PEZHVAKEIRAN.COM شکفتن ایرانی نو
 

شکفتن ایرانی نو
حسین لاجوردی

سی سال پس از  22 بهمن 1357، ایران جدیدی در مقابل مان قرار گرفته است :

 

§   ایرانی که اکثریت نزدیک به اتفاق تمامی مردمش بر آن شده اند که با تلاش، امروز و فردای بهتری را برای خود بوجود بیاورند[1].

§   ایرانی که امروز جوانا نش نه تنها با آرمان خواهی که با واقعیت، دنیای امروز را درک می کنند و هیجان های سی سال پیش مادران و پدرانشان را ندارند و با منطق واستدلال و بدور از هیجان به امروز و فردای ایران نگاه می کنند.

§   ایرانی که امروز صدای زنان و دختران شجاعش در جهت مبارزه برای بدست آوردن حق و حقوق خود، جهانیان را خطاب قرار می دهند[2].

§   ایرانی که امروز فرزندانش که بدلایل مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در غربت هستند، در سراسر جهان افتخار می آفرینند و نام ایران و ایرانی را در بلند ترین قله های دانش و علوم افراشته اند.

§   ایرانی که امروز فرزندانش در داخل و خارج از کشور در جستجوی هویت ایرانی خود هستند[3].

§   ایرانی که فرزندانش تلاش می کنند جایگاه شایسته خود را در جهان امروز بدست آورند و در این راه از هیچ تلاش و کوششی فرو نخواهند گذاشت.

§   و مهمتر آنکه ایرانی که امروز دختران و پسران جوانش برای یک زندگی بهتر و شایسته، دستگیری، زندان[4]، شکنجه و...، را تحمل می کنند و ایستادن و مقاومت را می آموزند و می آموزانند.


تمامی این واقعیت ها، امید ها و آرزوها نه بدان دلیل است که فراموش کرده اند در این سی سال چه بر آنها گذشته است :

 

§   آنها فراموش نکرده اند و از یاد نخواهند برد که سه دهه پیش با چه امید و آرزوئی برای یک زندگی بهتر چه تلاش هائی بانجام رسیده است و چگونه تمامی امید و آرزوها به سنگ خورده است.

§   آنها فراموش نکرده اند و نخواهند کرد که سی سال گذشته سیاه ترین برگ های تاریخ معاصرشان ورق خورده است.

§   آنها فراموش نکرده اند که دست آورد سه دهه گذشته این حکومت متجاوز از یک میلیون و دویست هزار نفر کشته جنگ، اعدام شده و معلول و مجروح جنگ، بدون هیچگونه حمایت و رسیدگی است[5].

§   آنها فراموش نمی کنند که نیمی از جمعیت در زیر خط فقر و بنا بگفته مسئولین چهارده میلیون نفر[6] شب گرسنه سر بر بالین می گذارند، و آن هم در صورتیکه برایشان جای حد اقل و مناسبی وجود داشته باشد.

§   آنها فراموش نمی کنند که در طول سی سال گذشته نزدیک به پنج میلیون نفر در گرداب اعتیاد غرق گشته و حد اقل بیست میلون نفر در اطراف این معتادان گرفتار گشته اند[7].

§   آنها فراموش نمی کنند که فحشاء و روسپیگری چه بلای خانمان براندازی گشته است و چگونه افسار گسیخته و شلاق وار برجامعه می تازد و هیچگونه رحمی ندارد، نه رحم بر دخترکان خردسالی می کند که در داخل و خارج از کشور به تجاوز و دربدری کشیده می شوند و نه به آنانی که در جزایر و شیخ نشین ها بفروش می رسند و نه از سوی دیگر بر دختران و پسران دانشجو و محتاجی که تصور بر آن دارند که منبع درآمد موقتی را جستجو نموده اند و نه زنان شوهرداری که را و چاره دیگری در مقابل خود نمی بینند[8].

§   آنها فراموش نمی کنند که روزی در مقابل دادگاهی سئوال کنند که هزار میلیارد و چند صد میلیون دلار درآمد، فقط از فروش نفت، در طی این سال ها کجا رفته است و در کدام حساب ها و بانک ها پس انداز شده است.

§   آنها فراموش نمی کنند که روزی برای از میان رفتن امید و انرژی تمامی جوانانی که تلاش کرده اند و درس خوانده اند و با هزاران آرزو خواسته اند که وارد بازار کار و تشکیل خانواده شوند در دادگاهی ارائه دادخواست نمایند.

§   آنها فراموش نمی کنند که فرار مغز ها که در برگیرنده سرمایه های مادی و معنوی جامعه بوده است چه خسارت های جبران نا پذیری را بهمراه داشته است  و باید پاسخی بر  آن وجود داشته باشد.

§   آنها فراموش نمی کنند که تمامی تلاش و کوشش حکومتگران در سی سال گذشته از میان برداشتن و خط بطلان کشیدن بر " هویت ایرانی " آنها بوده است.

§   نسل های جوان ایران فراموش نمی کنند که پدر و مادرهایشان که دارای ایمان و اعتقادی دینی بوده اند بر اثر اعمال و کارنامه این حکومت در سی سال گذشته چگونه دچار بی اعتقادی، سرگشتگی و تزلزل گشته اند.

§   آنها فریب ها و نیرنگ های حکومتی و مهمترینش دوران 8 ساله به ظاهر اصلاحات را که بزرگترین ضربه بر امید و آرزو و پیکره جامعه جوان ایران بوده است را هیچگاه از یاد نخواهند برد.

 

جامعه امروز و نسل جوان ایران به خود آمده است و خود را واجد شرط ترین و با صلاحیت ترین گزینه برای امروز و فردای خود می داند.

 

جامعه جوان امروز ایران به این مرحله از شکوفائی خود رسیده است که دست روی زانوی خود بگذارد، سینه سپر کند و حق و حقوق خودش را بدست آورد.

 

گذران سی سال به ما آموخته است " کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من "، و این مهمترین و ارزنده ترین دست آوردی است که قدمت و ارزش و بهائی یکصد و پنجاه ساله را در کوله بار تجربه هایش دارد.

 

تنها و یگانه راهی که وجود دارد دست بر زانوی خود گذاشتن و بر قدرت های خود تکیه کردن است، راهی که از دیو هیجان و احساسات بدور و با عقل و منطق عجین گشته است.

 

با ایمان به توانایی نسل جوانمان و به آینده ای روشن و بسیار نزدیک.

 

 

حسین لاجوردی

رئیس انجمن پژوهشگران ایران



[1]  آقای رفسنجانی در یکی از سخنرانی هایش اعلام کرد که اگر %10 درصد جمعیت هم با ما باشند، ما ادامه خواهیم داد که معنی مشخص آن اینست که حتا از ده درصد هم اطمینان ندارند.

[2] به عنوان مثال کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز– "تغییر برای برابری"

 http://www.we-change.org/

  [3]  86.9% در داخل و 82.9% در خارج از کشور هویت خود را ایرانی و با گرایش به ایران باستان می دانند . نتایج بررسی و سنجش افکار انجمن پژوهشگران ایران  -  تابستان 1387 - 2008 - http://www.aciiran.com/English%20Ex%20Sum.pdf

[4]  73.28% کل زندانیان در جمهوری اسلامی یا در سال 1357 بدنیا نیامده بودند ویا کمتر از 10 ساله بودند – آمار سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور http://www.prisons.ir/fa/IrPris.php?statView=A

[5]  حسین لاجوردی – بررسی آماری در میان دو سرشماری کل کشور در سالهای 1365 - 1375

[6]  نشریه آمارهای اقتصادی ایران وابسته به بانک مرکزی ایران –14 مرداد 1387  بی بی سی  http://www.bbc.co.uk/persian/business/story/2008/08/080804_ka-poverty.shtml

[7]  آمارهای متفاوت و مختلف از زبان مسئولین حکومتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی – آخرین آمار ارائه شده شهریور 1387 حاکی از پایین آمدن سن اعتیاد به 13 سالگی و اینکه یک ميليون نفر از معتادان به مواد مخدر زير ۱۹ سال سن دارند می باشد. 12 شهریور 1387 - رادیو فردا: http://www.radiofarda.com/content/f4_Iran_teenager_addicts/463299.html 

[8]  سعید مدنی – مطالعات و تحقیقات در رابطه با رشد زنان خود فروش تحصیلکرده و متاهل - یكشنبه 10 آذر 1387 کانون زنان ایرانی http://www.irwomen.org/spip.php?article6557

منبع:پژواک ایران


حسین لاجوردی

فهرست مطالب حسین لاجوردی  در سایت پژواک ایران 

*پرچم هویتی – پرچم حکومتی  [2015 Jun] 
*35 سال با حکومت جمهوری اسلامی و فردای ایران  [2014 Feb] 
*«شورای ملی» و تصمیمی سرنوشت ساز؟  [2013 May] 
*"کنفرانس پراگ"، فرخ نگهدار و جواد خادم  [2012 Nov] 
*ایران کجاست و ایرانی کیست[1] ؟ هدف این نوشتار: گفتگو و رسیدن به راه حلی منطقی و بدور از هیجان و شعار است [2012 Sep] 
*و باز هم اعدام: من خودم را محکوم میکنم؛ ما باید خودمان را محکوم کنیم  [2012 Jun] 
*"اعتماد" و "فریب" و آینده اجتماعی – سیاسی جامعه ایران  [2012 May] 
*«و بازهم ما هستیم که همچنان نمی دانیم چه می خواهیم»  [2011 Feb] 
*وای به حال ما و وای به حال شما  [2010 Oct] 
*۲۲ بهمن ۱۳۸۸، امسال و سال های پیش   [2010 Feb] 
*کنکاشی بر دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، چرا من رای نمیدهم  [2009 Jun] 
*استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی دلارا دارابی اعدام می شود، رکسانا صابری ایران را ترک می کند [2009 May] 
*شکفتن ایرانی نو  [2009 Feb] 
*فدرالیسم را از زندان تجزیز طلبان نجات دهیم  [2008 Dec] 
*سیاهی و نفرت ۱۰ ساله   [2008 Nov] 
*روز بین‌المللی کودک و سرنوشت امروز و فردای بچه‌هایمان  [2008 Oct] 
*با صدور مجوز وزارت خزانه داری امریکا، امیراحمدی به ایران حواله می شود!  [2008 Oct] 
*بازنگری برای سی سال عملکردمان  آیا زمان آن رسیده است که کارنامه هایمان را باز نگری کنیم؟ [2008 May]