PEZHVAKEIRAN.COM ميليتاريسم، جزء جدائی ناپذير امپرياليسم!
 

ميليتاريسم، جزء جدائی ناپذير امپرياليسم!
ع شفق

رشد میلیتاریزم و گسترش جنگ افروزی های خانمان برانداز در اقصی نقاط جهان و اتکاء فزاینده به نیروی قهر و ارتجاع، ویژگی بارز توسعه مناسبات امپریالیستی در جهان حاضر، یعنی جهان تحت سلطه بلامنازع سیستم سرمایه داری و قدرتهای بزرگ امپریالیستی می باشد. بررسی های انجام شده در مورد بزرگترین قدرت امپریالیستی یعنی ايالات متحده آمریکا نشان می دهند که بودجه فدرال این کشور در یک قرن اخیر همواره از یک رشد چشمگیر برخوردار بوده و در همه حال هزینه های نظامی بخش بزرگی از کل بودجه را تشکیل داده است. و اين روند در شرايطی در مقابل چشم همگان پيش می رفت که بدهکاريهای آمريکا هر روز بيشتر شده و اکنون مدتهاست که از او به نام  بدهکارترین کشور دنیا نام می برند. آمریکا در دهه های اخیر بزرگترین بودجه نظامی در دنیا را صرف تسلیح و و تجهیز ماشین جنگی خود کرده است. توجیه چنین اقدامی در افکار عمومی مترقی مردم آمریکا که همواره با سیاستهای جنگ طلبانه و نظامی دولتمردان خود به مخالفت برخاسته اند، اتکا به "دشمنان" فرضی بوده است. در طول جنگ سرد این دشمن "اتحاد جماهير شوروی" "شیطان سرخ" یا آن طور که ريگان نامید "امپراطوری شر" بود. اما بدنبال سقوط شوروی و نیاز به خلق یک دشمن دیگر، این بار "بنیاد گرایی اسلامی" وظیفه توجیه سیاستهای جنگ طلبانه دولت آمریکا را عهده دار شد. جالب است که مدافعين افزايش بودجه نظامی در توجیه ضرورت افزایش بودجه های نظامی این کشور در شرایط سخت بحران اقتصادی،مدعی می شدند که ماشين جنگی آمريکا بايد جلوی ظهور هر قدرت بزرگی که احتمال دارد در آينده راه مقابله با امريکا را در پيش گيرد، سد کند. برای نمونه  در سال 2007 و در زمان رياست جمهوری بوش پسر،  آنها با اتکا به گزارش 4 ساله پنتاگون نوشتند "آمریکا باید دربرابر امکان ظهور یک قدرت بزرگ که راه تخاصم را در پیش خواهد گرفت، مانع ایجاد کند. لذا این افزایش بودجه، اقدامی محدود کننده و در صورت لزوم مقابله آمیز با چالشگرانی است که وزارت دفاع در صدد است با استفاده از سیستم‌های گران قیمت نظامی نوین خود به مقابله با آنها برخیزد." در گزارش مزبور به سه عامل «مبارزه با شبکه‌های تروریستی»، «دفاع از خاک آمریکا» و «شکل دهی به انتخاب‌های پیش روی آمریکا در مورد کشورهای همکار استراتژیک در حوزه نظامی و امنیتی» در توجیه چرایی افزایش بودجه نظامی آمریکا اشاره شده بود.

نگاهی به آمار منتشره در رابطه با روند افزايش بودجه های نظامی دولت آمریکا نشان می دهد که  در سال 2000 بودجه دفاعی آمریکا تقریبا 312 میلیارد دلار بود، اما در طول تقریبا یک دهه این رقم به بیش از 2 برابر رسید و در سال 2011به حدود 712 میلیارد دلار افزایش یافت. مضافا آنکه در سال 2012 سهم بودجه نظامی از مجموع "بودجه اختیاری دولت فدرال" آمریکا 59 درصد ( بیش از نصف کل بودجه) بوده است؛ در حالی که در همین بودجه سهم موسوم به بخش "عدالت اجتماعی" تنها دو درصد کل بودجه را تشکیل می دهد. پیامی که بودجه فدرال دولت آمریکا در سال 2012  به جهانیان می دهد این است که برغم پیشبینی یک کاهش نسبی در بودجه نظامی، تمرکز دولتمداران آمریکا در اقتصاد، همچنان بر بخش نظامی می باشد. در واقع به استثنای دهه 90 (دوره فروپاشی شوروی و پایان رسمی جنگ سرد) و فارغ از این که جمهوری خواهان و یا دمکراتها بر دولت مسلط بوده اند، بودجه های نظامی دولت آمریکا همواره دارای یک رشد بزرگ صعودی بوده اند. سایر قدرتهای امپریالیستی در چارچوب رقابتها و تنشهای قدرت طلبانه شان با آمریکا، با فاصله کم یا زیاد همین روند را طی کرده و متناوبا بر ابعاد بودجه های تخصیص یافته به ماشین جنگی خود به ضرر بودجه های عدالت اجتماعی و رفاه عمومی افزوده اند. بدنبال آمریکا با فاصله زیاد، قدرت دیگر جهانی یعنی دولت چین قرار دارد که بطور رسمی هزینه های نظامی اش 228 میلیارد دلار می باشد.

بدون شک هنگامی که ترجمان عملی این روند را در زندگی واقعی تعقیب کنیم می بینیم که سرمایه داران جهانی ضمن استثمار و بهره کشی از طبقه کارگر کشورهای متروپل، در جهت چپاول ثروت های خلق های کشورهای تحت سلطه خویش و استثمار شدید نیروی کار این کشورها و از این طریق پر کردن جیب های گشاد خود، به طور روز افزون و با شدت هر چه بیشتری به تقویت ماشین جنگی خود می پردازند تا با با استفاده از قدرت مرگبار آن علیه کارگران و خلقهای تحت ستم در سراسر جهان و همچنین در رقابت های هر دم تشدید شونده بین خود، موقعیت خود را حفظ نموده و از مناسبات ارتجاعی سرمایه داری امپریالیستی موجود محافظت نمایند.

 سرکوب بدون وقفه انقلاب توده های تحت ستم و به خاک و خون کشیدن جنبشهای انقلابی و ضد امپریالیستی آنها در اقصی نقاط جهان توسط ارتشهای سرمایه داران و سایر زواید آنها و علاوه بر بر پائی جنگ های امپریالیستی، به راه انداختن جنگ های محلی در این یا این کشور به بهانه های مختلف و ایجاد فضای جنگی به مثابه یکی از راههای اصلی تخفیف بحران نظام سرمایه داری، توصیف موقعیتی ست که سیطره سیاه امپریالیسم با نظام سرمایه داری جهانی اش بر تمام جهان گسترده و زندگی میلیاردها انسان تحت ستم را بر روی یک انبار باروت بزرگ قرار داده است.

امروز، در شرایط وجود یک بحران کم و بیش مزمن اقتصادی در نظام جهانی امپریالیستی، جنگ به خصوص به صورت یک تجارت پر سود برای نظام سرمایه داری بطور کلی و سرمایه هایی که بطور مشخص در حوزه نظامی در سطح جهانی کار می کنند در آمده است. جایگزینی هر گلوله ای که از تفنگ سربازان ارتش های ضد خلقی بر سینه توده های بی گناه و تحت ستم افغانی و عراقی و آفریقایی و فلسطینی و ... نشسته و آنها را در راه مطامع سرمایه داران و امپریالیستها به خاک و خون کشانده، جایگزینی هر بمبی که بر کاشانه آنها فرو ریخته و آن را با خاک یکسان کرده، جایگزینی و تولید انبوه هر سلاح متعارف و غیر متعارفی که برای تخمین قدرت تخریبی و هلاکت بارش برای نخستین بار با ددمنشی تمام در این جنگها بر علیه توده های محروم بطور مثال فلوجه (در عراق) و ليبی و عراق و سوریه مصرف شده است، ضامن تداوم یک تجارت سود آور در کارخانه ها و مراکز تولید سلاح در کشورهای متروپل بوده است. خالی شدن انبارهای سلاح که در جریان جنگهای بزرگ و کوچک و در نتیجه مصرف این سلاح ها توسط ارتشهای خود کشورهای امپریالیستی (تولید کنندگان عمده سلاح) و یا توسط ارتشهای وابسته و خدمتگزار سیاستهای قدرتهای امپریالیستی، اتفاق می افتد، بدون شک نیاز به جایگزینی و تولید دوباره جنگ افزارها و ارتقاء و تکامل نمونه های تازه تولید شده را مثل هر کالای دیگری ایجاب می کند. امری که تداوم تولید و کارکرد و کسب سودهای هر چه بیشتر توسط بزرگترین کارتلها و انحصارات امپریالیستی تولید کننده سلاح و صنایع جنبی آن را تضمین می سازد.    

واقعیت فوق هنگامی بطور واضحتر و برجسته تر خودنمایی می کند که ما با در نظر گرفتن بحران شدید اقتصادی، رشد بیکاری ، تورم و رکود کم سابقه ای که نظام سرمایه داری جهانی هم اکنون با آن روبروست (تاجایی که اقتصاد اکثر قدرتهای بزرگ سرمایه داری یا در حالت رشد صفر درصد و یا رشد منفی به سر می برند) وضعیت صنایع نظامی را بررسی کنیم.


آماری که اخیرا توسط موسسه موسوم به "وال استریت 7/ 24" و با اتکا به بررسیهای "موسسه بین الملل مطالعات صلح استکهلم" در مورد چگونگی عملکرد و میزان سود بزرگترین کمپانی های تولید و فروش سلاح انتشار یافته حاکی از آن است که به برکت افزایش تصاعدی بودجه نظامی آمریکا از 312 میلیارد دلار سال 2000 به 712 میلیارد دلار در سال 2011 ، در آمد 100 شرکت فروش سلاح نیز یک رشد 51 درصدی داشته و تنها در سال 2011 شرکتهای نامبرده حدود 410 میلیارد دلار از بابت فروش جنگ افزار و خدمات نظامی در بازارهای بین المللی به جیب زده اند. شایان ذکر است درآمد یکسال تنها 10 شرکت برتز در این رشته در سال 2011 به بیش از 210 میلیارد دلار رسیده است.

ده شرکت برتز در زمینه فروش جنگ افزار و ارائه خدمات نظامی، عبارتند از 1- یونایتد تکنولوجیز (United Technologies) با سود 3/5 میلیارد دلار در سال 2011 دارای 200 هزار نیروی کار ( تولید کننده انواع تجهیزات نظامی، به طور مشخص، تولید کننده هلی کوپترهای "بلک هاک" و "سی هاک" برای نیروی زمینی و دریایی ارتش آمریکا)2- شرکت - ال – 3 کامیونیکشنز (L-3 Communications)، با سودی در حدود 956 میلیون دلار در سال 2011 (تولید کننده اصلی سیستم های هواپیمای بدون سرنشین یا بهپاد) در حدود 61 هزار تن در استخدام این شرکت می باشند. 3- شرکت ایتالیایی  فینمکانیکا (Finmeccanica)  (تولید کننده انواع گوناگون تجهیزات نظامی را از قبیل تجهیزات الکترونیکی امنیتی و تجهیزات الکترونیکی مورد نیاز هلی کوپترها) با سود 2 / 3 میلیارد دلار در سال 2011 دارای 74 هزار و 470 تن کارمند و کارگر است. 4- شرکت اروپایی  ای ای دی اس (EADS) ( تولید کننده وسایل نظامی "هوا فضایی" با سود 4 / 1 میلیارد دلار در سال 2011، حدود 133 هزار و 120 تن کارمند دارد. 5- شرکت نورثروپ گرومان (Northrop Grumman) تولید کننده سیستم هواپیماهای بدون سرنشین و سایر تجهیزات نظامی در سال 2011، 1 / 2 میلیارد دلار سود برده و 72 هزار و 500 تن را در استخدام خود داشته است. 6- شرکت  ریتئون (Raytheon) که یکی از بزرگترین مقاطعه کاران نظامی در آمریکا بوده و در ایالت ماساچوست مستقر می باشداین شرکت تولید کننده بسیاری از جنگ افزار ها از جمله موشک "کروز تام‌ هاک" می باشد و در سال 2011 سودی معادل 9 / 1 میلیارد دلار برده است. این شرکت 71 هزار تن، پرسنل دارد. 7- شرکت جنرال دینامیکز (General Dynamics) که سومین مقاطعه کار دفاعی دولت آمریکاست. تولیدات این شرکت از جمله قایق های الکتریکی و تانکهای جنگی ست. "جنرال داینامیکز" تنها در سال 2011 از بابت 18 هزار معامله تسلیحاتی در بازار بین المللی مبلغ 3/2 میلیارد دلار سود برده است  و بیش از 95 هزار کارگر و کارمند در اختیار دارد. 8- شرکت . بی ای ایی سیستمز (BAE Systems) ، که بزرگترین شرکت غیر آمریکایی فعال در صنایع نظامی ست. این شرکت با سود  3 / 2 میلیارد دلار در سال 2011،  93 هزار و 500 تن را در استخدام خود داشته است. 9- شرکت بویینگ نیز که با سود 4 میلیارد دلار در سال 2011 در قسمت تولید هواپیما و تجهیزات الکترونیکی، موشک و تجهیزات فضایی فعال بوده و 171 هزار و 700 کارمند دارد.  بالاخره دهمین شرکت بزرگ نظامی که در سال 2011 با استفاده از بازاری که جنگ افروزی و میلیتاریسم قدرتهای امپریالیستی بر پا ساخته، 7/2 میلیارد دلار عایدش شده، لاکهید مارتین (Lockheed Martin) می باشد که حدود 123 هزار تن به عنوان کارمند و کارگر برايش کار می کنند.

یک نگاه اجمالی به آمار فوق نشان می دهد که به بهای وجود یک بازار بزرگ برای جنگ افزار های نظامی که به نوبه خود در نتیجه سیاستهای جنگ طلبانه و تجاوزکارانه امپریالیستها در سطح جهان بر پا شده، تنها در موارد ذکر شده در بالا، 10 انحصار بزرگ نظامی امپریالیستی، با یک فروش 210 میلیارد دلاری سالانه از بابت تولید سلاح و جنگ افزار سود خالص ی معادل 25 میلیارد دلار  نصيبشان شده است. مسلما سرمایه داران شرکتهای فوق بدون وجود بودجه های عظیم دولتی در زمینه نظامی و بازاری که دولت های امپریالیستی با به راه انداختن جنگ های وحشیانه در اقص نقاط جهان ايجاد می کنند، از چنین موقعیتی هم بهره مند نمی شدند.

نکته دیگری که در رابطه با ارقام فوق باید در نظر گرفته شود این است که ارزش بازاری که در نتیجه استیلای سیاستهای جنگ طلبانه و بودجه های نظامی در دولتهای  آمریکا و شرکای امپریالیستش در سطح بین المللی ایجاد شده،  دامنه بسیار وسیعتری از آمار فوق داشته و اگر طیف گسترده خدمات ثانوی و جنبی ای که لازمه تجهیز ارتشها و تضمین کارکرد جنایتکارانه آنها در میادین جنگ و نقاط بحرانی می باشد را نیز در نظر بگیریم، خواهیم دید که چه مبالغ هنگفت و سودهای نجومی ای در شرایط بحران از این بازار به جیب جنگ افروزان  و سرمایه داران استثمارگری ریخته می شود که در حوزه نظامی فعال بوده و عرضه کنندگان چنین خدماتی می باشند.

واقعیت این است که گسترش روز افزون این صنعت سود آور که چرخ اش به بهای نابودی حیات و هستی میلیونها انسان زحمتکش در حال گردش است، یکی از نتایج ناگزیر نظام سرمایه داری در مرحله طفیلی گری و گندیدگی (امپریالیسم) می باشد. اصولا همانطور که تاریخ جامعه بشری در زمان حیات نظام امپریالیستی نشان داده، جنگ یکی از پاسخ های اساسی گردانندگان این نظام به معضلاتی است که همواره با آنها درگیر اند. نگاهی به زمینه ها و نتایج 2 جنگ مخوف جهانی در طول حیات امپریالیسم و صدها جنگ کوچک و بزرگی توسط قدرتهای امپریالیستی بر علیه کارگران وخلقهای تحت ستم و یا بر علیه رقبای دیگر به راه افتاده و جهان را در ناامنی وحشت نگاه داشته موید صحت چنین واقعیتی ست.    

امروز نیز در شرایط تشدید بحران اقتصادی گریبانگیر نظام امپریالیستی و رکود سنگینی که گریبانگیر اقتصاد بزرگترین قدرتهای سرمایه داری شده ما شاهدیم که ارتجاعی ترین سیاستهای جنگ طلبانه و نمایندگان آنها در دولتهای امپریالیستی بدلیل نیاز نظام تقریبا در همه جا به جلوی صحنه رانده شده اند و تحت تاثیر چنین موقعیتی، قدرتهای امپریالیستی با تقویت انحصارات و کمپانی های نظامی به تولید فزاینده و فروش انبوه سلاح های خانمان برانداز و تخریبی روی می آورند؛ تکنیکهای هر چه مخرب تر را در تولیدات جدید بکار می گیرند؛ به تجهیز ارتش های خود با سیستمهای مخوفی می پردازند که استفاده از آنها در میادین جنگهایی که بر علیه کارگران و خلقهای تحت ستم سازمان یافته امکانپذیر می گردد. علت این روند این است که سرمایه داران جهانی با توسل به تمام این اعمال ضد خلقی می کوشند تا به سیستم راکد و بحران زده اقتصادی خود جانی تازه ببخشند و بار بحران کنونی و فجایع ناشی از آن را از طریق جنگ بر دوش خلقهای محروم جهان سرشکن کنند. این نیاز در شرایط شدت گیری روز افزون بحران و به تبع از آن رشد تنش های آشکار بین قدرتهای امپریالیستی برای حفظ بازارهای موجود و گسترش آنها از طریق تلاش برای حضور نظامی مستقیم در مناطق استراتژیک، تعمیق یافته، تا آنجا که ما در یک دهه اخیر شاهد وقوع چندین جنگ بزرگ و ضد خلقی یعنی جنگ عراق و اشغال آن کشور ، اشغال نظامی افغانستان، جنگ در لیبی و مالی و گسترش فضای جنگی در بسیاری دیگر از مناطق جهان بوده ایم.

با مد نظر داشتن ماهیت و میزان درآمد عرضه کنندگان سلاح و تجهیزات نظامی در دنیا ، نگاهی به لیست بهترین مشتریان این تجارت نیز واقعیت هائی که امروز در جهان امپریالیستی می گذرد را هر چه واضح تر در مقابل چشم همگان قرار میدهد. در منطقه خاورمیانه نگاهی به هویت بزرگترین خریداران سلاح نشان می دهد که 19 درصد کل خریدهای تسلیحاتی در این بازار توسط امارات متحده عربی صورت می گیرد. بدنبال این کشور، عربستان سعودی با خرید 18 درصد از صادرات سلاح در رتبه دوم قرار دارد و ترکیه با 17 درصد به تازگی مقام سوم خریداران بزرگ سلاح را اشغال کرده است. عراق با ۱۰ درصد در رده بعدی بزرگترین خریداران تسلیحات در منطقه خاورمیانه قرار گرفته اند.  همانطور که می دانیم در همه این کشورها امپریالیسم امریکا دست بالا رادارد. از اینجاست که می توان ضمن بررسی منافع بزرگترین فروشندگان جهانی سلاح یعنی انحصارات امپریالیستی و دقت در هویت خریداران، به عمق نقش ارزنده ای پی برد که رژیم های وابسته به امپریالیسم ، بطور فعال در رونق دادن به این بازار امپریالیستی ایفا می کنند. در این میان رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی نیز نقش بسیار مهمی در این زمینه داشته است. این رژیم در طول سالها با "حمایت از تروریسم" و بنیاد گرایی اسلامی"  با "پرونده هسته ای" و "خطر دستیابی اش به سلاح هسته ای"، و با ایفای نقش "تهدید تمامی دولتهای منطقه" به  امپریالیستها و بطور اولی امپریالیسم آمریکا خدمت  می کند. تحت تاثیر چنین تبلیغاتی ست که با وجود و تداوم بقای رژیم ضد خلقی جمهوری اسلامی به مثابه يکی از "محور های شر" از نظر آمريکا و منشا خطر، امپریالیستها تمامی دولتهای مزدور منطقه را مجبور به خرید دائمی سلاح کرده و آنها را تا بن دندان مسلح ساخته اند. به برکت وجود جمهوری اسلامی که در همسايگی بزرگترين خريداران سلاح در خاورميانه قرار گرفته ست که کمپانی های امپریالیستی قراردادهای تسلیحاتی ای را با عربستان و امارات و کویت و ... می بندند که به لحاظ ارزش، از برخی از آنها (قرارداد با عربستان سعودی) به مثابه "قرارداد تسلیحاتی قرن" یاد می شود. مضحک اینجاست که در مورد خریدهای تسلیحاتی دولت مزدور امارات در سالهای اخیر از امپریالیستها خود خبرگزاريهای اين قدرتها بار ها  اعلام کرده اند که ارتش این کشور حتی ظرفیت و قابلیت استفاده از جنگ افزارهای خریداری شده را ندارد. و بالاخره در نتیجه نقش ضد خلقی ای که رژیم جمهوری اسلامی در خدمت به سرمایه داران جهانی و قدرتهای امپریالیستی در منطقه بازی می کند است که وزیر امور خارجه قبلی آمریکا یعنی هیلاری کلینتون، به دولتهای منطقه وعده می دهد در صورت دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای، آمریکا آنها را نیز به این سلاح ها مجهز خواهد کرد!

مطالعه بازار بین المللی سلاح و تجارت پرسودی که جنگ و ایجاد کانونهای تنش  برای بزرگترین انحصارات نظامی امپریالیستی خلق کرده بستر دیگری برای تمام نیروهای آگاه و مبارز است تا نقش امپریالیسم و کارگزاران آن از جمله رژیم جمهوری اسلامی را هر چه روشنتر درک کنند و چهره دشمنان اصلی خود را هر چه بهتر بشناسند.  آنهم در دورانی که مشاطه گران امپرياليسم با چشم بستن بر همه واقعياتی که به گوشه کوچکی از آن در بالا اشاره شد از پايان امپرياليسم سخن گفته و به اين ترتيب خاک به چشم کارگران و خلقهای تحت ستم می پاشند.

 e.shafagh@yahoo.com

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب ع شفق در سایت پژواک ایران 

*در ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺑﻬﺎر !   [2016 Apr] 
*سخنی با کارگران مبارز! (پیرامون مرگ یک فعال کارگری)  [2015 Oct] 
*«بحران» پناهندگان نتيجه طبيعی سياست های امپرياليستی!  [2015 Sep] 
*رسوایی جمهوری اسلامی در جشنواره فیلم مونترال!  [2015 Sep] 
*در بارۀ چشم اندازهای «توافق هسته ای»  [2015 Aug] 
*راز بقای داعش!  [2015 Jul] 
*درسهایی از "تفاهم لوزان"  [2015 Apr] 
*در زیر پوست شب  [2015 Apr] 
*افزايش بهای نان، تعرض جديد جمهوری اسلامی به معيشت توده ها  [2014 Dec] 
*موانع تشکل سراسری مستقل کارگران!   [2014 Dec] 
*«کمونیسم کارگری» در رکاب ماشین جنگی آمریکا!  [2014 Oct] 
*بن بست طرح «یارانه ها» و موقعیت جمهوری اسلامی!  [2014 May] 
*فساد و دزدی،ذاتی ساختار جمهوری اسلامی است!  [2014 Jan] 
*اپورتونیسم و «انتخابات» در جمهوری اسلامی  [2013 Sep] 
*ظهور و افول «معجزه هزاره سوم»  [2013 Jul] 
* نگاهی به سیستم "انتخابات" در جمهوری اسلامی   [2013 Jun] 
*ميليتاريسم، جزء جدائی ناپذير امپرياليسم!  [2013 Apr] 
*"بحران سوريه"، جلوه ای از تشديد رقابتهای امپرياليستی!  [2012 Nov] 
*نگاهی به کلام ساده یک نامه عمیق! (بیاد مادر انقلابی، زن آزاده و مبارز، روح انگیز دهقانی) [2012 Jul] 
*«آرایش تهاجمی وزارت اطلاعات» و ضرورت هشیاری نیروهای انقلابی!  [2011 Aug] 
*پیرامون مطالبات جاری کارگران   [2011 Jun] 
*در باره تشکلهای کارگری  [2011 Jun] 
*سرکوب شهروندان بهایی شدیدا محکوم است!  [2011 Apr] 
*نگاهی به اوضاع جاری، یکسال پس از خیزش توده ها!  [2010 Nov] 
*چگونه شعارهای«ضد آمریکایی» در خدمت فروش سلاح های آمریکایی قرار می گیرند!  [2010 Oct] 
*چاره رنجبران اتحاد و تشکيلات است!   [2010 May] 
*تاملی بر کتاب اخیر دشمن و "راز" مرگ صمد...؟" (بمناسبت انتشار چاپ دوم کتاب "راز مرگ صمد...!؟")  [2008 Nov]