ملایان را به چشم دیده اند و به جان چشیده اند، نیک می دانند که حسینیه ارشاد یکی از مراکز ترویج اسلامیسم سیاسی در ایران بود و در راهی قدم نهاده بود که نمی توانست جز به حکومت ملایان ختم شود.
 
نیز می دانند که کسانی همچون میناچی، ابراهیم یزدی، مهدی بازرگان، احمد صدر و به طور کلی سران نهضت آزادی با ابزار سیاست کردن دین، کشور ما را با فاجعه ای بزرگ روبرو ساختند . 
ازین رو به طور قطع در سوق دادن ایران به تباهی و ظلمتی که هم اکنون ملت گروگان آن است، سهیم اند .
با این حال متأسفانه به جای آن که گذشته خود را نقد کنند و از نتایج دهشتناکی که برنامه های ناخالصانه و در هرحال شبهه ناک آنان برای کشور ما به بار آورد، در پیشگاه تاریخ، از ملت ایران عذر بخواهند باز هم بر طبل اسطوره سازی های پیشین می کوبند و مبدعان و متولیان یک نهاد سیاسی ـ ایدئولوژیک همچون حسینیه ارشاد را خدمتگزاران و قهرمانان مردم ایران جلوه می دهند.
اینجانب به لحاظ فردی با هیچیک از آقایان و بانوان خصومتی ندارد و از این دیدگاه به خانواده متوفی تسلیت می گوید، اما به لحاظ اجتماعی و از دیدگاه وجدان تاریخی، تنها به عنوان یک ایرانی، سکوت را در این گونه موارد بر خود حرام می شمارد.
قطعا بسیاری از این دکتر ها و مهندس های درس خوانده و مؤمن و نمازخوان سالهای 40 انسانهای خوش قلب متواضع و سلیم النفسی بوده اند اما آنچه که در زمینه سیاست کرده اند، نتایجی بس شوم به بار آورد و علت آن بود که دین را به ابزار سیاست و قدرت بدل کردند.
ازین رو برای تیز کردن ذوالفقار علی و شمشیر حسین که از 61 هجری به اسطوره های شیعه بدل شده بودند، بر ضد حکومت وقت به برخی علوم انسانی توسل جستند و در ترغیب و «ارشاد جوانان» به دین سیاسی تا آنجا پیش رفتند که از نظریات بلشویسم روسی و چه گواریسم آمریکای لاتینی نیز درنگذشتند تا مبادا اسلام انقلابی آنها از رقبای مارکسیست آنان عقب بماند !
این نوگرایی حسینیه ارشادی چه در وجه چپ و چه در جناح لیبرالی اش از سوی هرکسی که تدارک دیده شده بود و از جانب هر نیرویی که حمایت می شد ــ اگر نگوییم بدسگالی ــ یک اشتباه بزرگ و فاحش بود که به جز حاکمیت بیداد و سیاه ملایان، دوست و دشمن از آن ضرر دیدند، زیرا که باز هم تکرار می کنم : 
عده ای درس خواندۀ مؤمن اهل سیاست ، اسطوره های دینی شیعیان و دین سنتی را در پرتو نگاهی که از دیگران به امانت گرفته بودند، بدل به ابزار سیاست و قدرت می کردند. و این ابزار سیاست کردن از دین سر انجام اژدهای افسردهء اهل شرع را جان دوباره داد و به جان ایرانیان انداخت.
اینهاست آنچه مرا به سرودن این شعر هدایت کرده است.
هرگز قصد رنجاندن فرد یا گروهی در میان نیست، اما من همواره از سی و پنج سال پیش تا امروز به سنت شاعران دوران مشروطیت برآن بوده ام که آنچه را حق می شمارم در بیان آرم و به لکنت دچار نباشم و بهای آنرا هم پرداخته ام و همچنان می پردازم.
 
محمد جلالی چیمه (م.سحر)
 
30/1/2014 .....
 
کافی است دیگر خدا را   ارشاد کردید ما را ! 
تقوا و دین هدیه کردید رندان یک لاقبا را
راندید  ابلیسِ کین را بستید دست هوا را
انگشت ارشادتان کرد مکتومِ دین  آشکارا
دیدیم روحانیت را دیدیم  روحِ ولا را
دیدیم معصومیت را دیدیم صدق و صفا را
برچیده دیدیم از مُلک بازار زهدِ ریا را
ابزار جهل و جنون را اسباب جور و جفا را
دروازه ها برگشادید آن روضهء دلگشا را
گسترده دیدیم برخاک خوانِ نعیمِ نوا را
رویانده دیدیم در باغ آن سدرة المنتها را
پیوسته دیدیمتان بود ؛ درجمعِ نادار و دارا
با دوستانتان مروت با دشمنانتان  مدارا
در شهر و دِه تازه کردید هنگامهء کربلا را
دادید درس امامت برداشتید آن لوا را
مات ام که خوش پی نهادید بنیادِ ماتمسرا را
اکنون طلبکار خلقید این ظلمِ بی انتها را
چشم خطا بین ندیده ست در آرمانتان خطا را
در کارهاتان دغل را در داوری تان دغا را
چندان رضایید از خود کاین مردم نارضا را
هرگز نبینید و جویید زانان همین مرحبا را
خودخوانده، تقواگرانید خوان گستر اولیا را
با دین مردم تجارت کردید، و خوش ناروا را
دارو نبودید اما بیماری بی دوا را
هستی ربودید از ایران دادید اهل عبا را
افزون تر از چکمه کردید نیروی نعلین ها را
نگشود دست رهایی دروازهء ناکجا را
اما جهنم فروبرد در آتشِ خویش ، ما را
نک ما به دوزخ گرفتار طوبا و کوثر شما را ....
 
م.سحر 30/1/2014
http://msahar.blogspot.fr

منبع:پژواک ایران


م-سحر

فهرست مطالب م-سحر در سایت پژواک ایران 

*در باره ۲۸ مرداد و مراسم آئینی اهل سیاست در ایران  [2020 Aug] 
*چند پرسش از محمدرضا نیکفر و همفکران او  [2019 May] 
*بیانیه اتحاد «10 سازمان سیاسی» برای تجزیه ایران   [2018 Nov] 
*یک همدانی ی «همه چیز دان» که خود را «فارس» معرفی می کند!  [2017 Apr] 
*بهارون ( پیشواز بهار)   [2017 Mar] 
*چند رباعی در باب « بد» ، «بدتر» و «خوب»  [2016 Mar] 
*فروزان ، دختر این مُلک  [2016 Jan] 
*شب یلدا٬  [2015 Dec] 
*تراژدی پاریس و بربریت اسلامیسم داعشی  [2015 Nov] 
*اتم در بسته‌های سوهان  [2015 Jul] 
*(نامه‌ای سرگشاده به مردم نظنز و کاشان)  [2015 Apr] 
*درباره اسلام سياسی و فاجعه شارلی ابدو  [2015 Feb] 
*من چارلی هستم  [2015 Jan] 
*داعشیگری و بنیاد گرایی اسلامی(بخش دوم و نهایی)  [2014 Nov] 
*داعشیگری و بنیاد گرایی اسلامی(بخش نخستین)  [2014 Nov] 
*اسب تروا  [2014 Oct] 
*ای جهنم‌ساز با نام بهشت!  [2014 Jul] 
*درباره نزاع عرب و اسرائیل و موقعیت ایرانیان   [2014 Jul] 
*در باره تیم فوتبال و نژادپرستی ایرانیان؛ پاسخی به یاوه‌گویی زیبا کلام   [2014 Jun] 
*از وطن خرج دین می کنند  [2014 May] 
*چه باید می‌کرد؟   [2014 Mar] 
*تبعید  [2014 Mar] 
*شخم بر گور زندگان رانید  [2014 Mar] 
*جنسِ ما چیست؟  [2014 Mar] 
*باور کنید...   [2014 Feb] 
*انقــلاب  [2014 Feb] 
*فوت یکی از متولیان حسینیه ارشاد؛ ارشاد کردید ما را  [2014 Feb] 
*زیبا تر از کلاغ ندیدم  [2014 Feb] 
* مرد نسیان و اهل تدلیسیم  [2014 Jan] 
*دار الفنون ویران / دار الجنون آباد  [2014 Jan] 
*شیخکی داشت یک کلید به دست   [2013 Dec] 
*هـُشــــــداریـــه   [2013 Dec] 
*آیا اخوان المسلمین در مصر خواهان دموکراسی هستند؟  [2013 Aug] 
*ایران «تاریخ» است !  دربارهء برخی واژه های نا اصل درفرهنگ سیاسی ایرانیان معاصر [2013 Mar] 
*دین آمد و دین آمد؛ تیغ و تبرزین از روس، سجاده از چین آمد  [2012 Apr] 
*زبان فارسی یا «ملتِ فارس ؟» همزبانی خویشی و پیوندی است  [2012 Jan] 
*آمین ِ گرگ   [2011 Jun] 
*پیام به مهاجرانی ‏/در ارتباط با نطق اخیر عطاالله مهاجرانی در لندن  [2011 Mar] 
*بِـهــار می آیـــد   [2010 Mar] 
*دربارهء اعدام احسان فتاحیان و چند نکتهء دیگر  [2009 Nov] 
*پیام به « سبز ِ امید »   [2009 Aug] 
*اعتـــرافـــات مـــن !!  [2009 Aug] 
*نـــــدای مــــــا   [2009 Jun] 
*خردادیه   [2009 Jun] 
*عشـق ِ ایــران کلیـــد ِ دشــواری ست !ـ  [2009 Feb] 
*شیخ این زمان به مسند قدرت خزیده است  [2009 Feb] 
*سخنی با ساعدی  [2008 Nov] 
*دربارهء یک اتفاق به ظاهر ساده  [2008 Oct] 
*سخــن اهـــل ِ دل  [2008 Apr] 
*بهنام «میوه ای رسیده» در سبد قاضی شرع بهنام به کدام «خدا» پناه خواهد بُرد؟ [2008 Feb]