PEZHVAKEIRAN.COM من هم به پرزیدنت اوباما بدبین و مشکوک هستم
 

من هم به پرزیدنت اوباما بدبین و مشکوک هستم
احمد پناهنده

 

رئیس جمهوری که مواد ِ زدو بندهای پشت پرده با ضد انسانی ترین حکومت بشریت در دنیا را با موکلین خود در میان نمی گذارد که هیچ حتا از نمایندگان منتخب ملت آمریکا مخفی می کند، نباید انتظار داشته باشد که به او اعتماد کنند.

با این نگاه اگر تا دیروز به آقای اوباما بسیار بدبین بودم، امروز هم بدبین و هم مشکوک هستم.

البته نطفه ی این نگاهم را، از همان روزهایی که آقای اوباما به کاخ سپید رفت، با اعلان سیاست خارجی اش در سخنی سرگشاده با ایشان و مردم در میان گذاشتم.

در ادامه سیاست ویران کننده و بسیار ضعیفش، درچند مطلب، این روزها را پیش بینی کرده بودم و نسبت به عواقبش هشدار دادم.

امروز خوشحالم که اکثریت ملت آمریکا و حتا مردمان جهان به این نتیجه رسیده اند که پیراهن ِ مقام ریاست جمهوری برای آقای اوباما بسیار گشاد و بی ریخت دوخته شده است.

در کنار این خوشحالی اما بسیار در حیرتم که آقای اوباما در مقام ریاست جمهوری مخالفان سیاست مماشات طلبانه و ویرانگر خودشان را، همسو با تندروهای حکومت اسلامی ارزیابی می کند.

اما شوربختانه نمی داند که خودش با این سیاست ضعیف و مماشات طلبانه شان خنجر همین تندروها را تیز می کند.

به عبارت دیگر ایشان از این درک بسیار فاصله دارند که جناح بندی های داخل حکومت اسلامی فقط در تقسیم کار با هم تفاوتی دارند. وگرنه همه ی جناحها الویتشان حفظ همین حکومت ایرانی کش اسلامی است.

و فرقی نمی کند که کدام جناح در قدرت باشد. به گواهی آمار در همین دولت روحانی تا امروز بیشترین اعدام ها صورت گرفته است.

به قول مهدی هاشمی پسر رفسنجانی که در مصاحبه اش با آقای فرنودی گفته بود:

به سبک آخوندها یک دموکراسی و آزادی نسبی در آن حلقه اول قدرت بین خودشان برقرار است که دسته ای مخالف و دسته ای موافق باشند.

اما همه ی این ترفندها و بازی ها برای فریب مردمان ساده دل است که تا امروز توانستند آنها را گوسپندوار به دنبال خودشان بکشانند.

حال جای شگفتی است که آقای اوباما مخالفان خودش را همسو با تندروهای حکومت اسلامی ایران ارزیابی می کند و

گویی در لانه ی افعی هم، کبوتر زندگی می کند که من ِ ایرانی نمی دانم.

با این نگاه بود که دیروز خطاب به آقای اوباما نوشته بودم:

 

" دنیا را نا امن کردید و به گند کشیدید آقای اوباما

 

دیروز پیشکسوت شما آقای کارتر با دمیدن در شیپور از گورگریختگان اسلامی، ایران مدرن پادشاهی و رفا اجتماعی در همه سویش را به آتش کشید و میلیون ها ایرانی و انسانهای منطقه ی خاور میانه را به خاک و خون کشانید و امروز شما با سیاست بغایت ضعیف و جانبدارانه از اسلام سیاسی و بی تفاوتی به ویرانی منطقه و کشتار بشریت، جایی را در دنیا نگذاشتید که انسان ها به جان و آینده ی خود ایمن باشند.

جهت یادآوری تاریخی می گویم.

از زمانی که پیشکسوت شما کارتر با دخالت در امور ایران سکولار پادشاهی، راه را برای به قدرت رسیدن اسلامیون ضد انسان و ضد ایران فراهم کرد و حتا برای رسیدنشان کمک مالی کرد، نه مردم ایران نه منطقه خاور میانه و نه مردمان جهان روز و لحظه های خوشی را تجربه نکردند که هیچ

بلکه هر روزه و هر ساعته خبر دردناک به هم ریختن شیرازه ی نظم جهان مدرن و جامعه ی انسانی را می شنوند و آینده ای بسیار تاریک را در چشم اندازشان به نگاه می نشینند.

و امروز تحت رهبری شما بر جهان، هم اقتدار آمریکا فرو ریخت و هم جهان نا امن گشت.

ای کاش شهامتی و درایتی وجود می داشت که محترمانه از این پست بسیار پر مسئولیت استعفا می دادید و کار را به کاردان با درایتش می سپردید.

و ای کاش ملت آمریکا از این حقوق بر خوردار می بود که بتوانند با جمع کردن طوماری، خواستار استعفای شما از این پست پر مسئولیت شوند.

یادمان باشد، حقوق و حقوق دانی با سیاست و سیاست ورزی از دومقوله ای کاملن جدا است.

یک حقوقدان همیشه برای حقوق انسانها در جوامع بشری فعالیت می کند تا مبادا حقوقش صایع شود.

اما سیاست مدار بیش از همه به منافع ملی کشورش می اندیشد

و نیک می اندیشم که شما در مقام ریاست جمهوری آمریکا، باید منافع کشور آمریکا و کشورهای دوست و هم پیمان آمریکا را در نظر بگیرید نه اینکه به حکومت هایی میدان دهید که بیش از همه منافع آمریکا را به خطر بیاندازد.

عملی که شما با سیاست خودتان انجام می دهید و دیروز پیشکسوت شما این راه را برای شما گشود.

باشد که با این پیام دلسوزانه در این دوسال باقی مانده با حرکت و سیاستی غرور آفرین باعث ثبات نظم جهانی شوید و در این راه از نیروهای سکولار جامعه و در رابطه با ایران، از نیروهای ناسیونالیست نگهدارنده ی ایران پادشاهی به رهبری شاهزاده رضا پهلوی حمایت کنید تا صلح و ثبات به منطقه ی خاور میانه برگردد.

این را هم مایل هستم اضافه کنم که هیچ صلحی نمی تواند در منطقه ی خاور میانه شکل بگیرد. مگر اینکه ایرانیان به خویشتن ایرانی و پادشاهی خود گره بخورند.

و نیک می دانید که پتاسیل ایرانگرایی و طرفداری از ایران پادشاهی به رهبری شاهزاده رضا پهلوی در ایران زیاد است.

پس تا دیر نشده است به حمایت همه جانبه از این نیروی ترقی خواه و صلح طلب برخیزید."

همچنین در یکی از نوشته هایم خطاب به آقای اوباما نوشته بودم:

این که فضیلت نیست در این تندپیچ تاریخی و با یورش عقب ماندگان و آدم کشان اسلامیون در همه شکل، بگوییم که پاسخ جنگشان را با مشت آهنین نمی دهیم.

بلکه چنین سیاست مخرب و غیر مسئولانه ای، همه ی عواقب نا امنی و جنگ و در گیری را بر دوش رئیس جمهوری بعدی می گذارد که باید سالها تلاش کند تا تعادلی در دنیا برقرار کند.

در پایان دریغم می آید که پاسخ اشک تمساح خانم نانسی پلوسی را ندهم که با ژست مظلومانه بعد از سخنرانی آقای نتانیاهو در کنگره آمریکا، اشک ریخته بود و گفته بود این سخنرانی آقای نتانیاهو، توهین به شعور مردم آمریکا است.

در پاسخ ایشان با صراحت می گویم که نه تنها سخنرانی آقای نتانیاهو توهین به شعور ملت آمریکا نیست بلکه زمانی که ایشان رئیس مجلس نمایندگان کنگره بودند و هم چنین انتخاب مجدد آقای اوباما به ریاست جمهوری، توهین به شعور ملت آمریکا و حتا مردمان جهان بود و هست.

زیرا در زمان زماداری حزب دموکرات ایشان، بیشترین صدمه را مردمان، همچنین بسیاری از کشورهای جهان و بویژه کشور ایران دیدند.

 

احمد پناهنده

مطالب نوشته شده در مدت ریاست جمهوری آقای اوباما را می توانید در آدرس های زیر بخوانید

https://www.facebook.com/ahmad.panahandeh

www.apanahan.blogspot.com

www. Apanahan.wordpress.com

 

منبع:پژواک ایران