تابویی بنام فلسطین ! ‏ بخش سوم
کوروش گلنام

 

در بخش دوم، به پیشینه مفتی بزرگ فلسطین، حاج محمد امین الحسینی و بنا بر سندهای فراوان، همکاری تنگاتنگ او با نازیست ها و فاشیست ها پرداخته شد. برای نشان دادن باز هم روشنتر این همکاری ها بر علیه یهودیان و یافتن ریشه های پنهان دشمنی های خونین بین فلسطینان و یهودیان یا به شکلی گسترده تر میان مسلمانان و یهودیان، نیاز است که بررسی کوتاهی از کتابی داشته باشم که آن را می توان دانش نامه کوچکی از شرح حال بزرگ ترین، مشهورترین و پر کارترین تئوریسین های نازیست و فاشیست نامید. در این نگرش به سرگذشت یکی از مشهورترین این تئوریسین ها، و یکی دیگر از کوشندگان نازیست که نام او را به عنوان یک پشتیبان مسلمانان، فلسطینی ها و چپ ها، شاید فراوان شنیده ایم و چگونگی همکاری این دو با مفتی محمد امین الحسینی پیش و پس از جنگ خواهم پرداخت. نگاهی به این ارتباط ها میزان نزدیکی ها ی نازیست ها با مسلمانان و فلسطینی هارا بیشتر نمایان می کند. تئوریسینی که شرحش خواهد آمد، پس از جنگ و گریختن نخست به آرژانتین  و سپس به مصر، زیرکانه به اسلام گرویده و  نامی عربی بر نام پیشین خود افزوده و مبدل می شود به یکی از مشاوران جمال عبدالناصر رئس جمهور آن دوران مصر . ولی نخست نگاهی کوتاه به این کتاب:  

" رادیکال تر از هیتلر ؟ "

این نام کتابی است از پروفسور جامعه شناس دانشگاه لوند سوئد، یوران داهل (1)که در سال 2006 منتشر شده است.(2) این کتاب همآن گونه که گفته شد و تیتر کتاب نیز نشان می دهد، می تواند شناسنامه کوچکی در باره شمار زیادی از تئوریسین ها و مهره های مهم نازیست ها یی باشد که در به ویژه یهود ستیزی و انتشار دیدگاه های یهود ستیزانه به دور از حقیقت و ساختگی، از هیتلر نیز رادیکال تر بوده اند. نویسنده پژوهشی ژرف در این زمینه داشته، به بیش از سد ها(صد ها) منبع مراجعه کرده که بیشتر به زبان آلمانی است. شوربختانه شماری از منبع ها، فاکت ها و نام کتاب ها و یا برخی جمله ها به زبان آلمانی است که نویسنده آن ها را به سوئدی برنگردانده است و این برای خواننده ای چون من که به این زبان آشنا نیست، اندک مشکلی ایجاد می کرد. در این کتاب در شرح حال شماری از این مهره ها، به نمونه هایی از ارتباط فلسطینی ها و کشورهای عربی در خاور میانه با نازیست ها به ویژه پس از پایان جنگ دوم جهانی تا اندازه ای پرداخته و زمینه یهودی ستیزی در جهان و در میان مسلمانان زیر تأثیر داده های نازیست ها را برشمرده است.

باید توجه داشت برای دریافتن هر چه بهتر چگونگی پدید آمدن دشمنی ها و در گیری های خونین مابین فلسطینی ها و یهودیان، نیاز به باز نمودن و آشکار ساختن زمینه های آن از زاویه های گوناگون است. نگارنده پیش از این به کوتاهی در باره کتاب جعلی ای بنام "پروتوکل صهیون" که ریشه اصلی و آغازین دروغ پردازی ها و تبلیغ های نفرت انگیز علیه یهودیان بوده است، پرداخته است، امری که شوربختانه تا آن جا که نگارنده آگاه است، بسیاری از ما کمتر از آن آگاه بوده و یا به آن توجه کرده است. در بررسی رابطه حزب ها و سازمان های سیاسی گوناگون در جهان (چه چپ و چه مسلمان) با سازمان های فلسطینی، ما با شگفتی و به روشنی به رگه های این تبلیغ های شوم و تأثیر آن بر کوشندگان سیاسی روبرو می شویم.

اینک نگاهی به یکی از تئوریسین های ضد یهودی ناریست به نقل از کتاب"رادیکال تراز هیتلر؟:  

 (3)"یوهان ون لرش"1963 ـ 1902

یوهان ون لرش از تئوریسین های بزرگ نژاد پرستی و ضد یهودی آلمان نازی، درس خوانده دانشگاه برلین و روستک بود. سال 1929 (در 27 سالگی) عضو حزب  ان.اس.د.آ.پ(4) کوتاه شده نام  "حزب ناسیونال سوسیالیست کارگری آلمان" شد. به زودی توانایی او در سخن وری و تبلیغ، مورد توجه گوبلز(5) قرار گرفته و او را به خدمت خودگرفت. او که در سال 1936 به  اس.اس نیز پیوسته بود، سردبیری نشریه ناسیونال سوسیالیست "وایل اند وگ"(6) را به عهده داشت و در این نشریه مقاله های زیادی علیه یهودیان نوشت :  

" او با هم فکری و به همراهی گوبلز در سال های 1933 تا 1945 نزدیک به سی کتاب نوشت که به سبب یک نواختی، تکرار و نفرت پراکنی نمی توان بالاتر از آن را تصور کرد...... بنیان و زبان یکسان همه این کتاب ها یهودیان و یهودیت است. نتیجه ادبیات ون لرش [در این کتاب ها]رواج چنین اصطلاح هایی [در باره یهودیان] شد: "  بزه کار به دنیا آمده؛ حمل کننده پرنسیپ های ضد خدا؛ شیطان پرست در عمل و... شایدشمار 40 تا 70 گونه از این دست طعنه ها و سخنان زننده." رویه 150 رادیکال تر از هیتلر؟

بنا بر این او در دوازده سال، نزدیک به سی کتاب که همه ساخته ها، نارواها و تهمت ها علیه یهودیان است را می نویسد.

به سبب اهمیت کارهای او ، نگارنده در این جا کوتاه شده بخش های دیگری از کتاب رادیکال تر از هیتلر رویه های 150/153 را در باره او نقل می کند:

" پس از شکست آلمان نازی، ون لرش از راهی که" راه موش"(7) نامیده شده از طریق اتریش و ایتالیا، خود را به آرژانتین رسانده و از 1950 تا 1954 در آن جا به سر می برد." (کوتاه شده از رویه 150)

 [در این جا نیاز است که اشاره شود بنا بر همآن توضیح شماره 52 کتاب، از همین راه موش است که بسیاری از جنایتکاران آلمان نازی که  نام 143 آن ها روشن شده از آن میان آدولف آیشمن(8)، یوسف منگل(9) و هانس اولریش ریدل(10) خود را به آرژانتین رسانده و مورد استقبال پرون(11) قرار می گیرند.]

" او در آرژانتین هم چنان فعال است و روزنامه ای بنام "در وگ"(12) انتشار می دهد که به زودی به ارگان نازیست های [پیشینه دار و فراری] تبدیل می شود. سال 1954 به توصیه هانس اولریش ریدل و "اوتو اسکورزنی"(13) به مصر می رود. به زودی در سازمان تبلیغات خارجی ناصر فعال می شود و ایده های ضد یهودی او مکان مناسبی در آن جا می یابد. او [با زیرکی] به دین اسلام می گرود و خود را "پروفسور دکتر عمر امین یوهان وان لرش" (14) می نامد. ون لرش که از زمان نخستین دیدارش در برلین به سال 1936 با مفتی بزرگ اورشلیم و رهبرفلسطینی ها، "امین الحسینی" آشنایی و دوستی دارد، اکنون در سفری به اورشلیم با این واژه ها مورد استقبال امین الحسینی قرار می گیرد:  ما از شما به سبب پیوستن به مبارزه علیه قدرت و سلطه تاریکی که اینک خود را در چهره یهودیت نشان می دهد، سپاس گزاری می کنیم."  

در باره امین الحسینی، بنا به مدرک های موجود که پیش از این در بخش دوم به آن پرداخته شد، او در 28 نوامبر1941 و دیدار با هیتلر چنین می گوید: "من می خواهم از رهبر بزرگ آلمان، که مورد تحسین همه جهان عرب است، به سبب توجه همیشگی و هم دردی ای که با جهان عرب به ویژه فلسطینی ها نشان می دهد سپاس گزاری کنم[...... ]عرب ها دوستان طبیعی آلمانی ها هستند زیرا دشمن مشترکی دارند. هیتلردر پاسخ  او می گوید که:  مواضع و پرنسیب های آلمان در این مورد روشن است[.....]آلمان یک مبارزه غیر قابل سازش علیه یهودیان را به پیش می برد. روشن است که این مبارزه، یهودیان ساکن در فلسطین را هم شامل می شود[.......] از دید تئوری، انگلستان کاپیتالیست است و اتحاد شوروی کمونیست و وجه مشترکی ندارند ولی در حقیقت در هر دوی این سرزمین ها این یهودیان هستند که یک هدف مشترک دارند. مبارزه ما، مبارزه ای است تعین کننده. برنامه سیاسی ما در متن و ژرفای خود درگیری میان آلمان و انگلستان را نشان می دهد ولی از دیدگاه جهانی، این مبارزه ای است میان ناسیونال سوسیالیسم و یهودیت. مسلمن(مسلما) آلمان باید به عرب ها که همین مبارزه را دنبال می کنند، اجازه دهد تا یاری های مثبت و عملی دریافت کنند زیرا تنها قول دادن به فلسطینی ها در یک مبارزه مرگ و زندگی آن هم در زمانی که یهودیان از امکان ها و قدرت انگلیسی ها در رسیدن به هدف های خود استفاده می برند، بی معنی است."(بر گرفته از یوهانسون 1977 رویه 79 بنا بر نویسنده کتاب)  

نقطه چین ها در میان دو نشانه[ ] از نویسنده کتاب است.

   در دنباله می خوانیم که:

  "در دوران جنگ دوم جهانی، گذشته از ارتباط با مفتی بزرگ[امین الحسینی]، ون لرش یک مأموریت مهم دیگری نیز داشت بدین معنی که با یاری "هیملر"(15) یهودی ستیزان در خاورمیانه را سازمان دهی کند. همین نقش را نیز در بالتیک بر عهده داشته و آن جا نیز در ایجاد ارتباط مسلمانان در تشکیلات داوطلبانه وابسته به اس.اس شرکت داشت....

  ......کارکشتگان و جنایت کاران جنگی نازیست در ایجاد تصویر منفی از یهودیان، که پس از جنگ در میان کشورهای عربی افزایش پیدا کرد، نقش بسیار فعالی داشته اند. بر آورد می شود که در سال 1958 دست کم دویست آلمانی و اتریشی[از این نازیستهای فراری] در بخش های نظامی هواپیمایی و راکت سازی مصر همکاری می کرده اند." (این بخش به نقل از کتاب گودریش ـ کلارکه(16)، 1998، رویه 178 آمده است). همآن رویه 152 (نقطه چین ها و تاکیدها از من است.)

"......در مصر ون لرش به عنوان رابط سازمان "اودسا"(17)، (که یک شبکه نازیستی سازمان دهی فرار  افسران پیشین اس.اس بود) در سرزمین های عربی، کار و کوشش می کرد. بنا بر داده ها، دفتر مرکزی اودسا در مصر بود." همآن، رویه 153 

نویسنده وضعیت اروپا پس از تشکیل دولت اسراییل را چنین تصویر می کند:

"یهودستیزی در اروپا بستر روشن و آماده ای داشت با یک پایه اتهام که بر مبنای آن یهودیان چون"هم پیمانان شیطانی" نشان داده می شدند که سیاست و اقتصاد جهان را در تسلط خود دارند. همین تصویر به پدیده ای برای پان اسلامیست نیز مبدل شد که [اینک]نزد بسیاری مسلمانان در شمار زیادی از سرزمین های اسلامی وجود دارد. نزد این [مسلمان ها] تشکیل دولت اسراییل خود مدرکی شد دال بر توطئه و دسیسه علیه اسلام. در حال حاضر یهودی ستیزی از دیدگاه اسلامی موجودیتی پایدار است. تصویر های دشمن سازی، دیگر تنها مختص نمونه های اصلی اروپایی نیست بلکه اکنون کوشش می شود که نشان داده شود که این تصویر لنگرگاه و تکیه گاهش در سنت های خودی[ اسلامی ای] است که بنا بر آن یهودی همیشه دشمن اسلام بوده است. در جریان انتفاضه می شد چنین خواند که" نابودی و محو اسراییل در قرآن به عنوان یک  ضرورت تاریخی پیش بینی شده است." رویه های  153 ـ 152 

نازیست ها برای انجام و رسیدن به هدف های شوم خود هم چون حکومت اسلامی کنونی ایران، ازهیچ کار و جنایتی رویگردان نبودند. برای نمونه آنان از انتشار و استفاده از اسکناس های جعلی، ابایی نداشته اند:  

"بنا بر مدارک موجود از سازمان س.ای.س.(18)سازمان امنیت پیشین [آمریکا]، منتشره از سوی سی.آی.ای،(19) [سازمان امنیت کنونی آمریکا]در دسامبر سال  1946 ون لرش با فریدریش شویند(20) که کارگزار سازمان مشهور جعل اسکناسی بنام "اونترنهمن برن هارد"(21) یوده،در سفارت امارات عربی در لیما پایتخت پرو ملاقات داشته اند. [ در کتاب اشتباه چاپی صورت گرفته و عددها جابجا شده و سال این ملاقات 1964 آمده است که درست نیست زیرا ون لرش سال پیش از آن درگذشته است] در این ملاقات ون لرش خواهان خرید دلار و پوند تقلبی می شود......... در سال های 45 ـ 1944بخشی از این پول ها به جیب شماری از نازیست ها سرازیر شده و باقی مانده اش صرف هزینه گریز آنان از آلمان می شود." کوتاه شده بخشی از رویه 153. (نقطه چین ها از من است.)   

  برای دست یافتن به آگاهی های بیش تر در این باره، می توان به کتاب نام برده شده و یا به ویکیپیدیا، دانشنامه همگانی به زبان های گوناگون و دیگر سایت ها مراجعه کرد.

فرانسوا ژنود " 1974ـ 1895 " (22)

" فرانسوا ژنود یک بانکدار سویسی بود که در 1915 به دنیا آمد و در 1996 خودکشی کرد. "یتا سرنی"(23)([در کتاب منتشر شده خود در سال] 2000، رویه 258) او را "شاگرد رام ناشدنی هیتلر" و "مرموزترین فرد اروپا" می نامد. او در جنگ جهانی دوم  چون عاملی برای آلمانی ها بکار گرفته شد. بعدها او تنها دارنده حق استفاده از نوشته های "بورمان"(24)، گوبلز و آنچه از نوشته های هیتلر باقی مانده بود، شد.  هنگامی که او دریافت نیروهای هم پیمان نتوانسته اند همه آن چه را که از رهبران حکومت نازیست به جا مانده تصرف کنند، او نقش هم زمان یک تاجر و ناسیونال سوسیالیست را به خوبی به کار گرفت.

دیدار مفتی بزرگ[محمد امین الحسینی] از برلین در سال 1936 نقش بسیار مهمی برای او بازی کرد. این دو تا زمان مرگ مفتی[الحسینی] در سال 1974 دوستان باورمند یکدیگر باقی ماندند. همین دیدار 1936 بود که زمینه رابطه سخت و استوار او با شماری از کشورهای عربی را سبب شد. او به این باور رسید که یک ارتباط طبیعی بین سوسیال ناسیونالیسم و مسئله فلسطین/اسرائیل وجود دارد. ژنود از جبهه ملی آزادیبخش الجزایر آف.ال.ان پشتیبانی کرده وبا بن بلا(25) دوست بود. او بیشترین و مهمترین ارتباط را با دکتر "ودیع حداد"(26) یکی از بنیان گذاران جبهه خلق برای آزادی فلسطین (پ.اف.ال.پ)، داشت.[درآینده در باره او بیشتر خواهم گفت] از طریق حداد بود که او با "شغال" یا همآن "کارلوس"، نام های ساختگی "ایلیچ سانشه رامیرز"(27) آشنا شد....بنا بر گفته "سرنی"، این شغال "ارزشمندترین دوست او" بود. ژنود از سازمان فلسطینی"سپتامبر سیاه"(28) وسازمان آزادیبخش فلسطین پ.ال.او. پشتیبانی می کرد. او هم چنین نقش میانجی میان لیبی و سازمان آزادی بخش فلسطین و لیبی پا سازمان [ایرلندی]ای.ار.آی(29) را بازی می کرد. تماس با حداد سبب شد در هواپیما ربایی سال 1972[که وسیله حداد برنامه ریزی شده بود] که بر مبنای آن یک هواپیمای [شرکت آلمانی]لوفت هانزا را ربوده و در عدن فرود آوردند، با آنان همکاری کند. او در نقش رابط عمل کرده و پول دریافتی در ازای آزادی گروگان ها را از محلی به محل دیگر انتقال می داد.

پس از سال 1959 دادو ستد او با بانک های کشورهای عربی رشد چشمگیری داشته و میزان پول درگردشش افزایش فراوان یافت. او به ثروتمند بزرگی تبدیل شده و اینک در چنان وضع خوب[مالی] قرار داشت که بتواند هزینه دادگاه کسانی چون "آدولف آیشمن" و "کلوس باربی"(30) را بپردازد. شغال[کارلوس ونزوئلایی معروف] نیز به هنگام محاکمه از همین بزرگواری او بر خوردار شد. وکیل مدافع شغال و بربی، وکیل زبردست چپ، بله، وکیل مائوئیست "ژاک وریه"(31) بود که رابطه دوستانه اش با "پل پت"(32) نیز شناخته شده بود(نگاه کنید به "گوگن"، سال 1991 رویه 584 ـ اف.اف./ یادداشت نویسنده کتاب).

کار وکوشش ژنود به عنوان یک بانکدار به شدت پنهان و بدور از دسترسی بوده است ولی نشانه های پشتیبانی او از گروه های نازیست وجود دارد..."

آیا نیاز به شرح بیشتر است؟ کسی با چنین پیشینه و رابطه تنگاتنگی با نازیست ها تا آن درجه که تنها دارنده حق نشر نوشته های به جا مانده جنایتکاران نازیستی چون هیتلر، گوبلز و بورمان می شود، چنین با مسلمانان و فلسطینی ها نیز رابطه تنگاتنگ دارد. او هم هزینه دادگاه نازیست هایی چون آدولف آیشمن و کلوس باربی را می پردازد و هم هزینه دادگاه کارلوس(شغال) تروریست مشهور وابسته به جنبش فلسطین را! پیچیدگی چنین رابطه ناهمگونی از سویی با راسترین ها و از سویی با چپ ترین ها را چگونه می توان معنا کرد؟ آیا زمان آن نرسیده است که ما در نگرش و ارزیابی های پیشین خود به مسئله فلسطین و اسراییل به بازنگری بپردازیم؟

در بخش آینده نگاهی کوتاه به سازمان های فلسطینی، کوشندگان یک سازمان سیاسی چپ مائویست دانمارکی، پیوند آنان با جنبش فلسطین و پی آمدهای آن خواهم داشت.   

 

یکشنبه 1 اسفند 1395 ـ 19 فوریه 2017

کوروش گلنام 

زیر نویس:

Göran Dahl - 1

Radikalare än Hitler? Göran Dahl, Bokförlaget Atlantis AB, Stockgolm, 2006 - 2

Johann Von Leers (1902 - 1963) - 3

NSDAP - 4

 Goebbels 1897 - 1945 - 5

وزیر مشهور تبلیغ و برانگیختن هواداران نازیست ها از سویی و کنترل مردم از سوی دیگر که در دروغ گویی و واژگونه نمودن رویدادها شهرت جهانی دارد. همآن پدیده ای که وسیله گوبلزهای اسلامی چون رفسنجانی و خامنه ای در ایران امروز شاهدش بوده و هستیم البته با چند تفاوت بزرگ زیرا او بر خلاف آخوندهای بیسواد وپر ادعایی چون رفسنجانی و خامنه ای، آدمی تحصیل کرده با مدرک دکترا در ادبیات آلمان و بسیار با هوش بوده است. او مسئولیت سنگینی در جنایت های نازیست ها بر عهده داشته است و پس از شکست در جنگ دوم جهانی در اول ماه می 1945 در 47 سالگی، نخست شش دختر خود را با دادن سم به آنان از بین برده و سپس خود همراه با همسرش خود کشی کرد. نام همه دختران او از عشقی که به هیتلر داشت است همه با "ه" آغاز می شود: "هلگا"، "هیلدگارد"، "هلموت"، "هدویگ"، "هولدین" و "هیدرون".

"Helga, Hildegard, Helmut, Hedwig, Holdine och Heidrun."

ville and veg - 6

Råttlinjen - 7

بنا به توضیح همین شماره 52 کتاب، یک راه دیگر از طریق کشورهای عربی بوده است.

Adolf Eichmann 1906 - 1962 - 8

 توضیح، زیر نویس شماره 7 بخش دوم

Joseph Mengele 1911 - 1979 - 9

پزشک نازیست در اردوگاه آشویست که آزمایش های غیر انسانی و جنایت کارانه ای را بر روی اسیران انجام می داد. او در بدو ورود اسیران یهودی به ارودگاه، تعین می کرد که کدام یک از آنان باید یکراست به اطاق گاز فرستاده شوند. او  مشهور به "فرشته مرگ" یا "فرشته سفید" بود.

Hans Ulrich Rudel -10

Juan Perón - 11

Der Weg - 12

Otto Skorzeny - 13

professor Dr. Omar Amin Hohan Von leers - 14

Heinrich Himmler (1900 - 1945) -15

Goodrich - Klarke -16

Odessa - 17

CIC -18

CIA - 19

Friedrich Schwind- -20

Unternehmen Bernhard - 21

Francois Genoud - 22

Gitta Sereny - 1921 - 2912 - 23

ژورنالیست، نویسنده  و تاریخ شناس اتریشی ـ بریتانیایی که بیشتر به سبب بررسی ها و داده هایش در باره آلمان نازی شناخته شده است. دارای نوشته های فراوانی است و برنده چندین جایزه از کشورهای گوناگون.

Bormann 1900 - 1945  - 24

از نازیست های آلمانی و رئیس دبیرخانه حزب از 1941 و منشی شخصی هیتلر از 1943 که گاه نقش جانشین موقت، نه جانشین واقعی، هیتلر را نیز داشت. او همچنین از افسران بلند پایه اس.اس و در آخرهای جنگ، از با نفوذترین و نزدیکترین کسان پیرامون هیتلر بود که دیگران را نیز کنترل می کرد. در 1945 در دادگاه نورنبرگ محکوم به مرگ شد.

Ben Bella 1918 - 2012 - 25

از مبارزان برای آزادی الجزایر از استعمار فرانسه که پس از استقلال در 1962 به نخست وزیری و در سال 1963 به ریاست جمهوری الجزایر رسید. او خود را "ناصریست" می دانست. او در 30 آپریل 1964 از سوی شوروی پیشین لقب"قهرمان" دریافت کرد. در 19 ژوئن 1965 وسله هواری بومدین بر کنار و تا سال 1980 که به سویس پناهنده شد، در حبس خانگی به سر می برد. او در سال 1990 توانست دوباره به الجزایر بر گردد.

Waddi Haddad 1927 -1978 - 26

Ilich Ramirez Sánchez, 12 Oktober 1949.... - 27

ونزولایی، از تروریست های مشهور وابسته به جبهه آزادی بخش فلسطین که سال ها زیر پی گرد بود ودر سال 1992 در خارطوم سودان دستگیر شده و به فرانسه انتقال یافت و هم اکنون به جرم چندین قتل در زندان فرانسه به سر می برد.

28 ـ نام این گروه بر گرفته از رویدادهای خونین سپتامبر 1970 در اردن است.، جنگی بین نیروهای اردنی و سازمان های مسلح فلسطینی که در خاک اردن، که پذیرای آنان شده بود، دولتی در دولت تشکیل داده و چند بار برای ترور شاه حسین اردنی کوشش کرده بودند. در این درگیری های خونین فلسطینی ها مجبور به ترک اردن شدند. این گروه زمانی بسیار شناخته شد که در جریان المپیک مونیخ وسیله هشت تن از کماندوهای خود، یازده ورزشکار یهودی را به گروگان گرفتند.

IRA(Irish Republican Army) - 29

سازمان مسلحی که برای تشکیل یک جمهوری در ایرلند کوشش می کرد.

Klaus Brbie,1913 - 1991- -30

از افسران عالی رتبه نازیست مشهور به "قصاب لیون"؛ رئیس گشتاپو از 1942 تا 1944. در 1987 بازداشت، محاکمه و به حبس ابد محکوم شد.

Gacqes Vergès 1925 - 2013 - 31

فرزند یک دیپلمات فرانسوی با مادری ویتنامی. او وکیل چپ گرایی بود که هم وکالت چپ گرایان مشهور، هم راست گرایان بنامی چون نازیست ها و تروریست ها را بر عهده داشته است. او با پل پت چپ گرای جنایکار رئیس دولت خمرهای سرخ کامبوج نیز دوست بوده است و وکالت رئیس جمهور چپ گرای آن زمان خمرهای سرخ "خیو سامف" را نیز عهده دار بوده است. رسانه های همگانی به او لقب"وکیل شیطان" داده بودند.

Pol Pot , 1925 - 1998 - 32

رهبر خمرهای سرخ از 1963 تا 1979 و رئیس دولت خمرهای سرخ از 1976 تا 1979.  دولت او به کشتار گسترده ای دست زد که رقم آن را مابین یک تا سه میلیون بر آورد کرده اند. خود او شمار یک میلیون را بیان کرده است.

بخش های پیشین این مقاله در آدرس های زیر:

بخش نخست:

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-84139.html

http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=39983

بخش دوم:

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-84312.html

http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=40051

 

منبع:پژواک ایران