خشونت حادثه نیست بلکه مشکل اجتماعی است که نیازمند بازنگری در قوانین تبعیض آمیزی که موجب خشونت است می باشد. هیچ ترس و تنبیه در جامعه پایا نیست و موجب از بین رفتن خشونت نمی شود، همچنان که استفاده از شیوه های خشونت آمیز به هیچ جامعه ای امنیت وثبات نمی بخشد. قوانین و زیر ساخت های جامعه به جای بازدارندگی و کاهش خشونت ها، عصای دست کسانی شده اند که انواع خشونت ها را بکار می گیرند و در لوای ناموس و قیمومیت بر زنان، آنان را به مسلخ می برند، کودکان را شکنجه می دهند و به حقوق دیگران احترام نمی گذارند.

در بيشتر پرونده هاى جنايى كه در چند ماه گذشته در رسانه ها گزارش شده، اعتیاد، خشونت و فقر شديد عامل خشونت و جنايت شده اند. وقوع چنين جناياتى در واقع هشدارى است به مسئولین تا با ارائه را هکارهای اجرایی به موقع از بروز عوارض جبران ناپذير پيشگيرى كنند.

رئيس سازمان پزشكى قانونى كشور هشدار داد: مرگ 12 نفر در بندرعباس با مصرف متانول

12/9/87- دكتر حسن عابدى رئيس سازمان پزشكى قانونى كشورهشدار داد: مواد مخدر يكى از گرفتارى هاى اصلى دنيا و كشور ماست، بيشترين مواد مخدر عرضه شده در كشور حاوى تركيبات شيميايى، تقلبى و خطرناك اند به طورى كه گاهى قاچاقچیان برای کسب سود بیشتر، ماده كشنده سيانور را در اين مواد مخلوط مى كنند. اكثرا مواد مخدر تزريقى حاوى مواد شيميايى مرگ آور هستند حتى موجب مرگ آنى مى شوند و برخى ديگر به علت تخريب سيستم عصبى و عوارض درازمدت مرگ تدريجى افراد را به دنبال دارد. وى گفت: همين قضيه درباره الكل هم به چشم مى خورد به عنوان نمونه چند روز قبل ۴۰ نفر در بندرعباس به علت مصرف الكل متانول در بيمارستان بسترى شدند كه از اين تعداد ۱۲ نفر جان سپردند. بسيارى از افراد متقلب نيز براى رسيدن به سود بيشتر در الكل اتانول، مقدارى الكل صنعتى يا الكل چوب هم اضافه مى كنند تا سود بيشترى به دست آورند که منجر به مسموميت شديد ومرگ می شود.

دیگر کشی: به خاطر اختلاف بر سر اجاره خانه، هنگام دزدی، برای رهایی از اخاذی و...

3/9/87 - زن معتاد به دليل اختلاف بر سر اجاره خانه، صاحبخانه ۸۰ ساله اش را به قتل رساند. شوكت، مستأجر ۵۵ بعد از دستگیری به كارآگاهان پليس آگاهى نيشابور گفت : به خاطر تأخير پرداخت اجاره خانه با صاحبخانه ام درگير شدم. او نقش بر زمین شد و من هم با تكه سنگى كه در اتاق بود ضربه اى محكم به سرش زدم و فرار کردم.

13/9/87 - مهدی قاتل زوج جوان اصفهانى، سحرگاه ديروز به دار مجازات آويخته شد. اميد 34 ساله و هانيه 26 ساله که باردار بود در سال 85 كشته شدند. مهدی 26 ساله كه این زوج جوان اصفهانی را به قتل رسانده بود، خود در موقع ارتکاب به قتل از ارتفاع ۸ مترى به پائين سقوط كرده بود. او پس ازبهبودی گفت: سارق خانه هستم كه به خاطر نياز مالى چندين بار سرقت كرده بودم. اما در آخرين سرقت ناخواسته مرتكب قتل شدم.

3/10/87- علت اصلى مرگ پسرجوانی كه در يك درگيرى دسته جمعى از پا درآمده بود،سکته مغزی اعلام شد . با اعلام این نظر، زنى از اتهام قتل عمد تبرئه شد. متهم گفت: صبح روز حادثه همراه خانواده ام به روستاى زمان آباد رفتيم. دو پسر موتورسيكلت سوار براى دخترم مزاحمت ايجاد كردند. يكى از آنها، پسرم را به باد كتك گرفت. من هم براى نجات جان پسرم تكه سنگى را پرتاب كردم كه به سر پسری که میانجی بود خورد و جان باخت در حالى كه به هيچ عنوان قصد كشتن او را نداشتم.

7/10/87- مأموران كلانترى ۱۰۹ بهارستان با جسد امين - 30 ساله - كه با اصابت ضربه اى به سرش به قتل رسيده بود، روبرو شدند.

پس ازبررسی مشخص شد که «دنيا» - 29 ساله – با امین رابطه دوستى داشته كه به علت اختلاف، او را با سنگ کشته بود. دنیا در مورد زندگی خود گفت: حدود ۱۰ سال قبل از همسرم جدا شدم و پس از سپردن فرزندم به خانواده مادرى، راهى تهران شدم. اما متأسفانه خيلى زود در دام باندهاى تبهكار گرفتار شدم. از آن جا كه هيچ درآمد و سرپناهى نداشتم، ناچار از طريق خريد و فروش مواد مخدر زندگى ام را تأمين مى كردم.

25/10/87 - زنى با مراجعه به شعبه چهارم داديارى دادسراى جنايى تهران از ناپديد شدن همسرش خبر داد و گفت: شوهرم اصغر ۴۰ ساله تحصيلدار يك مدرسه در شمال تهران است. مدير مدرسه بعد از دستگيری گفت: يك فقره چك ۴۸۰ هزار تومان بابت حق و حقوقش به اصغر پرداختم. به اشتباه مبلغ چك را ۴۸ ميليون تومان نوشتم در كمال ناباورى اصغر به من گفت قصد وصول چك را دارد، وقتى متوجه شدم او قصد اخاذى دارد با شليك گلوله او را به قتل رساندم.

26/10/87- مأموران كلانترى ۱۳۸ با جسد مردي 38 ساله كه با سيم برق خفه شده بود، روبه رو شدند. مقتول با زنى به نام شيرين رابطه داشت. شیرین بعد از دستگيري گفت: حميدرضا روز حادثه مرا به خانه اش دعوت كرد. سر موضوعی با هم درگير شديم و مرا به باد كتك گرفت و چراغ ها خاموش شد. همان موقع از فرصت استفاده كردم و با جسم سنگينى يك ضربه به سرش زدم و با سيم برق خفه اش كردم. با برداشتن مقدارى از وسايل خانه و سوار بر خودروى اش فرار كردم.

رهایی از ازدواج موقت سبب ساز قتل شد

4/9/87 - زن جوان براى جدايى و نجات از همسر موقتش که در خانه او زندگی می کرد و درها را بر روی او قفل می کرد با طراحى نقشه اى عجيب و به كمك شوهر سابقش آن را اجرا کرد. مژگان 30 ساله به كلانترى ۱۲۶ تهرانپارس مراجعه و به مأموران گفت: چند روز قبل مردى به زور وارد خانه ام شد و با تهديد اسلحه مرا مورد ضرب و شتم و آزار و اذيت قرارداد. اما پس از تحقیقات بیشتر مشخص شد که زن این قتل را با طراحی قبلی و به خاطر رهایی از همسر صیغه اش انجام داده است.

کودک آزاری و کودک ربایی: کودکان 22 ماهه نیز مورد شکنجه قرار می گیرند و کودکان 3 ماهه به قتل می رسند

4/9/87 –چند زن و مرد دختر 8 ساله ای را ربودند. سعيد طراح اصلی دراعتراف هايش گفت: به خاطر مشكلات مالى و اعتياد نقشه گروگانگيرى را طراحى و اجرا كرديم. سعید پیش از اين به خاطر حمل مواد مخدر به زندان محكوم شده و يك پسربچه را نيز مورد آزار و اذيت قرار داده بود. محمدرضا حبيبى، دادستان عمومى و انقلاب اصفهان در اين باره گفت : ريشه اغلب جرايم كشور مربوط به اعتياد است. بررسى اين پرونده نيز نشان مى دهد سعيد و فائزه نيز به مواد مخدر اعتياد داشته اند.

7/9/87- پدری به اتهام ضرب و شتم پسر ۲۲ ماهه اش از سوى بازپرس جنايى تهران بازداشت شد. زن جوانى با يك پسربچه نيمه جان به بيمارستانى مراجعه کرد . آثار كبودى روى گردن و سوختگى هاى شديد روى سينه، دست و پاى بچه نشان از كودك آزارى می داد . شوهر، سابقه كتك زدن همسر و دو پسرش را داشت. این مرد که نام اش محسن است 30 ساله و سرايدار يك ساختمان بزرگ است که همان جا زندگى مى كنند.

23/9/87 - مردی براى رهايى از گريه هاى نوزاد سه ماهه او را به قتل رساند. مأموران كلانترى ۱۵۱ يافت آباد از مرگ مشكوك پسر سه ماهه اى در يكى از مراكز درمانى منطقه باخبر شدند. مادر کودک گفت: شوهرم وقتى نتوانست فرزندمان را آرام كند او را محكم به زمين كوبيد. وقتى هم به او اعتراض كردم مرا به باد كتك گرفت.

26/9/87- كيوان درشبكه خريد و فروش نوزادان در تهران گفت: با يك ماما آشنا هستم كه در تهران دو مطب داشت او وقتى فهميد كارمند سازمان ثبت احوال هستم گفت: برخى خانواده ها كه بچه دار نمى شوند پس از خريد نوزادان از پدر و مادر آنها، نيازمند دريافت شناسنامه قانونى براى بچه ها هستند و من از اين فرصت استفاده كرده و در مقابل دريافت يك تا سه ميليون تومان براى هر يك از نوزادان، شناسنامه تهيه مي كردم.

5/10/87- زن جوان دختر هشت ساله شوهرش را از مدرسه ربوده و در جنگل هاى لويزان زنده به گور كرده بود، سحرگاه ديروز به همراه هشت مرد اعدامى ديگر در زندان اوين به دار مجازات آويخته شدند. «طيبه» 28 ساله دختربچه را عامل اختلاف و جدايى از همسرش مى دانست گفت: شوهرم به خاطر فرزندش طلاقم داد. پدر و مادر کودک تقاضای بخشش او را در زمان اعدام نپذیرفتند.

آدم ربایی ، تجاوز

9/9/87- يك مرد سابقه داربه همراه دوستش، زن جوانى را ربوده و او را مورد آزار و اذيت قرار داده بودند، با حكم دادگاه درمجموع به ۲۰ سال زندان محكوم شدند. دو آدم ربا هومن50 ساله و فرهاد 39 ساله زن جوانی را که سوار خودروى «فرهاد» شده بود با تهديد چاقو، به خانه اش كشاند. بعد هم همراه دوستش «هومن» اورامورد آزار و اذيت قرار دادند.

12/9/87- ـ مردی، كودكان و نوجوانان را به بهانه حضور در باشگاه ورزشى اغفال كرده و مورد آزار و اذيت قرارمی داد. رضا معروف به «كركس» بدون دريافت مجوزهاى لازم در خانه اش باشگاه بدنسازى دایر کرده با تهيه چند عكس از صحنه آزار و اذيت پسران را تهدید می کرد که عكس ها را در ميان دوستانشان پخش مى كند. تا كنون شش پسر نوجوان با مراجعه به دادسرا عليه متهم شكايت خود را مطرح كرده اند.

13/9/87- بهراد دختر ۲۰ ساله را فريب داده و او را به گروگان گرفت. كارآگاهان اسلامشهر از مادر دختر خواستند در صورت تماس «بهراد»، با او قرار ملاقات بگذارد در محل ملاقات بهراد براى فرار از محاصره پليس، دختر ۱۰ ساله دیگری را گروگان گرفت اما موقع فراردستگيرشد. دختر ۲۰ ساله نيز از اسارت آدم ربايان آزاد شد.

16/9/87- دختر جوانى با مراجعه به اداره آگاهى شیراز از چهار مرد به اتهام آدم ربايى و آزار و اذيت شكايت كرد. او به مأموران گفت: راهى خانه بودم كه در خيابانى خلوت چهار مرد با تهديد اسلحه، به زور مرا سوار ماشين كردند به خانه متروكه اى بردند مرا مورد آزار و اذيت قرار دادند و سپس رها کردند .

24/9/87- زينب 9 ساله براى خريد از خانه خارج شد پيكر بى جانش در حوالى روستا پیدا شد. «حبيب» - 21 ساله با دوستش محمد پس از دستگیری گفتند: زينب از مقابلمان عبور كرد با مشاهده او وسوسه شدیم و به بهانه اى دختر كوچولو را به ساختمان متروكه روستا كشانده و او را مورد آزار و اذيت قرار داديم و سپس اورا خفه کردیم .

26/9/87 - دو دختر دبيرستانى موفق به فرار ازدست سه پسرشدند گفتند: سه پسر ما را سوارخودروى پژو ۲۰۶ در تهرانپارس سوار كردند. پس از دقايقى گفت وگو ناگهان به طرف جاده فشم تغيير مسير دادند. وقتى اعتراض كرديم، با چاقو ما را تهديد به مرگ كردند. آنها ما را به قصد آزار و اذیت به منطقه اى تاريك و خلوت در جاده فشم بردند كه موفق به فرار شديم.

22/10/ 87 - زنى به اداره آگاهى بندرعباس رفت و با ارائه شكايتى گفت: عصر ديروز هنگام بازگشت از محل كارم در خيابانى خلوت يك خودروى وانت سد راهم شد دو سرنشين وانت بار با تهديد كارد مرا به زور سوار خودرو كردند مرا مورد آزار و اذيت قرار داده و تهديد كردند اگر موضوع را به پليس اطلاع دهم، مرا مى كشند. ، اشكان و رامين به دام افتادند. تحقيقات كارآگاهان براى كشف ديگر جرايم احتمالى متهمان ادامه دارد.

28/10/87- زن جوانى به كلانترى ۱۴۰ باغ فيض به مأموران گفت: ساعت ۹ شب براى عزيمت به شهرك غرب، در ميدان پونك سوار يك پرايد سفيد شدم بعد از پياده شدن مسافران ناگهان راننده تغيير مسير داد و به طرف منطقه خلوتى رفت، با تهديد كارد، دست و چشمانم را بست مرا با زور به خانه اى كشاند که فرارکردم .

پيام 25 ساله بعد از دستگیری گفت: فرد تحصيلكرده اى هستم كه به خاطر مشكلات مالى تصميم به سرقت گرفتم. آن شب هم فقط مى خواستم كيف زن جوان را سرقت كنم و قصد ديگرى نداشتم.

30/10/87- ـ دخترى با مراجعه به شعبه سوم داديارى دادسراى يافت آباد تهران با تسليم شكايتش گفت: با پسری که خواستگارم بود آشنا شدم به او علاقه مند شدم و او را مرد آرزوهايم مى ديدم و به او اعتماد كامل داشتم به خانه شان رفتم او مرا مورد اذیت و آزار قرار داد وفیلم برداری کرد و تهدید کرد فيلم را در شهر توزيع مى كند. از این طریق از من چند ميليون تومان اخاذى كرد. بعد هم در كمال ناجوانمردى تعدادى از عكس هاى سياه را ميان دوستانش پخش كرد.

اخاذی، کلاهبرداری

11/9/87- پنج زوج جوان كه با عقد قراردادهاى چند ميليونى، برگزارى مراسم جشن خود را به يك مرد شياد واگذار كرده بودند، نمى دانستند شب عروسى با درهاى بسته تالار روبه رو مى شوند. آنها با مراجعه به شعبه هفتم بازپرسى دادسراى ناحيه يك الهيه، از مدير قلابى يك تالار عروسى شكايت كردند.

10/10/87- روانپزشك قلابى با جعل مدرك تحصيلى يكى از دانشگاه هاى معتبر امريكا و داير كردن مطب در حوالی میدان رسالت، بيماران را سركيسه مى كرد، با شكايت يك فروشنده تجهيزات پزشكى به دام افتاد. روانپزشك قلابى «فهرناز سيارمنش» خود را متخصص حاذق و موفقى معرفى مى كرد، گفت: براى خدمت به مردم راهى ايران شدم .

24 /10/87- امير 35 ساله با همدستى دو زن جوان كه از آشنايانش بودند آپارتمانى در غرب تهران اجاره و يك شركت قلابى دايركردند امير همچنين به كلاهبردارى از يك مرد ميانسال اعتراف كرد که به خيال دريافت سود و ثروت هنگفت، 280 میلیون تومان در اختيار شرکت قلابی قرار داده بود.

24/9/87- زن جوانى كنار بزرگراه ها بعنوان مسافرسوار می شد قبل از حركت مرد جوانى هم در عقب ماشين را باز می كرد و اعتراض می کرد به چه حقى همسر مرا سوار كردى؟ اگر مى خواهى پليس خبر نكنم ۲۰ هزار تومان پول بده! بدین ترتیب این دو مرد با طعمه قرار دادن يك زن از رانندگان اخاذى مى كردند.

زن کشی

6/9/87- مأموران كلانترى( 152) خانى آباد از سقوط مرگبار يك دختردانشجو جوان از بالاى پل عابر پياده اطلاع يافتند.

خانواده الهام 20 ساله گفتند: دقايقى قبل نامزد الهام در تماس تلفنى، خبر سقوط وى را از بالاى پل داده است.بدين ترتيب هنگام حادثه مرد جوان همراه الهام بوده است . شاهين 30 ساله گفت اين اواخر به خاطر بروز مشكلاتى ازازدواج با او منصرف شدم.

10/9/87- مأموران كلانترى ۱۳ رجايى شهر كرج با جسد دختر جوانى روبه رو شدند كه آثار خراشيدگى روى دستش ديده مى شد. بينى و گوش او نيز خون آلود بود. احمد پسر صاحبخانه در بازجويى ها گفت: حدود چهار ماه قبل از طريق اينترنت با نازنين آشنا شدم. او ۲۶ ساله و اهل يكى از شهرهاى غرب كشور بود. ومی خواستیم ازدواج كنيم. به خاطر او يك ميهمانى كوچك گرفتم. نازنين مقدار كمى مشروب خورد پس از آن بيحال شد.

25 /9/87 - جسد دختر جوان که با ضربه های کارد از پا در آمده بود در يكى از خيابان هاى فرديس کرج پیدا شد. امين- 20 ساله و برادرش وحيد در پوشش مسافربر به شكار طعمه هاى خود پرداخته و پس از سرقت اموال با ارزش آن ها دست و پاى طعمه هاى خود را بسته و آنها را در خيابان رها كرده و متوارى مى شدند.

30/9/87- جسد زنى در بيابان هاى اطراف بهشت زهرا پیدا شد. مأموران كلانترى ۱۷۱ پس از حضور در محل حادثه با پيكر اين زن كه لابه لاى پتو پيچيده و زير انبوهى از شن و ماسه مدفون بود روبه رو شدند. لباس و وسايل شخصى مقتول نيز نزديكى جسد پيدا شد. نخستين بررسى ها نشان مى داد او بر اثر شكستگى جمجمه و فك به قتل رسيده و سپس پيكرش در آن محل رها شده است.

دفاع از ناموس

25/9/87- مأموران كلانترى ۱۰۴عباس آباد پس از حضور در محل جنايت دريافتند كه «مرتضى» 44 ساله پزشك متخصص بيهوشى بر اثر اصابت يك ضربه كارد به كمرش از پا درآمده است. دختر20 به نام «ريحانه» خود را طراح دكور معرفى مى كرد، مدعى شد در دفاع از ناموس، مرتكب قتل شده است.

شوهر کشی

7/9/87- فاطمه حقیقت پژوه ۳۷ ساله كه هفت سال قبل به اتهام قتل همسر موقتش مسعود 30 ساله دستگير شده بود، به دار آويخته شد. «مسعود» نيمه شب قصد تعرض به دختر ۱۵ ساله وى را داشته كه فاطمه نيز با مشاهده اين صحنه كنترل خود را از دست داده و مسعود را به قتل رسانده است. قضات دادگاه زن جوان را به قصاص محكوم كردند. وى پيش از اين در سال هاى ۸۳ و ۸۵ نيز براى اجراى حكم پاى چوبه دار رفته بود. اما هر بار با دستور رئيس قوه قضائيه اجراى حكمش متوقف شده بود. تلاش خانواده فاطمه براى جلب رضايت اولياى دم بى نتيجه ماند.

14/9/87 - مأموران پليس «رضوانشهر» در جاده «پره سر» با پيكر خونين مردى در كنار موتورسيكلتش روبه رو شدند. همسر مرد در بازجويى گفت: همسرم مرد بداخلاقى بود و هميشه اذيتم مى كرد. او با زن هاى غريبه نيز ارتباط داشت و بشدت كتكم مى زد موضوع را با پدرم در ميان گذاشته و نقشه قتل همسرم را طراحى كرديم.

17/9/87- مأموران پليس آگاهى شهرستان «رامهرمز» در سال81 از كشف جسد سعید جوان 27 ساله در بيابان هاى اطراف شهر باخبر شدند. شش سال پس از جنايت همسرش گفت: همسرم در كارگاه محمد كار مى كرد، به همين خاطر او به خانه ما رفت و آمد داشت. پس از مدتى به يكديگر علاقه مند شده و تصميم گرفتيم ازدواج كنيم. سعيد سد راه ما بود، پس براى رسيدن به هم بايد او را از ميان بر مى داشتيم.

26/9/87- زن جوان كه چهار سال قبل از شوهر معتادش جدا شده بود، وى را با ضربه هاى مرگبار از پا درآورد. اكرم 36 ساله گفت : هر از گاهى براى ديدن پسرم به خانه همسر سابقم مى آمدم. حميدرضا پس از پايان مصرف مواد، از من خواست دست هايش را به تخت ببندم تا ترك كند. تصميم گرفتم انتقام خود و فرزندانم را از او بگيرم به همين خاطر با چكش به جانش افتادم.

7/10/87- حكم مجازات سه مرد و يك زن كه سناريوى قتل شوهرش را طراحى و اجرا كرده بودند از سوى قضات ديوان عالى كشور تأييد شد. محسن- 35 ساله- مقابل خانه اش با گلوله به قتل رسيده بود. متهمان گفتند: رابطه ما باعث شد محسن را از سر راه برداريم.

29/10/87 - زنى در تماس با پليس ۱۱۰ كرج از قتل همسرش به دست افراد ناشناس خبر داد. در بررسى تلفن همراه مقتول «امیر» در خرم آباد رديابى و بعد ازدستگيری گفت: چند ماه قبل در خيابان با مهناز آشنا شدم و از آن روز رابطه پنهانى ما آغاز شد. اكبر شوهر سوم مهناز بود و آنها به شدت با يكديگر اختلاف داشته اند. مدتى بعد نقشه قتل او را طراحى كردیم.

30/10/87- مأموران كلانترى ۱۴ شهر قدس با جسد طناب پيچ مرد جوانى در صندوق عقب پیکانی روبه رو شدند. «محمدتقى»- 37 ساله مقتول و همسرش «بتول» اختلاف هاى شديد خانوادگى داشته اند. همسر ۳۴ ساله گفت: شوهرم محمدتقى هميشه مرا مورد ضرب و شتم قرار مى داد شب يلدا مرا از خانه بيرون انداخت ديگر تحمل اين اوضاع را نداشتم. تصمیم گرفتم خودم يا شوهرم را بكشم از برادرانم كمك خواستم.

همسر کشی

6/9/87- مرد ميانسالى با مأموران پليس اسلامشهر تماس گرفت و آنها را در جريان قتل فجيع دختر ۲۴ ساله اش قرار داد. پيكر بى جان راضیه در حالی كه دست و پايش با كمربند از پشت بسته شده بود پيدا شد. شوهر راضيه بيكار و او را كتك مى زد. راضيه از ساعت ۵ صبح تا ۸ شب در يك بيمارستان به عنوان خدمتكار كار مى كرد و مخارج زندگى شان را تأمين مى كرد.

9/9/87- مرد ايرانى كه هفت سال قبل در جريان اختلاف هاى شديد خانوادگى همسر38 ساله اش را در سوئد به قتل رسانده بود، نمى دانست هنگام بازگشت به كشور، توسط كارآگاهان پليس جنايى اداره دهم در فرودگاه بین المللی تهران دستگیر می شود. اين مرد ماجرا را اينگونه تعريف مي كند: فاطمه همسر دومم بود كه به او گفتم اگر مايل به ادامه زندگى است بايد از من اطاعت كند او با پرخاشگرى و توهين به داد و فرياد پرداخت. من كه كنترلم را از دست داده بودم با گوشى تلفن همراه ضربه محكمى به سرش كوبيدم.

1 /10/87- اعضاى بدن يك زن كه قربانى ضربه هاى مرگبار همسرش شده بود به ۱۰ بيمار زندگى بخشيد. دختر كوچولو گفت: من و برادر ۶ ساله ام در اتاق نشسته بوديم كه پدرم با كپسول گاز پيك نيك به طرف مادرم حمله كرد. بعد خودش را از پنجره بيرون انداخت. اعظم-۴۴ ساله- دچار مرگ مغزى شده است. زن و شوهر هر دو دبير آموزش و پرورش بودند هيچ اختلاف قبلى با هم نداشته اند.

22/10/87- اهالى يك مجتمع مسكونى در شهرستان پيشوا شلیک چند گلوله را به پليس اطلاع دادند. مأموران جسد خواهر و برادر جوانی الهام 21 ساله وحيد 22 ساله و يك زن مجروح ميانسال كه بر اثراصابت گلوله از پا در آمده بودند به بيمارستان منتقل كردند. قربانيان جنايت با گلوله هاى بهرام همسر الهام-به قتل رسيده بودند. الهام و همسرش بهرام با هم به شدت اختلاف داشتند.

24/10/87- دختر چهار ساله شاهد قتل مادر به مأموران گفت: پدرم با كارد مادرم را كشت و فرار كرد. كريم در بازجويى ها اعتراف كرد زهرا را پس از مشاجره و اختلاف هاى شديد خانوادگى به قتل رسانده است. زهرا ۳۰ ساله ساكن روستايى در نيشابور است .

خودکشی

1/10/87- مرد ی پس از قتل همسر و دو فرزندخوانده اش، به زندگى خود پايان داد. اهالى محله اى در شهر اروميه شلیک گلوله از خانه يكى از همسايه ها را، به پليس اطلاع دادند. مأموران پس از ورود به خانه مورد نظر با پيكرهاى بى جان چهار عضو خانواده روبه رو شدند كه همگى با شليك گلوله از پا درآمده بودند. در محل جنايت مرد خانواده اعلام كرده بود پس از قتل همسر ۲۹ ساله و دو فرزند خوانده پنج و سه ساله اش خودكشى كرده است. مرد چندى قبل دو كودك را از طريق بهزيستى به فرزند خواندگى پذيرفته بود.

قتل های ناموسی ، سوءظن

1/10/87- زن ميانسالى كه مورد ضرب و شتم شديد قرار گرفته بود در يكى از بيمارستان هاى اهواز جان باخت. خواهر قربانى به مأموران گفت: خواهرم «فريبا» با همسرش امير بشدت اختلاف داشت.امیرمتهم ۴۵ ساله با اعتراف به قتل همسرش گفت: مدتى بود به رفتارهاى همسرم مشكوك شده و احتمال مى دادم او با مرد غريبه اى رابطه دارد. شب حادثه بر سر همين موضوع با هم درگير شديم. با چوبدستى كه در خانه داشتم چند ضربه به فريبا زدم و اورا کشتم.

16/10/87- دختر 30 ساله ای در شهرك عزيزى شهر قدس با ضربه های کارد از پا درآمد. پدرمهناز به كارآگاهان گفت: «مهناز» و همسرش جلال از مدت ها قبل با هم اختلاف داشتند.جلال مرد شکاکی بود هميشه به دخترم سوءظن داشت و تصور مى كرد او با مرد غريبه اى رابطه پنهان دارد. مرد شکاک قصد فرار از کشور داشت که دستگیر شد .

29 /10/87 –مرد تاجر به خاطر سوء ظن شديد و اختلاف هاى شديد خانوادگى، همسر جوانش را با ضربه هاى كارد از پا در آورد. پسر خردسال اين زوج نيز هنگام دفاع از مادرش بشدت مجروح شد. دختر ۱۱ ساله خانواده شاهد حمله پدر و کشته شدن مادر بود. مرد تاجر به مأموران كلانترى 134 گفت: من عاشق همسرم بودم احساس مى كردم همسرم به من و زندگى بى علاقه شده و با زنان يا دخترانى رفت و آمد مى کند كه به نظرم صلاحيت اخلاقى و تناسب خانوادگى با ما نداشتند.

دختر ۸۰ ساله براى ازدواج نیاز به اجازه پدر دارد !

26/9/87 -دخترى كه در جوانى عاشق پسر همسايه شده اما در ازدواجش ناكام مانده بود در ۸۰ سالگى براى رسيدن به آرزويش، راهى دادگاه شد تا اجازه ازدواج بگيرد.ستاره با قامتى خميده و لرزان عصازنان به همراه وكيل خود به شعبه ۲۷۶ دادگاه خانواده تهران رفت اما طبق قانون نياز به صدور مجوز ازدواج از پدر را دارد او از دو سالگى از پدرش بى خبراست وپدرش آن ها را ترک کرده است. ستاره در آخرين سال هاى عمرش، براى ازدواج با مرد رؤياهايش لحظه شمارى مى كند.

در جستجوی فرزندان

10/9/87- مرد ۵۴ ساله ای ۱۰ سال قبل دو فرزند و همسر سابقش را در كانادا گم كرده، براى يافتن آنها از مقامات قضايى، پليس ايران و گروه جويندگان عاطفه روزنامه ايران در خواست كمك كرد. با همسرم اختلاف داشتیم فکر کردیم با طلاق براى هميشه مشكلاتمان حل مشود. بعد از جدایی با همسر ودو فرزندانم در ارتباط بودم که ناگهان ناپدید شدند. خانواده زن نیز از سرنوشت مبهم دختر و نوه هايش از آن زمان خبرى ندارد.

مهریه

14/9/87 - خلبانى كه در پى شكايت همسرش براى پرداخت مهريه ۱۱۴ ميليون تومانى ممنوع الخروج شد. خلبان ۴۳ ساله هنگام خروج از كشور در كمال ناباورى دريافت كه به دليل شكايت همسرش که خواستار دريافت مهريه ۵۷۰ سكه طلا خود شده است . همسرش در غياب شوهرش نمى تواند به تنهايى از بچه ها نگهدارى كند و مسئوليت زندگى را به دوش بكشد.

14/10/87 - قضات دادگاه تجديدنظر استان تهران براى پرداخت مهريه سه هزار سكه طلا، به يك مرد ۴۳ ساله، ۲۴۲ سال فرصت دادند. این زن ۲۶ ساله با شوهرش 17 سال اختلاف سنى بعد از ۵ سال زندگى مشترك مرد با صراحت اعلام كرد به خاطر اختلاف هاى فرهنگى و نداشتن تفاهم اخلاقى ناگزير تصميم به جدايى از زنم دارم. شوهر تمام دارایی خودرا به نام برادرش و موجودى تمام حساب هاى بانكى اش را نيز خالى كرده است. حتى امتياز و مجوز مرغدارى اش را هم به صورت صورى به ديگرى واگذار كرده و سند آن را نيز به نام مادرش تغيير داده و اموالی براى توقيف ندارد.

21/10/87 - مرد ۳۵ ساله اى با مراجعه به مجتمع قضايى عدالت خواستار الزام قانونى همسرش به تمكين شد. اين مرد گفت: يك سال ازدواج کردیم اما همسرم حاضر به شروع زندگى مشترك نشد و دائم بهانه جويى كرد. نوعروس گفت: همسرم برخلاف ظاهر و وضعيت تحصيلى و خانوادگى اش رفتارهاى غيرمتعارف و نامعقولى دارد كه موجب آزار و اذيتم شده است. مهم ترين مشكل ما هم وجود يك سگ خانگى دست آموز قوى هيكل در خانه است. رسيدگى به سگ در اولويت كارهاي شوهرم است. تقاضاى محكوميت شوهرم و پرداخت مهريه 300 سکه طلا را دارم.

قتل های خانوادگی

15/10/87 - مردی در خيابان رودكى با پليس ۱۱۰ تماس گرفت و گفت: «برادرزنم مى خواست زندگى مرا از هم بپاشد بنابراين او را با شليك ۲۸ گلوله كشتم.»

16 /10/87 - جسد طناب پيچ مردى در منطقه حسن آباد ورامين پیدا شد. دوست 31 ساله وی گفت: از مدت ها قبل با مقتول دوست بودم متوجه شدم او به خواهر زنم علاقه مند شده و قصد خواستگارى دارد. دوستم داراى همسر و فرزند بود، بشدت مخالفت كردم با اين حال دست بردار نبود. یکروز او را به بهانه اى به جاده خاكى كشانده و با طنابى كه كف ماشين افتاده بود، خفه اش كردم. بعد هم تلفن همراه و پول هايش را برداشتم که سرقت قلمداد شود .

21/10/87 - پسرى در اقدامى جنون آميز سه عضو خانواده اش را در اصفهان به قتل رسانده بود، از سوى پليس دستگير شد. متهم در بازجويى ها گفت: به دستور شيطان، دايى، زن دايى و خاله ام را كشتم.

مأموران پليس آگاهى اصفهان در محل حادثه با پيكرهاى بى جان دو زن و يك مرد روبرو شدند كه با ضربه هاى كارد از پا در آمده بودند. عامل جنايت كه در محل حضور داشت ابتدا با كارد به دايى و زن دايى اش كه در خانه آنها ميهمان بودند حمله كرد و سپس به سوى خاله اش هجوم برده و هر سه را باضربه هاى كارد از پای در آورد. متهم سابقه بسترى شدن در بيمارستان به خاطر بيمارى روحى و روانى را داشت.

26/10/87-.

زنی شکایت كرد: مأمور پليس در جريان دعواى خانوادگى زنی با همسرش اقدام به تيراندازى كرده پسر 11ساله ای كشته شد وی گفت به دليل اختلاف خانوادگى با سه فرزندم به خانه پدرم رفتم. شوهرم تهديد كرد بچه ها را از من مى گيرد. برادرم با پليس ۱۱۰ تماس گرفت. «سهراب» از اشرار منطقه يافت آباد است كه حكم دستگيرى اش در اختيار تمام واحدهاى گشتى پليس بود. وی سعى داشت فرار كند كه پلیس جلوگيرى كرد در اين ميان پسر بچه متهم قربانى شد.

بخشش اولیای دم

21/9/87- پسر ۲۴ ساله اى به اتهام قتل پسردايى اش با همدستى همسر او محكوم به اعدام شده بود هنوز چند ثانيه اى از اجراى حكم نگذشته بود كه اولياى دم او را بخشيدند. متهم با انجام عمليات احياى قلبى ـ تنفسى به بيمارستان انتقال يافت.

فرار دختران

7/9/87 - مأموران پليس شهرستان كرج ديروز يك زن فرارى را در خرابه هاى منطقه حصارك دستگير كردند. نيلوفر27 ساله. در بازجويى ها گفت: اهل يكى از شهرهاى غربى كشور هستم. چهار سال قبل به اجبار با مردى كه حدود ۱۰ سال از خودم بزرگتر بود ازدواج كردم. او مرد خشنى بود و هميشه كتكم مى زد. بعد از طلاق به خانه پدرم بازگشتم اما آنها رفتار خوبی نداشتند از خانه فرار كردم. با پسر جوانى آشنا شدم او مرا به خانه اش برد و با همدستانش مورد آزار و اذيتم قرار دادند و مرا به كراك معتاد كردند. با جمع آورى ضايعات، پول مواد مخدر خود را به دست مى آوردم .

18/9/87- مأموران پليس پاكدشت پسر نوجوانى را دستگير كردند. پس از انتقال مشخص شد، او يك دختر ۱۵ ساله است كه به دنبال فرار از خانه، با لباس پسرانه در شهر پرسه مى زند. دختر نوجوان در بازجويى ها گفت: پدر و مادرم چند سال قبل به خاطر اختلاف هاى شديد از هم جدا شدند.

22 /10/ 87 - پسر جوان وقتى با مخالفت والدين دختر مورد علاقه اش براى ازدواج روبه رو شد، با اجير كردن دو پيرمرد، بعنوان پدران خود دختر ۱۷ ساله را به عقد خود درآورد. دختر و پسر فرارى سند ازدواجشان را براى والدين دختر ۱۷ ساله فرستادند كه نشان مى داد با هم ازدواج كرده اند.

اسید پاشی

7/9/87- مجيد همكلاسى و خواستگارآمنه گفت: وقتى با پاسخ منفى آمنه روبه رو شدم، با پاشیدن اسيد انتقام گرفتم. آمنه می گوید: همه زندگى ام را باختم. تصوير مجيد با ظرف اسيد آخرين تصويرى است كه در صفحه ذهنم ثبت شده است. حالا هم به خاطر امنيت جامعه و دختران ديگر، تقاضاى دريافت ديه ديگر اعضاى آسيب ديده بدنم و «چشم در برابر چشم» را دارم.

12/10/87 - پليس آگاهى ورامين در جريان ماجراى اسيدپاشى به صورت زن جوانى در يكى از روستاهاى پيشوا قرار گرفتند. پرویز 49 ساله پس از پاشيدن يك ظرف اسيد به سوى همسرش، گريخت. همسر پرويز از مدتى قبل با شوهرش بر سر اعتياد اختلاف شديد داشته است. او خانه را ترك و هر وقت پول لازم داشت به خانه مى آمد و پس از سرقت پول، طلا يا وسائل خانه فرار مى كرد.

23/10/87- زن جوانى در خیابان نواب قربانى اسيدپاشى شده بود در بیمارستان لقمان بر اثر شدت سوختگى جان باخت. «سارا» 5 سال قبل از همسرش طلاق گرفته و با خانواده اش در خيابان نواب زندگى مى كرد. او با پسر ۲۹ ساله اى به نام «رضا» آشنا شده و آنها قصد ازدواج داشتند اما بارها از سوى پسر جوان تهديد شده بود. «رضا» گفت: با انگيزه انتقامجويى و ادب كردن سارا به سوى وى اسيد پاشيده است که او را بترساند تا دير وقت به خانه نيايد.

فریب و اغفال دختران

1/10/87- مردی با جعل عنوان فوتباليست سرشناس پس از فريب دختران علاقه مند به فوتبال،به عنوان ازدواج به بهانه هاى مختلف اخاذی می کرد. سه پسر جوان ورزشكار دیگر گفتند: «نقى» به بهانه اينكه با يك باشگاه معروف در تهران قرارداد بسته ما را اغفال كرد و به بهانه ثبت نام ما در آن باشگاه از هر كدام حدود يك ميليون تومان پول گرفت. وی در اين مدت، از چند تن ديگر نيز به همين بهانه كلاهبردارى كرده است.« تقی» داراى همسر و پسر سه ساله است.

2/10/87- مدير يك شركت خصوصى با وعده ازدواج، دختر جوانى را به دام انداخته بود با شكايت دختر فريب خورده به شلاق و زندان محكوم شد. ساناز فارغ التحصيل در رشته مهندسى است مدیر شرکت پس از فریب اورا اخراج و به بهانه توزيع فيلم سياه وی را به دفتر كارش مى كشاند و پس از ضرب و جرح از او سوء استفاده مى كرد. ساناز گفت : پس از مدتى از دوستان کامبیز فهميدم به اصفهان گريخته و با دختر ديگرى طرح دوستى ريخته و سناريوى شوم و سياهش را تكرار كرده است.

10/ 10/87 – مأموران كلانترى ۱۰۵ سنايى با پيكر خونين وكيلی كه با شليك گلوله به قتل رسيده بود، روبه رو شدند. مامورین پس از ۲۰ ماه زن جوانى به نام سودابه 25 ساله كه با مقتول آشنا و قرار بود به عنوان منشى در دفتر وكالت مشغول كار شود را به اتهام قتل بازداشت كرد. وى در بازجويى ها گفت: من در ماجراى قتل بى گناهم. گناه من اين بود كه فريب او را خوردم و به حرف هايش اعتماد كردم، اما خيلى زود متوجه شدم و خودم را از گرداب نجات دادم.

اعتیاد ، والدین کشی ، فرزند کشی

4/10/87- پسر معتاد پدربزرگ 72 ساله و مادربزرگ 70 ساله اش را در خانه ويلايى به قتل رساند. وی بعد از دستگیری گفت: به خانه آنها رفتم تا براى خريد ماده مخدر «شيشه» پول بگيرم، به من پول ندادند و تهديد كردند موضوع اعتيادم را به پدر و مادرم مى گويند. با كارد آشپزخانه هر دو را به قتل رساندم. سپس پول و طلاها را برداشته و با كليد تمام درها را قفل كرده و از آنجا رفتم.

7 /10/87- مأموران كلانترى ۱۵۱ يافت آباد در پى تماس مسئولان يكى از بيمارستان هاى تهران از قتل مرد 55 ساله یا خبر شدند. جواد - 25 ساله دربازجويى گفت: پدرم هميشه به خاطر اعتيادم با من اختلاف و درگيرى داشت. شب حادثه بار ديگر سر همين موضوع با هم درگير شده و من از شدت عصبانيت كاردى را به طرف پدرم پرت كردم كه به سينه اش خورد و مجروح شد.

8/10/87- مرد ميانسال در بازجويى ها با اعتراف به قتل پسرش گفت: روز حادثه درخانه مشغول مصرف موادمخدر بودم پسر ۲۲ ساله ام «امين» كه دانشجو است مقدارى «كراك» آورد و با هم مشغول مصرف شديم. بعد ار مصرف دچار توهم شده بودم ناخواسته با گاز پيك نيكى به پسرم حمله کردم و او را زدم و با كارد چند ضربه به سينه اش كوبيدم. جسد پسرم را در ميان پتويى پيچيده و آن را مخفيانه در حوالى شهرك توحيد رها كردم.

11/10/87- حسام 21 ساله با همدستى دخترى به نام مريم 31 ساله مادرش «مينا» را در خانه با طناب خفه كرد. «حسام» در بازجويى ها گفت: من عاشق «مريم» منشى شركت مادرم بودم، تصميم به ازدواج گرفتيم اما به خاطر اختلاف هاى سنى و فرهنگى، خانواده ام راضى نمى شدند. حسام در جريان محاكمه علنى، با ابراز تنفر از دختر مورد علاقه اش، او را عامل اصلى و طراح نقشه جنايت معرفى كرد و گفت: من توسط مریم معتاد شدم بيشتر وقت ها با هم مواد مصرف مى كرديم.

21/10/87- افشين 27 ساله پس ازدستگيری اظهار داشت: پدرم، برادر بزرگم را بيش از من دوست داشت و هيچ توجهى به من نمى كرد به همين خاطر پس از ليسانس، كم توجهى هاى پدرم و كمبود محبت هايش، مرا به سوى اعتياد كشاند. تصميم گرفتم از خانواده ام انتقام بگيرم، به همين خاطر پدر و مادرم را به رگبار بستم. همان موقع به سوى خواهرانم كه وحشتزده از خواب پريده بودند نيز شليك كردم.

21/10/87 – مرد معتاد پس از قتل كودكى، سعى داشت با صحنه سازى مرگ پسر 10 ساله را خودكشى جلوه بدهد دستگیر شد. این مرد ازبستگان والدين عليرضا بود وی گفت: عليرضا از اينكه ميهمان خانه شان بودم ناراحت بود. به همين خاطر روز حادثه براى اينكه او را اذيت كنم شال گردن را دور گردنش انداختم و كشيدم كه او خفه شد.

26/10/87- مأموران كلانترى ۱۷۱ در بيابان هاى جنوب تهران با جسد مهرى 45 ساله كه زير انبوهى از شن و ماسه مدفون بود، روبه رو شدند. شوهر قربانى گفت: مهرى دو روز قبل به طور ناگهانى ناپديد شده بود. مجيد 29 ساله بعد از دستگیری گفت: سه روز قبل از حادثه با مهرى آشنا شدم و قرار ملاقات گذاشتيم. درحالى كه همسر و فرزندانم در خانه نبودند، او به ديدنم آمد و مشغول مصرف مواد مخدر شد که جر و بحثمان شد و درجريان درگيرى ناخواسته او را به قتل رساندم.

سرقت

4/10/87- مردى با مراجعه به كلانترى ۱۳۷ نصر گفت: از سوى سرنشينان يك خودروى پرايد كه يك زن و دو مرد بودند مورد هجوم قرار گرفته، كيف پول، گوشى تلفن همراه و رايانه دستى ام را سرقت كردند. مهدى- 23 ساله و عاطفه 17 ساله پس از دستگیری به سرقت ۸ دستگاه خودروى پرايد، پرادو، پژو و زانتيا با روش مشابه با ۸ عضو ديگر شبكه، تاكنون به ۷۰ فقره سرقت كيف، رايانه دستى و گوشى تلفن همراه در تهران و كرج اعتراف كرده اند.

5/10 /87 - دخترى با مراجعه به شعبه نهم دادسراى ناحيه ۷ ويژه شهرداری گفت: برای تامین درمان مادرم مجبور به فروش طلا و جواهرات و دلارهايمان شدبم. پولها را داخل ماشين جاگذاشتیم و هرچه فرباد کردیم راننده خودرو توقف نکرد و فرار کرد. كارآگاهان در بررسى هاى محل سرقت با دوربين هاى خيابانى دو بانك روبه رو شدند. پس از بازبينى فيلم هاى ضبط شده مرد سارق شناسايى و دستگیر شد .

8/10/87- پيرزن 70ساله سابقه دار به اتهام سرقت طلاهاى يك زن تحت تعقيب كارآگاهان پليس آگاهى تهران قرار گرفت. زن شاکی گفت: با زن سالمندی آشنا شدم وی گفت كه مى تواند از يك صندوق خيريه برايم وام بگيرد. اوگفت براى تحقيق به خانه ام مى آيد که تمام طلا و جواهراتم را دزدید. متهم ۷۰ ساله از مجرمان سابقه دار است كه تاكنون چندين بار به اتهام سرقت و كلاهبردارى دستگير و زندانى شده است.

14/10/87- «ناهيد» 15 ساله و شاهين 20 ساله هنگام سرقت خودرو راننده جوان آژانس را با ضربه های چاقو به قتل رسانده بودند، در كازرون دستگير شدند. «شاهين» در بازجويى ها گفت: من و ناهيد عاشق هم بوديم خانواده «ناهيد» با زور و تهديد او را مجبور كردند ازدواج كند. تصميم گرفتيم پس از فرار به نقطه اى دور، با هم ازدواج كنيم. در پى يافتن راه حلى براى اجراى نقشه خود بوديم سوار آژانس شدیم تصميم گرفتيم خودرو را سرقت كنيم تا راحت تر به آرزوى خود برسيم.

هویت یابی

29/10/87- يك زن پس از ۴۰ سال براى كشف هويت واقعى اش به دادگاه خانواده مراجعه كرده بود، با كمك مادر گمشده اش، هويت واقعى خود را شناخت. درتمام این مدت تلاش های مادر برای پیداکردن دخترش بی نتیجه بوده است. مادر درباره علت جدايى از پدرم به قاضى گفت: «مجيد»، همسر سابقم اختلال شديد روانى داشت به همين خاطر دائم مرا به باد كتك مى گرفت و امنيت جانى نداشتم. او دائم مرا متهم به خيانت مى كرد تصميم به جدايى از او گرفتم. نگهدارى فرزندمان را نيز به او سپردم چرا كه مى دانستم پدر مجيد مردى مهربان است و از دخترم به خوبى نگهدارى مى كند. اما او مرا 40 سال از دیدن و ارتباط با فرزتدم محروم کرد.

سر آخر

25 /10 /87- زن جوانی بعد از سزارين در بیمارستانی به خاطر درد شديد به يك پزشك متخصص ديگر مراجعه كرد . پزشكان گاز استريل را زمان تولد فرزندش جا مانده بود را بيرون كشيدند و به خاطر عفونت شديد، ۴۰ سانتيمتر از روده بزرگش را بريدند. پس از شكايت مشخص شد كه هنگام عمل جراحى تكنسين مرخصى بوده است. به همين خاطر خدمتكار بيمارستان به عنوان تكنسين در اتاق عمل حضور داشته است.

 [1]

[1] تمام اخبار حوادث برگرفته از روزنامه ایران

http://femschool.info/spip.php?page=print&id_article=2129

منبع:مدرسه فمینیستی: ۳۰ بهمن ۱۳۸۷