شما خاموش شدن من را نخواهید دید- ۲
جواب به تهمت های بی اساس رجوی به شخص من 

عبدالرضا رستمی

 
شما خاموش شدن من را نخواهید دید -2
   جواب به تهمت های بی اساس رجوی به شخص من
 
    سایت آفتابکاران مطلبی برعلیه من منتشر کرده که لینک نامه ی اعتراضی ام به سایت مزبور در زیر میآید
 
    https://www.facebook.com/abdolreza.rostami.7/posts/781108198669219?notif_t=like
 
    البته کاملا از فرهنگ نوشتاری مشخص است که نویسنده ی این مقاله رجوی ست و هدفش جز خاموش کردن اینجانب نمیباشد.
    هر کودک ده ساله ای میداند که سازمان مجاهدین و شخص رجوی اگر مدرکی از یک هزارم اتهاماتی که زده بود در دست داشت مرجع رسیدگی به چنین اتهاماتی نه سایت آفتابکاران، بلکه پلیس و اداره امنیت آلمان است که از چنین اطلاعاتی بغایت استقبال خواهند کرد. همین کاری که من در کمتر از 12 ساعت بعد از این اطلاعیه طی یک نامه به اداره پلیس کردم (نامه در زیر همین نوشته آورده شده است.)
  اما با اجازه خوانندگان عزیز مجبورم برخلاف میلم، شخص رجوی را مخاطب قرار دهم:
    خطاب به شیر همیشه فاسد و رهبر همیشه غایب؛
 . - اینکه کشتی ارتش آزادی بخش ت !!!!!! در فاضلاب لیبرتی به گل نشسته، مقصر من و ما جداشده ها نیستیم
    - اینکه کشتی انقلاب ایدئولوژیک ت !!!!!! در حرمسرای زیر زمینی سیمرغ ت در اشرف به لجن نشسته، مقصر من و ما جداشده ها نیستیم.
    - اینکه گوهران بی بدلیل ت !!!!!! دسته دسته تا به آلبانی میرسند از تو جدا میشوند، مقصر من و ما جداشده ها نیستیم.
    - اینکه شورای ملی مقاومت ت !!!!!! و اعضایش که بقول خودت ماهیانه جیره و مواجبشان را میدادی به تو پشت کرده اند، مقصر من و ما جداشده ها نیستیم.
    - اینکه فرمان تشکیل یگانهای ارتش ت در داخل کشور!!!!!! با خنده حضار مواجه شد، مقصر من و ما جداشده ها نیستیم.
    - اینکه مردم و جوانان غیور ایران در قیام 1388 نشان دادند بعد از حکومت آخوندی تمایلی به یک ولی فقیه دیگر مثل جنابعالی ندارند، مقصر من و ما جداشده ها نیستیم.
    - اینکه تمامی تابلوها و تحلیلهای !!!!!! سیاسی ات با اختلاف 180 درجه اشتباه از آب درآمده، مقصر من و ما جداشده ها نیستیم.
    - اینکه یار غارت خامنه ای و رفسنجانی در نامه ای که برایشان نوشتی محل حیوان باوفا هم بهت نگذاشتند، مقصر من و ما جداشده ها نیستیم.
    - اینکه خامنه ای حتی نامه ی اعلام بریدگی ات را هم که گفته بودی اگر با ما کاری نداشته باشی حاضریم به ایران و زیر عبای ت بیاییم را هم محلی نگذاشت، مقصر من و ما جداشده ها نیستیم.
  . اینکه ............... و اینکه ................. مقصر من و ما جداشده ها نیستیم
 
    با اتهامات مسخره ای که تنها باعث خنده ی حضار پخته میشود کسی را نمیتوانی خاموش کنی.
    ........... من پول طیب و طاهر بدهم که برعلیه تو چیزی بنویسند؟؟
    چه میخواهند بنویسند که تا حالا کسی ننوشته؟ فکر نکنم بیشتر از سیاهی حرمسرایت رنگی باشد.
    ........... و بعد آنها را بطور غیر قانونی به کشورهای اروپای غربی بیاورم، چه سودی برای من و وزارت اطلاعات دارد؟؟؟؟ حتما خبر نداری که گوهران بی بدلیل ت دارند التماس میکنند که سفارت رژیم آخوندی در تیرانا آنها را به ایران راه بدهند.
 ! لطفا خوب گوش کن
   اگر من چیزی مینویسم و افشاگری میکنم اصلا هدفم برخلاف توهمات ت، تو نیستی، اصلا و ابدا
    زیرا توی سر زدن کسی که زمین و زمان و واقعیتهای خارج از ذهنِ متوهمش تویِ سرش زده، هنر نیست و به دور از مروت و مردانگی ست.
  خاطره یا مقاله ای که من مینویسم تنها و تنها بدلیل مسئولیتی است که نسبت به نسل آینده ی این مملکت احساس میکنم.
    نه نیازی به پول طیب و طاهر وزارت اطلاعات دارم، نه نیازی دارم که کسی برعلیه تو چیزی بنویسد، نه نیازی دارم کسی را قاچاقی به اروپای غربی بیاورم، همه ی اینها انشالله بزودی در یک دادگاه ذیصلاح روشن خواهد شد.
 
    فکر میکنی که اینجا یعنی آلمان شهر هرت است که یکی مثل من که از سایه ی سر شما سالها در لیست تروریستی بوده، پول طیب و طاهر از ایران بدستش برسد؟ بعد هم کارش قاچاق نفر از آلبانی به اروپای غربی باشد. اگر این حرفها را به پلیس آلمان که هیچ، به همسایه هایم هم بزنی به ریش خودت و ولی فقیه ات میخندند. در چنین شرایطی مطمئن باش تا حالا آنگلا مرکل هم مثل تو فراری و آواره و بدبخت شده بود.
    ای شیر همیشه فاسد و ای رهبر همیشه غائب!
    از موضوع پیش آمده بغایت استقبال میکنم. من ریگی در کفش ندارم و آماده ی جنگ هستم. یکماه هم مرخصی گرفتم که با دست باز کمی درس قانون به وحوشی مثل تو که فکر میکنی اینجا هم مثل ایران تحت حاکمیت اجداد آخوندت و عراق سیدالرئیس ت است، بدهم.
    چی شده که سریع عقب نشینی کردی؟ چرا عکس من را برداشته ای و لینک مطلب را از صفحه ی اصلی سایت حذف کردی؟؟؟
    این اظهار شکر خوردن کافی نیست، باید قانونی و سیاسی تثبیت شود و میشود.
    با امید آرزوی سلامت و طول عمر ت. اگر چیزی گفتم که باعث ناراحتی ات شده پوزش میطلبم. دیدارمان در دادگاه.
    عبدالرضا رستمی
    آلمان 06.05.2015
…………………………………………………………………..
نامه به فرماندهی پلیس کلن- آلمانی (ترجمه در پائین آن آمده)
Polizeipräsidium Köln                                                                                                                           04.05.2015
 
Bitte um das Gewährleisten meiner Sicherheit
Sehr geehrte Damen und Herren,
hiermit möchte ich Ihnen mitteilen, dass ich um mein Leben und meine Sicherheit fürchte und möchte, dass diese durch entsprechende polizeiliche Maßnahmen gewährleistet wird.
Ich bin ein iranischer Asylberechtigter und lebe mittlerweile seit drei Jahren in Deutschland. Ich war mehr als 32 Jahre Mitglied der iranischen Oppositionsorganisation „ Mujaheddin-e Chalgh“ (Die Volksmodschadhedin – PMoI). Aus meiner Sicht ist dies keine demokratische Organisation. Daher bin ich dort ausgestiegen. Ich kritisierte die Führung der Organisation durch veröffentlichte Aufsätze auf meinem Facebook-Profil und einigen persisch-sprachigen Homepages.
Am 03.05.2015 wurde ein Aufsatz gegen mich in einer nahestehenden Homepage zur PMoI veröffentlicht.
Die Übersetzung ist beigefügt.
 
In diesem Aufsatz, der mit meinem Foto zu sehen ist, bin ich als „Söldner und Agent des iranischen Geheimdienstes“ gekennzeichnet. Die PMoI versucht mich mit dieser bekannten Herangehensweise zu terrorisieren. Ich kenne einige andere Ex-PMoI-Mitglieder die wegen ihrer kritischen Haltung von PMoI bedroht worden sind.
Die PMoI hat die Absicht mich zum Schweigen zu zwingen und verletzt dadurch meine Grundrechte. (Recht auf die freie Entfaltung meiner Persönlichkeit, Recht auf die Freiheit des Glaubens, des Gewissens, Recht auf die freie Meinungsäußerung. GG Art. 2,4,5)
Mit offensichtlich unbegründet veröffentlichten Vorwürfen, durch üble Nachrede und Verleumdung gegen mich und meine politische Persönlichkeit bereitet die PMoI vor, mich in einer weiteren Bedrohungsstufe, physisch „auf dem Wege zu beseitigen“. Darum fürchte ich um mein Leben.
Ich hoffe, dass ich Sie über die Ernsthaftigkeit der Bedrohung durch die PMoI aufgeklärt habe und warte auf schnelle Bearbeitung meiner Forderung.
Für weitere Nachfragen stehe ich gerne zu Verfügungen.
Mit freundlich Grüßen
Abdolreza Rostami
.......................................................................................................................
ترجمه فارسی نامه به فرماندهی پلیس کلن
 
فرماندهی پلیس کلن                                                                       04.05.2015     
درخواست تامین امنیت
خانم ها و آقایان محترم
 
بدینوسیله مایلم به اطلاع برسانم که نسبت به تامین جان خود احساس خطر می کنم و مایلم که امنیت من با اقدامات مقتضی پلیس تامین گردد.
من یک پناهنده سیاسی ایرانی هستم که سه سال است در آلمان زندگی میکنم. من 32 سال عضو سازمان مجاهدین خلق ایران، یکی از گروه های اپوزیسون ایرانی بودم. از نظر من این سازمان، یک سازمن دمکراتیک نیست. به همین خاطر از آن جدا شدم. در نوشته هایم که در صفحه فیسبوکم و در برخی از سایت های فارسی زبان منتشر می شود رهبری این سازمان را مورد انتقاد قرار میدهم.
در تاریخ 03.05.2015 مطلبی برعلیه من در یک سایت نزدیک به مجاهدین منتشر شد.
سند:
 ترجمه آن ضمیمه می باشد.
 
در این مطلب که با عکسی از من همراه است من به عنوان " مزدور و مامور وزرارت اطلاعات" رژیم ایران مشخص شده ام. سازمان مجاهدین خلق تلاش میکند با روشی شناخته شده من را تحت فشار و ترور روحی قرار دهد. من تعدادی از اعضاء سابق و جدا شده این سازمان را می شناسم که که به دلیل مواضع انتقادیشان نسبت به این سازمان تهدید شده اند.
هدف سازمان مجاهدین این است که من را مجبور به سکوت کند، اقدامی که حقوق بنیادین من را نقض میکند. (حق آزادی شکوفائی شخصیت، حق آزادی عقیده و  وجدان، حق آزادی بیان؛ مواد 2، 4 و 6 از قانون اساسی آلمان)
سازمان مجاهدین  قصد دارد تا از طریق اتهامات آشکارا بی پایه و اساس و از طریق هتاکی، شخصیت سیاسی من را تخریب کرده تا در مرحله بعدی من را بطور فیزیکی "از سر راه بردارد". به این دلیل است که احساس ترس دارم.
امیدوارم توانسته باشم شما را در مورد جدیت تهدیداتی که از سوی سازمان مجاهدین خلق متوجه من می باشد آگاه کرده باشم. منتظر اقدامات سریع شما در رسیدگی به خواسته ام هستم.
در صورتی که سوالاتی داشته باشید، با کمال میل آماده پاسخگوئی هستم.
 
با کمال احترام
عبدالرضا رستمی
  

منبع:پژواک ایران