PEZHVAKEIRAN.COM تنها در تبعید
 

تنها در تبعید
شیرین سمیعی

«یاد من باشد تنها هستم» آری سهراب خان سپهری من هم تنها هستم و در تبعید و به دور از شهر و دیار. تو با سرودن اشعارت تنهایی ات را پر می کردی و من با خواندن شعرهای تو و حافظ بزرگوار تنهایی ام را پر می کنم، با سعدی و مولانا، با وحشی بافقی و دیگرانی که با سروده های زیبای شان با من از عشق می گویند و از زیبایی، و روحی به جان و روان من بی روح و روان می بخشند. من هم مانند تو «دلم عجیب گرفته است، و هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند..» و اما چه باید کرد که « ... تا دقایق هست زندگی باید کرد» دلم تنگ است، دلم برای ایران آنچنان تنگ است که اگر مسئله زندان و اظهار ندامت و پوزش از رهبر، و تقاضای عفو او و درخواست بخشیدن گناه های نابخشودنی من نبود، به ایران می رفتم و دیگر بازنمی گشتم!
هر که را قسمتی است و قسمت من هم در این آخر عمر دوری و تبعید از دیارم است. همواره عاشق اروپا و زندگی در اروپا بودم و در هر فرصتی به این قاره بازمی گشتم و پس از سالها که به زندگی در ایران خو گرفته بودم و حاضر به اقامت در هیچ کشوری سوای دیار خودم نبودم، در دیارم انقلاب شد و من آواره در اروپا! و آن هم چه انقلابی!!! یک انقلاب سیاه اسلامی در اواخر قرن بیستم، به دنبال یک آخوند بی مقدار شیاد و اسلام راستینش که در گذشته ها سبب سه قرن سکوت در ایران بود و کشت و کشتار و امروز هم همان کشت و کشتارها همچنان به نامش صورت می گیرد و تا اسلام باقی ست گویی همچنان ادامه خواهد داشت.
ناچار به اروپا آمدم و مدتها در کشورهایش معلق بودم و سرگردان به دور خود می چرخیدم و در هیچ کجایش جا نمی افتادم! برایم شگفت آور بود که به رغم پندهای در لفافه دانایان خوش ذوق و شیرین سخن ما که در سروده های شان زهد خشک را به می خوشگوار و تسبیح و طیلسان به می و میگسار، و زهد گران را به نسیم بهار می بخشند، هموطنان ما همچنان غوطه ور در اسلام باشند و به دنبال همان اسلامی که در آن از می و می گساران خبری نیست.
شاعر می گوید: غم مخور و می بنوش، و ما جام باده را به کنار نهاده ایم و برای مرگ دشمنان کشورمان پس از قرنها همچنان اشک می ریزیم! به گوش ما از عیش و طرب خوانده اند و ما نه تنها عیش و طرب را به کنار نهاده ایم که برای عدو سینه می زنیم و با چشمان بسته به دنبال نمایندگانش دوانیم و حتی به نام دین مبین شان انقلاب می کنیم و آنان را بر سریر قدرت می نشانیم، و برای رفتن به اِرم این جماعت پلید در آن دنیا، در این دنیا خفقان می گیریم. نوشته ها و سروده های بزرگان مان را که همچو یاسینی به گوش ما خران است به کنار نهاده ایم و به زیر عبای عمامه به سران خسبیده باقی مانده ایم. چه باید کرد و گفت که از ماست که بر ماست.
 
و اما باید اقرار کنم که به رغم نقاط ضعف اعلیحضرت همایونی بخاطرم خطور نمی کرد که او تا این حد بی شخصیت باشد، بر خود برچسب آریا مهر نهد و با آن همه من چنینم و چنان ها و ارتش چند صد هزار نفری و... به دستور سفرای امریکا و انگلیس کشور را به امان خدا رها کند و با اهل و عیال بگریزد! حتی صدام حسین هم از کشورش نگریخت و با وجود خطری که تهدیدش می کرد و عاقبت به کشتنش انجامید، تا آخرین لحظه پنهان در گوشه ای در عراق در انتظار بازگشتش به قدرت باقی ماند و شاه ما فرار را بر قرار ترجیح داد! و با این عملش هم دیگر شکی در سرسپردگی و اطاعت از اربابان بیگانه اش باقی نماند.
نایب السلطنه او هم در دیار غربت همچنان برای مان از اصل و نسب اش می گوید و مفتخر از وابستگی اش به امام حسن است! و اما امروز که ترس ها به کنار رفته است، از پیامبر و بچه دار نشدنش ــ به رغم بودن زنانی در حرمسرایش و عایشه محبوب در کنارش ــ می گویند فاطمه، مادر امامان محبوب ما شیعیان غلامزاده است و زاده ی غلام خدیجه! و در آن ایام همخوابی با غلامان معمول بود.
سوا از نایب السلطنه محبوب ما که مفتخر به نژاد اصیل عرب خود است، عده ای در ایران همچنان به دنبال حسن و حسین دوانند و برای حفظ محبوبیت آن دو در میان ایرانیان می گویند: این دو در جنگ و تهاجم و غارت ایران شرکت نداشتند! لابد در انتظار ارتقاء خود به مقام شامخ امامت ما شیعیان ابله نشسته بودند و ایران دوست، و دست از پا خطا نکردند! از دور این وحشی گری ها و هرج و مرج و کشت و کشتار هموطنان شان را تماشا می کردند و به حال زار ما ایرانیان و زنان و دخترانی که به اسارت می بردند و در عربستان می فروختند، اشک می ریختند، چراکه به تعریف عده ای از ملایان از این دو برادر، به ویژه از امام حسین، گویی تافته های جدا بافته ای بودند و در زمره فرهیختگان، و برای خوش آمد ما ایرانیان هم می گویند امام حسین آنچنان ایران دوست بود که دخترِ یزدگردِ در بدر و فراری را که در ملاء عام می فروختند، خرید و به زنی گرفت و امامان ما از نژاد پاک آریایی و شاهان ساسانی هستند!
و اما ملایانی که کاری به ایران و ایرانی ندارند و خود را سید اولاد پیامبری که اولاد نداشت، می پندارند، همچنان در حال ترویج دین مبین اش هستند و حفظ شریعت و قوانین عقب مانده اش بین ما عجمان بی خرد!
شیرین سمیعی

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب شیرین سمیعی در سایت پژواک ایران 

* مبارزه ایرانیان با حکومت آخوندی  [2023 Jan] 
*تنها در تبعید  [2022 Jul] 
*عیسی به کیش خود و موسی به کیش خود  [2022 May] 
*بوی جوی مولیان  [2022 Apr] 
*جنگ در اوکراین  [2022 Mar] 
*زندگي امروز در فرانسه   [2022 Feb] 
*اشک پریا  [2021 Dec] 
* امان از اين ياري رساني هاي بيگانگان!   [2021 Nov] 
* افغانستان امروز و ایران دیروز  [2021 Aug] 
*بد روزگاری ست  [2021 Jul] 
*روزگارِ تلخی‌ست  [2021 May] 
*مهاجرت و مهاجران در ايران   [2021 Apr] 
*مسلمان و نامسلمان، پاک و ناپاک ت  [2021 Apr] 
* بهار آزادی   [2021 Mar] 
* کورسوی امیدی در تاریکی   [2021 Mar] 
* آخر زمان  [2021 Feb] 
*ناصبوران  [2021 Jan] 
*شکست دیروز ایران از اعراب و تهاجم امروز ملایان به ایرانیان  [2020 Dec] 
*سوختگان در آتش به نام مذهب را از ياد نبريم!   [2020 Sep] 
* شیرین سمیعی من این کتابها را ننوشته ام، ندیده ام و نخوانده ام  [2020 Jul] 
*قومی متشکل از دراکولاهای خون آشام!  [2020 May] 
*دیوان حافظ نیازی به بازنویسی این حضرات ندارد  [2020 May] 
*ایران در مطبوعات فرانسه، برخورد فرانسه، با ایران و تاریخش سال‌هاست برای من مبهم باقی مانده است!   [2019 Aug] 
*شیرین سمیعی ‏ چطور فهمیده بودند که طرف یهودی ست!‏   [2019 Jul] 
*راز عشق   [2019 May] 
*مرگ محمد مصدق  [2019 Mar] 
*مصدق جای در دل ملت ایران دارد  [2019 Mar] 
* شیرین سمیعی چهره واقعی علم*  [2019 Feb] 
*از این بام به آن بام افتادن مرحوم انور خامه‌ای  [2018 Dec] 
* گمگشته در بیراهه ها  [2018 Nov] 
*ایران و یونان   [2018 Jul] 
*ایران و اسلام ‏ آخوند و موبد  [2018 Jun] 
* مصدق روانت شاد / ‏ یادی از گذشته ‏  [2018 May] 
*ماردوشان عباپوش  [2018 Apr] 
*ایران و استعمار سرخ و سیاه  [2018 Mar] 
*شیرین سمیعی سالروز درگذشت دکتر مصدق   [2018 Mar] 
*گفتن و بازگفتن و آگاه کردن  [2018 Feb] 
*عیادت پزشک از یک بیمار ‏  [2018 Jan] 
*روز تاریخی ۱۷ دی   [2018 Jan] 
*علمای شیعه  [2017 Dec] 
*من و رئیسم (بخش دوم)  [2017 Dec] 
*من و رئیسم (بخش اول)  [2017 Nov] 
*‏«به‎ ‎سوی تمدن بزرگ»‏ ‎  [2017 Oct] 
*یادی از آن روزگاران   [2017 Oct] 
*پس از کودتای ۲۸ مرداد  [2017 Sep] 
*۲۸ مرداد  [2017 Aug] 
*اقامت در خارج از کشور  [2017 Aug] 
*معجزه چادر خدیجه خانم  [2017 Jul] 
*شاه می‌دانست بازگشتی در راه نیست*  [2017 Jun] 
*چپ و راست در این مملکت بی معناست  [2017 Jun] 
*شیرین سمیعی ‏ نام کشور «پرس» و اسطوره «پرس» و «پرسه» ‏ داستانی از یک کتاب میتولوژی* [2017 May] 
*از ویدا چه شنیدم  [2017 Mar] 
*«یادها»ی ویدا و یادمانده‌های من از گذشته  [2017 Mar] 
*نقد و معرفی کتاب شاهرخ فیروز «زیر سایه ی البرز» ‏  [2017 Mar] 
* دیداری با زنده یاد مهرانگیز دولتشاهی، اولین سفیر زن در تاریخ ایران  [2017 Feb] 
*دنیای دیوانه ی دیوانه، ماجرای سفری به آمریکا که هنوز از ترامپ هم خبری نبود  [2017 Jan] 
*به یاد هما ناطق ‏ ‏(به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت او)‏  [2016 Dec] 
*غروبِ شوکتِ «جناب اشرف» احمد قوام السلطنه (نقدی بر تاریخنگاری ایدئولوژیک)  [2016 Nov]