PEZHVAKEIRAN.COM افغانستان امروز و ایران دیروز
 

افغانستان امروز و ایران دیروز
شیرین سمیعی

آدمهاي سرگردان در فرودگاه كابل كه از گزند و ازار طالبان مي گريزند و در انتظار هواپيمايي براي خروج از كشورند بزرگان و حاكمان افغانستان نيستند، اين حضرات  بهنگام بار سفر بسته و از كشور خارج شده اند! آدمهاي فرومايه اي كه از كمكهاي ديگران به افغانستان به سود خود بهره جسته و به فكر آباداني سرزمين خود نبودند، و بخاطر طمع، ناداني و خيانت انان و ندانم كاري امريكا ست كه كشور به اين روز سياه افتاد. جمعيت سرگردان در فرودگاه كابل  ملت راستين آن آب وخاك و خدمتگزاران آن سرزمين اند، آدمهايي كه در افغانستان و به افغانستان خدمت مي كردند، روشنفكرند و تاب تحمل حكومت زور و ظلم و ستم طالبان را ندارند. ملت افغان سزاوار این سیاهی نبود و خودش هیچ زمان به دنبال طالبان و حکومت شان نرفت، طالبان را دیگران ساختند و برایش به ارمغان آوردند.
 از تيره روزي اين تيره روزان مي خوانم و به تیره روزی ایرانیان می اندیشم و به برپایی این دو حکومت مذهبی در این دو کشور مسلمان. افغانها را می بینم گریزان از حکومت طالبان! و ایرانیان که خود طالبان شان را آفریدند و سردسته شان را با سلام و صلوات بر تخت نشاندند. و شگفت آورتر اين که این انقلاب مذهبی در ايران به یاری روشنفکران و اندیشمندان شان پا گرفت و به ثمر رسید! روشنفکرانی که یکباره تسبیح به دست گرفتند و ملتی را به امید برپایی بهشتی در دیارشان، به سیاه چال حکومت اسلامی افکندند. حکومت بد، به مراتب بدتر شد و خودشان هم به رغم خوش خدمتی های شان به امام، در به در و أواره شدند و امروز جايي در آن كشور ندارند. از شنيدن نام كساني كه به دنبال اين انقلاب رفته بودند و از تماشاي تصويرهايي كه در آن دوران در رسانه ها می چرخيد و سخناني كه مي شنيديم، شگفت زده بودم و همچنان شگفت زده ام از فهم و شعور اين فرهيختگان ايراني!
شوهر دانشگاهی دوستی را در تله ویزیون فرانسه دیدم که در حیاط دانشگاه تهران در کنار منبری که دستار به سری سخنرانی می کرد، زانو بر زمین زده بود و برای سخنران پیامی آورده بود. از دیدنش در برابر آخوندی بی مقدار و زانو  برخاک، به دانشجویانش مي انديشيدم كه چه در باره استاد عاليقدرشان مي انديشند ! و يا از سخنان دوستي كه از ايران امده بود و برایم از دو سخنران آشنا در دانشگاه تهران تعریف می کرد که چه سان خمینی را که هنوز به ایران نرفته بود ستايش مي كردند و امامش مي ناميدند و مدحش را می سرودند! و سپس از سایر زنانی که برای تظاهرات رفته بودند و چه بر سرشان آمده بود!
 به ياري اين آدمان فرهيخته بود كه فضا در ايران يكباره مذهبي شد و حكومت اسلامي! در کشور مسلماني که فضاي مذهبی نداشت و ملت نه تنها در کافه های بالای شهر که در پایین شهر هم می نشست و عرق اش را می نوشید، و به تماشای آوازه خوانان و رقاصان نيمه برهنه زن می رفت. در حالی که در افغانستان این چنین نبود و مذهب پر رنگ باقی مانده بود و مردمش به روال ديگري زندگي مي كردند. و اما آنها به رغم اسلام و معتقداتشان به دنبال حكومت اسلامي نرفتند و در ايران از هر تيره و طايفه اي با شادماني پذيرايش شدند و كم بودند كساني كه در آن دوران به اين شورش مذهبي نپيوستند.
از همان آغازش هم كه هنوز انچنان خبري نبود و جسته گريخته چيزهايي از این داستان شنيده مي شد، استعفاء ها از مشاغل اداری و دولتی شروع شد، به ویژه در سطوح بالا که خود نوعی همکاری با این انقلابی بود که در کشور به وقوع پیوست. من نه تنها چنین کاری را درک نمی کردم که از این کارشان شگفت زده بودم. یکی از نخستین کسانی که به گفته خودش «با شنیدن صدای مردم» از سمتش کناره گرفت، می شنیدم که اطرافیان با تحسین از این کرده اش می گفتند، و من حیرت زده از این که چرا از ابتدا پذیرای کاری شده بود که به باورش با صدای مردم منافات داشت! چون یک تن از دوستان خودم سالها پیش از انقلاب، تنها به ندای وجدان خود و شنيدن صدای درون خودش به بهانه ای از کار خود در ارتباط با دربار استعفاء داده بود و منتظر  شنیدن صدای مردم نشده بود.
اندكي بعد، به من هم مي گفتند: تو هنوز استعفاء نداده ای؟ یا وقتش است که تو هم استعفاء بدهی … و من نمی دانستم چرا باید از سمتم كنار روم! کار خلافی نمی کردم که با صدای مردم خردمند منافات داشته باشد و از کردنش شرم بدارم! درغیر این صورت هيچگاه به دنبالش نمی رفتم و پذیرایش نمی شدم. قانون ارث و حق سفر و بسیاری از دیگر حق هابراي نيمي از ملت ايران در آن كشور از واجبات بود و بايد پذيرفته مي شد، و ایجاد مهد کودک برای مادران کارگر و کلاس های سواد آموزی و سایر آموزش ها برای زنان مي بایست ادامه يابد و به همراه ساير كمبودها  در اداره يا سازماني پی گیری شود، و چرا من به دنبال پی گیري باورهاي خود نروم و از كارهايي كه در آن زمان در آن كشور لازم و حياتي بود و در اين زمان هم لازم و حياتي ست، استعفاء دهم!
شیرین سمیعی

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب شیرین سمیعی در سایت پژواک ایران 

* مبارزه ایرانیان با حکومت آخوندی  [2023 Jan] 
*تنها در تبعید  [2022 Jul] 
*عیسی به کیش خود و موسی به کیش خود  [2022 May] 
*بوی جوی مولیان  [2022 Apr] 
*جنگ در اوکراین  [2022 Mar] 
*زندگي امروز در فرانسه   [2022 Feb] 
*اشک پریا  [2021 Dec] 
* امان از اين ياري رساني هاي بيگانگان!   [2021 Nov] 
* افغانستان امروز و ایران دیروز  [2021 Aug] 
*بد روزگاری ست  [2021 Jul] 
*روزگارِ تلخی‌ست  [2021 May] 
*مهاجرت و مهاجران در ايران   [2021 Apr] 
*مسلمان و نامسلمان، پاک و ناپاک ت  [2021 Apr] 
* بهار آزادی   [2021 Mar] 
* کورسوی امیدی در تاریکی   [2021 Mar] 
* آخر زمان  [2021 Feb] 
*ناصبوران  [2021 Jan] 
*شکست دیروز ایران از اعراب و تهاجم امروز ملایان به ایرانیان  [2020 Dec] 
*سوختگان در آتش به نام مذهب را از ياد نبريم!   [2020 Sep] 
* شیرین سمیعی من این کتابها را ننوشته ام، ندیده ام و نخوانده ام  [2020 Jul] 
*قومی متشکل از دراکولاهای خون آشام!  [2020 May] 
*دیوان حافظ نیازی به بازنویسی این حضرات ندارد  [2020 May] 
*ایران در مطبوعات فرانسه، برخورد فرانسه، با ایران و تاریخش سال‌هاست برای من مبهم باقی مانده است!   [2019 Aug] 
*شیرین سمیعی ‏ چطور فهمیده بودند که طرف یهودی ست!‏   [2019 Jul] 
*راز عشق   [2019 May] 
*مرگ محمد مصدق  [2019 Mar] 
*مصدق جای در دل ملت ایران دارد  [2019 Mar] 
* شیرین سمیعی چهره واقعی علم*  [2019 Feb] 
*از این بام به آن بام افتادن مرحوم انور خامه‌ای  [2018 Dec] 
* گمگشته در بیراهه ها  [2018 Nov] 
*ایران و یونان   [2018 Jul] 
*ایران و اسلام ‏ آخوند و موبد  [2018 Jun] 
* مصدق روانت شاد / ‏ یادی از گذشته ‏  [2018 May] 
*ماردوشان عباپوش  [2018 Apr] 
*ایران و استعمار سرخ و سیاه  [2018 Mar] 
*شیرین سمیعی سالروز درگذشت دکتر مصدق   [2018 Mar] 
*گفتن و بازگفتن و آگاه کردن  [2018 Feb] 
*عیادت پزشک از یک بیمار ‏  [2018 Jan] 
*روز تاریخی ۱۷ دی   [2018 Jan] 
*علمای شیعه  [2017 Dec] 
*من و رئیسم (بخش دوم)  [2017 Dec] 
*من و رئیسم (بخش اول)  [2017 Nov] 
*‏«به‎ ‎سوی تمدن بزرگ»‏ ‎  [2017 Oct] 
*یادی از آن روزگاران   [2017 Oct] 
*پس از کودتای ۲۸ مرداد  [2017 Sep] 
*۲۸ مرداد  [2017 Aug] 
*اقامت در خارج از کشور  [2017 Aug] 
*معجزه چادر خدیجه خانم  [2017 Jul] 
*شاه می‌دانست بازگشتی در راه نیست*  [2017 Jun] 
*چپ و راست در این مملکت بی معناست  [2017 Jun] 
*شیرین سمیعی ‏ نام کشور «پرس» و اسطوره «پرس» و «پرسه» ‏ داستانی از یک کتاب میتولوژی* [2017 May] 
*از ویدا چه شنیدم  [2017 Mar] 
*«یادها»ی ویدا و یادمانده‌های من از گذشته  [2017 Mar] 
*نقد و معرفی کتاب شاهرخ فیروز «زیر سایه ی البرز» ‏  [2017 Mar] 
* دیداری با زنده یاد مهرانگیز دولتشاهی، اولین سفیر زن در تاریخ ایران  [2017 Feb] 
*دنیای دیوانه ی دیوانه، ماجرای سفری به آمریکا که هنوز از ترامپ هم خبری نبود  [2017 Jan] 
*به یاد هما ناطق ‏ ‏(به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت او)‏  [2016 Dec] 
*غروبِ شوکتِ «جناب اشرف» احمد قوام السلطنه (نقدی بر تاریخنگاری ایدئولوژیک)  [2016 Nov]