به دو پستان بریده ی پروانه سوگند
شادی سابجی

(بیست و سه مصرع شعر خودتبعیدی به مناسبت بیست سومین سالگرد قتل دولتی بسیار فجیع بانوی ملی گرا و ایران دوست خانم پروانه فروهر-اسم رمز: یا زهرا !)

شعر و متن از: شادی سابُجی


به دو پستانِ خونچکان بریده ی پروانه ایی خندان و خوشرو سوگند

که زخم ِنمک خورده ی باز، همیشه زخم باز خواهد ماند

و در لای چشم باوفای خاک، هنوز شرابه های خون پروانکی جاری است

و گنجشک در تمام گورستان های گِل گرفته نظام مقدس گُر گرفته

و گنجشک در تمام سطل زباله های آهنی نظامِ شیطان و شورِ شرارت

به دنبال سینه های بریده ی پروانکی دل سوخته و شاعر خواهد گشت

و اشکِ سرخِ منجمد خواهد ریخت تا پیدا کند این دو تکه کوچک نازنین نارین را

دو آهویی نازنین اما در تمام موزه های رذالت برادران عزیز ارزشی، در اعیان نشینی های تهران در به در خواهند گشت

شاید سینه های خشکیده و بریده بریده ی پروانک را در شیشه ی بزرگ پر الکی پیدا کنند

آهوان می دانند که سینه های بریده ی زخمی پروانه هنوز، شیر شعر را پس میدهد

بگذار بداند که بیست و سه سال فریاد از سوزش این زخم ِناسورِآذر در گورستان پرستوها می پیچد

رها کن مرغ یاکریم را، که مستانه جنونوار به دنبال مرهمی سفید، آواره ی کوچه های تهران است

رها کن کفش دوزکی را که برآن است تا سوزنی بی زهر و بی سوراخ و بخیه ایی بی لکه پیدا کند از برای زخم

اما نمی یابدش دریغ در باغ و باغچه ایی، شاید تورم دارو موثر باشدش، شاید تقصیر ناصر خسرو باشد

به سینه های عاشقانه ی پروانه سوگند، که پرستو آوازخوان عاشق این هجران باقی خواهد ماند

به دستان تشنه ی قتالِ قاتل گُرازش سوگند! که هنوز از مکیدن شیرابه های شیرین خون سیر نشده

به دستان چرکمرده از خونِ شاهد خودسرش که بر سرِ گیس بریده ی ایران است قسم
که این زخم ِبی عقوبت زیرخاک هنوز بازِ باز است و شبها خس خس می کند

به سینه های بریده ی پروانه سوگند! که سینه های شعرهای شهر آذر، از درد پاره پاره میشود
به سینه های شیفته ی بریده ی شاپرک خاطره سوگند! که سینه های ایران بانو هندوانه ی خون است

به سینه های پاره ی ایران خانم پیرزن آشنای ما قسم، که استخوان شعر دَری ریش ریش است !

به چهره ی مبهوت چشمان گلی قرمز در کوچه ی هدایت سوگند! که قاتلش جغدی پژوهشگر شده است

یا زهرا ! یا زهرا ! یا زهرا ! حماسه ی هولناک یا زهرا است شب پره ایی در گوش پروانه گفت...


بیست نوامبر تا بیست چهارم نوامبر ۲۰۲۱

فرانسه - حومه ی اندوه وغصه

پا نوشت شعر : در تاریخ بیست و چهارم نوامبر ۲۰۲۱ برابر با سه آذر ماه ۱۴۰۰
===============================

دو روز دیگه ۱ آذر ۱۴۰۰ است و بیست و سومین سالگرد قتلهای زنجیره ایی، جنایت دولتی پر توحش و خشونت سیاسی تاریخی برنامه ریزی شده ی برادران ارزشی خودسر خودکامه و غیور برای سلاخی کردن داریوش فروهر و پروانه فروهر....و من با فاصله ایی تاریخی در این دقایق تلخ از زندگی خود به آن لحظه ها فکر می کنم و به باز سازی ادبی یک جنایت مخوف می پردازم.
 
دو پستان پروانه فروهر را زنده زنده بریدند و دقایقی پیش تراز آن با فریادهای ملکوتی یا زهرا، یا زهرا ۲۴ بار دشنه در سینه اش فرو کردند....قاتل پروانه الان مدیر یکی از بخش های پژوهشی در جمهوری پر جنایت و پر خشونت آخوندی است. و افسوس و دریغ که حسین دهباشی روزنامه نگار مخلص نظام مقدس قاتلش را به خوبی و به دقیقی می شناسد و خبر از حضور او در مراکز پژوهشی می دهد.

از تعداد زخم های پروانه خانم، به روایت پرستو خانم و مصاحبه هایش در رسانه های خارج از کشور اطلاع داشته ام اما تازه امسال در سال درد ۱۴۰۰ در نوشتاری جدید در یک صفحه ی ویکی پدیا دیدم که دو پستان او را هم بریده اند و با خودشان برده اند ! به راستی کابرد دو پستان بریده شده ی یک زن شاعر چیست ؟ آنها را چه کرده اند؟ با پستان های خشک شده و زخم مرده ی پروانه چه کرده اید؟
 
 و از درد خواندن آن سطرها بود و باز سازی تصویری این قساوت جنون آمیز بی حد و مرز جناب قاتل پژوهشگرش و تصور صحنه ی خش خش بریدن دو پستان زنی ملی گرا و آزادی خواه و شاعر و متواضع و مدافع حقوق زنان و بیماری سرماخورده و بیحال در زمان وقوع جرم که بدنش به قول جناب قاتل هنوز هم ضربان داشت، نزدیک بود در این دو روز مانده به آذر ۱۴۰۰ در خانه ام در فرانسه خون استفراغ کنم.
 
اما به جایش دستی به سوی موبایلم دراز کردم و این سطرهای شعر را در حالت نشسته و در حالت دراز کش چند روز نوشتم، شعرهایی که در من طنین انداخت  و دست آخر شمردم دیدیم به طرزغریبانه ایی بیست و سه مصرع شده است ! و الان هم درست بیست و سومین سالگرد است. برای همین در فرایند ویراستاری متعدد شعر در مدت چند روز به تعداد مصرع ها دست نزدم. شاید و امیدوارم که این لرزش شعر در بیست و سه مصرع شعر سپید که در ذهن لرزان من مصادف با بیست و سومین سالگرد این جنایت فجیع دولتی سروده شده است، بر خوانندگان اثری کند.‌  کاش حتی قاتلانش این سطرهای مرا بخوانند.
 
دوست داشتم خاطره ایی کوچک هم از روز قتل پروانه و بازتاب ان در شهر اصفهان در آذرماه ۱۳۷۷ تعریف کنم. زمانی که من در اصفهان دختر کوچک نوجوانی در مقطع تحصیلی راهنمایی بودم و در مدرسه ی نمونه مردمی بهار واقع در خیابان آذر اصفهان درس می خواندم. پدرم که فردی بسیار روزنامه خوان بود چند روزنامه خریده بود و به خانه آورد و داشت روزنامه ی کیهان را ورق می زد که با صدای بلند در وسط هال خانه گفت: فروهرها را کشته اند ! من که دختر بچه ایی کم سن و سال حدودا چهارده ساله در آن تاریخ بودم و از تاریخ و سیاست روز ایران در آن زمان چیزی حالیم نبودم فکر کردم منظور پدرم از فروهرها،  لیلا فروهر خواننده ی لس آنجلس است! در پایگاه داده های ذهن من نوجوان که بیشتر از کتابهای مدرسه و یا مجله ی کیهان بچه ها تغذیه میشد هنوز پروانه فروهر تعریف نشده بود و بعد از آن هم اصلا پیگیر نشدم که ریز جزئیات ماجرا چیست. شاید یک دهه و بیشتر در این بی خبری گذشت.
 
در پایان این پانوشت از اولین خواننده ی ارجمند این شعر سپید خود تبعیدی، جناب آقای منوچهر برومند، شاعر و نویسنده ی توانایی معاصر و همشهری اصفهانی گرامی یاد می کنم که وقتی شعر را برایشان فرستادم و خواستار خوانش شعر و کسب نظری درباره ی کیفیت و چند و چون این شعر شدم چند سخن و نظر برایم نوشتند و حتی برایم جالب بود که نوشتند:
" تمام پیکرم را لرزاند"
 
  ** کلیه حقوق این شعر و متن محفوظ است و شامل قانون مالکیت روشنفکری می باشد، هر گونه کپی برداری و سرقت از آن اکیدا ممنوع است. این شعر متعلق به مجموعه ی شعر، " میان موی من تا موی شمس زیرک تبریز (گفت و گوهایی با شمس تبریز پیرامون اوضاع زمانه در جمهوری اسلامی ایران) نوشته شادی سابُجی می باشد. باز نشر این شعر بدون هر گونه تحریف مجاز می باشد. هر متنی صاحب حقوق است، حقوق روشنفکری متن، آن را به رسمیت بشناسیم

منبع:پژواک ایران


شادی سابجی

فهرست مطالب شادی سابجی در سایت پژواک ایران 

*دایه شریفه  [2024 Mar] 
*ای در پیشانی ات سربی نشسته !   [2024 Jan] 
*بساط ِ چای دبش ِ آیت الأشرار  [2023 Dec] 
*ظریف الدوله ی زیرک !   [2023 Nov] 
*شهید ِ مُو و گیسوان  [2023 Nov] 
*به یاد نیمی از آن جمجمه بودم   [2023 Oct] 
*الا ای همسر ِسابق !   [2023 Aug] 
*و زائر شو به قبرِ آن شجاع ِ سربداری که . . .  [2023 Aug] 
*الا یا ایّها الخندان !   [2022 Jun] 
*اردی جان، موفقِ پولبر ! کولبری بلدی عزیز؟  [2022 May] 
*تو اسماعیل نوزایی ایرانی  [2022 May] 
*زورق بان ادبی و دلشوره ایی تاریخی برای تکرار تراژدی  [2022 Apr] 
*گُلا! مویت مجعد بود  [2021 Dec] 
*گفتا شراب خواری؟   [2021 Dec] 
*به دو پستان بریده ی پروانه سوگند  [2021 Nov] 
*تفنگچی ! پیر پر امیدمان که درگذشت  [2021 Oct] 
*خون شویِ خندان رو   [2021 Mar] 
*سهیلا ای انارت مست  [2020 Dec] 
*کایلی بخند ای زنِ زیبا   [2020 Nov] 
*میمونِ مُطرّب باز در مِلکی دو هکتاری  [2020 Aug] 
*الا ربّنا آتنا دائمی !   [2020 Jun] 
*الا تهرانِ لرزش ها   [2020 May] 
*الا نیلوفرک! نیلوفر جانت سلامت باد !  [2020 Mar] 
*گورکنِ گورِ خویش است  [2019 Nov] 
*الا ای شمس آگاهی ؟ از این زن های ‏زندانی ؟  [2019 Oct] 
*الا بوکوحلال مهربان، آیا کجا ‏هستید ؟  [2019 Apr] 
*الا ای شمسِ تبریزی که اسماعیل ‏ها، بخشی است   [2019 Feb] 
*سردارِ لَشَن ! خیبرِ قاسم   [2019 Jan] 
*نامش جمال بود همه ایران و عشق بود  [2018 Oct] 
*سَربکش به سرکشی ! که رقصِ شهره ها...  [2018 Jul] 
*باران می بارد بر هر سه ثلثِ ثلاثه‌ی وطن  [2018 Jun] 
*در خیکمان چپاندند  [2018 May] 
*گلرخ بگو اغما   [2018 Apr] 
*خون را به چشم، سرمه ی بیداد کرده ام  [2018 Feb] 
*کرکس براندازم ‏   [2018 Jan] 
* هفتاد تار و پودِ وطن دریغ شد !‏  [2017 Oct] 
*خنیای سُرخینِ تخلیه  [2017 Sep] 
*شیر بر زمین افتاد   [2017 Jul] 
*صدای گریه اش از زیرِ خاکِ احمد آباد است  [2017 Jul] 
*نگران گسل های تهران ام   [2017 May] 
*وقتي رديف و قافيه ام شعري  [2016 Aug] 
*عمو که مرد   [2016 May] 
*اين روزها بي چتر مانده ام   [2016 May] 
*به هیچ کس مگو ولی نظاره کن  [2016 Mar] 
*سقوط در ابتذال زنان ایرانی کاندیدای مجلس شورا  [2016 Feb] 
*چمدانی گریخته از وطنی گَس، مملوِ حسرتِ عشق  [2016 Feb] 
*شمعی برافروزانده آنک آن پرستو  [2015 Nov] 
*سایه ها افتاده بر سرهای گل ها  [2015 Nov] 
*جمهوری جهل و جنون   [2015 Oct] 
*ماندگار بی "بی نیاز"- یادداشتی در وداع فتح الله بی نیاز  [2015 Oct] 
*تفنگچی و پیرِ پرامید  [2015 Sep] 
* «خوابمان نبرد!» يادداشتي بر فيلم «خوابم مي آيد»  [2015 Sep] 
*طرح فراخوان ادبی جهت شرکت در برنامه ی *زورقِ ادبیاتِ ایران در آب های دور*  [2015 Sep] 
*و ساحل بي قرارش بود   [2015 Sep] 
*پناهجو   [2015 Sep] 
*تولد است   [2015 Aug] 
*آن سوی پرچین  [2015 Aug] 
*حسب حالي بنوشتي و شد ايامي چند ! يادداشتي بر کتاب سرگذشت يک سفر نوشته ي محمد جعفري   [2015 Aug] 
*چيزي بگو چيزي نگو لاله ي مرداد سرب نوش  [2015 Aug] 
*از دارِ انسان شد این زنگ قنادی  [2015 Jul] 
*چه باید کرد اما آن دو صد اسبان ایلامی گرفتارند؟  [2015 Jun] 
*و تبردارِ شهرِ زور به بدرقه آمد!  [2015 May] 
*نگرانم گلِ نرگس  [2015 May] 
*باستیل و اوین   [2015 Apr] 
*او، او،ما   [2015 Mar] 
*داس  [2015 Mar] 
*سيبي دونيم   [2015 Mar] 
*بهمن ديگري در راه است!  [2015 Mar] 
*تشنه، تشنه   [2015 Mar] 
*سرو قاهره  [2015 Feb] 
*اين روزها زنده ها   [2015 Feb] 
*سبد سبد  [2015 Feb] 
*سنجابِ بي کاج  [2015 Feb] 
*جنونِ انار، آنِ انار، بسم رب ال انار  [2015 Feb] 
*گلِ نسرین، رسالتِ خیزش  [2015 Feb] 
*بابک و بُهت دریا   [2015 Feb] 
*مرگِ مترسک   [2014 Dec] 
*کربلا همين اوين است و تپه هاش  [2014 Dec] 
*نرگس اي گل فرياد   [2014 Dec] 
*گيسوکمندِ کوباني  [2014 Dec] 
*جوي خون مي رود پاي درختِ کهنسالِ پير  [2014 Dec] 
*سگِ هار  [2014 Dec] 
*کبوتر بچه گانِ قفس   [2014 Dec] 
*عزت ما را به خاطر نياور  [2014 Dec] 
*بس است اين ميمون هوا کردن ها   [2014 Nov] 
*آخرين درخواست  [2014 Nov] 
*زندانشهر   [2014 Nov] 
*ديوارِ بلندِ آجرسياه   [2014 Nov] 
*تاکسي خبر کن تا کسي نيامده   [2014 Nov] 
*به کجا مي تُرانيد  [2014 Oct] 
*آه پرستو!  [2014 Oct] 
*آه ای زباله ی تزویر  [2014 Oct]