PEZHVAKEIRAN.COM محاکمه حمید نوری و درس‌هایی که از آن باید آموخت
 

محاکمه حمید نوری و درس‌هایی که از آن باید آموخت
محمود زهرایی

محاکمه حمید نوری از دست اندرکاران و عاملان کشتار ضدبشری ۶۷ در دادگاه یک کشور آزاد، واقعه‌ای یگانه و‌ امیدزا و قدمی بزرک‌در مسیر دادخواهی و مجازات جنایتکارانیست که سالها در پشت نقاب دروغ و فریب و گاها همکاریهای بین المللی از محاکمه و مجازات فرار کرده‌اند. این دادگاه فارغ از هر رایی که از پس آن صادر شود، و فارغ از همه کمی و‌کاستی‌های آن، بزرگترین موفقیت برای آزادیخواهان و دادخواهان و همه مردم ایران است. فرصتی تاریخی و گرانبها تاشاهدان و شاکیان در دادگاهی با تمام موازین حقوقی بین المللی، جنایات ضد بشری جمهوری اسلامی را بیان کنند و این راز مگو را به گوش جهانیان برسانند. وظیفه مبرم و فوری ما آزادیخواهان و‌دادخواهان، استفاده حداکثری از این موقعیت، درس گیری از آن و کسب آمادگی برای رویارویی با موارد مشابه است. جمع بندی اشتباهات و اشکالات و بکارگیری نکات مثبت حاصل از این جمع بندی، ما را در مواجهه با موارد احتمالی در آینده، هوشیارتر و در نتیجه دست آوردهای ما را غنی تر می‌سازد.
من به عنوان یک دادخواه به صفت عام و هم به عنوان عضوی از خانواده یکی از قربانیان همه کشی ۶۷، از بدو‌ دستگیری حمید نوری و در طی برگزاری دادگاه تمام مراحل دادگاه را با دقت و‌ وسواس دنبال کرده‌ام و در این نوشته سعی دارم برداشت‌های خودم را از مجموعه این روند، با شما در میان بگذارم. بیشک آنچه در اینجا میخوانید نه کامل است و‌نه لزوما صد در صد درست و غیر قابل نقد و‌انتقاد. فقط مقدمه ایست برای ورود به بحثی که نیاز به نگرش و واکاوی بیشتر و‌عمیقتر دارد.
برای صرفه جویی در وقت و پرهیز از زیاده گویی، مطالبم را به صورت محوری و در کمال خلاصه گویی، بیان میکنم.
از دستگیری نوری تا تشکیل دادگاه
۱-بلافاصله بعد از دستگیری حمید نوری حجم عظیمی از اظهارنظرها و پیشداوری‌ها در این رابطه، از طرف اشخاص و گروههای مختلف و با انگیزه‌های مختلف، بیان شد. بخشی با صداقت ولی بر اساس عدم اطلاع، بخشی با پیشداوری منفی و باز بر اساس بی اطلاعی و بخشی هم آگاهانه و متاسفانه ناصادگانه در پی مخدوش کردن و به زیر علامت سئوال بردن این موفقیت بزرگ بودند. و همه از درک یک مسئله مهم و کلیدی عاجز بودند که این دستگیری صرف نظر از مکانیسم آن و صرف نظر از اینکه چه فرد یا افرادی کارگزاران و عاملان اصلی آن هستند، موفقیتی تاریخی و یگانه در تاریخ چهل و چند ساله مبارزات آزادیخواهان و دادخواهان علیه دستگاه جنایتکار جمهوری اسلامیست و همگی باید نزاع‌ها را کنار بگذارند و حو‌ل محور این مهم، جمع شوند. آزادیخواهان و‌دادخواهان واقعی و بویژه خانواده جانباختگان همه کشی ۶۷، با خوشحالی و امید فراوان، جریان دستگیری و ادامه بازداشت و سرانجام تشکیل دادگاه را دنبال کردند.
۲-در مورد طراح اصلی به دام انداختن وبه پای میز محاکمه کشاندن حمید نوری، هر نظری داشته باشیم ولی به هیچوجه نمیتوانیم زحمات و تلاشهای بی وقفه ایشان را در پدیدار کردن تباهی‌های جمهوری اسلامی و‌بویژه کشتار ضد بشری ۶۷، به چشم جهانیان، نادیده بگیریم. او‌ یک‌ تنه بار صدها همرزم و همبند زندان گوهردشت و‌اوین را بردوش میکشد. با تلاشها و هوشیاری و مسئولیت پذیری او بود که ما امروز برای اولین بار شاهد به دام افتادن یکی از مهره‌های رژیم و به محاکمه کشاندن او هستیم. مسلما افراد و گروههای هستند که دوست داشتند این موفقیت بنام آنها ثبت شود، اما این دلیلی برای مخدوش کردن و سنگ اندازی پیش پای این دادگاه نیست. افراد و گروها برای خلق چنین موقعیت و به دام انداختن جنایتکاران دیگر ج. ا، زمان و امکانات کافی در اختیار دارند و ما امیدواریم شاهد تلاشهای آنها برای تشکیل دادگاههای دیگری علیه جنایتکاران ج. ا باشیم.
-۳- خبررسانی برای جمع آوری اطلاعات و یافتن شاهدان و شاکیان، آگاهانه یا ناآگاهانه، محتاطانه و فقط از طریق فرد به فرد و دهان به دهان بوده و یک مرکز خاص برای رجوع عمومی وجود نداشته. چه بسا با عمومی تر شدن این فراخوانی، امکان شرکت کیفی تر و فعالتری از شاکیان و شاهدان فراهم میشد.
۴- پوشش خبری تشکیل دادکاه و تبلیغات حول و حوش آن، هر چند در هفته‌های اول خوب و چشم گیر بود، اما در ادامه راه بسیار رقیق و کمسو شد. شاید راه اندازی پایگاه خبری مستقل در ارتباط با خبرها و تحولات دادگاه، میتوانست حرکت مناسبی جهت یکسان و همسو کردن اخبار و تبلیغات حول و حوش دادگاه، باشد.
در دادگاه
۱- جلسات ابتدایی دادگاه کمی بی نظم و به لحاظ فنی فاقد استاندارد یک دادگاه بین المللی بود. عدم ترجمه همزمان برای شرکت کنندگان و عدم پخش مستقیم دادگاه از کمبودهای جدی جلسات ابتدایی بود. کم کم و به مرور زمان، دادگاه شکل خوب و قابل اعتماد خود را بازیافت و همه چیز در مسیر درست و قابل قبولی قرار گرفت. روند دادگاه، ترجمه و دیسیپلین حقوقی حاکم بر دادگاه از ثبات و استحکام بالایی برخوردار شد. پخش مستقیم دادگاه با همکاری دیدبان ایران انجام میشود. با تشکر از زحمات دیدبان ایران برای پخش جلسات دادگاه. البته پخش مستقیم دادگاه گاه همراه بود با مشکلات و کمبودهایی که امید میرود از این تجربیات برای بهتر و کیفی شدن کار استفاده شود..
۲- زبان فارسی، به عنوان زبان اصلی ادای شهادت، از نکات قابل تامل این دادگاه است. این زبان، زبان ادبیات و نثر و شعر است. زبانی با امکانات فراوان در حوزه ادبیات و هنر و سرشار از زیبایی‌های هنری. اما این زبان شیرین علیرغم همه نکات مثبتش، متاسفانه در حوزه‌های علمی و حقوقی، کمی ناتوان است. کمبود ترم‌های تخصصی و تفاوت چشم گیر بین زبان نوشتاری و زبان محاوره‌ای، کار ترجمه و انتقال معنا را پیچیده و گاه نامفهوم میکند. دقت و وسواس گوینده در ادای صحیح کلمات و‌ جملات و خوداری از استفاده از کلماتی با چند معنی متفاوت، و‌روشن و شفاف صحبت کردن، باعث میشود تا نارسایی در انتقال درست مطلب مورد نظر به حداقل ممکن برسد.
۳- زبان گفتاری ما غیر دقیق و‌گاه شلخته است و موجب میشود گوینده نتواند منظور خود را به درستی منتقل کند و مترجم هم در ترجمه و ارائه دقیق مطلب ناتوان باشد. به این جمله دقت کنید؛ " با چشم بند اومدن بردنشون" که منظور شاهد این بوده؛ " اومدند و اونها را با چشم بند بردند".
استفاده از این جملات نامفهوم در طی جلسات دادگاه کم‌نبوده و این، کار ترجمه را کند و گاه با مشکل مواجه می‌ساخت. تلاش در بیان درست و ادای صحیح کلمات و جملات، نقص و نارسائی‌های زبانی را جبران خواهد کرد.
۴- توانایی افراد در بیان مطالب متفاوت است و همین میتواند شهادت شاهدی را بهتر، موثرتر و تاثیرگذارتر سازد. بودند اندک شاهدهایی که به خاطر عدم تسلط در بیان مطلب، نتوانستند همه حقیقت را به گوش دادگاه برسانند و یا دادگاه برای درک حقیقت زمان و انرژی بیشتری را صرف نمود. بسیار مهم و حیاتیست که شاهدین صحبت‌های خود را دقیق، شمرده و شفاف بیان کنند. استفاده از ضمایری نظیر او، ایشان و آنها، در زمانیکه شما در باره افراد مختلفی صحبت میکنید، مخاطب را در اینکه فرد مورد نظر شما چه کسیست دچار تردید و بدفهمی میکند. جملات را شمرده، دقیق و با گرامر درست فارسی ادا کنیم. هرچه جملات دقیقتر باشد، ترجمه آنها درست تر خواهد بود.
۵- مترجمان نقش ویژه‌ای در انعکاس درست مطالب شاهدین دارند. اگر مترجمی خود معنی و‌ مفهو‌م آنچه شنیده است، درک نکرده باشد و فقط ترجمه کلمه به کلمه جملات شاهد را انجام دهد، مطمئنا چیزی غیر از آنچه منظور شاهد است، منتقل خواهد کرد. در جریان دادگاه بارها پس از ترجمه مطلبی از شاهد، سئوالاتی از طرف سئوال کننده مطرح شده که نشان میدهد، مطلب آنگونه که منظور نظر شاهد بوده، ترجمه نشده. در میان مترجمین حاضر در دادگاه فقط خانم مترجم دارای خصوصیت مورد نظر ماست و با زیرکی و تامل سعی میکند مطالب شاهد را خود ابتدا خوب بفهمد و سپس منتقل کند. او بارها با سئوالات خود به روشن کردن منظور شاهد کمک کرده و‌بسیار مسئولانه و‌دقیق عمل میکند. این ویژگی در دو‌مترجم دیگر یا وجود ندارد و یا بسیار کم است.
۶- تفاوت مطالبی که در بازپرسی پلیس توسط شاهدان گفته شده با مطالب بیان شده در دادکاه یکی دیگر از پاهای ثابت استدلالات وکلای نوری علیه شاهدان است. این شاید بخشی به خاطر استرس و دستپاچگی در زمان بازپرسی در پلیس باشد، بخشی به خاطر فراموشی و به یاد نیاوردن دقیق مطالب در اولین بازپرسی و‌بخشی هم به خاطر ترجمه نادرست باشد، اما بخشی هم بر میگردد به ساده نگری و بی دقتی‌های معمول و نهادینه شده در اکثریت ما و عدم وفاداری در بیان دقیق واقعیات. شاهدان بایستی به متن مصاحبه اشان با پلیس دسترسی داشتند باشند ولی اندک از این عزیزان این بازپرسی را مرور کرده بودند و در نتیجه آمادگی لازم برای مواجهه با پرسش‌های چالشی وکلای مدافع را نداشتند. هرچند میدانیم روی آوردن وکلای مدافع نوری بر این نکات و این تناقضات گفتاری، نشانه‌ای از کمبود ادله محکم و موثر آنها بر علیه روایات واقعی و تکاندهنده شاهدین است و نمیتواند دادگاه را از واقعیات اصلی منحرف نماید، اما به باور من با برخوردهای دقیق تر میتوانستیم این حربه را هم از دست آنها خارج کنیم.
۷- موضوع دیگری که باز یکی از پاهای ثابت استلالات وکلای مدافع نوری بود، عدم نام بردن از نوری در نوشته‌ها و مصاحبه‌های گذشته این عزیزان شاهد، بود. این استدلال درست است که قرار نیست شاهدان از تمام اجزا و اعضا سیستم سرکوب زندانها در هر مصاحبه‌ای نام ببرند و معمولا دانه درشت‌ها ذکر میشوند، ولی به هر شکل این ما را متوجه کمبود و بی توجهی امان در این زمینه میکند. هر چند با همین مقدار از شهادت‌ها و نشانه‌ها، حضور و نقش نوری در کشتار و سرکوب مسجل و غیر قابل تشکیک است، اما نمیتوانیم از کمبودی که در این زمینه وجود داشته بی تفاوت عبور کنیم. در میان شاهدان تنها سه شاهد وجود داشتند که در نوشته‌ها و مصاحبه‌های قبل از دستگیری نوری، از او‌ نام برده بودند. از این رو ما موظفیم و از این ‌پس بدون هیچ بهانه‌ای موظفیم که در مصاحبه‌ها و نوشته‌ها همه آنچه را میدانیم و دیده‌ایم و تجربه کرده‌ایم ذکر کنیم و یا به صراحت بگوئیم به چه دلیلی از بیان حزئیات خودداری میکنیم.
۸- تفاوت در بیان جزئییات نکته اساسی دیگریست که بارها مورد استناد وکلای مدافع نوری قرار گرفته است. واقعه واحدی در نوشته‌ها، مصاحبه‌ها و دادگاه، متفاوت تشریح شده است. این استدلال کاملا درست و منطقیست که انسان در شرایط متفاوت و در پاسخ به سئوالات متفاوت، بخش‌های متفاوتی از یک واقعه واحد، را به خاطر می‌آورد و هیچ فردی نمیتواند در شرح یک واقعه همیشه نمای واحدی را ترسیم کند بخصوص که این واقعه در سالهای بسیار دور اتفاق افتاده باشد، اما گاهی تفاوت‌ها خارج از این چهارچوب قابل قبول بوده و میتواند ناشی از بیدفتی و سهل انگاری در بیان و شرح ماجرا باشد. بیان مطالب نادرست و تایید نشده و متناقض، باعث ‌خدشه دار شدن واقعیات و زیر علامت سئوال رفتن، شهادت‌های شاهدین میشود.
۹- عدم تمرکزاندکی از شاهدان و بدفهمی سئوالات مطرح شده توسط دادستانها و وکلا، منجر به پاسخ‌های نادرست شاهدان به این سئوالها شده و‌ این مسئله زمانی باعث ‌تاسف است که سئوال کننده متوجه درک اشتباه سئوال از طرف شاهد، نشود و جواب نادرستی جایگزین جواب درست احتمالی شود. این موارد زیاد نبوده و تاثیر تعیین کننده در روند کلی دادگاه نداشته.
۱۰- وکلای شاهدان و عملکرد آنها بخش مهمی از پروسه دادگاه را در بر دارد. هرچند میزان موثر و فعال بودن وکلای حاضر در دادگاه یکسان نیست و ما از میزان کمک هایی که آنها خارج از روز دادکاه و در روند آماده سازی شاهدان برای ارائه شهادت، بی خبریم، اما در مجموع کارنامه آنها در طرح سئوالات روشنگرانه از شاهدان و طرح سئوالات کلیدی و اثبات گرانه، از حمید نوری، تقریبا قابل قبول است. میگویم تقریبا قابل قبول و نه در حد بسیار عالی زیرا به باور من این وکلا میتوانستند در رابطه با شهادت‌ها و نکات کور احتمالی آنها پرسشگرانه تر و چالشی تر برخورد کنند، کاری که اولا زیاد انجام نمیشود و دوما فقط توسط یک یا دو نفر از این وکلا صورت میگیرد. متاسفانه بیشتر سئوالات آنها منحصر به نام بردن بعضی اسامی و تایید یا عدم تایید آن توسط شاهدین بود. گاه هم با طرح سئوالات اشتباه و ارائه سند غیرضروری به دادگاه، دادگاه در سمت و سوی نظر و خواسته متهم و وکلایش تغییر جهت میداد. در یک مورد ارائه یک نوار صوتی که محتوای آن نه تنها در جهت کیفرخواست دادستانها علیه نوری نبود، بلکه به نوعی تایید کننده قسمت هایی از ادعاهای دروغین نوری بود، چنان باعث شادمانی نوری شد که بارها از این وکیل به خاطر پخش این نوار تشکر کرد و حتی صراحتا به این وکیل گفت که ما با هم هستیم.
۱۱- خلاصه گویی، صرفه جویی در وقت، بیان مختصر و مفید مطالب و عدم بیان مطالب غیر ضروری، از اساسیات این شهادت‌ها می‌بایست باشد. چیزی که توسط بعضی از شاهدان نادیده گرفته میشد و با طرح مطالب غیرضروری، هم باعث‌وقت کشی میشد و هم نظر دادگاه از مسئله مهمتر منحرف میگردید. مطالبی که گاه برای شاهد بیان آن به لحاظ عاطفی و احساسی، مطلوب بوده ولی کمکی به رسیدن بهتر به اهداف دادخواست دادستانها، نمیکند. جزئییاتی که که بیان آنها گاه با دخالت دادستان یا رئیس دادگاه متوقف میشد.
۱۲- بیان و انعکاس درد و رنج غیر قابل تصور و جانکاهی که جان به در بردگان کشتار ۶۷، در آن روزهای سیاه انتظار در کریدور مرگ با خود داشتند، از عناصر اساسی و تاثیرگذار این دادکاه میتواند باشد. چیزی که گاه از طرف بعضی از شاهدان یا با فروتنی و یا با انگیزه آرمانخواهی، بی اهمیت قلمداد میشد. دادگاه نیاز به جمع آوری همه المنت‌های واقعی و ضروری برای قضاوت در باره این جنایت دارد. ابعاد عاطفی و تاثیرات روحی و روانی این جنایات و لطمات عمیقی که جان بدربردگان در این رابطه متحمل شده‌اند، بایستی بدون کم و کسر از طرف شاهدان بیان شود. گاه شاهدان درد واقعی خود را زیر شعارهای آرمانخواهانه پنهان میکنند و از بیان بی پرده تاثرات خود اجتناب میورزند، چیزی که شاید در مناسبت‌های دیگر درست و روحیه بخش باشد، اما در دادگاه بطور غیر مستقیم نوعی کتمان حقیقت و در حهت سبک شدن جرم و جنایات، جنیایتکاران خواهد بود.
۱۳- بحث‌ها و گاه نزاع‌های افراد با گروهها، گروهها با افراد و یا افراد با افراد، در بیرون از دادگاه، اگر نخواهیم بگوئیم اثرات منفی بر دادگاه داشته، ولی مطمئنا اثرات خوش آیندی نیز بر دادگاه نداشته و حمید نوری و و کلایش که این مسائل را دقیقا رصد میکردند و میکنند، به کرات به این موارد اشاره کرده و با فریبکاری و عرض و طول دادن به آنها و نتیجه گیری نادرست، ذهن دادگاه را در جهتی که ما نمی‌خواهیم، تغییر میدادند. متاسفانه در بیشتر موارد، وکلای شاهدین هم در نوبت پرسش که میتوانستند با مشورت با موکلین مطالب روشنگرانه‌ای ارائه دهند، در این مورد ساکت می‌ماندند.
۱۴- بیشک روند دادگاه و مقررات و دیسیپلین حاکم بر آن، اداره جلسات و فضای حاکم بر نشست‌ها مطابقت کامل دارد با روند حقوقی در یک دادگاه بین المللی و منطبق بر انتظارات ما به عنوان دنبال کنندگان و پیگیران این واقعه مهم دادخواهی. ریاست دادگاه که مطابق شنیده‌ها از قاضیان مجرب در دادخواهیهای بین المللیست، با تسلط کامل در اداره جلسات سعی در رعایت حقوق شاکیان و متهم پرونده دارد. آنچه موجب سئوال و کمی هم نگرانی شده، بی تفاوتی و یا به نوعی سهل انگاری قاضی دادگاه نسبت به تخلفات مکرر حمید نوری و توهین‌های آشکار او به شاکیان و حتی وکلای شاکیان می‌باشد. حمید نوری به کرات در اعتراض به سخنی یا کلمه‌ای که شاکیان ادا کرده‌اند، داد کشیده و به شاکیان ناسزا گفته، در حالیکه در بیشتر موارد قاضی هم آن صحبت یا کلمه را توهین آمیز نمیدانسته. قاضی در مقابل این افسار پاره کردنهای نوری تقریبا خنثی برخورد کرده و مسئله را نهایتا با تذکر به هر دو طرف قضیه، به پایان رسانده. این در حالیست که یکبار قاضی در برابر ضرب المثل فارسی که یکی از وکلای شاکیان به درستی علیه حمید نوری به کار برده بود، به وکیل مربوطه با تندی اعتراض نمود. این نمونه و نمونه‌های بسیاری، این شبهه را تقویت کرده که گویا قاضی در دفاع از حقوق متهم به شکل اغراق آمیزی دچار تبعیض میشود. تنها در آخرین افسار پاره کردن نوری در زمان شهادت قاضی جفری ربرتسون، بود که قاضی تذکر جدی به او داد و او را تهدید به اخراج از دادکاه نمود. اما به عنوان جمع بندی این موضوع باید گفته شود که هرچند این برخوردهای به ظاهر تبعیض گونه قاضی به لحاظ عاطفی ما را آزرده میکند، و شاید قاضی به ظاهر با متهم کمی مهربانتر و منعتفتر باشد، اما به لحاظ حقوقی و بین المللی تایید مضاعفی خواهد بود به درستی رای نهایی که احتمالا بر علیه نوری صادر خواهد شد.
۱۵- استفاده از کارشناسان مختلف در حوزه‌های جرم شناسی، حقوق بین الملل، فوانین اسلام، روانشناسی قربانیان جنایت و... در دادگاه موجب روشن شدن زوایای دیگری از جنایات ج. ا شده و دادگاه را بطور عام و‌ از منظر علمی و حقوقی با عملکرد ضد بشری ج. ا آشنا میکند. نمیتوان ادعا کرد که همه دعوت شدگان و شهادتهای آنها بطور یکسان موثر و تاثیرگذار بوده است. ترجمه‌های همزمان از انگلیسی به سوئدی و‌از سوئدی به فارسی، امکان فهم درست گفته‌های شاهدین را کاهش میداد و گاه جز جملات سر در گم و‌ بی معنی نصیب شنونده نمیشد. در مجموع برآیند کلی نتایج حاصل از این شهادت‌ها مثبت و موثر بوده، هرچند میتوانست بهتر و موثرتر هم باشد. متاسفانه شهادت حقوقی یکی از شاهدان ایرانی به خاطر اختلافات فردی که با یکی از شاکیان داشت، به شهادتی غیرحرفه‌ای، توهین آمیز و حتی ضربه زننده به ‌پروسه دادخواهی، تبدیل شد و مسلما برایند واقعی این شهادت هیچ نبود جز شادی نوری و‌ وکلای او.
اینگونه خصومت ورزیهای درون اپوزسیون و تصفیه حسابهای فردی، موجب شادی و‌رضایت خاطر جنایتکاران خواهد شد.
۱۶- متاسفانه چند تن از شاهدان به جای تمرکز روی مسئله اصلی دادگاه یعنی اتهام قتل و جنابت نوری و اربابانش، اتهاماتی متوجه هم بندی سابق خود که او خود نیز از فعالین و شاهدان دادگاه بود، نمودند. اتهاماتی که اساسا نه قابل اثبات است و نه دادگاه علیه حمید نوری مکانی برای اثبات این اتهتمات. طرح دعواهای اپوزسیون در میانه دادگاه یک مزدور رژیم، به سود روند سالم اینگونه دادگاه‌ها نیست و تکرار آن موجب بی اعتمادی کل دادگاه به موضوع دادخواهی ما خواهد شد.
۱۷- بخش دفاعیات نوری یکی از چالشی ترین قسمت‌های این دادگاه بود. نوری به عنوان تبلور عینی و واقعی و عصاره یک سیستم فاسد و جنایتکار، همه توان و استعدادات ذاتی جنایت پیشگی خود را بکار گرفت تا تمام قد از اربابان جنایتکار خود دفاع نماید. فرم صحبت کردن و شکلک درآوردنهای او در حین دفاعیات، به علاوه حجم عظیمی از چاپلوسی و تملق گویی به همراه خروارها دروغ و تحریف و خیالپردازیهای بیمارگونه، ساعات زجرآور و غیرقابل تحملی را برای دنبال کنندگان دادگاه فراهم کرده بود. براستی که شنیدن و دیدن این حجم از وقاحت و بی شرمی به ویژه برای شاهدانی که سالها و‌ ماهها در زندان او و‌افراد پلیدی نظیر او را تحمل کرده بودند، دردآور و شکنجه مضاعف بود. دفاعیات نوری نمایش مسلم ابتذال شر بود. ابتذال شر برای تبرئه خود و اربابانش. او که در طول سه روز ساعتها صحبت کرد و از خود و ج. ا دفاع کرد، بیشرمانه بارها و بارها تکرار میکرد؛ کاش به من فرصت میدادید که صحبت کنم. یا شما نمیذارید من حرف بزنم. دادستانها و وکلا در نوبت پرسش، توانستند قسمت هایی از جعلیات و سفسطه‌های او را روشن سازند، اما به باور من نکات بسبار دیگری هم مسکوت ماند و امیدوارم در نوبت آتی به آن پرداخته شود.
۱۸- شخصیت، بردباری، مسئولیت پذیری و تلاش‌های صادقانه شاهدان و شاکیان در طول ساعتها شهادت و بیان مطالب و وقایعی که براستی تکرار آن برای آنان سخت و‌دردناک بوده، ستودنی و بسیار ارزشمند است. دادگاه و هیئت منصفه، بیشک میتواند به سادگی در ارزیابی و مقایسه دفاعیات نوری و شهادت این عزیزان، به تفاوت کیفی انسانی و اخلاقی دو قطب متفاوت حق و شر، پی ببرند. آزادیخواهان و دادخواهان قدر و منزلت این عزیزان را گرامی میدارند و کار بزرگشان در رساندن صدای حق طلبی و مظلومیت، کشته شدگان کشتار ۶۷، به گوش جهانیان را ستایش میکنند. تنشان سالم و عمرشان دراز باد
۱۹- فعال و گرم نگه داشتن تنور دادخواهی با حضور مستمر افراد و گروههای سیاسی در مکانهای جلو دادگاه، از نکات مثبت و قابل ذکر این دادگاه بود. هرچند یک گروه سیاسی مشخص حضور فعال و مستمر داشت، اما افراد و گروههای دیگر هم در ابن زمینه مشارکت نسبتا خوبی داشتند.‌ای کاش سازماندهی مشترکی هدایت این تجمعات را به عهده میگرفت.
۲۰- دموکراسی، پایبندی به أصول و مفاد کنوانسیونهای جهانی حقوق انسانی و قوانین قضایی پسشرفته کشورهای آزاد دنیا ناظر بر رعایت حقوق اولیه همه شهروندان از جمله متهمین می‌باشد و بر همین أساس حمید نوری که حود روزی همراه با دیگر جنایتکاران، تمام حقوق انسانی و قضایی هزاران انسان بی گناه را پایمال کرده بود، اکنون با برخورداری از این حقوق، در دادگاهی مبتنی بر قوانین مدرن قضایی و وکلای با تجربه، محاکمه میشود. وکلای نوری بر اسای وظیفه حرفه‌ای و قانونی خود تمام قد از حمید نوری دفاع میکنند و تلاش دارند تا او را از اتهام جنایت جنگی و قتل، تبرئه نمایند. برای ما و شاهدان و خانواده‌های کشته شدگان ناخوشایند و گاه خشم آور است که می‌بینیم چگونه این وکلا سعی دارند تا واقعیت کشتار ۶۷ و دخالت نوری در این کشتار را کتمان کنند. خویشتنداری و بردباری شاهدان در مقابل سئوالات و شبهه افکنی‌های آین وکلا براستی ستودنیست. بر وکلا نه نقصی هست و نه انتقادی. وقتی وکیلی دفاع از موکلی را به عهده میکیرد، لاجرم باید به وظیفه خود عمل کند. اما آیا همه وکلا مبخواهند یا میتوانند چشم خود را بر واقعیات ببندند و در ازای گرفتن دستمزد به حق پوشی و کتمان حقیقت بپردازند؟
در پایان با قاطعیت میتوان ادعا کرد که بر اساس مجموعه ارائه شده از طرف شاهدان، شاکیان و دادستانها و با کمک وکلا و متخصصین حوزه‌های مختلف، پرونده‌ای سنگین و قطور بر علیه ج. ا و حمید نوری بسته شده و امید میرود که بر اساس اینهمه دلایل غیر قابل انکار، ج. ا و شخص حمید نوری، بالاترین و سنگین ترین حکم را از دادگاه دریافت کنند.

منبع:پژواک ایران


محمود زهرایی

فهرست مطالب محمود زهرایی در سایت پژواک ایران 

*زنان شجاع را در خیابانها و دانشگاهها تنها نگذاریم  [2024 Apr] 
*سیزده بدر امسال و درسی که مردم به حکومت دادند  [2024 Apr] 
*گزارش کمیته حقیقت ‌یاب سازمان ملل؛ گزارشی که فعالان حقوق بشر باید قدر آن را بدانند  [2024 Mar] 
* انقلاب ۵۷، شرمساری یا افتخار؟  [2024 Feb] 
*تاثیرات برگشت ناپذیر جنبش زن زندگی آزادی بر سینمای ایران   [2024 Feb] 
*گزارشی از پنجاه و سومین جشنواره بین المللی فیلم رتردام - هلند  [2024 Feb] 
*قانون ضدبشری و هولناکی بنام قصاص  [2024 Jan] 
*آیا اپوزیسیون به بن بست رسیده است؟  [2023 Dec] 
*در ستایش عدالت و دموکراسی تایید محکومیت حمید نوری توسط دادگاه تجدید نظر به مثابه پیروزی عدالت و دادخواهی [2023 Dec] 
*مستند پنج قسمتی ثابتی و نقد مخالفان و تحسین موافقان  [2023 Dec] 
*آخرین جلسه دادگاه تجدید نظر حمید نوری و استدلالهای بی پایه وکلای مدافع   [2023 Nov] 
*مسلمانان و پوست هندوانه دموکراسی زیر پای اروپائیان  [2023 Oct] 
*سالگرد قتل مهسا و انتظارات ما  [2023 Sep] 
*واکاوی حضور یا عدم حضور قشر خاکستری جامعه ایران در خیزش (های) آینده  [2023 Aug] 
*خبر نادرست بستری شدن نیری در کلینیک هانوفر و اظهارات نادرست پروفسور سمیعی  [2023 Jul] 
*تفاو‌ت‌ها و تشابهات دو دادگاه آدولف آیشمن و حمید نوری  [2023 Jul] 
*آیا رهبری انقلاب الزاما باید در دست سیاستمداران با سابقه باشد؟   [2023 Jan] 
*درک نادرست از شرایط موجود به بهانه تجربه آموزی از انقلاب ۵۷  [2023 Jan] 
*پزشک، درمانگر انسان یا ناظر و همکار شکنجه‌گر  [2022 Aug] 
*وقتی حمید نوری...  [2022 Jul] 
*محاکمه حمید نوری و درس‌هایی که از آن باید آموخت   [2022 Apr]