PEZHVAKEIRAN.COM نقش اقشار ،طبقات، واحزاب مدرن- دمکراتیک اجتماعی در سازندگی ایران آینده
 

نقش اقشار ،طبقات، واحزاب مدرن- دمکراتیک اجتماعی در سازندگی ایران آینده
حسن ماسالی

بررسی آثار تاریخی و باستانی ایران نشان میدهند که اقوام و ملل این مرز و بوم،مثل هخامنشیان، مادها،کادوس ها... در مقایسه با اقوام و ملل ساکن اروپا در آنزمان، از غنای فرهنگی ،ومناسبات اجتماعی پیشرفته ای بر خوردار بودند. بطوریکه اولین اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط کوروش کبیر تدوین و انتشار یافت . اما در اروپا هنوز روابط  وحشیانه ای حاکم بود.

بررسی روند تحولات تاریخی ، از جمله بررسی های علمی و جامعه شناسانه ی دانشمندانی نظیر مارکس و انگلس، نشان میدهند که مردم اروپا روند تکامل اجتماعی را در دروانهای مختلف تاریخی تا انقلاب بورژوازی، تحت عنوان " فورماسیونهای ماقبل سرمایه داری"  به ترتیب : انسانهای وحشی اولیه، دوران برده داری، دوران فئودالی را طی کردند، وپس از شکل گیری و سازمان یافتگی  احزاب مدرن وقدرتمند بورژوازی ، انقلاب بورژوائی روی دادند وطبقه بورژوازی را بقدرت رساندند( بطور مثال انقلاب کبیر فرانسه). بورژوازی این کشورها، از طریق احزاب دموکرات و مدرن اجتماعی ، رهبری سیاسی جامعه را بدست گرفتند و سپس برنامه صنعتی کردن جامعه و تکامل اجتماعی را  با توسل به علم و دانش ، تحقق بخشیدند.

اما مشاهده میکنیم، شرایطی که موجب تکامل اقتصادی – اجتماعی در اروپا میشود و آن جوامع را به اوج تکامل و قدرت میرساند ،اما در جامعه ایران که قبلا پیشرفته تر ازاروپا بود، روند واپسگرائی وفروپاشی آغاز میگردد. چرا؟

عواملی که مانع از رشد اقتصادی،و اقشار و طبقات اجتماعی ، وهمچنین مانع از شکل گیری احزاب مدرن اجتماعی و در نتیجه مانع از تحول و تکامل اجتماعی در ایران شدند عبارتند از :

1- شیوه تولید آسیائی،

2-استبداد آسیائی و استمرار دیکتاتوری ها،

3-جنگ ها و تهاجم های ویرانگرانه.

درباره شیوه تولید آسیائی کتاب ها و جزوات مختلفی به زبانهای مختلف انتشار یافته اند که در آنها در باره توزیع آب ( حفر چاه، ایجاد سد و تونل های آب)، و نقش "میراب" و حکومت مرکزی برای توزیع آب در مناطق خشک و صحرا. و هنگام خشکسالی تشریح شده اند. فراهم کردن آب برای امر تولید موجب میشود که نیروی انسانی خاصی بنام " میراب"  سازماندهی شوند که نقش " خدمات اجتماعی " برای امر تولید را برعهده میگیرد. همچنین حکومت مرکزی از قدرت اداری و امکانات خود برای تآمین آب استفاده میکرد وباین ترتیب به قدرت و نفوذ( اتوریته) حکومت مرکزی در جامعه افزوده میشود و طی روندی موجب شکل گیری استبداد میگردد که در پژوهش ها انرا " استبداد اسیائی " نامیده اند که در کشورها ئی نظیر ایران ، هند و برخی کشورهای عربی روی داده اند.

این شیوه تولید موجب می شد که هنگام خشکسالی، بخش بزرگی از تولیدات کشاورزی( برنج ، گندم، میوه ، علوفه و سبزیجات) نابود گردند و درنتیجه نیروهای دهقانی و دامداری، درفقر و آوارگی بسر میبردند و یا  بخشی ازدهقانان تهیدست مجبور می شدند که در اطراف دهات و شهرک ها، از طریق دکانداری، دلالی، بافندگی، صنایع دستی،دامداری و حمل ونقل با اسب و قاطر و غیره مشغول بکار می شدند تا بتوانند امرار معاش کنند. این شیوه تولید ومناسبات اجتماعی- سیاسی ،موجب گردید ند که  نتوانند مثل جوامع اروپا ،بطورکلاسیک روند رشد طبقاتی را طی کنند. درآمیختگی طبقاتی، موجب درآمیختگی و التقاط مناسبات سیاسی- اجتماعی و فرهنگی شد.

جامعه ایران با چنین پیشینه ای، سپس با  نا هنجاری های اقتصادی- سیاسی –فرهنگی دیگری نیز روبرو گردید. بطورمثال: تهاجم های ویرانگرانه خارجی مثل حمله مغول و اعراب به ایران، همچنین سیاستهای  استعماری وتجاوزکارانه قدرتهای خارجی نظیر پرتغال، انگستان ، روسیه، شوروی وامریکا درایران، موجب گردیدند که جامعه ایران روند واپسگرایانه ای را تا به امروز طی کند و حتی در زمان قاجار و پس از انقلاب مشروطه، بورژوازی ایران نتوانست نقش سازنده ای در ایران ایفا کند.

( برای اطلاعات بیشتر در این موارد، از جمله رجوع شود به نوشته پژوهشی آقای احمد اشرف، تحت عنوان" موانع تاریخی رشد سرمایه داری در ایران: دوره قاجاریه،انتشارات پیام ، تهران، 1359. شیوه تولید آسیائی و فرماسیون های ماقبل سرمایه داری نوشته کارل مارکس. تاریخ ماد و منشا نظریه دیاکونف، نوشته دکتر محمد علی خنجی.ارزش نظریه وجه تولید آسیائی و تاریخچه آن سالهای 1857-1858 ، نوشته دکتر محمد علی خنجی، انتشار در تاریخ آذ و دیماه 1374، همچنین مقاله امیرهوشنگ  کشاورز صدر، درباره " مروری بر لومپن ایسم و تولید در ایران"، انتشار در مجله علم جامعه).

بنابراین، هم اکنون در جامعه ایران با مشکلات عدیده ای روبرو هستیم که عبارتند از :

 ناهنجاری های تولیدی، استبداد، سیاستهای تخریبگرانه و غارتگرانه خارجی وداخلی ،موجب شده اند که اقشار و طبقات اجتماعی تضعیف و پراکنده شوند .و ازسازمان یافتگی مدرن و دمکراتیک نیز برخوردار نباشند.

واپسگرائی های تولیدی و فساد سیاسی - اداری موجب شده اند که جامعه ایران، بطورعمده " مصرف کننده کالاهای وارداتی و قاچاق " باشند.

"اقتصاد قاچاق" موجب شده است که " لمپن بورژوازی " در ایران شکل بگیرد . با بقدرت رسیدن آخوند ها نیز، فسادو فرهنگ ریاکارانه وتخریبگرانه در جامعه گسترش یافته است .

ناموزونی شیوه تولید و مناسبات تولیدی،استقرار حکومت های دیکتاتوری وفاشیستی –اسلامی، و ترویج فرهنگ تخریبگرانه لمپنی موجب شده اند که افراد جامعه " اتمیزه" شوند وفرهنگ " فرد گرائی"، خود محوربینی" ، در جامعه گسترش یابد. به همین دلایل نیز بسیاری مبارزین سیاسی ، به "فرهنگ سلوک ، گفتمان سیاسی، وبه کاردستجمعی" ، عادت نکرده اند.

فقدان احزاب دمکراتیک و مدرن اجتماعی ، موجب شکست و ناکامی سیاسی و اجتماعی چندین نسل از مردم ایران شده است. ناکامی وشکست های مداوم موجب شده اند که بسیاری از فرهیختگان جامعه زندگی انزوا و گوشه نشینی را اتخاذ کنند و این شرایط موجب شده اند که عناصر سازشکار، تسلیم طلب، و فرصت طلب ، ابتکار عمل سیاسی را در جنبش سیاسی بدست بگیرند.

 با توجه به چنین شرایط ناهنجار و نا مطلوبی، آیا با مشارکت چند روشنفکر آزاد اندیش و با صدور چند فراخوان، میتوانیم احزاب و نهادهای مدنی مدرن تشکیل دهیم و شرایط تولیدی – اجتماعی- سیاسی- فرهنگی مطلوبی فراهم کنیم ؟

براین باورم، هم اکنون چند میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند ودر میان آنان چندین هزار نفر از افراد تحصیل کرده، پژوهشگر و آزاد اندیش بسر میبرند ،اما اتمیزه شده اند و سرخورده و بدون آینده نگری و بدون همبستگی ، در موسسات ایرانی و خارجی مشغول  به کار هستند .

 همچنین، در داخل کشور فرهیختگان و سوته دلانی هستند که در اثر حکومت ترور و اختناق ، قادر به  ایجاد تشکل های دموکراتیک ومردمی، و گفتگو های دستجمعی نیستند و در انتظار تحول و " معجزه" بسر میبرند.

چه باید کرد؟

بر این باورم که  ضمن بررسی علمی از ناهنجاری ها و شرایط نامطلوب تاریخی و کنونی جامعه ایران، ضروری است که با تعدادی از آزاداندیشان، انساندوستان، و ایراندوستان دمکرات منش در خارج و داخل کشور تماس بگیریم، و با ابتکار عمل و کوششهای دستجمعی و پیگیرانه خود، راهکارهای نوینی برای رهائی از شرایط  نامطلوب حاکم جستجو کنیم. پژوهشگران و آزاد اندیشان مبارز ایران ، میتوانند با ارائه چشم انداز و برنامه های مرحله ای و دراز مدت، برای سازندگی ایران آینده و شکل گیری جامعه ای نوین ، گام بردارند.

پژوهشگران و تلاشگران آزاداندیش ایران در خارج از کشور،ضمن کوشش های مستقل خود در خارج از کشور، با توجه به شرایط  ترور و اختناق در ایران، و با توسل به  " فنون مبارزه و سازماندهی در شرایط ترور و اختناق"، میتوانند با پژوهشگران، آزاد اندیشان و مبارزین داخل کشور نیز ارتباط برقرار کنند وبا استفاده از تکنولوژی مدرن( تلفن، اینترنت، رادیو، تلویزیون)، ارتباطات فکری- سیاسی- مبارزاتی خود را گسترش دهند و تکامل ببخشند.

در اینجا ضروری است تاکید شود که تشکیل احزاب و نهادی دمکراتیک و مدرن اجتماعی  باید با آینده نگری، و برنامه ریزی دراز مدت  اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ، طراحی و پیگیری شوند. زیرا، موظف هستیم که در راه تحولات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه گامهای  اساسی برداریم و گرنه در هما ن منجلاب احزاب سنتی غرق خواهیم شد. اما، در حال حاضر بعنوان برنامه تدارکاتی مرحله ای، ما میتوانیم با مشارکت پژوهشگران و روشنفکران ازاد اندیش خارج از کشور، در راه  تشکیل احزاب ونهادهای مدرن ودموکراتیک گامهای اساسی برداریم و زمینه های سیاسی، تشکیلاتی،  و مبارزاتی برای پیوند با اقشار و طبقات اجتماعی در داخل کشور را فراهم سازیم تا چنین جریانی ، در آینده درایران " پایگاه طبقاتی و مردمی " کسب کند. و برای اینکه به سرنوشت گروههای پرطمطراق چند نفره که خود را "رهبر" می نامند، دچار نشویم، ضروری است که برای پیوند فکری- سیاسی- تشکیلاتی- مبارزاتی در داخل کشور و مشارکت سازمان یافته اقشار و طبقات دردمند جامعه، بطور همه جانبه زمینه سازی کنیم. وفراموش نکنیم که یک حزب و نهاد ، هنگامی  خصلت علمی، مردمی، دمکراتیک، مدرن  و پیشرفته خواهند داشت که دارای پایگاه طبقاتی و مردمی در جامعه داشته باشند.

با توجه به شرایط طبقاتی، اجتماعی و سیاسی کشور، ضروری است که ضمن کوشش برای تشکیل احزاب دمکراتیک و مدرن اجتماعی، در راه شکل گیری یک " جبهه سکولار، دموکرات، و برابری طلب " نیز گام برداریم . زیرا برپائی  یک جنبش فراگروهی و فرامسلکی ، از یکطرف برای بسیج توده های  وسیع و دردمند ایران ضروری است، و از طرف دیگرچنین جبهه ای میتواند نقش " کاتالیزاتور" را از نظر سیاسی – فرهنگی – مبارزاتی  برای شکل گیری احزاب دمکراتیک و مدرن اجتماعی ایفا کند و در بستر خود پیوندهای  فکری ، تئوریک، سیاسی و مبارزاتی را بین مبارزین فراهم سازد.  چنین جبهه ای میتواند در ابتدا عضو گیری فردی بکند، چون جامعه ایرانیان اتمیزه شده اند، اما برای اینکه چنین جبهه ای به سرنوشت "تشکل های ناپایدار و مغشوش سنتی " دچار نشود، ضروری است که پیشا پیش سازماندهی " فراکسیونهای نظری- تشکیلاتی" را دردستور کار خود قرار دهد تا طی روندی " جبهه ای از گروهها و احزاب دموکراتیک ومدرن " شکل بگیرند و به فرهنگ و سیاست فرد گرائی و پراکندگی گذشته خاتمه داده شود.

در ارتباط با شکل گیری یک جبهه سکولار، دموکرات ، و برابری طلب ، ضروری است که از شکل گیری جنبش مستقل زنان، سند یکا ها، گروههای صنفی، و تشکل ها مدنی و همچنین از استقلا ل عمل گروههای مدافع حقوق بشر،تلاشگران محیط زیست  و غیره ،حمایت بعمل آوریم .

دربرنامه احزاب دموکراتیک و مدرن اجتماعی و همچنین در برنامه جبهه سکولار، دموکرات و برابری طلب ، باید رفع هرگونه تبعیض جنسی ، قومی ، فرهنگی ، مذهبی گنجانده شود. و تاکید گردد که ادیان و ایدئولوژی ها، بعنوان یک امر خصوصی افراد تلقی میگردند و حق دخالت در قوانین و مقررات عمومی جامعه ندارند.

حسن ماسالی

 دسامبر 2015

منبع:پژواک ایران


حسن ماسالی

فهرست مطالب حسن ماسالی  در سایت پژواک ایران