چگونه شعارهای«ضد آمریکایی» در خدمت فروش سلاح های آمریکایی قرار می گیرند!
ع شفق
همه می دانند که امروز در شرایطی بسر می بریم که بحران اقتصادی کم سابقه ای نظام سرمایه داری جهانی را در بر گرفته است و موج جدیدی از خشم و مبارزات کارگران و خلقهای تحت ستم بر علیه این نظام در حال شکل گیری ست. از سوی دیگر امپریالیستها برای حفظ نظام اقتصادی بیمار خود و تشدید عارت و چاپیدن توده های تحت ستم و سرکوب مبارزات آنها، زیر اسم "مبارزه با تروریسم" بیش از هر زمان دیگری به جنگ و تجاوز گری و در نتيجه تولید و فروش سلاح های مهیب و در همين راستا توسعه میلیتاریزم برای تشدید کنترل بر حیات و هستی کارگران و زحمتکشان روی آورده اند. در چنین شرایطی ست که رژیم جمهوری اسلامی و بطور اخص دولت احمدی نژاد منفور نقش یک چماق برای توجیه و تسهیل این سیاست امپریالیستی را برعهده گرفته است.
امروز با گذشت بیش از 3 دهه از حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی، وابستگی تا مغز استخوان این رژیم به نظام سرمایه داری جهانی (امپریالیسم) واقعیتی ست که پراتیک اجتماعی و تجارب زندگی واقعی توده ها بیش از هر زمان دیگری بر آن مهر تائيد زده است. جمهوری اسلامی رژیمی ست که همانطور که اسناد و مدارک منتشر شده غیر قابل انکار نشان می دهند با توافق امپریالیستها و بر بستر بحران اقتصادی سالهای 56-57 برای حفظ قدرت امپریالیسم در ایران و برای سرکوب جنبش انقلابی توده ها بجای رژیم وابسته شاه بر اریکه قدرت نشست. این رژیم در تمام طول حاکمیت ضد خلقی خویش از حمایت های آشکار و پنهان امپریالیستهای جهانخوار برخوردار بوده و در هر مرحله بحرانی ای از حیاتش نهایتا با کمک آنها از آماج خشم توده ها در امان مانده و به حیات انگلی خود تا به امروز ادامه داده است. نگاهی گذرا به سیاستهای جمهوری اسلامی که همواره با لفافه مذهب و ارتجاعی ترین قوانین اسلامی تزیین شده، نشان می دهد که این رژیم برغم تمامی شعارهای پوچ و بی محتوای ضد امپریالیستی، در تمام عرصه های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و نظامی آنچه انجام داده، اساسا پاسداری از مناسبات گندیده سرمايه داری و حفظ و گسترش سلطه سرمایه داران جهانی چه در ایران و چه در سطح منطقه بوده است. از سرکوب انقلاب ضد امپریالیستی مردم مبارز ایران در سال 57 بر علیه رژیم وابسته به امپریالیسم شاه گرفته تا قلع و قمع کمونیستها و تمامی سازمانهای انقلابی و مبارز، از ایجاد تسهیلات هر چه بیشتر برای امپریالیست ها جهت استمرار غارت نفت و دیگر منابع طبیعی بسیار سود آور ایران گرفته تا کمک به پیشبرد تمامی برنامه های اقتصادی ضد خلقی دولتها و موسسات مالی امپریالیستی نظیر بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، از تحریک و بر پاکردن آتش خانمانسوز 8 سال جنگ امپریالیستی و ارتجاعی با عراق گرفته تا سرکوب جنبشهای آزادیخواهانه ملی خلقهای ترکمن و کرد و بلوچ و عرب و ترک، از ایفای نقش "بهشت بنیاد گرایی اسلامی" (بخوان ابزار توسعه سلطه امپریالیسم) در خاورمیانه گرفته تا نقش آفرینی های ضد انقلابی به نفع ماشین جنگی امپریالیستها در افغانستان و عراق و لبنان و فلسطین بر علیه کارگران و زحمتکشان این کشورها، تا آنجا که در تمامی این سالها جمهوری اسلامی به مثابه یکی از مهمترین پایگاه های ضد کمونیستی و ضد انقلابی برای امپریالیسم در منطقه نقش ایفا نموده و ابزاری برای توجیه تجاوزکارانه ترین و ارتجاعی ترین سیاستهای غارتگرانه و جنگ طلبانه امپریالیسم جهانی و در راس آنها دولت آمریکا بوده است.
با در نظر گرفتن چنین واقعیاتی ست که ما شاهدیم دولت احمدی نژاد مزدور نیز در طول 6 سال گذشته در حالی که ظاهرا پرحرارت تر از هر دولت دیگری ظاهرا به جنگ زرگری با آمریکا و شرکا پرداخته، در همان حال در عمل با تمام قوا و باز هم بیش از هر دولت دیگری در جمهوری اسلامی در حال ایفای نقش و جاده صاف کنی برای سرمایه داران جهانی و دول امپریالیستی در ایران و سطح منطقه بوده است. یکی از نمونه های تازه این واقعیت را می توان در زمینه تشدید رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه و منافع امپریالیستها از این روند دید.
اخیرا خبرگزاریها از انعقاد یک رشته قرارداهای کلان نظامی بین امپریالیسم آمریکا با دولتهای مزدور و فاسد خلیج فارس خبر دادند که در دهه های اخیر بی سابقه بوده است. مطابق گزارشات خبرگزاریها و از جمله روزنامه "فاینانشیال تایمز"دولتهای عربستان، امارات متحده عربی، عمان و کویت در صدد عقد قراردادهایی برای خرید تسلیحات به ارزش تقریبا بین 121 تا 126 میلیارد دلار با آمریکا هستند که از آن به عنوان "نعمتی" برای صنایع تسلیحاتی آمریکا و اقتصاد بحرانی این کشور نام برده شده است. مطابق این گزارشات دولت سرسپرده عربستان به تنهایی حدود 67 میلیارد دلار به آمریکا سفارش اسلحه داده و امارات نیز بین 35 تا 40 میلیارد دلار. دولتهای عمان و کویت نیز در 4 سال آینده در صدد دریافت 12 میلیارد و 7 میلیارد دلار تجهیزات نظامی از آمریکا برای خود هستند. و تمامی این قراردادهای نجومی با توجیه "خطر" جمهوری اسلامی و امکان دستیابی آن به "سلاح هسته ای" صورت گرفته است. در توجیه عقد این قراردادهاست که دولت آمریکا در سالهای اخیر چندین بار و در فرصتهای مختلف در مقابل "اخم" کردن سایر رقبای امپریالیستش که او را گاه و بیگاه به "یکجانبه نگری" و تلاش برای ایجاد "انحصار" در بازارهای جهانی متهم می کنند، با نشان دادن جمهوری اسلامی و خطر "جاه طلبی های هسته ای" آن مطرح کرده که "نمی توان برای عربستان و کویت و مردم امارات متحدۀ عربی که همه نگرانی موجه از ایران دارند قدغن کرد که اسلحه بخرند مگر اینکه آماده باشیم مجموعۀ دفاعی بزرگی در اختیار آنها بگذاریم" (سخنان هیلاری کلینتون در مبارزات انتخاباتی سال 2008)
البته در طول یکسال گذشته هیلاری کلینتون وزیر خارجه دولت اوباما، پا را از این حد نیز فراتر گذاشت و بادادن چراغ سبز به رژیمهای مزدور منطقه مطرح کرد که برای "دفاع" ازعربستان و امارات متحدۀ عربی و کویت در"مقابل ایران" استفاده از "سلاح هسته ای" را هم منتفی نمی داند و آمریکا حاضر است که در صورت دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای کشورهای همسایه را نیز به این سلاح مجهز کند. واضح است که این امر در صورت تحقق به معنای بالا رفتن سودهای میلیارد دلاری برای صنایع نظامی آمریکا و اقتصاد بحران زده این کشور و از آن مهمتر بالاتر رفتن هزینه مسابقه تسلیحاتی مرگبار به قیمت تشدید فقر و بدبختی توده ها در بازاری به وسعت خاورمیانه است. خاور میانه ای که به برکت وجود رژیمهای وابسته به امپریالیسمی نظیر جمهوری اسلامی در سراسر آن، هر چه سریعتر به یک انبار بزرگ و بزرگتر باروت بر علیه طبقه کارگر و خلقهای تحت ستم این منطقه تبدیل می شود.
براستی آیا بدون وجود و نقش آفرینی رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی، امپریالیستها هیچگاه قادر بودند که برنامه توسعه طلبانه و تجاوزکارانه خود بر علیه خلقهای تحت ستم منطقه را در این ابعاد و سرعت به پیش ببرند!؟
این سياستهای جمهوری اسلامی ست که انعقاد قراردادهای نجومی تسلیحاتی در منطقه بین امپریالیسم آمریکا و سایر راهزنان بین المللی با رژیمهای وابسته و فاسد را زیر عنوان ایران به مثابه بزرگترین "خطر" نظامی، توجيه می کند. این جمهوری اسلامی ست که هر جا که نیاز بوده با فریادشعارهای توخالی "ضد صهیونیستی" و "ضد آمریکایی" اش باعث تشدید بحران و رونق بی سابقه بازار فروش و صدور سلاح به خاورمیانه و منطقه گردیده است. این جمهوری اسلامی ضد خلقی ست که به مثابه یک عامل اساسی، توجیه گر تداوم حضور نظامی ارتش تجاوزگر آمریکا بر جان و مال خلقهای تحت ستم منطقه است. و بالاخره به برکت رژیم مزدور و ضد خلقی جمهوری اسلامی ست که امپریالیستها بخود جرات داده و از تبدیل خاورمیانه به یک بازار پر رونق میلیاردها دلاری برای فروش سلاح های مخوف هسته ای صحبت می کنند.
آیا با اتکاء به این واقعیات، عملکرد رژیم جمهوری اسلامی در این زمینه نشان نمی دهد که این رژیم وابسته و ضد خلقی در حقیقت در چارچوب نقشی گام بر می دارد که در تقسیم کار بین المللی در زنجیره نظام امپریالیستی برای پیشبرد و تامین هر چه بهتر منافع گردانندگان این نظام به آن سپرده شده است ؟ آیا با اندکی توجه به واقعیاتی که شرح داده شد، سخت است که رابطه بین شعارهای پوچ ضد آمریکایی احمدی نژاد و منافع بیکران امپریالیسم آمریکا این سردسته غارتگران و راهزنان بین المللی را فهمید و نقش حیاتی این رژیم در پیشبرد نقشه های کنونی آمریکا در خاورمیانه را دید؟ آیا سخت است که بفهمیم درست بدلیل ایفای چنین نقش جنایتکارانه ای ست که آمریکا و شرکا نیز برغم تمامی شعارهای "آزادیخواهانه" و "دمکراسی" طلبانه و اشک تمساح ریختن برای جنبش اعتراضی مردم ما بر علیه جمهوری اسلامی، با تمام قوا به حفظ این رژیم کمر بسته اند؟ و چرا تا جایی که توان داشته باشند می کوشند همچون سی و یک سال گذشته این رژیم را از آماج خشم انقلابی کارگران و زحمتکشان و گرسنگان ما حفظ کنند؟
امپریالیستهابرای پیشبرد و تامین منافع غارتگرانه خود به رژیمهای وابسته ای نظیر جمهوری اسلامی نیاز دارند و اگر چنین نیاز و حمایت ناشی از آن نیاز در پشت این رژیم ضد خلقی نبود جنبش اعتراضی توده های تحت ستم ما تا کنون بارها با خشم و نفرت انقلابی اش جمهوری اسلامی را به گورستان تاریخ سپرده بود. تداوم بقا و حیات جمهوری اسلامی از همان اولین روز حیات این رژیم با منافع غارتگرانه امپریالیسم گره خورده است و بدون نابودی همزمان هر دو امکان نیل به آزادی و دمکراسی واقعی در کشور ما مهیا نخواهد شد.
این واقعیات برای تمام نیروهای آگاه و مبارزی که با شناخت صحیح از ماهیت رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی بر علیه آن مبارزه می کنند، انگیزه ای برای تشدید مبارزه برای بر افکندن تمامیت این حکومت و از آن مهمتر محو همیشگی سلطه اربابان آن بر جان و مال توده هاست.
اکتبر 2010
منبع:پژواک ایران