«سلامی-باقری»، ای کودنان لشکر !
شادی سابجی
شعر و متن از : شادی سابُجی
1 "سلامی-باقری"، ای کودنان لشکر !
2 "سلامی-باقری"، ای ابلهان در فهم ِ جنگ وُ رزم !
3 "سلامی-باقری" ای کوتهان در کار ِ حتی آن رجز بر جنگ !
4 شمایان را که از این قاره ی دیگر، تماشا می کنم، ابله ضریب دیگر ابله !
5 بلاهت های عقلی تان تناسب با لباس رزم تان
6 افسوس نا دارد ! و این عیب بزرگ "ناترازی های عقلی" را
7 چنان از بابت صد نوع جهالت ها به اما آن توان احمقی، باری
8 فقط تنها فزون دارید مادامی که این گونه عناد ِ پوچ می دارید
9 سوی این و آن یک کشور دیگر، به آن یک گوشه ی دیگر !
10 ندارد این رجز خوانی بس جنگی، یکی سودی برای مردم ایران،
11 ندارد سود هر حرفی که پوچ و پوچ می باشد به بوق و حلق ِ
12 انواع رسانه در سراسرهای این دنیا ! نمی باشد توان جنگی آن
13 آبگرمکن های یک زاری، قیاسی در مقابل های جت های چنان جنگی !
7 آوریل 2025 برابر با 18 فروردین ماه 1404
فرانسه ، در سایه سار دریاچه، حومه ی اندیشه ورزی برای ایران و ایرانی
پانوشت اول شعر:
============================
پیرو تهدیدات دونالد ترامپ برای "توافق یا بمباران" ایران از اسفند 1403 و فروردین ماه 1404 متاسفانه شرایط بسیار بدی بر کشور و جامعه و سقوط ارزش ریال حاکم شده است. در این میان رجزخوانی های دو سردار نادان سپاه، محمد باقری و حسین سلامی، در رسانه و طبل جنگ کوفتن در رسانه ها، خسارت دیگری بر بار می آورد. این شعر پیرو همین رجزخوانی ها توخالی و تباهگر نوشته شده است.
نسخه ی اصل دست نویس این شعر به قلم شادی سابجی
پانوشت دوم شعر، به تاریخ 14 ژوئن 2025:
============================
این شعر زمانی منتشر می شود که از دست جبر تاریخ و زمانه، سردار سلامی و سردار باقری در این دنیا دیگر زنده نیستند و دیروز در 13 ژوئن 2025 از بابت طرح ریزی و قصد حمله به کشور اسراییل و نابودی هویت این کشور، توسط ارتش اسراییل در جلسه کاریشان در یک زیرزمین کشته شدند و به سرای نیستی راهی شدند و اینک در این ساعت، پیکرهای موشک خورده شان و جنازه های سوخته شان در داخل لگن های سیاه رنگ و پوشیده شده با پارچه های سبز لجنی، در گوشه ایی از یک اتاق در تهران افتاده است ! و سراسر خاک کشور ایران و آسمان ایران، زهوار دررفته بدون پدافند، زیر بمباران جنگنده های اسراییلی رفته است و تاسیسات اتمی، نظامی و نفتی و پتروشیمی ایران در سراسر کشور زیر بمباران بی امان اسراییل رفته است ! سردارانی نادان که دو ماه پیش در مقابل دوربین رسانه ها آمدند و کلی رجزخوانی بیهوده ی جنگی برای اسراییل کردند، اینک به دست اسراییل و خشم این حکومت، در روز اول جنگ، این گونه کاملا نابود شده اند ! و کسی چنین سرنوشت تلخی را برای این دو سردار، تصور نمی کرد! رسانه های داخلی آخوندی ایران، از معراج و واژه ی مذهبی و آیینی و نبوتی "معراج" برای مرگ و کشته شدن این دو سردار استفاده کرده اند، در صورتی که واژه ی "هلاکت" شاید واژه ایی درست تر و صحیح تر باشد !
** کلیه حقوق این شعر محفوظ است و شامل قانون مالکیت روشنفکری می باشد، هر گونه کپی برداری و سرقت جزیی و کلی از آن اکیدا ممنوع است. این شعر متعلق به شاد ی سابُجی (شاعر، مترجم، روزنامه نگار) میباشد. باز نشر این شعر بدون هر گونه تحریف و ارجاع دهی به آن مجاز می باشد. هر متنی صاحب حقوق است، حقوق روشنفکر ی متن و خالقیت ادبی متن ، که آن را باید به رسمیت بشناسیم .
منبع:پژواک ایران