بخش چهاردهم، حزب فالانژیست اسپانیا
بیژن نیابتی
در جستجوی ریشه های اندیشه فالانژاسپانیا می توان تا قرن نوزدهم نیز عقب رفت. در این مقطع این گرایش فکری را می توان با شاخصه های محافظه کارانه افراطی ، درهم تنیدگی کامل با مذهب کاتولیک و نهایتأ ضدیت آشتی ناپذیر با لیبرالیسم که دراندیشه امثال "مارسلینو منندز ی پلایو" خودنمایی می کند شناسایی کرد. در ادامه و درآغاز قرن بیستم هم می توان به نویسندگانی چون "خواکین کوستا" و "لوکاس مالادا" استناد کرد و از میان جریان معروف به "نسل نود و هشتیها" نیرباید به "پیو بارویا" رجوع کرد . بارویا معتقد است که اسپانیا به یک دیکتاتور نیاز دارد ، یک قهرمان ، کسی مانند سزار ! بعدها کابالرو نویسنده دیگری ازهمین طیف درمقدمه کتابش برای این سزار نامی می یابد . "کاودیلو" Caudillo یا همان دوچه اسپانیایی ! به کابالرو بعدا بیشتر خواهم پرداخت . اما یکی از مهمترین پدران فکری فالانژاسپانیا یک فیلسوف و استاد دانشگاه در مادرید است که ریورا و لِدسما از شاگردان او هستند.
منبع:پژواک ایران