PEZHVAKEIRAN.COM نقد و بررسی سرمقاله‌های روزنامه‌های جمهوری اسلامی و کیهان
 

نقد و بررسی سرمقاله‌های روزنامه‌های جمهوری اسلامی و کیهان
هوشنگ بهداد

 
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 2 آذرماه سال 1388
 

نقدوبررسی سرمقاله  روزی نامه ی حکومتی جمهوری " وقتي جناح ها پوست مي اندازند"

 

"اعتراف آشکار جنگ قدرت جناح ها با تاکتیک وشگرد های تناقض آمیز قبل و بعدازقدرت"

 

سرمقاله نویس روی دروایسی را کنار گذاشته و رو راست گفته است که بدون هیچگونه شک وشبهه ای جنگ میان دو جناح غالب و مغلوب نه هیچگونه ار تباطی به منافع  مردم و کشورندارد ، بلکه فقط جنگ و نزاع هدفمند برای حذف رقیب و چگونگی قبضه ی قدرت و افزایش و انحصاری کردن آن می باشد . زیرا که اعتراف کرده است جنگ و نزاع سختی که پیرامون سیاست خارجی میان دو جناح غالب و مغلوب وجود دارد . البته اشاره نکرده است که این سیاست  بر اساس و شالوده ی  صدور تروریسم و ارتجاع به برون مرز است که با باج دهی های های کلان و مداخله گری در امور داخلی سایر کشورها استوار است که دارای ترفند ها و شگردهای خاص تهاجمی و انعطاف پذیری زد وبندی در پشت پرده می باشد .البته تأکید کرده که شامل حال هر دو جریان می شود که هر زمان در قدرت می باشند این سیاست را  اینگونه دنبال می کنند:

 

"با قطع نظر از اختلافات سياسي و تفاوت هاي اساسي و ريشه اي كه ميان دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب درباره مسائل مهم سياست خارجي و داخلي وجود دارد و بدون قضاوتي درباره اينكه نظر كدام جناح درست است و كدام غلط اين واقعيت بسيار مهم را نمي توان كتمان كرد كه هر دو جناح هنگامي كه قدرت را در اختيار دارند نسبت به اصول و ارزش ها اهل مسامحه مي شوند و هنگامي كه رقيب در مسند قدرت است تسامح را كنار مي گذارند. اين يعني پوست انداختن جناح ها".

 

در ادامه سرمقاله نویس پس از مقدمه برای اثبات ادعای خود یا افشاگری بیشتر به برخی از عملکرد های تناقض آمیز هر دو جناح مدعی اصلاح طلب و اصول گر پرداخته است که چگونه است  وعده ها وقول داده شده قبل از قدرت  با هنگامی که قدرت کسب می شود دربست وارونه می گردند وبا  قول های داده شده در عمل هم فرق فاحش دارند . برای روشن شدن موضوع ابتدا در موردعملکرد مدعیان اصلاح طلبان به فاکت متناقض  ادعا و عمل  شان چنین  مثال  تشریحی و مقایسه ای با واکنش رقیب مدعی اصول گرا زده است :

 

"اصلاح طلب ها وقتي از قدرت دور بودند به همه عملكردها و موضعگيري هاي جناح رقيب ايراد مي گرفتند كه اينها برخلاف خط امام و اصول انقلاب است و اگر قدرت در اختيار ما باشد ما مي دانيم چگونه خط امام و اصول انقلاب را پياده كنيم . وقتي دولت اصلاحات تشكيل شد همه شعارهاي خط امامي فراموش شد و حتي سران جناح اصلاح طلب در برابر اظهارات شگفت انگيز و نوشته هاي حيرت آور همفكران خود كه مي گفتند انقلاب تمام شده و مي نوشتند امام حسين عليه السلام در كربلا انتقام تندروي هاي حضرت علي عليه السلام در بدر را پس داده واكنش نشان نمي دادند درحالي كه اينها از شناخته شده ترين خط قرمزهاي امام خميني بودند و اگر در زمان حيات ايشان چنين مطالبي گفته يا نوشته مي شد به شدت موضعگيري مي كردند. در آن دوران اصولگراها در برابر اين قبيل مسائل و اموري از قبيل تسامح فرهنگي و مذاكره با آمريكا و وزير و وكيل شدن افراد ثروتمند بشدت عكس العمل نشان مي دادند. وقتي قدرت به دست جناح رقيب افتاد و فصل حاكميت اصولگراها شروع شد بسياري از اصول رنگ باختند و به بركت تسامح كه گويا در اردوگاه اصولگرائي به دليل آنكه آنها معتقدند پيچ و مهره دين را در اختيار خود دارند و هر كاري بكنند و هرچه بگويند عين ديانت است بسياري از نارواها كاملا روا شدند. پوست انداختن جناح ها يعني اين."

 

سپس سرمقاله نویس در بسترادامه ی مقاله یروشنگری خود برای اینکه مپچ گیری ازرقیب حاکم مدعی اصول گرا کرده باشد .به چندمورد عملکرد متناقض این جریان فاشیستی متحجر و خرافاتی حاکم اشاره کرده است که   در زمینه پروژه ی هسته ای  و عدم امنیت اجتماعی  که از لین یکی به عنوان فاجعه یاد کرده است وازچگونه وزیر رفاه شدن یک  پاسدار ملیلیاردی گفته است و افزوده که برای وزیر شدن این پاسدار میلیاردی   نه اینکه انتقادی نشده ، بلکه  وکیل الدوله های بازار مکاره ی کمدی و دکوری و انتصابی برایش صلوات  هم فرستادند و در دنباله پرسش معنی دار کرده که اگر چنانچه در دوران مدعی اصلاح طلبان  این اتفاق انجام می گرفت چه غوغائی بر پا می شد و وکیل الدوله ها وحامیان شان چگونه کف بر دهان آورده و فریاد جیغ بنفش  سر می کشیدند که توضیح آن با پرسش کردن  اینگونه می باشد : 


براي آنكه كلي گوئي نكرده باشيم به دو سه مورد از مصاديق تسامح اصولگراها در هفته هاي اخير اشاره مي كنيم .تلاش ناموفقي كه براي مذاكره با آمريكا و حتي تحويل دادن اورانيوم به روسيه صورت گرفت با همه موازين و اصول مورد قبول در تضاد بود. سكوت سنگين اصولگراها در برابر اين انحراف واقعا شگفت انگيز است . براي لحظه اي تصور كنيد اگر در دولت اصلاح طلب ها چنين اقدامي صورت مي گرفت اصولگراها در رسانه هايشان و در مجلس و هر جاي ديگر كه حضور دارند حتي در حوزه هاي علميه چه غوغائي به پا مي كردند! البته حق هم داشتند ولي آيا اكنون حق ندارند و يا وظيفه اي برعهده آنها نيست ! فجايعي كه در هفته هاي اخير در اطراف تهران در عرصه ناموسي رخ داد اگر در دوران اصلاحات رخ داده بود اصولگراها فرياد بر مي آوردند كه اين فجايع از نتايج حاكميت اصلاح طلب هاست . چرا اكنون اصولگراها اكنون از خود نمي پرسند در چهار سال و نيم حاكميت دولت اصولگرا چه عملكردي وجود داشته كه اكنون شاهد چنين فجايع كم نظيري هستيم .روز يكشنبه هفته گذشته يك سرمايه دار كه خود اصولگراها به برخورداري او از صدها ميليارد تومان ثروت اعتراف دارند از مجلس راي اعتماد گرفت تا وزير رفاه باشد. اصولگراهاي مجلس براي وزير شدن او صلوات هم فرستادند و حتي بعضي از آنها به كساني كه ثروتمند بودن را مانعي جدي براي درك وضعيت محرومين دانستند تشر زدند و توپيدند يعني كه ثروتمند بر دو نوع است خوب و بد وقتي از ما باشد خوبست و فقط درصورتي كه از ما نباشد بد است ! حالا تصور كنيد اگر در دولت اصلاحات فردي با صدها ميليارد تومان ثروت براي وزير شدن به مجلس معرفي ميشد چه غوغائي توسط همين اصولگرايان به راه مي افتاد و چه وا انقلابا و وا اماما كه سر داده نمي شد"

 

بالاخره اینکه سرمقاله نویس برای اینکه محکم کاری کرده و نشان داده  باشد  که سیاست مدعی اصول گرایان کودتا گر شیفته ی قدرت عملکرد تناقض آمیزشان یکی دو مورد نیست بنابراین به مورد دیگر اشاره کرده که مربوط  به مهره ای است که  در همدان تازگی ها  به وی  جایزه داده شده است که  این چنین از وی یک شوالیه ی فرهنگی در خدمت آمریکا و فرح پهلوی وبنیاد سوروس  نام برده است که خاتمی متهم به وابسته بودن آن شده است :

 

روز جمعه 22 آبان با حضور رئيس جمهور دولت اصولگرا در همدان و در قالب جشنواره اي براي بزرگداشت ابوعلي سينا از حسين نصر رئيس دفتر فرح پهلوي تجليل شد و به او جايزهحكمتانه � دادند. جالب است كه اين شخص قبلا توسط رسمي ترين موسسات فرهنگي وابسته به اصولگرا يك شواليه ناتوي فرهنگي دانسته شده بود كه در طول 31 سال بعد از پيروزي انقلاب اسلامي دست دردست آمريكائي ها و فرح و اشرف و بنياد سوروس و چندين موسسه جنگ نرم به نظريه پردازي عليه انقلاب و تلاش براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران پرداخته است . حالا اصولگراها به چنين شخصي جايزه داده اند براي او كف زده اند و در مجلس اصولگرا حتي يكنفر به اين خيانت اعتراض نكرد و محافل فرهنگي و رسانه هاي اصولگرا نيز سكوت را بر هر موضعگيري ديگري ترجيح دادند غير از يك انتقاد نيم بند كه در يكي از آنها صورت گرفت آنهم لابد براي خالي نبودن عريضه ! واي اگر اين اقدام در دولت اصلاحات صورت مي گرفت . رئيس جمهور اصلاحات اگر به اين شواليه ناتوي فرهنگي جايزه ميداد قطعا قبل از آنكه از همدان به تهران برسد هم خلع سلاح مي شد و هم خلع يد ولي چون پيچ و مهره دين در اختيار اصولگراهاست آنها هر كاري بكنند درست است و كسي را حق اعتراض نيست آنچه آن خسرو كند شيرين بود! "

 

خلاصه اینکه سرمقاله نویس بدون  توجه به رقابت و جنگ نزاع قدرت و ثروت ادامهدار جناح های قالب و مغلوب که در 30 سال گذشته وجود داشته و چگونه دود این جنگ بر توی چشمان مردم ایران به ویژه محرومان و تهی دستان رفته است .همینطور بدون اشاره به سیاست رقابت قدرت مخرب که موجب آسیب و ضربات وحشتناکی شده که منافع کشور زده است . اما ساده اندیشانه نتیجه گیری کرده است که حاصل چنین سیاستی نوعی پوست انداختن رقبا بر زیر پای همدیگر است  تا که رقیب  سکندری بخورد و واژگون گردد تا شرایط  برای بازگشت بقدرت  رقیب دیگر فراهم  شود . دست آخر این چنین اصلاح طلب و اصول گرا بودن را تعریف کرده است کهاینتعریف  شامل حال هر دومدعی غلب و مغلوب در حال جنگ نمی شود:


زيان پوست انداختن جناح ها قبل از ديگران متوجه خودشان مي شود. مردم وقتي عدم انطباق عمل ها با شعارها را ببينند از جناح ها برمي گردند و به آنها بي اعتقاد مي شوند. اين بي اعتقاد شدن يك خطر براي كشور و نظام است زيرا بي اعتقادي موجب بي اعتمادي مي شود و فعالان سياسي فقط هنگامي مي توانند خدمت كنند كه مورد اعتماد مردم باشند. از اين ها خطرناك تر ضربه ايست كه به اصول و آرمان ها وارد مي شود. اصلاح طلب واقعي كسي است كه در برابر مفاسد بايستد و تمام توان خود را براي جلوگيري از وارد آمدن خسارت به اصول بكار بگيرد. اصولگراي واقعي كسي است كه اصول را فداي منافع زودگذر خود نكند. كمترين آسيبي كه از رهگذر پوست انداختن جناح ها متوجه كشور مي شود فراموش شدن اصول و روي آوردن مسئولان به توجيه است . تاكنون زيان هاي زيادي از ناحيه همين توجيه گر شدن كه نتيجه مستقيم پوست انداختن جناح هاست متوجه كشور و ملت و انقلاب و نظام گرديده است . اگر اين روند خطرناك هرچه زودتر متوقف نشود چه بسا زيان آن دامن اسلام رانيز بگيرد و چنين مباد!"

 

در خاتمه اینکه وقتی سرمقاله نویس مدعی اصول گرا این چنین تاریخچه ی جنگ قدرت و ثروت دو جناح مدعی اصلاح طلب و اصول گرا را شکافته و به نمایش گذشته که اثبات کرده رقبای در گیر جنگ قدرت و ثروت چه آسان برای کسب قدرت دست به عوامفریبی می زنند تا که با کسب رأی سیاهی لشکر های گول خوردگان در نمایشات خیمه شب بازی انتصاباتی که انتخابات جا زده می شود که همراه با تقلبات گسترده  می باشد. بطوریکه آخرین مورد اینگونه نمایش خیمه شب بازی در 22 خرداد اجراشد که آشکارا تبدیل به کودتای تقلباتی برای حذف رقیب شد تا که نظام کودتائی یکپایه شود و پاسداران کودتا گر  قدرت راقبضه کنند ودرزمینه یقدرتنظامی و سیاسی و اقتصادی انحصاری اش نمایند. مشروطبر اینکه تسلط کامل بر تأسیسات هسته ای دارند که بر خلاف سر دادن شعار ها و فریاد های عوامفریبانه ی تاکتیکی مرگ بر آمریکا و پیرو خط خمینی شیاداما در پشت پرده سیاست زد وبند با آمریکای دشمن را دنبال کرداند آنگونه که سرمقاله نویسمدعیاصول گرائی با مچ گیری کردن این ترفند مدعیان اصولگرایان حاکم کودتاگر را فاش کرده و نتیجه گرفته است  که این شگرد درست ضد خط ترسیم شده ی خمینی شیاد و عبور از آن می باشد . از سوی دیگر در برابر قول پوشالی خمینی شیاد که گفته بود حکومت آینده از مستضعفان و پا بر هنگان می باشد. اکنون بدون حتی بررسی قانون از کجا آورده ای؟ و بررسی و ارزیابی  کردن که چگونه یک پاسدار صاحب ثروت نجومی 200 میلیارد تومانی شده است .مهمتراینکه می تواند وزیرامور رفاه اجتماعی شود؟ البته بقول یک وکیل الدوله که بزبان طنز گفته است که این گزینه یک انتخاب درستی می باشد. چونکه خود پاسدار وزیر در رفاه می باشد . البته اشاره به زندگی زیر خط فقر اقتصادی 80% جمعیت کشور نکرده است. از سوی دیگر در شرایطی که شاهد روز افزون جنگ قدرت و ثروت جناح های قالب و مغلوب می باشیم .آنچنانکه دامنه ی تضاد اختلافات بدرون باندهای مافیائی وابسته بقدرت حاکم سرایت کرده است . همچنین توصیف وضعیت سرکوب و خفقان و سانسور و ارعاب و وحشت و سرکوب و ضرب وشتم و بازداشت و شکنجه و اعتراف و صدور احکام سنگین که شامل حکم اعدام می شود مشخص است که آنقدر فاجعه انگیز است که نیاز به توضیح ندارد تا که گفته شود کودتاگران چه فضای کودتائی و حکومت نظامی جهنمی را به مردم  ایران تحمیل کرده اند و دست به چه جنایات ضد بشری علیه ی معترضین به خصوص دانشجویان آزادیخواه ودگر اندیش می زنند که آشکارا نشان از نامشروع و ضد مردمی بودن رژیم کودتائی ووحشت شان از خیزش و قیام مردم خشمگین و ناراضی در جامعه انفجاری می باشد. بهر حال روشنگری سرمقاله نویس مشت نمونه از خروارمی باشدکه دیگر جای ابهامی باقی نمی گذارد که رژیم فاشیستی مذهبی کودتائی به پایان تاریخ مصرف خود رسیده است که وظیفه ی همه نیروهای آزادیخواه و خواهان دمکراسی و آزادی و عدالت و مدافع حقوق بشر می باشد که متشکل و همآهنگ شده و در کنار مردم معترض و خشمگین فریاد زن مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای قرار گیرند وبهر شیوه ی مبارزه ای که می توانند تقویت کننده ی پژواک اعتراضی مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک در ایران حرکت نمایند.

 

هوشنگ � بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13880902/index.html

برای بازدید سایر مطالب و مقالات دیگر لطفاً به این آدرس رجوع شود :

http://naghdematboat.blogspot.com/

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی دوشنبه 2 آذرماه سال 1388

وقتي جناح ها پوست مي اندازند

بسم الله الرحمن الرحيم
با قطع نظر از اختلافات سياسي و تفاوت هاي اساسي و ريشه اي كه ميان دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب درباره مسائل مهم سياست خارجي و داخلي وجود دارد و بدون قضاوتي درباره اينكه نظر كدام جناح درست است و كدام غلط اين واقعيت بسيار مهم را نمي توان كتمان كرد كه هر دو جناح هنگامي كه قدرت را در اختيار دارند نسبت به اصول و ارزش ها اهل مسامحه مي شوند و هنگامي كه رقيب در مسند قدرت است تسامح را كنار مي گذارند. اين يعني پوست انداختن جناح ها.
اينكه خوبست جناح ها پوست بياندازند يا نه موضوع مهمي است كه شايد تا به حال هيچيك از آنها به عوارض آن براي خودشان توجه نكرده باشند ولي ترديدي نبايد كرد كه اين پوست انداختن براي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي و كشور و ملت زيبانبار است . برشمردن اين زيان را اگر به بعد از تبيين اصل موضوع موكول كنيم بهتر است .
اصل موضوع اينست كه اصلاح طلب ها وقتي از قدرت دور بودند به همه عملكردها و موضعگيري هاي جناح رقيب ايراد مي گرفتند كه اينها برخلاف خط امام و اصول انقلاب است و اگر قدرت در اختيار ما باشد ما مي دانيم چگونه خط امام و اصول انقلاب را پياده كنيم . در آن زمان هنوز عنواناصلاح طلب � براي اين جناح در نظر گرفته نشده بود و جناح مقابل هم هنوز با عنواناصولگرا � شناخته نمي شد. وقتي دولت اصلاحات تشكيل شد همه شعارهاي خط امامي فراموش شد و حتي سران جناح اصلاح طلب در برابر اظهارات شگفت انگيز و نوشته هاي حيرت آور همفكران خود كه مي گفتند انقلاب تمام شده و مي نوشتند امام حسين عليه السلام در كربلا انتقام تندروي هاي حضرت علي عليه السلام در بدر را پس داده واكنش نشان نمي دادند درحالي كه اينها از شناخته شده ترين خط قرمزهاي امام خميني بودند و اگر در زمان حيات ايشان چنين مطالبي گفته يا نوشته مي شد به شدت موضعگيري مي كردند. در آن دوران اصولگراها در برابر اين قبيل مسائل و اموري از قبيل تسامح فرهنگي و مذاكره با آمريكا و وزير و وكيل شدن افراد ثروتمند بشدت عكس العمل نشان مي دادند.
وقتي قدرت به دست جناح رقيب افتاد و فصل حاكميت اصولگراها شروع شد بسياري از اصول رنگ باختند و به بركت تسامح كه گويا در اردوگاه اصولگرائي به دليل آنكه آنها معتقدند پيچ و مهره دين را در اختيار خود دارند و هر كاري بكنند و هرچه بگويند عين ديانت است بسياري از نارواها كاملا روا شدند. پوست انداختن جناح ها يعني اين .
براي آنكه كلي گوئي نكرده باشيم به دو سه مورد از مصاديق تسامح اصولگراها در هفته هاي اخير اشاره مي كنيم .
تلاش ناموفقي كه براي مذاكره با آمريكا و حتي تحويل دادن اورانيوم به روسيه صورت گرفت با همه موازين و اصول مورد قبول در تضاد بود. سكوت سنگين اصولگراها در برابر اين انحراف واقعا شگفت انگيز است . براي لحظه اي تصور كنيد اگر در دولت اصلاح طلب ها چنين اقدامي صورت مي گرفت اصولگراها در رسانه هايشان و در مجلس و هر جاي ديگر كه حضور دارند حتي در حوزه هاي علميه چه غوغائي به پا مي كردند! البته حق هم داشتند ولي آيا اكنون حق ندارند و يا وظيفه اي برعهده آنها نيست !
فجايعي كه در هفته هاي اخير در اطراف تهران در عرصه ناموسي رخ داد اگر در دوران اصلاحات رخ داده بود اصولگراها فرياد بر مي آوردند كه اين فجايع از نتايج حاكميت اصلاح طلب هاست . چرا اكنون اصولگراها اكنون از خود نمي پرسند در چهار سال و نيم حاكميت دولت اصولگرا چه عملكردي وجود داشته كه اكنون شاهد چنين فجايع كم نظيري هستيم
روز يكشنبه هفته گذشته يك سرمايه دار كه خود اصولگراها به برخورداري او از صدها ميليارد تومان ثروت اعتراف دارند از مجلس راي اعتماد گرفت تا وزير رفاه باشد. اصولگراهاي مجلس براي وزير شدن او صلوات هم فرستادند و حتي بعضي از آنها به كساني كه ثروتمند بودن را مانعي جدي براي درك وضعيت محرومين دانستند تشر زدند و توپيدند يعني كه ثروتمند بر دو نوع است خوب و بد وقتي از ما باشد خوبست و فقط درصورتي كه از ما نباشد بد است !
حالا تصور كنيد اگر در دولت اصلاحات فردي با صدها ميليارد تومان ثروت براي وزير شدن به مجلس معرفي ميشد چه غوغائي توسط همين اصولگرايان به راه مي افتاد و چه وا انقلابا و وا اماما كه سر داده نمي شد.
روز جمعه 22 آبان با حضور رئيس جمهور دولت اصولگرا در همدان و در قالب جشنواره اي براي بزرگداشت ابوعلي سينا از حسين نصر رئيس دفتر فرح پهلوي تجليل شد و به او جايزهحكمتانه � دادند. جالب است كه اين شخص قبلا توسط رسمي ترين موسسات فرهنگي وابسته به اصولگرا يك شواليه ناتوي فرهنگي دانسته شده بود كه در طول 31 سال بعد از پيروزي انقلاب اسلامي دست دردست آمريكائي ها و فرح و اشرف و بنياد سوروس و چندين موسسه جنگ نرم به نظريه پردازي عليه انقلاب و تلاش براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران پرداخته است . حالا اصولگراها به چنين شخصي جايزه داده اند براي او كف زده اند و در مجلس اصولگرا حتي يكنفر به اين خيانت اعتراض نكرد و محافل فرهنگي و رسانه هاي اصولگرا نيز سكوت را بر هر موضعگيري ديگري ترجيح دادند غير از يك انتقاد نيم بند كه در يكي از آنها صورت گرفت آنهم لابد براي خالي نبودن عريضه ! واي اگر اين اقدام در دولت اصلاحات صورت مي گرفت . رئيس جمهور اصلاحات اگر به اين شواليه ناتوي فرهنگي جايزه ميداد قطعا قبل از آنكه از همدان به تهران برسد هم خلع سلاح مي شد و هم خلع يد ولي چون پيچ و مهره دين در اختيار اصولگراهاست آنها هر كاري بكنند درست است و كسي را حق اعتراض نيست آنچه آن خسرو كند شيرين بود!
زيان پوست انداختن جناح ها قبل از ديگران متوجه خودشان مي شود. مردم وقتي عدم انطباق عمل ها با شعارها را ببينند از جناح ها برمي گردند و به آنها بي اعتقاد مي شوند. اين بي اعتقاد شدن يك خطر براي كشور و نظام است زيرا بي اعتقادي موجب بي اعتمادي مي شود و فعالان سياسي فقط هنگامي مي توانند خدمت كنند كه مورد اعتماد مردم باشند. از اين ها خطرناك تر ضربه ايست كه به اصول و آرمان ها وارد مي شود. اصلاح طلب واقعي كسي است كه در برابر مفاسد بايستد و تمام توان خود را براي جلوگيري از وارد آمدن خسارت به اصول بكار بگيرد. اصولگراي واقعي كسي است كه اصول را فداي منافع زودگذر خود نكند. كمترين آسيبي كه از رهگذر پوست انداختن جناح ها متوجه كشور مي شود فراموش شدن اصول و روي آوردن مسئولان به توجيه است . تاكنون زيان هاي زيادي از ناحيه همين توجيه گر شدن كه نتيجه مستقيم پوست انداختن جناح هاست متوجه كشور و ملت و انقلاب و نظام گرديده است . اگر اين روند خطرناك هرچه زودتر متوقف نشود چه بسا زيان آن دامن اسلام رانيز بگيرد و چنين مباد!

ورق پاره ی کیهان چهار شنبه 4 آذر ماه سال 1388

نقد و بررسی(يادداشت روز) ورق پاره ی کیهان "  جيك جيك مستان ! "

 

" سربازجو شریعتمداری : مراحل حركت سران فتنه از قبل و پيشاپيش قابل پيش بيني بود"

 

عجیب است که رقیب مغلوب دوم خردادی ها گویا هنوز کودتای تقلباتی 22 خرداد پاسداران را جدی نگرفته اند که مرحله ی تکمیلی کودتای  چراغ خاموش و خزنده 4 تیر ماه 84 است که نه رژیم فاشیستی مذهبی کوتائی نامشروع بطور کامل یک پایه شده است ، بلکه کودتاگران  مرکز قدرت و ثروت را بطور کامل قبضه وبه انحصار  خود در آورده اند و رقیب مغلوب را نه از این مراکز تصمیم گیری قدرت و دسترسی به ثروت حذف و محروم کرده اند ، بلکه هرروز ببیش از گذشته ی سران رقیب دوم خردادی ها مورد بد ترین توهین و اتهامات واقع می شوند و  از طریق رسانه های اطلاع رسانی و مطبوعات در خدمت کودتاگران مورد پیگرد به حساب قانونی و قضائی واقع می شوند  و انتقاد به  دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض قضائیه می شود که  چرااینان را دستگیر و محاکمه و محکوم نمی کند؟

 

همانگونه که به نظر می رسد که رقیب مغلوب دوم خردادی ها و مطبوعات حامی شان  فراموش کرده اند که چگونه پس از کودتای تقلباتی 22 خرداد و بازداشت های گسترده که با شکنجه و تجاوز و اعتراف گیری باز داشت شدگان  همراه بود که بشدت و با سرعت دنبال شد و آنگونه بود که بطور گله ای � فله ای کاروانی 100 نفره در بیداگاه نمایشی فرمایشی و نمایشی تلویزیونی  متهمان حضور می یافتند  تا که این متهمان برای بازجویان کودتا گر  خود و دستگاه قضائی زیر کنترل سازمان اطلاعات و حراست پاسداران اعتراف کنند که رهبران رقیب مغلوب دوم خردادی ها طرح کودتای مخملین داشتند که همسوئی کامل  با طرح و منافع آمریکائی و اسرائیل بود .

 

البته اکنون سر بازجو حسین شریعتمداری کشف کرده است که یکی از این تئوری پردازان جین شارپ می باشد که در کتاب پاتک کودتا به  انقلاب یا کودتای مخملین پرداخته است . با این وجود هنوز مطبوعات   رقیبمغلوب خوش باور می پندارند که می بایست  رهبران رقیب مغلوب  می بایست از سوی کودتاگر حاکم  حد اقل بطور حضور  نمایش تاکتیکی   به بازی گرفته شوند که در مطبوعات وابسته به رقیب مغلوب دوم خردادی ها که از سوی سرباز جو حسین شریعتمداری   روزنامه هاي زنجيره اي نا میده شده   و سايت ها و رسانه هاي بيگانه و ضد انقلاب با اینان و رهبران رقیب مغلوب همسو وهمگام  کرده  نقل قول کرده که این مطبوعات  دست به اعتراض زده اند که چرا كروبي براي شركت در همايش روزبازار مکاره ی کمدی و دکوری و انتصابی مجلس هشم دعوت نشده است و افزوده که با عدم دعوت کروبی ، اين همايش از �وحدت ملي� بودن  به انحراف کشیده  شده  است؟

 

 بالاخره سربازجو حسین شریعتمداری برای اینکه سناریوی اتهام زدنش را کامل کردهو افشاگری های رقیب را لوث نمود باشد.  پس مطبوعات رقیب  را متهم کرده است تيترهايي نظير � سران شاخص منتقد دولت به همايش مجلس دعوت نشده اند�! تا که به خيال خود دور جديدي از جوسازي عليه ی کودتاگران حاکم را در فضاي مجازي را كليد بزنند. بهرحال سربازجو حسین شریعتمداری نتیجه گیری کرده است  كه فصل مشترك فتنه انگيزان داخلي و حاميان بيروني  شان این  است، كه هر دو سوي ماجرا اصرار دارند  که سران فتنه را  نه طراح برانداز کودتای مخملین که  منتقد دولت نامشروع دهم معرفي كنند. غافل از آنکه هويت واقعي �وطن فروشي شان � آشكارا به نفع آمريكا و اسرائيل از پرده برون افتاده است . همینطور سربازجو شریعتمداری افزوده ، مخفي نگاه داشتن و پنهان كاري کردن رقیب مغلوب دوم خردادی ها همچون  سر فرو بردن كبك در زیر برف است . زیرا كه سران فتنه تا چند ماه قبل و در اوج �جيك جيك مستانه بودنشان به فکر روزهاي منجمد سرد و سیاه زمستان شان نبودند.آنگونه  که نه فقط براي پنهان كردن وابستگي خود به كانون هاي قدرت بيگانه نظير آمريكا، انگليس و اسرائيل، اصراري نداشتند، بلكه در برخي از موارد، اين وابستگي را نشانه �جهان وطني خود می دانستند. بهر حال سربازجو حسین شریعتمداری  در ادامه ی گشودن پرونده ی اتهامی خاتمي و موسوي و كروبي  و قرائت بند بند اتهامات کیفر خواست تنظیم شده علیه شان این چنین اتهاات شان را فرمول بندن و ترسیم وبییان کرده شده است:

 

"طي چند ماه اخير، به گواهي اسناد غيرقابل انكار كه موجود و مضبوط است، دقيقاً و بي كم و كاست فرمول از قبل اعلام شده آمريكا و اسرائيل براي مقابله با جمهوري اسلامي را دنبال كردند. پيروي آنان از فرمول ياد شده به اندازه اي آشكار بود كه تمامي مراحل حركت سران فتنه از قبل و پيشاپيش قابل پيش بيني بود و كيهان به استناد نسخه هاي آن كه تماماً موجود و در دسترس است، فازهاي مختلف و فرموله فتنه مورد اشاره را، قبل از شروع و پيش از آن كه عملياتي شود، نشان داده و به آن پرداخته بود. مراحلي نظير �پيش كشيدن احتمال تقلب در انتخابات�، �تشكيل كميته صيانت از آراء�، �انتخاب يك رنگ به عنوان نماد اين جريان�، �اعلام زودرس پيروزي در انتخابات�، �ادعاي تقلب در انتخابات�، �دعوت از هواداران براي ريختن به خيابان ها�، �سازماندهي اراذل و اوباش با هدف آشوب آفريني�، �خودداري سران فتنه از مراجعه به مراجع قانوني براي پي گيري ادعاي تقلب� و... تماماً قبل از عملياتي شدن در كيهان مورد اشاره قرار گرفته بود. كيهان كه غيب گو نيست! هست؟! و از سوي ديگر پيش بيني اين مراحل نيز قابل انكار نيست، چرا كه نسخه هاي روزنامه موجود و قابل دسترسي است. بنابراين، آيا كمترين ترديدي باقي مي ماند كه سران فتنه از فرمول ديكته شده آمريكا، اسرائيل و انگليس براي كودتاي نرم عليه نظام اسلامي پيروي كرده اند و از آنجا كه اين نسخه، از مدتها قبل در سايت ها و رسانه هاي غربي ارائه شده بود، پيش بيني مراحل فتنه با مراجعه به فرمول ياد شده امكان پذير بود، بي آن كه نيازي به غيب گويي! باشد و همه شاهد بودند كه همان شد. به عنوان مثال - و فقط به عنوان مثال- جين شارپ در كتاب معروف خود با عنوان �ضد كودتا� تاكيد مي كند؛ �انقلاب هاي مخمليكه عمدتاً نزديك انتخابات صورت مي گيرد شامل مراحل مختلفي است كه القاي تقلب قبل از انتخابات، دروغگو معرفي كردن حاكميت، استفاده از نمادها و رنگ ها براي القاي پيروزي قبل از انتخابات، ديكتاتور معرفي كردن دولت- بخوانيد نظام- سر دادن شعار مرگ بر حكومت و... از جمله آنهاست� "

 

سرباز جو حسین شریعتمداری در ادامه ی قرائت بندهای دیگرکیفرخواست اتهامی رقیب مغلوب دوم خردادی ها بابرجسته و نمایان کردن کینه و دشمنی اش با مخالفین  به خصوص برای کم رنگ کردن ضریب مخالفت داخلی مردم ناراضی و خشمگین مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای فریادزن . همچنین برای سنگین تر کردن پرونده ی  سران رقیب مغلوب که ادامه تلاش مقدمه سازی دستگیر ی و محاکمه کردن شان می باشد از موضع فرافکنی و پاک کردن صورت مسئله برای زدودن خصلت  و خصائل ویژه ی انکارناپذیر ا راذل و اوباش  بودن  حاکمان کودتا گر با شرکای و عامران و عملان قتل های زنجیره ای لمپن و آدم کشان حرفه بقدرت  رسیده شان، سران رقیب مغلوب و مخالفان را مورد توهین و فحاشی قرار داده تاکه نتیجه گیری کرده باشد خاتمی و کروبی و موسوی نه منتقدان دولت نامشروع نمی باشند، بلکه همسو وهمگام با آمریکا و اسرائیل    با اقدام وطن فروشنانه خائنانه  می باشند که چنین مستحق بازداشت و محاکمه هستند:

 

" علاوه بر آنچه در بند اول اين نوشته آمده است بايد به ائتلاف فراگير سران فتنه با تمامي گروهها و جريانات ضدانقلاب نظير منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها، نهضت آزادي، اراذل و اوباش نشاندار و شناخته شده، ماركسيست ها، طردشدگان حضرت امام(ره) و... نيز اشاره كرد. اعلام حمايت رسمي و علني سران آمريكا، اروپا، رژيم صهيونيستي و تخصيص بودجه هاي كلان براي حمايت از فتنه انگيزان، در اختيار نهادن صدها سايت اينترنتي و اختصاص بيشترين بخش هاي تحليلي و خبري رسانه هاي معروف آمريكايي و اروپايي و اسرائيلي به دفاع از سران فتنه و دروغ پراكني عليه جمهوري اسلامي ايران، حمايت موسوي و كروبي و خاتمي از شعارهايي كه اندك هواداران باقيمانده آنها در روز قدس به نفع اسرائيل، عليه حضرت امام(ره) سر داده بودند و شعارهايي كه روز 13 آبان به حمايت از آمريكا بر زبان داشتند و... نيز از جمله واقعيات تلخ و مشمئزكننده اي است كه در پرونده سياه سران فتنه ضبط و ثبت است.اكنون با توجه به آنچه گذشت كه فقط مشتي از خروارها و اندكي از بسيارهاست، كدام انسان عاقل- هرچند با درك و شعوري اندك- مي تواند ادعا كند كه موسوي و خاتمي و كروبي �منتقد دولت� بوده اند!شواهد فوق الذكر كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه هدف اصلي از فتنه مشترك خط نفاق جديد و دشمنان تابلودار بيروني، مقابله با موجوديت انقلاب و نظام و تحويل ايران اسلامي به آمريكا و اسرائيل بوده است، حركتي كه �وطن فروشي� نيز نمي تواند ماهيت آن را آنگونه كه واقعاً بوده و هست معرفي كند. بنابراين سران فتنه مطابق تمامي قوانين جاري و شناخته شده در ايران و جهان فقط مستحق بازداشت، محاكمه و مجازات سخت هستند و بديهي است دعوت از آنها براي شركت در همايش مجلس شوراي اسلامي، �خيانت� به نظام، امام(ره)، شهدا و مردم شريف و پاكباخته اين مرز و بوم است كه براي حفظ استقلال، حاكميت اسلام و بيرون آوردن ميهن اسلامي خويش از چنگ بيگانگان خون داده و خون دل خورده اند."


بازهم سربازجوحسین شریعتمداری در پیگیری  و تشریح بندهائی دیگر از قرائت کیفر خواست خود که رهبران رقیب مغلوببه خیانت ومستحق بازداشت و محاکمه و مجازات  شدنشان   متهم کرده است   دردنباله به سراغ رفسنجانی بسازوبفروش ومکار و غارتگر رفته و این چنین به عنوان خواص از رفوزه و سقوط شدنش در آزمون الهی لوطی جماران و موهبت الهی بودن دولت نامشروع  دهم گفته است:

 

" سران فتنه اگرچه براي پنهان كردن ماهيت واقعي مأموريتي كه با حمايت و دستورالعمل دشمنان بيروني و به منظور مقابله با نظام اسلامي برعهده گرفته بودند، سعي داشتند حركت خود را حركتي عليه دولت معرفي كنند شماري از اين خواص، در آزمون ياد شده رفوزه شدند و متاسفانه سقوط كردند. دولت احمدي نژاد بي ترديد يك موهبت الهي و قابل انتقاد، درخور تقدير و شايسته تحسين است،  پس، بسيار ساده انديشانه است اگر تصور شود كه در فتنه اخير، تمامي قدرت هاي استكباري دنيا و همه دشمنان ريز و درشت داخلي و خارجي دست در دست يكديگر داده و همه توان خود را براي مخالفت با دولت ايشان به كار گرفته بودند. اين نكته بديهي تر از آن است كه به آساني ديده نشود. از اين روي، وقتي هدف فتنه موجوديت اسلام و نظام و مردم است، آناني كه به دولت كنوني انتقاداتي دارند نبايد به افسون خط نفاق داخلي و حاميان بيروني آنها فريفته شده و با اين تصور كه درگيري ميان مثلاً موسوي و احمدي نژاد است، از قافله تقابل با دشمن اصلي غافل شده و خداي نخواسته در جنگ احزاب رفوزه شوند. در اين ماجرا، نه موسوي و خاتمي و كروبي در حد و اندازه و قد و قواره اي هستند كه توان مقابله با نظام اسلامي را داشته باشند و نه احمدي نژاد هدف اصلي دشمنان است"


 در خاتمه اینکه مگر می توان انتظاری دیگری از سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری داشت که بیش از 30 سال است با پرونده و سناریو سازی و  بازجوئی و اتهام زنی و  شکنجه گری و   تحریف کردن و اعتراف گرفتن سر و کار داشته است. به خصوص اینکه پس از اینکه مسئول بخش اطلاعات ارگان فاشیستی تروریستی سپاه پاسداران  بود و بولتن خبری نویسی  این ارگان وحشی و ضد مردمی  سرکوبگر را بر عهده داشت اکنون این بخش پاسداران در کنار عاملان و آمران قتل های زنجیره ای بقدرت خزیده اند زیرا که با پشتیبانی لوطی جماران و همیاری نزدیک آقازاده اش مجتبی خامنه ای  ( که یک قلم غارتگری اش مسدود و بلوکه شده ی حساب بانکی در انگلیس یک میلیارد و 600 میلیون دلار می باشد)   اینان بطور مشترک دست به کودتا زده و نظام را یکپایه و منقبض کرده و  قدرت را قبضه  و انحصاری کرده اند . البته سربازجو حسین شریعتمداری  که نماینده ی لوطی جماران  و سخنگوی پاسداران کودتاگر و مدافع دولت نامشروع دهم در ورق  پاره ی کیهان است . مهمتر اینکه همسرش وزیر بهداشت و درمانش می باشد. بنابراین موظف می باشد درکنار ردیف کردن اتهامات سنگین به رهبران رقیب مغلوب دوم خردادی ها و تهدید و رفوزه کردن رفسنجانی مکار بساز و بفروش،  برای لوث و بی ارزش کردن روشنگری های اینان پیرامون خطا و خلاف های دولت و فاش نمودن  نقش کودتا گران تقلباتی که پاسدار گماشته احمدی نژاد را رئیس جمهور کردند  مدعی شود که این متهمان  که هرچه در توان داشتند براي مقابله با کودتاگران حاکم به كار گرفته اند و تأکید کرده  در شرایطی که اینان مستحق محاکمه و مجازات هستند .ولی  چرا خودشان را به عنوان �منتقد دولت� - و نه مخالف نظام معرفی  کرده اند ؟ آنهم دولتی که همچون جنگ خانمان براندازضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق  که نعمت الهی بود این دولت نامشروع دهم هم  موهبت الهی می باشد که گذشته از دستآورد نرخ رشدلجام گسیخته ی تورم وگرانی و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و سانسور و خفقان و سرکوب واعدام که بخشی از این موجب الهی می باشد 3 برابر بودن واردات در برابر صادرات  و رتبه اولی جهانی  فرار مغزها یا نخبگان و نقض محکومیت  اولی جهانی حقوق بشر و رتبه ی ممتاز و پیشتازی بی نظیر اولی جهانی مرگ و میر در جاده ها را نیز در کارنامه ی خود دارد.برای اینکه خودش قسمت دیگر موهبت الهی بودن دولت مورد نظر سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری هذیان و وارونه گو وتحریف گر می باشد  که در پایان با وقاحت و پرروئی مدعی شده است فراگیر شدن فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه  ، مترادف با  اعتراف صريح  مردم معترض با مخالفان بيروني به شكست قطعي  شان است زیرا  که  تاريخ مصرف شان تمام شده است . البته بدون  اینکه هیچگونه اشارهای به سرکوبگری جنبش دانشجوئی وموج دستگیری های گسترده ی فعالان دانشجوئی  کند که ناشی از ترس ووحشت  تظاهرات ضد حکومتی  در 16 آذرنسبت به این تاریخ مصرف شدگان کذائی  می باشد !

 

هوشنگ � بهداد

لطفاً برای باز دید سایر مطالب و مقالات دیگربه این آدرس رجوع شود.

http://naghdematboat.blogspot.com/

 

http://www.kayhannews.ir/880904/2.htm#other201


ورق پاره ی کیهان چهار شنبه 4 آذر ماه سال 1388

جيك جيك مستان ! (يادداشت روز)

ديروز برخي از روزنامه هاي زنجيره اي و سايت ها و رسانه هاي بيگانه و ضد انقلاب با اعتراض به اين كه آقاي كروبي براي شركت در همايش روز مجلس دعوت نشده است، اين همايش را به انحراف از موضوع آن كه �وحدت ملي� است متهم كردند و با تيترهايي نظير �سران شاخص منتقد دولت به همايش مجلس دعوت نشده اند�! به خيال خود دور جديدي از جوسازي عليه نظام در فضاي مجازي را كليد زدند كه در باره آن گفتني است؛
1
- نكته درخور توجه كه فصل مشترك فتنه انگيزان داخلي و حاميان بيروني آنان است، اين كه هر دو سوي ماجرا اصرار دارند سران فتنه را �منتقد دولت�! معرفي كنند و هويت واقعي و از پرده برون افتاده آنان را كه �وطن فروشي� آشكار به نفع آمريكا و اسرائيل است، مخفي نگاه دارند، اين پنهان كاري كه سر فرو كردن كبك ها در برف ها را به خاطر مي آورد در حالي است كه سران فتنه تا چند ماه قبل و در اوج �جيك جيك مستانه�! يعني آن روزهاي نه چندان دور كه فكر زمستانشان نبود، نه فقط براي پنهان كردن وابستگي خود به كانون هاي قدرت بيگانه نظير آمريكا، انگليس و اسرائيل، اصراري نداشتند، بلكه در برخي از موارد، اين وابستگي را نشانه �جهان وطني�- كاسموپوليتانيزم- دانسته و برخي از حاميان آنها- از جمله كسي كه اخيراً همراه با خاتمي و به طور مشترك برنده جايزه �گفت وگوي جهاني� كپنهاگ شده بود- با صراحت اعلام مي كردند �ممكن است گفته شود پيوستن به آنها- آمريكا و انگليس- و همراه شدن با آنان نشانه وابستگي است، اما بايد توجه داشت كه مشكل وابستگي بحث كاملا كهنه اي شده است... آن وابستگي كه زمان مصدق مطرح شد ديگر معني ندارد�!
خاتمي و موسوي و كروبي طي چند ماه اخير، به گواهي اسناد غيرقابل انكار كه موجود و مضبوط است، دقيقاً و بي كم و كاست فرمول از قبل اعلام شده آمريكا و اسرائيل براي مقابله با جمهوري اسلامي را دنبال كردند. پيروي آنان از فرمول ياد شده به اندازه اي آشكار بود كه تمامي مراحل حركت سران فتنه از قبل و پيشاپيش قابل پيش بيني بود و كيهان به استناد نسخه هاي آن كه تماماً موجود و در دسترس است، فازهاي مختلف و فرموله فتنه مورد اشاره را، قبل از شروع و پيش از آن كه عملياتي شود، نشان داده و به آن پرداخته بود. مراحلي نظير �پيش كشيدن احتمال تقلب در انتخابات�، �تشكيل كميته صيانت از آراء�، �انتخاب يك رنگ به عنوان نماد اين جريان�، �اعلام زودرس پيروزي در انتخابات�، �ادعاي تقلب در انتخابات�، �دعوت از هواداران براي ريختن به خيابان ها�، �سازماندهي اراذل و اوباش با هدف آشوب آفريني�، �خودداري سران فتنه از مراجعه به مراجع قانوني براي پي گيري ادعاي تقلب� و... تماماً قبل از عملياتي شدن در كيهان مورد اشاره قرار گرفته بود. كيهان كه غيب گو نيست! هست؟! و از سوي ديگر پيش بيني اين مراحل نيز قابل انكار نيست، چرا كه نسخه هاي روزنامه موجود و قابل دسترسي است. بنابراين، آيا كمترين ترديدي باقي مي ماند كه سران فتنه از فرمول ديكته شده آمريكا، اسرائيل و انگليس براي كودتاي نرم عليه نظام اسلامي پيروي كرده اند و از آنجا كه اين نسخه، از مدتها قبل در سايت ها و رسانه هاي غربي ارائه شده بود، پيش بيني مراحل فتنه با مراجعه به فرمول ياد شده امكان پذير بود، بي آن كه نيازي به غيب گويي! باشد و همه شاهد بودند كه همان شد. به عنوان مثال - و فقط به عنوان مثال- جين شارپ در كتاب معروف خود با عنوان �ضد كودتا� تاكيد مي كند؛ �انقلاب هاي مخملي كه عمدتاً نزديك انتخابات صورت مي گيرد شامل مراحل مختلفي است كه القاي تقلب قبل از انتخابات، دروغگو معرفي كردن حاكميت، استفاده از نمادها و رنگ ها براي القاي پيروزي قبل از انتخابات، ديكتاتور معرفي كردن دولت- بخوانيد نظام- سر دادن شعار مرگ بر حكومت و... از جمله آنهاست� و يا �سريرم چوليا-
SREERAM CHAULIA� محقق آمريكايي و از مشاوران كاخ-سفيد در تشريح كودتاي سال 2004 اوكراين ضمن اشاره به ضرورت طرح ادعاي تقلب در انتخابات مي نويسد �... اما هيچكدام از مكانيزم هاي تحريك نمي توانست بدون زير سؤال بردن نتايج انتخابات، جمع كردن مردم در خيابان ها و مهندسي دموكراسي- بخوانيد آشوب- از طريق نافرماني جمعي و مدني، نتيجه بخش باشد. اينجا بود كه بنياد اعانه ملي براي دموكراسي و خانواده موسسات بين المللي بيش از هر وقت ديگري مفيد واقع شده و به كار آمدند�.
2-
علاوه بر آنچه در بند اول اين نوشته آمده است بايد به ائتلاف فراگير سران فتنه با تمامي گروهها و جريانات ضدانقلاب نظير منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها، نهضت آزادي، اراذل و اوباش نشاندار و شناخته شده، ماركسيست ها، طردشدگان حضرت امام(ره) و... نيز اشاره كرد. اعلام حمايت رسمي و علني سران آمريكا، اروپا، رژيم صهيونيستي و تخصيص بودجه هاي كلان براي حمايت از فتنه انگيزان، در اختيار نهادن صدها سايت اينترنتي و اختصاص بيشترين بخش هاي تحليلي و خبري رسانه هاي معروف آمريكايي و اروپايي و اسرائيلي به دفاع از سران فتنه و دروغ پراكني عليه جمهوري اسلامي ايران، حمايت موسوي و كروبي و خاتمي از شعارهايي كه اندك هواداران باقيمانده آنها در روز قدس به نفع اسرائيل، عليه حضرت امام(ره) سر داده بودند و شعارهايي كه روز 13 آبان به حمايت از آمريكا بر زبان داشتند و... نيز از جمله واقعيات تلخ و مشمئزكننده اي است كه در پرونده سياه سران فتنه ضبط و ثبت است.
3- اكنون با توجه به آنچه گذشت كه فقط مشتي از خروارها و اندكي از بسيارهاست، كدام انسان عاقل- هرچند با درك و شعوري اندك- مي تواند ادعا كند كه موسوي و خاتمي و كروبي �منتقد دولت� بوده اند!
شواهد فوق الذكر كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه هدف اصلي از فتنه مشترك خط نفاق جديد و دشمنان تابلودار بيروني، مقابله با موجوديت انقلاب و نظام و تحويل ايران اسلامي به آمريكا و اسرائيل بوده است، حركتي كه �وطن فروشي� نيز نمي تواند ماهيت آن را آنگونه كه واقعاً بوده و هست معرفي كند. بنابراين سران فتنه مطابق تمامي قوانين جاري و شناخته شده در ايران و جهان فقط مستحق بازداشت، محاكمه و مجازات سخت هستند و بديهي است دعوت از آنها براي شركت در همايش مجلس شوراي اسلامي، �خيانت� به نظام، امام(ره)، شهدا و مردم شريف و پاكباخته اين مرز و بوم است كه براي حفظ استقلال، حاكميت اسلام و بيرون آوردن ميهن اسلامي خويش از چنگ بيگانگان خون داده و خون دل خورده اند.
4- سران فتنه اگرچه براي پنهان كردن ماهيت واقعي مأموريتي كه با حمايت و دستورالعمل دشمنان بيروني و به منظور مقابله با نظام اسلامي برعهده گرفته بودند، سعي داشتند حركت خود را حركتي عليه دولت معرفي كنند ولي مواضع و عملكرد آنان خيلي زودتر از آنچه انتظار مي رفت نشان داد كه مخالفت با دولت احمدي نژاد فقط يك بهانه است و در فرمول پيش روي آنان، موجوديت نظام اسلامي هدف گيري شده است. اين ترفند متاسفانه در آغاز توانست برخي از خواص را نيز فريب داده و به جاي ديدن واقعيت ماجرا مساله را در سطح درگيري موسوي و احمدي نژاد تلقي كنند. شماري از اين خواص، در آزمون ياد شده رفوزه شدند و متاسفانه سقوط كردند و شماري نيز به واقعيت ماجرا پي بردند و از اين دام اگرچه ديرهنگام ولي به هر حال رهيدند. صلوات خدا بر اميرمومنان عليه السلام باد كه مي فرمود �آن كه ميوه را قبل از رسيدن مي چيند، مانند كشاورزي است كه در زمين ديگران كشت مي كند� و سلاله او چه حكيمانه به مقابله با اين فتنه رفت و صبر فرمود تا از راه ماندگان نيز به قافله راه يافتگان برسند و... بيدار كرد تا در خواب نمانند.
5
- دولت احمدي نژاد بي ترديد يك موهبت الهي است و علي رغم برخي از كاستي هاي قابل انتقاد، درخور تقدير و شايسته تحسين است، اما، بسيار ساده انديشانه است اگر تصور شود كه در فتنه اخير، تمامي قدرت هاي استكباري دنيا و همه دشمنان ريز و درشت داخلي و خارجي دست در دست يكديگر داده و همه توان خود را براي مخالفت با دولت ايشان به كار گرفته بودند. اين نكته بديهي تر از آن است كه به آساني ديده نشود. از اين روي، وقتي هدف فتنه موجوديت اسلام و نظام و مردم است، آناني كه به دولت كنوني انتقاداتي دارند نبايد به افسون خط نفاق داخلي و حاميان بيروني آنها فريفته شده و با اين تصور كه درگيري ميان مثلاً موسوي و احمدي نژاد است، از قافله تقابل با دشمن اصلي غافل شده و خداي نخواسته در جنگ احزاب رفوزه شوند. در اين ماجرا، نه موسوي و خاتمي و كروبي در حد و اندازه و قد و قواره اي هستند كه توان مقابله با نظام اسلامي را داشته باشند و نه احمدي نژاد هدف اصلي دشمنان است.
6- و بالاخره، گفتني است تلاش سران فتنه براي معرفي خود به عنوان �منتقد دولت� - و نه مخالف نظام- مخصوصاً بعد از آن كه هرچه در توان داشتند براي مقابله با موجوديت نظام به كار گرفته اند، از نكته ديگري نيز حكايت دارد و آن اعتراف صريح آنان به شكست قطعي خود و اذعان دشمنان بيروني به تمام شدن تاريخ مصرف آنان است. نيست؟ اگر با دقت بنگريد ترديد نمي كنيد كه هست.
حسين شريعتمداري



منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب هوشنگ بهداد در سایت پژواک ایران 

*"وحشت از تظاهرات ضد حکومتی روز 22 بهمن با مداحی گری و وارونه گوئی و تحریف تاریخ برای گنده کردن خمینی" نقد و برر سی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " فتح الفتوح امت - امامت " [2010 Feb] 
*اين خبر و پاسخ مختصرش را به خاطر بسپاريد !  (خبر ويژه دروغ نامه ی کیهان) [2010 Jan] 
*" دلایل تأکید خامنه ای مبنی بر پرهیز از دو پهلو گوئی و تسلیم خواص و وظایف ما "  [2010 Jan] 
*" پیرامون بیداد گاه نمایشی محاکمه ی برخی از متهمان تظاهرات روزعاشورا "  [2010 Jan] 
*توطئه ی مشترک استعمار وار تجاع در عراق برای لغو نامزدان انتخابات پارلمانی   [2010 Jan] 
*" تنظیم کیفرخواست 7 بند ولایه ای علیه ی پیشنهاد دهنگان طرح آشتی ملی " نقد و بررسی " (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " 7بطن فتنه " [2010 Jan] 
*"سناریو سازی ربط دادن قیام 6 دی عاشورا به یک کاردار دستگیرشده ی یک کشوراروپائی "  [2010 Jan] 
*" یک دیوانه یک سنگی را بر توی چاه می اندازد که 100 تا عاقل هم نمی توانند بیرونش آورند"  [2010 Jan] 
*"کینه و خشم و نفرت شعله ور شده مردم ناراضی علیه ی حاکمان بطور وارونه خشم مقدس علیه ی خودشان نا میده شده است " نقد و بررسی (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " خشم مقدس "  [2009 Dec] 
*" گزارش تحلیلی وارونه از تظاهرات گسترده ی ضد حکومتی عاشورا "  [2009 Dec] 
*" نگاهی به وضعیت کنونی فراموش شدگان باز ماندگان زلزله ی بم پس ا ز 6 سال "  [2009 Dec] 
*" پیرامون فوت آیت الله منتظری و دلیل تسلیت لوطی جماران "   [2009 Dec] 
*نقدو بررسی (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " آغاز و انجام انحراف"   [2009 Dec] 
*" پیرامون 16 آذر و برخی از گزارشات خبری و رخداد و وقایع مربوط به آن"  [2009 Dec] 
*باید در روز 16 آذر همصدا وهمآهنگ با مردم ودانشجویان فریادمرگ بر دیکتاتور همه جا زده شود "  [2009 Dec] 
*نقد و بررسی سرمقاله‌های روزنامه‌های جمهوری اسلامی و کیهان  [2009 Dec] 
*اسامي بيش از 70فعال دانشجويي دربند  [2009 Nov] 
*فاطمه رجبی در مورد علی مطهری و آقازاده های رفسنجانی و... چه گفته است؟  [2009 Nov] 
*نقد و بررسی سرمقاله روزنامه‌های جمهوری اسلامی و کیهان   [2009 Nov] 
*" رجزخوانی و مانوردادن تبلیغاتی و تهدید آمیز با حزب الله لبنان در کابینه ی جدیدید لبنان علیه ی عربستان و اسرائیل "  [2009 Nov] 
*" محسنات و مزایای گوناگون پیاز "  [2009 Nov] 
* پیرامون فرافکنی جدید ایرج شکری در سایت پژواک ایران  [2009 Nov] 
*نقد چند خبر و سرمقاله‌های روزنامه‌های کیهان و جمهوری اسلامی   [2009 Nov] 
*تو اگر بیل زنی اول باغچه ی خانه ی خودت را بیل بزن  [2009 Nov] 
*دو یادداشت سیاسی در ارتباط با سیزده آبان   [2009 Nov] 
*گزارشی از حضور در یک محفل یا مهمانی "  [2009 Oct] 
*سرنخ اصلی انفجارات و اقدامات تروریستی در بغداد کجاست؟!  [2009 Oct] 
*درآمدن تق مبارزه 30 ساله با آمریکا و گلاب و گند زن فریاد نابود کردن اسرائیل   [2009 Oct] 
*حضور اعتراضی در 13 آبان سالروز اشغال سفارت آمریکا و نگرانی ازتکرار تظاهرات روز قدس   [2009 Oct] 
*وارونه گوئی و آدرس غلط دادن برای منحرف نمودن اذهان عمومی از زد و بندهای پشت پرده نقد و بررسی سر مقاله " دومين ابرقدرت شكست خورده" [2009 Oct] 
*علت تهاجم به اشرف وگروگان گرفتن36مجاهد وآزادکردن شان  [2009 Oct] 
*رابطه ی سیاست خائنانه تجارت نفت و خون مذاکرات هسته ای با تهاجم به مجاهدین اشرف  [2009 Oct] 
*ربط دادن اعتراضات دانشجوئی اخیر به بیانیه شماره ی 13 موسوی نقد و بر رسی " گويا تر از اين ؟ ! "(يادداشت روز) [2009 Sep] 
*قطعنامه ی پایانی ششمین اجلاس خبرگان تکرار پیآمدآن از سوی خامنه ای  [2009 Sep] 
*چگونه برداشت های غلط تصحیح و نا گفته های سخرانی خامنه ای در نماز عید فطر بیان شده است؟  [2009 Sep] 
*نقد و بررسی «مذاكره براي مذاكره»  [2009 Sep] 
*«پیرامون اعتراف به خر نشدن مهدی خزعلی در اوین و حضور خامنه ای در نماز جمعه ی تهران»  [2009 Sep] 
*«تدارک انقلاب ضد فرهنگی دوم با عنوان طرح افسران جوان دانشجویان بسیجی» نقد و بررسی «عبور از نقش تدافعي به تهاجمي »(يادداشت روز) [2009 Sep] 
*نقد و بررسی «پرده ها افتاد ! »  "اعتراف به زمان بری 10 ساله ، برای پیگیری طرح کودتا و به اعتراف کشانیدن و طلب بخشش کردن رقیب مغلوب" [2009 Aug] 
*«پهن کردن بساط مار بازی برای زدن جیب تماشاگران از سوی جیب بران»  [2009 Aug] 
*چگونه رژیم کودتائی می تواند مشروعت داشته باشد که رئیس شورای عالی امنیتش دروغ تجویزو تحمیل می کند؟  [2009 Aug] 
*«شیوه ی برخورد با وکیل مدافع و عضو کانون مدافعان حقوق بشر و کاربرد عدالت»  [2009 Aug] 
*نتیجه ی اعمال نفوذ سیاست 30 ساله ی لابی های رژیم در وزارت امور خارجه ی آمریکا  [2009 Aug]