PEZHVAKEIRAN.COM نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»!
 

نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»!
سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ 

علی شاکری زند

 
بخش نخست
«اخراج» نخست‌وزیر!
چندگاهی است که حملات ناروا علیه شخص مصدق و لجن‌پراکنی علیه او، علیه دولت مصدق و بطور کلی نهضت ملی به رهبری او دامنه‌ی جدیدی یافته است. این برخورد، که البته تازگی هم ندارد، امروز غالبا از زبان مدعیان مشروطه‌خواهی که بیشتر عشاق سینه‌چاک سلطنت بدون مشروطه اند، آنهم با لحنی که در فارسی لحن «چارواداری» نامیده می‌شود و از دانش و فرهنگ سیاسی نیز در آن اثری نیست، شنیده می‌شود؛ اما پیداست که مرکز اصلی آن هم جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی که نه تنها با عناصر نقابدار خود در خارج بر آتش آن می‌دمد بلکه به کمک روشنفکرنمایان بی مایه‌ای می‌کوشد تا برای آن پایه‌های نظری هم بتراشد و آن را از طریق رسانه‌های دولتی خود رواج دهد. یکی از این روشنفکرنمایان بیمایه که در اصل این مقاله مورد نظر ما نیست و اینجا تنها به اشاره‌ای کوتاه به وی بس می‌کنیم شیاد بی‌فرهنگی بنام موسی غنی‌نژاد است که از ده سال پیش به عنوان «استاد اقتصاد» حمله به مصدق را به دستاویز نادرست بودن ملی کردن صنایع نفت، که او به غلط آن را نوعی دولتی کردن اقتصاد معرفی می‌کند، آغاز کرد. او که از ضرورت خصوصی بودن، و تماما خصوصی بودن اقتصاد، که چیزی جز یک نظریه‌ی اقتصادی مورد بحث و نقد اکثریت اقتصاددانان نیست، یک دگم مذهبی ساخته با تجاهل نسبت به اینکه ملی کردن شرکت نفت انگلیس از طرف ملت ایران در اصل و ماهیت خود یک استراتژی حقوقی برای بیرون کشیدن صنایع و منابع نفت ایران از چنگال شرکت استعماری انگلیسی بوده، صرف تعلق آن به دولت ایران پس از ملی شدن را بهانه قرار داده، آن کارزار عظیم ملی را تنها از دیدگاه تنگنظرانه‌ی نظریات قابل بحث اقتصادی تخطئه می‌کند. او نمی داند که در علوم انسانی، بویژه اقتصاد، برخلاف علوم طبیعی دقیقی چون فیزیک (هر چند که در این علم نیز نظریه های قابل‌بحث بسیارند)، نمی‌توان یک نظریه‌ی واحد را تنها نظریه‌ی درست وانمودکرد؛ گواه دیگری بر سوء نیت او که تعلق او به اردوی دشمنان نهضت ملی را برملا می‌کند این است که، باز هم از روی تجاهل یا به سبب جهل مرکب، مدعی می‌شود که پس از رفراندم دولت مصدق درباره‌ی انحلال مجلس هفدهم «چون دیگر مجلسی نبوده» پادشاه حق برکناری نخست وزیر و تغییر دولت را داشته‌است؛ در حالی که در قانون اساسی مشروطه هیچ قانونی حتی پس از تصویب در مجلس پیش از توشیح پادشاه قوت قانونی خود را کسب نمی کند و قابل اجرا نیست. و به همین دلیل نیز پس از رأی مردم به انحلال مجلس هفدهم نتیجه‌ی این رای‌گیری از سوی نخست وزیر، مصدق برای توشیح پادشاه به دربار ارسال شد اما پادشاه آن را توشیح نکرد و نتیجه رای مردم قوت قانونی نیافت و مجلس هفدهم در روز ۲۵ مرداد هنوز همچنان رسمیت داشت و با رسمیت آن پادشاه قانونا حق تغییر دولت را نداشت. به همین دلیل هم بود که پس از ۲۸ مرداد، و تشکیل دولت زاهدی مجلس هفدهم در پایان آبانماه همان سال از سوی پادشاه منحل گردید. «استاد بازنشسته‌ی دانشگاه»، موسی غنی‌نژاد یا این مسلمات را نمی‌داند و در این صورت بجای استاد بازنشسته باید استاد بیسوادی خوانده‌شود که بی‌دلیل وارد مباحث حقوقی که در حد او نیست می‌شود؛ یا می‌داند و خلاف آن را می‌گوید و در این صورت روشنفکرنمای شیادی بیش نیست.
اما گفتیم شگفتی ما از قلب حقایق از سوی افرادی نیست که عرصه‌ی جولان آنها رسانه‌های جمهوری اسلامی است. آنچه بیشتر سبب یک چنین شگفتی می‌شود این است که حتی در خارج از کشور نیز کسانی پیدا می‌شوند که با ظاهری دلبسته به ایران و تاریخ و فرهنگ آن، پس از نگارش ده‌ها، بل صدها صفحه درباره ی آنچه «ایرانگرایی» می‌نامند، نظرپردازیهایی درباره‌ی خلاقیت‌های فرهنگی ملت ایران در طول تاریخ چندهزارساله‌ی آن می‌کنند که بخشی آزآنها بدیهیاتی است غیرقابل‌انکار و ما هم در بخش هایی از آنها که برای قبول کامل می‌تواند نیازمند وارسی علمی منابع باشد، بدون این وارسی عبور می‌کنیم، اما در همین اثناء به‌ناگه، و بدون ارائه‌ی کمترین دلیل و منبعی، به یاوه‌گویی‌هایی می‌پردازند که خود باید بدانند دستبردی گستاخانه به تاریخ معاصر کشور است و دستِ تا آنجا پنهان نویسنده را برای اهل تحقیق، بل حتی برای هر ایرانی علاقمند به حقایق اولیه‌ی تاریخ معاصر این کشور و مطلع از آنها، رومی‌کند؛ آنهم با لحنی چندان عامیانه که برای یکه‌خوردن شنونده حتی نیازی به تحصیلات دانشگاهی نیست! مثالی در مورد اخیر درستی این داوری ما را نشان می‌دهد. کافی است که خواننده‌ی منصف در جمله‌ی زیر اندکی دقت نماید:
«البته کمونیست‌ها و متشرعین تنها شریکان جرم در پیدایش فاجعه جمهوری اسلامی نبودند. اعضا و طرفداران جبهه ملی در این فاجعه تاریخی نیز شریک جرم بودند. آنها بودند که واقعه ۲۸ مرداد را که بیش از اخراج یک نخست وزیر نامطلوب در چارچوب قانون نبود به یک کربلای سیاسی برای ایجاد نارضایتی عمومی تبدیل کرده‌بودند۱
جمله نقل از یازدهمین بخش از مقالات آقای اکبر معارفی تحت عنوان پرطمطراق:
«ایرانگراها، ویژگی‌هایشان و تکلیف ما با آنها - قسمت یازدهم»
است.
پیش از پرداختن به واژه‌ی ابلهانه‌ی «نخست وزیر نامطلوب» که بحثی دراز دارد، بهتر آن است که بگوییم نویسنده یا از سر جهل واژه‌ی «اخراج» را درباره‌ی مقام نخست‌وزیر بکار می‌برد، و در این صورت بهتر است از نوشتن مقاله‌ی سیاسی و تاریخی دست‌بکشد؛ یا از سر تجاهل این واژه را، به منظور تحقیر یک نخست‌وزیر، هر که باشد، بکار می‌برد و در این صورت شخص فرومایه‌ای است. به دلائل زیر.
اخراج در برابر استخدام قرار دارد. خواه در بخش خصوصی باشد و خواه در بخش دولتی. تنها کسی را اخراج می کنند که او را استخدام کرده باشند. در بخش خصوصی این درباره‌ی مدیر کل که منتخب یک شوراست صدق نمی‌کند، اما درباره‌ی کارکنان شرکت خصوصی که از سوی او استخدام می‌شوند صادق است. در بخش دولتی در مورد استخدام عینا همینگونه است. همه‌ی کارمندان دولت معمولاً به استخدام یکی از نهاهای آن در می آیند اما اخراج آنان امکان پذیر نیست جز در موارد بسیار استثنایی که جنبه ی قضایی می‌یابد.
اما این در مورد نخست‌وزیر و حتی وزیران هم صدق نمی‌کند. نخست‌وزیر رییس قوه‌ی مجریه است و همه‌ی کارمندان و کارکنان دولتی از سوی دوایر مختلف، به نمایندگی از سوی او، استخدام می‌شوند و قابل اخراج نیستند. به طریق اولی، چنانکه گفته شد، سخن از «اخراج نخست‌وزیر»، اگر از روی نادانی نباشد، به منظور تحقیر و نشانه‌ی فرومایگی صاحب سخن است.
افزون بر این می‌بینیم که اگر اکثر نویسندگان مقالات باصطلاح سیاسی و حاشیه نویسان بر آنها دارای واژگان دقیق فنی (یا علمی) نیستند و هر واژه‌ای را بطور «سرسری» بجای هر واژه‌ی دیگری بکار می‌برند و از این راه همه‌ی مباحث سیاسی که از مفاهیم حقوقی جدا نیستند در آشفتگی عمیقی غوطه می‌خورند، بی دلیل نیست؛ صاحبنظران مدعی، آنگونه که در مثال بالا دیدیم برای اطفاء آتش غرض‌ورزی واژگانی را بکار می‌برند که جایی در آن گفتار نداشت.
هر روز شاهدیم که واژگانی چون نظام استبدادی، نظام سلطنتی، نظام دیکتاتوری، حکومت شاه، رژیم شاه، دیکتاتوری شاه، و نظائر اینها بصورت مترادف بکار می روند؛ در حالی که برخی از آنها ممکن است حتی هیچ معنای قراردادی قابل ترجمه‌ای نداشته‌باشند.
استبداد که ویژگی رژیم قاجار بوده، با قدرت نامحدود پادشاه و فقدان هرگونه معیار قانونی برای تصمیمات او(مانند قتل امیرکبیر) با دیکتاتوری که معمولا در نظام های مبتنی بر قانون، با تعلیق یا تعطیل موقت برخی از مباحث قانون (معنای اصلی مفهوم دیکتاتور آنگونه که در قوانین رم باستان تعریف شده) بکلی متفاوت است. بعد از ۲۸ مرداد ایران به عصر استبداد بازنگشته است. نظام مشروطه که پیش از همه با حاکمیت ملی، و سپس قانون اساسی و قوای سه‌گانه، قانون مدنی و نهادهای بسیار و گوناگون آن تعریف می‌شود رسما و حتی عملاً برچیده‌نشده؛ اما عدم رعایت حقوق ملت از طرف پادشاه در بسیاری از موارد، چنانکه در قانون اساسی تعریف شده، بر فراز مشروطه نوعی حکومت فردی برقرارساخته که می‌توان آن را دیکتاتوری نامید. اما این حکومت فردی که گاه خفیف می‌شد و گاه شدید حتی در حد زندان و سرکوب سخت مخالفان، یک نظام جدید در برابر مشروطیت نبود که انواع و اقسام واژگان من‌درآوردی را برای نامیدن آن ابداع کنیم؛ دستبرد به نظام رسمی حاکم بود، بدون برچیدن همه‌ی قوا و نهاهای گوناگون آن که بدانها اشاره شد. بدین جهت است که حتی انتصاب یک نخست‌وزیر از جبهه ملی، در وجود اللهیار صالح، که شاه در شهریورماه در پاسخ خود به بختیار از طریق آموزگار با آن موافقت کرده بود، ممکن بود و سخنرانی ۱۴ آبان شاه و سپس، انتصاب یک نخست‌وزیر از جبهه ملی، این بار در وجود شاپور بختیار، در ۱۶ دیماه ۵۷، میسر شد.
پس واژگانی که مثال زدیم برابر و مترادف نیستند و منظور واحدی را بیان نمی‌کنند اکثراً حتی مبین چیزی نیستند، بلکه تنها گفتار را گنگ و بی معنا می‌سازند. نتیجه اینکه اشخاص مبتدی باید در انتخاب واژگان حقوقی ـ سیاسی نهایت دقت را بکار برند و اشخاص مجرب مانند آقای اکبر معارفی هم بجای سعی در گمراه ساختن خواننده، از واژگان درست و دقیق، شرافتمندانه استفاده کنند.
تا اینجا یکی از ویژگیهای نویسنده را شناختیم. حال به بعد دیگری از سخنش بپردازیم.
 پرسش دیگر: در عبارت «اخراج یک نخست‌وزیر نامطلوب»، منظور نویسنده‌ی «بزرگوار و دانشمند» از صفت نامطلوب، «نامطلوب بودن» برای کیست؟
با همین یک پرسش است که نویسنده با همه‌ی فضل‌فروشی‌های یازده بخش مقاله به‌ناگه از اوج ادعاهایش به حضیض جهالت سقوط می‌کند.
زیرا نخست آنکه، هر کس می‌داند که «مطلوب بودنِ» چیزی یا کسی برای یک شخص جنبه‌ی «سوبژکتیو» یا ذهنی یا بزبان ساده‌تر، شخصی دارد و مانند برخورد یا نگاه «ابژکتیو» یا عینی قابل تعمیم به نگاه دیگران نیست. حضیض جهالت عامیانه همین تعمیم خودبینانه‌ی سوبژکتیو به ابژکتیو است. در مورد خاصی که اینجا مطرح است هر دانش‌آ‌موز دبیرستانی و حتی هر کاسب کوچه و بازار می‌داند که هیچ نخست‌وزیری برای همگان مطلوب نیست؛ در همه‌ی جهان و در طول تاریخ چه نخست‌وزیران و چه صاحبان مقامات برجسته‌ی دیگر همواره برای بعضی مطلوب و برای بعضی دیگر نامطلوب اند. بویژه در امور سیاسی، هر مقامی در کشور خود و در کشورهای دیگر، هم دارای موافقانی است و هم دارای مخالفانی. او برای گروه نخست مطلوب و برای گروه دوم نامطلوب است. نویسنده‌ای که مطلوب خود را مطلوب همگان و نامطلوب خود را نامطلوب همگان بداند به کودک بی‌ادبی (مردم می‌گویند: نُنُر) می‌ماند که تنها به پدر و مادر خود و بازیچه‌های خود می‌بالد و هر چه مربوط به دیگران باشد از دید او بی‌ارزش و «نامطلوب» است. استعمال این صفت از سوی نویسنده درباره‌ی یک دولت یا یک نخست‌وزیر، هر دولت یا نخست‌وزیری هم که می‌بود، تنها یک خبط کوچک نیست: ادعایی است که از خودشیفتگی کژخیم و ترسناکی در شخصیت او حکایت می‌کند: هر چه من دوست ندارم هیچکس دیگری نیز نمی‌تواند دوست داشته‌باشد‍!
مصدق، نخست‌وزیر «نامطلوب» !
بر کسی پوشیده نیست که مصدق و دولت او برای بخشی از سیاست‌پیشگان ایرانی معاصر او مانند امیر اسدالله علم، که مشتاقانه رابط بودن میان فرانسیس شپرد سفیر انگلستان و گروهی از نمایندگان مجلس را به عهده گرفته‌بود۲، سید ضیاءالدین طباطبایی معلوم‌الحال، دکتر هادی طاهری یزدی نماینده‌ی همیشگی یزد، از دوره ی پنجم تا دوره ی هفدهم (!)، (به استثنای دوره‌ی پانزدهم که آن هم سبب وزارت او شد)، و پس از شهریور بیست همکار سید ضیاءالدین طباطبایی در تاسیس حزب «ارده‌ی ملی»، حزبی هوادار علنی منافع انگلستان در ایران، علی سهیلی، یا برادران رشیدیان، که نزدیکی آنان با شرکت نفت و سفارت انگلستان مشهور بود، «نامطلوب» بلکه منفور بود. گروه دیگر «مهره‌های عمده‌ی انگلیس در مجلس، بر اساس اسناد وزارت خارجه‌ی این کشور، اعزاز نیک‌پی، منوچهر تیمورتاش و همان هادی طاهری نامبرده در بالا که عقیده داشتند ایران علیه مقاصد انگلیس موفق به انجام هیچ کاری نخواهدشد۳. اما مهم‌تر از این حقیقت این است که مصدق بویژه برای سر فرانسیس شپرد سفیر انگلستان در تهران، برای فورلانگ رییس اداره‌ی امور شرق، برای خانم لمپتون، کارمند و جاسوس سابق سفارت انگلیس در ایران و استاد زبان فارسی وبویژه سر ویلیام فریزر، رییس کل اسکاتلندی کوته‌نظر «کمپانی نفت انگلیس و ایران: از این پس: ش. ن. ان. ای.» که کشور ما را ملک طلق خود می‌پنداشت، بسیار «نامطلوب» بود. «در داخل ش. ن. ان. ای. نیز عده‌ای از رؤسای آن کمپانی فریزر را اسکاتلندی خسیس و گدامنشی تلقی می‌کردند که مطلقا قابلیت انعطاف ندارد۴
آن که مصدق بیش از همه برای او «نامطلوب» بود کسی جز آنتونی ایدن، وزیر خارجه در دولت محافظه کار چرچیل، که یکسال بعد از تشکیل دولت مصدق بر سر کار آمد، نبود. او که هنوز امپراتوری نیمه‌جان پس از جنگ انگلستان را همان قدرت جهانی گذشته می‌پنداشت، به مصدق و به کشور ما، به عنوان مردمی ناچیز و عقب‌مانده، به دیده‌ی تحقیر می‌نگریست و منابع نفت کشور ما را دارایی‌های امپراتوری می‌دانست. او بود که از نخستین روز وزارتش در دولت جدید حزب محافظه‌کار تا آخرین روز دولت مصدق مشغول توطئه علیه نخست‌وزیری بود که به عقیده‌ی او دارایی‌های انگلستان در ایران را تحت عنوان ملی‌کردن غصب کرده‌بود. بطوری که در زیر خواهیم دید، بر طبق اسناد بیشمار وزارت خارجه‌ی انگلستان و نوشته‌های دست اندرکاران، او از همان ابتدای وزارتش برکناری مصدق و جانشینی او را در دستور کار خود قرارداده‌بود. اولین عملیات برای بی‌ثباتی دولت ملی از دو سال پیشتر از سوی کریستوفر وودهاس عامل سرویس اطلاعاتی بریتانیا (ام ـ آی ـ ۶) و رابین زیهنراز دانشگاه آکسفورد شروع شده‌بود، اما هنوز بدون نتیجه. عوامل آنان برادران رشیدیان و ژنرال فضل‌االله زاهدی و چند تن دیگر بودند۵.» کتاب دکتر مصطفی علم یک فصل تمام، تحت عنوان: بازی‌های ایدن با آیزنهاور، از ص. ۴۳۱ تا ص. ۴۵۳ را شامل می‌گردد، بطوری که حتی نقل بسیار فشرده‌ی آنها نیز در این نوشته بسیار دشوار است.
«وودهاس و زیهنر پس از بازگشت به لندن عملیات خود را در اختیار ایدن وزیر خارجه قراردادند. زیهنر عقیده داشت انگلستان برای برکناری مصدق کار زیادی از دستش ساخته نیست. ایدن که معتقد بود در این مورد همکاری آمریکا ضروری است هیأتی از اعضاء وزارت خارجه و (ام ـ آی ـ ۶) را در نیمه‌ی ماه نوامبر ۱۹۵۲ به واشنگتن فرستاد که در میان آنان وودهاس و سام خال نیز دیده‌می‌شدند و وظیفه‌شان ترتیب توطئه‌ی مشترکی با سی آی ای در راه سرنگون‌کردن مصدق بود.» بهانه‌ی آنها خطرکمونیسم بود اما در طرف‌های آمریکایی مؤثر واقع نشد. اما «وقتی انگلیسی‌ها اصرارکردند که مشکل اساسی خود مصدق است، ژنرال بیدل اسمیت که در آن زمان ریاست سی آی ای را بر عهده داشت پاسخ داد ممکن است شما در برکناری مصدق موفق شوید اما هرگز برای جاشینی او فرد مناسب مورد نظرتان را پیدا نخواهیدکرد۶.» با اینهمه وودهاس منصرف نشد و طرحی برای ایجاد یک قیام علیه مصدق پیشنهاد کرد و برای جانشینی او نیز یک لیست پانزده‌نفره ارائه نمود که توسط وزارت خارجه‌ی انگلستان تهیه شده‌بود۷
 دولت آمریکا هیأتی را برای تحقیق در این باره تعیین کرد که یکی از اعضاء آن ریچار کاتم بود که قبلا در دانشگاه تهران کارکرده‌بود. او بعدها می‌نویسد در دوران کارزار ضدکمونیستی سناتور مک کارتی انگلیسی‌ها کوشیدند تا از جو حاکم در کشور ما برای تحقق اهداف خود استفاده کنند و این وضع را«برای تشویقمان به شرکت در توطئه‌ی کودتا مورد بهره‌برداری قراردادند۸
اما سرانجام خود شرکت نفت (A.I.O.C) بود که ماشین کودتا را به حرکت درآورد. «در ماه نوامبر سال ۱۹۵۲ ، وقتی کرمیت روزولت، فرمانده عملیات سی آی ای در خاورمیانه پس از بازدید از تهران، سر راه بازگشت به آمریکا در لندن توقف داشت مقامات شرکت نفت با اجازه‌ی دولت انگلستان با وی تماس گرفتند و طرحی را برای انجام یک کودتا در ایران به وی ارائه کردند [۱۰ ماه پیش از ۲۸ مرداد!]. روزولت به آنان پاسخ داد اجازه ندارد درباره‌ی حمایت از این کودتا با آنان وارد مذاکره شود. از این گذشته وی با طرح آنان که عقیده داشت "خیلی شباهت به یک نقشه‌ی نظامی دارد" موافقت نداشت. در بازگشت به واشنگتن وی آلن دالس را که در آن زمان معاون سی آی ای بود در جریان کودتای پیشنهادی انگلیسی ها گذارد. این درست در ماه نوامبر۱۹۵۲ و پس از پیروزی آیزنهاور در انتخابات بود. دالس به روزولت دستور داد طرح را محرمانه تلقی کند و بویژه نگذارد ترومن و آچسن [وزیر خارجه‌ی آمریکا در دولت ترومن] که نسبت به مصدق سمپاتی داشتند از آن باخبر گردند تا آیزنهاور رسما مقام ریاست جمهوری را احراز کند و او به سمت ریاست سی آی ای و برادرش جان فوستر دالس به وزارت خارجه‌ی آمریکا منصوب گردند۹.
۱۷ آذرماه ۱۴۰۲ 
بخش دوم
موضع رییس جمهور ترومن و وزیر خارجه‌ی او، دین آچِسُن
درباره‌ی ملی شدن نفت ایران و دولت مصدق
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ اکبر معارفی، ایرانگراها، ویژگی‌هایشان و تکلیف ما با آنها - قسمت یازدهم: جمع‌بندی، سایت گویا نیوز، ۶ نوامبر ۲۰۲۳.
۲ نفت قدرت و اصول، دکتر مصطفی عِلم، چاپ دانشگاه سیراکوز، ترجمه‌ی غلامحسین ِصالحیار، ص. ۳۶۵؛ مستند به اسناد وزارت خارجه‌ی انگلیس در همین کتاب، پی‌نوشت شماره‌ی ۶۱، ص. ۵۸۰.
۳ پیشین.
۴ همان، ص ۱۷۲؛ پی‌نوشت ۲۰: مصاحبه‌ی نویسنده (دکتر م. علم)، با سر اریک دریک در لندن ، ۳۰ اکتبر ۱۹۸۶. نیز سند شماره ی ۹۱۵۲۲ /۳۷۱ وزارت خارجه‌ی انگلیس، پیش‌نویس از ال،. ا. سی فرای درباره‌ی مذاکراتش با لگت. ۶ اوت ۹۱۵۲۲.
۵ همان، فصل پانزدهم، ص.۳۶۵؛ پی‌نوشت های ۱ و ۲ ، ص. ۵۹۲.
۶ همان، ص. ۴۵۶؛: ۳، پی‌نوشت پیشین.
۷ همان، صص. ۴۵۷ـ۴۵۶ ؛ پی‌نوشت ۴، دونالد ویلبر، ماجرا در خاورمیانه ص. ۵۹۲.
 ۸ همان، صص. ۴۵۷ـ ۴۵۶؛ پینوشت ۵، ص.۵۹۲، بریان لپینگ، پایان امپراتوری، ص. ۲۱۸.
۹ همان، صص. ۴۵۸ـ۴۵۷؛ پی‌نوشت ۶، ص.۵۹۲، رابرت شیرد، چگونه سی آی ای کودتای ۱۹۵۳ را در ایران هماهنگ کرد؟

منبع:پژواک ایران


علی شاکری زند

فهرست مطالب علی شاکری زند در سایت پژواک ایران 

*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش ۲۲ ـ ج)  [2024 Apr] 
* نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»! (بخش چهارم - ب) سخنرانی دکتر مصدق و الهیار صالح در اجلاس شورای امنیت [2024 Apr] 
*به مناسبت درگذشت دکتر محمـد مصدق، گاستون فورنیه  [2024 Mar] 
*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»! سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ (بخش سوم)  [2024 Jan] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش بیستم)  [2024 Jan] 
*شباهت‌ها و تفاوت‌ها میان دو شکست: ۲۸ مرداد و ۲۲ بهمن  [2023 Dec] 
*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»!  سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ [2023 Dec] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش هجدهم- ب  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/بخش هجدهم- الف  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش شانزدهم  [2023 Oct] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش پانزدهم -ج  [2023 Sep] 
* برگهایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پانزدهم ـ ب  [2023 Sep] 
* جمهوری اسلامی حکومتی مرده است! اما چرا برچیده‌ نمی‌شود؟ بخش اول: یک نظام رو به موت  [2023 Sep] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار (بخش پانزدهم ـ الف) بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Aug] 
*آخرین نخست وزیر نظام مشروطه ایران، متن سخنان علی شاکری زند بر مزار شاپور بختیار  [2023 Aug] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش چهاردهم  [2023 Jul] 
*دعوت پادشاه از شاپور بختیار برای دیدار با او برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش سیزدهم) [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش دوازدهم)  [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش یازدهم)، علی شاکری زند  [2023 Jun] 
*باز هم تشدید اعدام‌ها  [2023 Jun] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش دهم  [2023 Jun] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش نهم ـ ب)  [2023 May] 
*چگونه منشور ننویسیم!/ بخش دوم  [2023 May] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپوربخش نهم – الف بختیار*  [2023 May] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش هشتم ـ ب)  بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Apr] 
*همبستگی برای ایران استیا ایران برای همبستگی است؟  [2023 Apr] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*، بخش هفتم  - ب: اعلامیه‌ سه ماده‌ای کریم سنجابی در پاریس و ولایت فقیه خمینی [2023 Apr] 
*منشوری برای اهالی کره‌‏ی ماه  [2023 Mar] 
*برگهایی اززندگی سیاسی دکترشاپور بختیارـ بخش ششم  [2023 Mar] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پنجم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Mar] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش چهارم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Feb] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار، بخش سوم: فعالیت در تجدید سازمان جبهه ملی ایران  [2023 Feb] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* (بحش دوم)  [2023 Jan] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار ـ جوانی، تحصیلات، مبارزه با نازیسم  [2023 Jan] 
*دولت موقت در تبعید و ضرورت حیاتی آن در شرایط کنونی  [2022 Dec] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر، مفهوم «ملت»، پادزهری در برابر واژه‌ ایدئولوژیک «امت اسلام» و فتیشیسم قومی (بخش سوم)  [2022 Aug] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر  [2022 Aug] 
*آیا جمهوری اسلامی مشروعیتی داشته که ازدست داده؟ غباربرانگیختن در مسیر حرکت واقعی [2022 Jul] 
* اتحادعملِ همه ی نیروهای ملی از مشروطه خواه تا جمهوریخواه  اسم رمز پیروزی اتحاد است [2022 May] 
*درباره ی نهضت مقاومت ملی ایران*  [2022 May] 
*خمینی چگونه به قدرت رسید؟ آیا این فاجعه اجتناب‌ناپذیر بود؟ ضرورت بیان کامل حقیقت به جای حاشیه‌نویسی!   [2022 Apr] 
*منوچهر هزارخانی: مرگی از هر جهت اندوهبار  [2022 Mar] 
*آیا فدراسیون روسیه و اتحاد شوروی سابق ماهیتاً یکی نیستند؟   [2022 Mar] 
*پوتین اوکرایین و روسیه، همه چیز اینجا شروع می شود  [2022 Mar] 
*احیاءِ «عظمت گذشته ی» امپراتوری روس؟ کدام عظمت؟  [2022 Mar] 
* در حاشیه عملیات تروریستی اخیرِ داعش  [2022 Feb] 
*برای دوری از انحرافات و انشعابات در جبهه ملی ضرورت بازگشت به اصالت نهضت ملی  [2022 Jan] 
*اتحادعمل برای نجات کشور از زوال! * انتظار تا کی و برای چه؟  [2021 Dec] 
* راه انتخاب میان سلطنت مشروطه و جمهوری از دید شاپور بختیار  [2021 Oct] 
*بحران سیاسی کشور و راه اتحاد عمل همه ی ایراندوستان دموکرات، پیش بینی بختیار نزدیک است  [2021 Aug] 
*شاپور بختیار و توتالیتاریسم، گریزی به رساله ی دکتری او  [2021 Jul] 
* اثرات متقابل مخالفان فعال رژیم و مردم غیرمتشکل: یک فرآیند دینامیک  [2021 Jun] 
*سر و ته، یک کرباس  [2021 Jun] 
*نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ملی بخش سوم   [2021 Mar] 
* نگاهی به ریشه‌های ژرف یک فاجعه‌ی ملی، به مناسبت ۲۲ بهمن ماه (بخش دوم)  [2021 Mar] 
* به مناسبت ۲۲ بهمن ماه، نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ی ملی  [2021 Feb] 
*ملاحظاتی درباره‌ متن حقوقی امانتی استاد محمـدرضا شجریان  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟   [2021 Jan] 
*هموطنان بی مسئولیتی که در برابر امام جماران به امامزاده ی کاخ سفید دخیل بسته بودند یتیم شدند  [2020 Nov] 
*رادیکالیزاسیون دینی جوانان پناهنده و نقش حس ملی  [2020 Nov] 
*دولت موقت و چارچوب قانونی کارهای آن  [2020 Oct] 
*«علوم اجتماعی اسلامی» چه صیغه ای است؟   [2020 Aug] 
*جمهوری اسلامی کابوسی باورنکردنی بیست ونهمین سالگرد قتل شاپور بختیار و دستیار وی سروش کتیبه  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش سوم: دیگرِ تجربه‌های عملی اپوزیسیون  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش دوم: کدام استثناء؟  [2020 Jul] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟   [2020 Jul] 
* آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک جمعی است (بخش دوم) • ضرورت قواعد مشترک همکاری و همگامی برای اپوزیسیون دموکرات ایران [2020 Jun] 
*آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک کار جمعی است  [2020 Jun] 
*ایران هرگز نخواهد مرد!   [2020 May] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار  [2020 Apr] 
*نمایش از این پس بی اثر «انتخابات»، پرده دری از فریب «اصولگرا ـ اصلاح طلب»  [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار* ۳۹ـ تدارکات و ترتیبات سالیوان برای ایجاد پیوند میان ارتش و نمایندگان خمینی   [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*  [2020 Mar] 
*بحثی در مقاله‌ی : خطای بختیار، پایان بازرگان  [2020 Feb] 
*تحریم انتخابات را به کارزار همصدایی علیه اساس رژیم و رفراندم برضد آن بدل کنیم   [2020 Feb] 
*منطق جمهوری اسلامی: تحریک دیگران؛ تحقیرشدن؛ واکنش به تحقیرشدن کشته شدن قاسم سلیمانی تحقیری بزرگ برای نظام و چالشی خطرناک برای کشور بود [2020 Jan] 
*تحریم یکصدای نمایش انتخابات: ضرورتی سیاسی، نه انتخاباتی!   [2019 Dec] 
*انبار باروتی بنام ایران  ضرورت حادهمآهنگی و آشتی میان همه ی هواداران حاکمیت ملی [2019 Nov] 
*شورای دوران گــُـذار یا مدیریت بی‍گــُـدار برای «اقوام و ملیت های ساکن ایران» !   [2019 Oct] 
* بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم (۲)  [2019 Sep] 
*بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم بخش یکم: مشروعیت نظام‌های سیاسی و رابطه‌ نهاد انتخابات با آن [2019 Sep] 
*بیست و هشت سال پس از قتل شاپور بختیار پراکندگی نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و راه پیروزی بر آن   [2019 Aug] 
* بحران در روابط ایران و آمریکا:‏ یا زمان قدرت نمایی شاگرد جادوگرها  [2019 Jul] 
* زند ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟  ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟ ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه بخش دوم ادعای درونی بودن اسلام و ...!  [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ‏ ایرانیت کدام است؟   [2019 Jun] 
*جمهوری اسلامی:‏ یک نظام تروریست، با همه‌ی اجزاء و بازوانش   [2019 Apr] 
*اتحادِ عمل آری؛ ‏ اما برای چه منظور؟ و از کدام راه؟   [2019 Apr] 
*جامعه‌ ایران از سر گندیده است  [2019 Mar] 
*این نظام رفتنی است ما نیستیم که می گوییم؛ آنها خود می دانند!  [2019 Feb] 
*در میان مخالفان جمهوری اسلامی اختلاف ها از کجا سرچشمه می گیرد؟  [2019 Jan] 
*ما نمی بایست سنگر قانون اساسی را رها می کردیم   [2019 Jan] 
*ملاحظاتی درباره ی رساله ی دکترای شاپور بختیار  [2018 Nov] 
*جمهوری، یا مشروطه ی پادشاهی؟ بحث بر سر چیست؟  [2018 Nov] 
* با اعتصاب عمومی نباید بازی کرد   [2018 Oct] 
* مجازات شلاق برای معلمان کشور !   [2018 Oct] 
*مرگ امیرانتظام فرصتی برای آب تطهیر بر سر انقلابیون دیروز و اصلاح‌طلبان امروز!  [2018 Aug] 
* اقتصادی ویران؛ نتیجه ی تحریم ها، یا اثر ورشکستگی به تقصیر   [2018 Aug] 
*آزادی گرفتنی است نه دادنی  [2018 Jul] 
*چرا جمهوری اسلامی رفتنی است وظیفه‌ی ما برای وقوع بهترین صورت این فرآیند چیست* [2018 May] 
*از بحث عدم‌ مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید (بخش دوم)،  [2018 Apr] 
*از بحث عدم‌مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید  [2018 Mar] 
*همه‌پرسی، به چه منظور، چگونه، در چه زمان، و به دست کدام حکومت ؟   [2018 Feb] 
*جدایی دین از حکومت یا حکومتِ لاییک*  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری* بخش چهارم  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش سوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش دوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری ، بخش یکم  [2017 Dec] 
* افسانه‌ی حمله‌ی نظامی عراق به ایران بنا به ‏ توصیه‌ی شاپور بختیار بخش چهارم   [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش سوم)  جستجو در علل و مقدمات حمله‌ی عراق به ایران  [2017 Nov] 
* علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش دوم)  [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش یکم)  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـلاحات کاذب، بخش سوم: موضع نیروهای سیاسی دیگر  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـــلاحــات کاذب «تقسیم اراضی ... با تمرکز جمعیت می تواند عواقب وخیم‌تری...»   [2017 Oct] 
*دکتر مصدق ‏ و اصـلاحـات کاذب یا یکی از ریشه‌های عمده‌ی ضدِانقلاب‌اسلامی ‏  [2017 Oct] 
*از مرگ هیچکس شاد نباید شد اما...  [2017 Sep] 
* سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد بخش دوم   [2017 Jul] 
*سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد  [2017 Jul] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟ قسمت دوم  [2017 Jun] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟  [2017 May] 
* تحریم انتخابات ساده گیری مبارزه نیست ‏  [2017 May] 
*گفتید جمهوریت؟ کدام جمهوریت؟   [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ (بخش دوم)  [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ «انتخابات» کاذب را هرچه یکصدا تر تحریم کنیم ! [2017 Apr] 
*انتخابات ریاست جمهوری فرانسه؛ نامه ی سرگشاده به نامزدها و رأی دهندگان به آنان*   [2017 Apr] 
* ضرورت گام هایی کوتاه و سنجیده برای اتحاد آزادیخواهان واقعی  ورشکستگی اخلاقی کامل نظام حاکم و نشانه هایی از آغاز فروپاشی آن [2017 Mar] 
*کسانی که تروریست‌ها و خرابکاران را مردم می‌نامند! (بخش دوم)  [2017 Mar] 
* نوبت خطرکردن بختیار برای نجات کشور از سقوط در پرتگاهی که به سوی آن می رفت (بخش سوم)  [2017 Feb] 
*آیا نظام مشروطه منسوخ شده بود؟ جلوگیری از نخست ‌وزیری صدیقی و نوبت خطرکردن بختیار (بخش دوم)  [2017 Feb] 
* به مناسبت سی و هشتمین سال تشکیل دولت ملی بختیار ‏  [2017 Feb] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش چهارم و پایانی)  [2016 Oct] 
* نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش سوم)  [2016 Oct] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه بخش دوم   [2016 Sep] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه؛ به مناسبت بیست و پنجمین سال ‏ قتل شاپور بختیار  [2016 Sep] 
* منشاء هراس شدید نظام از مردم ! (بخش پایانی) بخش دوم  [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم ! بخش دوم، بهره ی الف   [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم !  نظامی که مشروعیت ندارد همواره خود را در خطر نابودی می بیند [2016 Jun] 
*رژیم راًی مردم را برای نمایش و کسب مشروعیت می خواهد  [2016 Feb] 
* در حاشیه ی عملیات تروریستی اخیرِ داعش   [2016 Jan] 
*نکاتی از زندگی خسرو شاکری زند و سبب درگذشت وی  [2015 Oct] 
*توسل به دروغ و فریب برای پوشاندن تسلیم به توافقنامه ای خفت بار  [2015 Apr] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف سکولاریسم نو(۳)  [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف   [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف «سکولاریسم نو»  [2014 Dec] 
*دولت اسرائیل، یا یک یاغی جهانی که در پی اجرای «راه حل نهایی» برای مردم فلسطین است  [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب (بخش دوم) چگونگی پذیرش تشکیل دولت ملی از سوی دکتر شاپور بختیار [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب  [2014 Jul] 
*ملاحظاتی پيرامون مقاله «بازرگان، روحانيت و بختيار»، بخش سوم (قسمت دوم)  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت؛ ملاحظاتی پیرامون مقاله‌‌‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱- بخش سوم تیرخلاص  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت- بخش دوم  [2013 Sep] 
*ملاحظاتی پیرامون مقاله‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱ بخش اول روحانیت درنهضت ملی [2013 Sep] 
*مصر بار دیگر به پا می خیزد با تهدید به نافرمانی مدنی در مصر اولین سنگر توتالیتاریسم اسلامگرا فرو می ریزد [2013 Jul] 
*درباره‌ی پرچم ملی ایران  [2013 Jan] 
*آیا صلحجویان نسل های جدید اسرائیل خواهند توانست ماجراجویی رهبران سنتی جنگ طلب خود را مهار کنند و از فکر حمله به ایران بازدارند   [2012 Apr] 
*پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی   [2011 Nov] 
*افشاء یک تحریف بزرگ تاریخی پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه‌ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی و عده ای از رهبران آن  [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  چه کسانی از نام مصدق و بختیار می ترسند و چرا؟ بخش دوم 2ـ دنباله ی" راه توده" و مصدق [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار (۲)  [2011 Aug] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  [2011 Aug] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصول کار و منش آنان (بخش دوم ـ ب)  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  بخش نخست ـ ب [2011 Mar] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن( بخش دوم)   تصفیه ها در جمهوری اسلامی از همان آغاز کار [2010 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن(٭)   [2010 Mar] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش دوم)  [2010 Jan] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش نخستین)  [2010 Jan] 
*چه کسانی از علائم شیر و خورشید پرچم ملی ایران می ترسند؟  [2009 Aug]