PEZHVAKEIRAN.COM انسان خردمند و مترجمين خردمندتر !
 

انسان خردمند و مترجمين خردمندتر !
علی شکراللهی

 بچه مدرسه ای بوديم و چون كشورمان اسلامى بود و دبستان مان هم اسلامى، لاجرم به ما  آموختند كه اولين انسان ها، آدم و حوٌا بودند. اینگونه بود که خداوند گِلی مهیا ساخت و در آن گل فوت کرد و دمید و حضرت آدم را آفرید. سپس از دنده چپ آن حضرت که اولین پیامبر بود، زن را خلق کرد و این دو در بهشت بودند و‌چون مرتکب خطایی شدند، خداوند آن تافته های جدا بافته خود را با پس گردنی و تیپا از بهشت بیرون راند و آنها به کره زمین پناهنده شدند !
 اين زن و شوهر نازنین دو پسر گل و بلبل داشتند به نامهای هابيل و قابيل !
  به دبيرستان رسيديم و به ما آموختند كه پیش از ما، انسانهایی بودند بنام انسانهای اوليه که غار نشين بودند و با شكار حيوانات و خوردن ميوه ها به حيات خود ادامه می دادند و البته هنوز عقلشان آنقدرها قد نميداد كه كشاورزى كنند !
و در ادامه به ما گفتند و ما آموختیم كه باستان شناسان و محققين با پژوهش ها و يافته هاى مستند خود به اين نتيجه رسيده اند كه نئاندرتال ها و ساپينس ها و همو ساپينس ها اجداد ما بوده اند.
  در اينجا بود كه ذهنمنان اندكى انگولك شد كه ؛
خب آدم و حوّا دو پسر داشتند بنام هابيل و قابيل. هابیل هم در يك عمل زشت و غير انسانى قابیل را با دسته بيل كشت پس نسل ما چگونه ادامه پيدا كرد ؟
از آن پس تمام فكر و ذهن ما متوجه انسانهاى اوليه شد و اينكه آیا انسانهاى اوليه انسان تر، آدم تر و عاقل تر از هابیل بودند كه ندانستیم چرا برادر تنی خود را زد و كشت ؟!
و البته كسانى همچون دکتر علی شریعتی بوده و هستند که با تفاسیر و کلماتی زیبا و دلنشین اين بى عقلى هابیل در كشتن تنها برادر خود، قابیل ( یعنی چهارمين آدم روی اين كره خاكى ) را توجيه کرده و از شروع حسادت انسان پرده برداری می کنند!
  بر گرديم بر سر اصل موضوع ؛
      نويسنده اسرائيلى يووال نوح هرارى چندين كتاب به رشته تحرير در آورده است، از جمله کتاب ساپينس ( Sapiens ) با زير نويس A Brief History of Humankind ، مختصر تاريخى از نوع بشر یا به بیانی دیگر تاريخچه اى از  نوع انسان !
  اين كتاب به زبانهاى گوناگون لاتین تحت همان نام ساپينس چاپ شده و انتشار یافته است !
     البته پیش از پیدایش هموساپینس، انسان گونه دیگری در آلمان کشف شد و به دلیل اینکه در دره ای بنام نئاندرتال این کشف صورت گرفته بود بنام انسان نئاندرتال معروف شد و کسی این نوع بشر را انسان عاقل، انسان باهوش، انسان صاحب اندیشه و یا انسان متفكر ترجمه نکرد و با همان نام نئادرتال تثبیت شد و جا افتاد !
اما در مورد نام ساپینس، به یکباره مترجم ایرانی Sapiens را تحت نام « انسان خردمند » ترجمه کرد !
  پرسش این است که اگر فلاسفه یونانی از قبیل افلاطون، ارسطو و اپیکوروس و دیگرانی همچون کنفسیوس و زرتشت و … خردمند بودند و پس از ۱۸۰۰ سال فیلسوفان دیگری از قبیل هگل، فویر باخ، دکارت، ولتر و اسپینوزا و … خردمندان عصر روشنگری بودند، پس انسانهای اولیه چگونه خردمندانی بودند که هنوز خواندن و نوشتن بلد نبودند،  غسل و طهارت را نمیدانستند، جامعه شناسی نخوانده بودند، ابزار کارشان سنگ و چوب بود و پوشش تنشان پوست حیوانات ولی به یکباره خردمند شدند؟
   و اگر در عصر مفرغ، انسانهای دیگری آهن را کشف کردند و با آن ابزاری برای شکار ساختند، پس آنها چگونه خردمندانی بودند !؟
آیا بر اساس تعاریفی که از ساپینس شده است، بهتر نبود این واژه را انسان اندیشمند، انسانی که می اندیشد، و یا انسان صاحب عقل، انسانی که در حال استفاده کردن از عقل خود است و یا انسان اندیشه ورز ترجمه کرد !
اگر ساپینس به معنی انسان خردمند است، پس برای سخن ارسطو چگونه تفسیری را باید ارائه داد که گفته بود ؛
« برای یافتن خردمندان، خود باید خردمند بود».
آیا برای یافتن هموساپینس ها، خود باید هموساپینس بود ؟!
اين نخستين بارى نيست كه مترجمین معانی و ترجمه هایی را رایج می کنند که با مفهوم اصلی کلمات بسیار فاصله دارد و کاملاً متفاوت است ! 
يكى از معروفترين ترجمه ها، نام كتاب L’ame enchantée ، نوشته رومن رولان نويسنده فرانسوى است. 
این کتاب تحت نام " جانِ شيفته" بزبان پارسى ترجمه شده است.
در حالیکه L’âme به معنی روح است و enchantée به معنی شعف یا در شعف بودن !
اینکه روح وجود دارد یا خیر، به نوبه ی خود بحث علمی دیگری است. اما آیا  این عنوان  نباید ؛ روح پرشعف، ترجمه می شد ؟ !
البته دیگر دیر شده است و « جان شیفته » نیز در اذهان جا افتاده است و همگان این داستان را تحت نام جان شیفته می شناسند !
بنابراین، بهتر است در نامگذاری هموساپینس تجدید نظری شود. 
انسان اندیشه ورز !
انسان متفکر !
اساساََ خارج از تمامی این بحث ها، آیا بهتر نبود آن کتاب ارزشمند با همان نام ساپینس به خواننده معرفی می شد ؟
 
   علی شکراللهی
 
 
 
 
 

منبع:پژواک ایران