آقای رجوی ! در هر جام زهر ، فضیلتی نهفته است
سهراب محجوبی
وقتی سقراط جام زهرش را سر کشید ، با صدایی که از آرامش و اطمینان قلبی حکایت داشت ، به یکی از شاگردانش گفت : "یادت نرود که باید یک خروس برای "آسکِلِپیوس " نذر کنیم" . این آخرین جمله ای بود که آن حکیم بر زبان راند و سپس چشمهایش را فرو بست . " آسکیلپیوس" در اساطیر یونان ، خدای شفا بود . وقتی کسی از یک بیماری شفا می یافت ، حیوانی را برای آسکلیپیوس نذر می کرد . آیا سقراط می خواست بگوید که با نوشیدن آن جام زهر ، روحش شفا یافته است؟
سقراط رفت و آن سوفسطاییان که او را به فاسد کردن ذهن جوانان و توهین به خدایان یونان متهم کرده بودند نیز در گذشتند . اما هنوز آن جملەی سقراط در گوش تاریخ حکمت انسان ، طنین افکن است . او بر بستری از آرامش و اطمینان از یک حقیقت آرمید .
آیا اصلاحات مارتین لوتر جام زهری نبود که کام کلیسا را تلخ کرد؟ در این جام زهر هم خیر و سعادتی بود که اگر هنوز صدای ناقوسی از کلیسا به گوش می رسد ، مدیون آن است .
در نوشیدن جام زهر فضیلتی هست که حتی اگر از جانب قاتلین و مستبدین انجام شود ، خیر و سعادتی عظیم به همراه دارد . آیا جام زهری که خمینی نوشید ، باعث آرامش و امنیت بیشتر مردم نشد؟ آیا جنگ و کشتار و بمباران را تمام نکرد؟
آیا اگر امروز خامنه ای جام زهر انتخابات آزاد را سر بکشد ، خیر و سعادت آن نصیب خودش و مردم نمی شود؟
آیا مفهوم آن شعر مولانا ( بمیرید ، بمیرید...) از همین جام زهر حکایت ندارد؟
آیا "گزارش ٩٢" برای ایرج مصداقی جام زهر نبود؟ جام زهر ایستادن و "نه" گفتن به جریانی که بهترین سالهای عمرش را به خاطرش در زندان گذرانده بود . جام زهری برای پشت کردن به پلشتی و شکستن طلسم سکوت در برابر ناراستی . آیا برای اسماعیل وفا یغمایی پشت کردن به آن سرودها و درودها و دیدن واقعیت تلخی که قبلا بر آن چشم بسته بود ، جام زهر نبود؟
آقای رجوی ! جام زهر انتقاد از خود و پذیرفتن خطا شجاعتی عظیم می طلبد اما تنها راه برون رفت شما از این مخمصه است . تباهی و ویرانی عظیمی که از خود بر جا گذاشته ای ، نه با کشته شدن ساکنان لیبرتی ، نه با آویختن به دامن نیوکان ها ، نه با دل بستن به تحلیل های مالیخولیایی ، نه با پناه بردن به سکس و نه با عوام فریبی قابل علاج نیست . تنها و تنها صداقت می خواهد . صداقت نوشیدن جام زهر انتقاد از خود و پذیرفتن خطا . هیچ کس هم بهتر از خودت این را نمی داند . به درونت نگاه کن : آیا تبدیل به طنابی به دور گردن خودت نشده ای؟
نَفْس" انسان مثل یک زخم است . هر چه بزرگ تر باشد ، دردناک تر است . " آقای رجوی !
سهراب محجوبی
منبع:پژواک ایران