PEZHVAKEIRAN.COM ورشکستگی چهل سال حکومت ولایی، بر آمدن نام و جایگاه بزرگِ و دست نیافتنیِ زنده یاد احمد کسروی
 

ورشکستگی چهل سال حکومت ولایی، بر آمدن نام و جایگاه بزرگِ و دست نیافتنیِ زنده یاد احمد کسروی
کورش گلنام

بخش دوم

احمد کسروی 1324 ـ 1269

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

   

کسروی و رضا شاه

 داستان برخورد ها و داوری کسروی در باره رضا شاه از  اهمیت ویژه ای بر خور دار است. آنچه در او نیک دیده است گفته است و آنچه را نیز نادرست ارزیابی نموده و باید به نقد می کشیده است، بی پروا بیان نموده است.

گرفتاری با شیخ خزعل و نقش کسروی

1 ـ به هنگام تشکیل کابینه سردار سپه در 1302، احمد کسروی در عدلیه زنجان سرگرم کار است و مردم نیز بسیار از کار او حشنود هستند. زمان رسیدگی به کار شیخ خزعل در خوزستان فرا رسیده است و در دستور کار سردار سپه قرار گرفته و او را سخت به خود مشغول داشته است. نخست به فردی امین، کاردان و دلیر نیاز دارند که برود تا به عدلیه در خوزستان سرو سامانی بدهد و دزدان وابسته به خزعل را سرجایشان بنشاند. وزیر عدلیه معاضدو السطنه و معاون او آقا میرزا علی قمی نامی می شوند. کسروی هیچ یک را نمی شناسد ولی نامه ای از میرزا علی قمی در زنجان به دست او می رسد که در آن با توجه به حس میهن دوستی و پاکدستی او، از او درخواست می شود که برای سر وسامان دادن به عدلیه، با افزایش حقوق به خوزستان برود(در نامه ای که به کسروی می نویسند خوزستان را تا آن زمان عربستان می نامیده اند. نخستین کار کسروی این است که در سر برگ همه نامه های اداری خوزستان را جایگزین نام عربستان می کند). کسروی با  چهار شرط به شرح زیر می پذیرد:

" 1 ـ بدایت[اینجا دادگاه مد نظر است] خوزستان با بدایت تهران همرتبه گرفته شود و بمن حقوق ریاست تهران(که دو برابر میبود) داده شود.

2 ـ مدعی العموم را من خودم انتخاب کنم، و هرزمان که مقتضی دیدم بر داشته شود با پیشنهاد من فوری بر دارند.

3 ـ اختیار تشکیلات عدلیه از هر باره در دست من باشد.

4 ـ از دولت هر مساعدتی خواستم مضایقه نرود." بر گرفته از برگ 186، زندگانی من

زمانی که در خواست های خود را می دهد می گویند:

"اینها را می پذیریم، بلکه به شما اختیار خواهیم داد که با رؤسای عشایر ملاقات ها کنید. اختیار خواهیم داد که با کابینه رئیس الوزرا مکالمه مستقیم داشته باشید و در باره اوضاع خوزستان هر نظری داشته باشید بنویسید." یاد شده

این همه را آوردم که متوجه باشیم وزنه کسروی و شهرت او به درست کاری در دادگستری آن زمان، تا چه اندازه بوده است. بی گمان سردار سپه از پیش، از شیوه کار و منش او آگاه شده بوده است که نه تنها همه شرط هایش پذیرفته می شود که با اختیارهایی بسیار بیشتر از آنچه او خواسته، او را چون حاکمی به خوزستان می فرستند. امر چنان مهم است که سردار سپه خود نیز می خواهد او را ببیند و دیدارِ کوتاهی دست می دهد. کسروی در باره این  دیدار می نویسد:

" نخست بار بود که من سردار سپه را می دیدم. با آواز آهسته و آرام سخنانی گفت در این زمینه " دولت شما را می فرستد تا در خوزستان عدلیه آبرومندی بر قرار کنید. در آنور شط العرب عدلیه انگلیسی هاست. شما باید عدلیه ای تأسیس کنید که جوابده آن باشد." همآن برگ های 187 ـ 186

 سفر او و مبارزه اش با دست های آشکار و پنهان شیخ خزعل؛ شکست کوشش های خزعل برای خرید او همچون بیشتر کارکنان دولت آن زمان که در حقیقت تا پیش از رسیدن سردار سپه به قدرت، در آن جا از بیم جان تفنگداران خزعل و یا از عشق به پول و موقعیتی که از او دریافت می کردند، فرمانبردار او بودند؛ پایداری های کسروی؛ آغاز تهدیدها و سرانجام برنامه ریزی خزعل برای کشتن کسروی سر سخت و تسلیم نشدنی که با رسیدن نیروهای نظامی و سردار سپه، ناکام می ماند، خود شرح زیادی دارد.

2 ـ  اینک رضا شاه در 1304 به پادشاهی رسیده است.  او نیز که در زمینه های گوناگونی از آن میان: کاردانی، نظم، سخت کوشی، پایمردی، میهن دوستی و کوشش برای پیشرفت ایران و در این راستا مخالفت با دخالت آخوندهایِ کاسبکار در زندگی مردم و در کار دولت، با کسروی هم سو بوده و آنان دراین زمینه ها هر یک به شیوه خود کار را پیش می برده اند ولی رضا شاه هم از داوریِ های دادگرانه و مثبت کسروی بهره برده وهم از تیر تیز انتقادهای کسروی در امان نمانده است. داستانی پیش می آید که در دوران رضا شاه بی مانند بوده است و کسروی از آن در کتاب"زندگانی من" با نام "داستان اوین" یاد می کند. داستان پرونده ای است که در یک سوی آن رضا شاه و دربار و در سوی دیگر شماری کشاورزانِ دهکده اوین آن زمان قرار دارند. دربار زمین های آنها را که پیش از آن آخوندها به عنوان وقف دراختیار داشتند، اینک می خواهد به مالکیت خود در آورده و کشاورزان شکایت به دادگستری برده و پرونده پس از پیچ و خم ها و با دخالت هایِ وزیر عدلیه به سود دربار پیشرفته است تا  سرانجام پرونده به دست کسروی می افتد و او پس از خواندن پرونده آن جمله معروفش را می گویدکه: "چنین پیداست که رفتن من در اینجا نزدیک شده"! او نه تنها  به سود کشاورزان و برگرداندن زمین به آن ها حکم می دهد بلکه چون می داند که امکان دارد از اجرای حکم جلو گیری کنند، خود براه افتاده، در محل حاضر شده و حکم را اجرا می کند. بنا به گفته کسروی" این حکم همچون توپ ترکید". ولی کسروی در پایان نوشته اش در این باره به موضوعی اشاره می کند که نشان می دهد خود رضا شاه در جریان کامل امر نبوده و بدگویانی در باره  کسروی کوشش کرده اندکه رضا شاه و وزیر دربار را به او بد گمان کنند. دیدار و گفت و گوی کسروی پس از حکم دادگاه با تیمور تاش وزیر دربار قدرتمند رضا شاه نکته های جالب و ارزشمندی در خود نهفته دارد. یکی مهارت و تسلط فراوان کسروی بر قانون و توانایی به کرسی نشاندن دیدگاه درست و منطقی خود، دیگری درک خوب تیمور تاش که سخن منطقی کسروی را می پذیرد و حتا کمسیونی را که کسروی پیشنهاد می کند که نمایندگان کشاورزان نیز در آن دعوت شوند را هم پذیرفته به این شرط که خود کسروی نیز در آن شرکت کند که او نیز می پذیرد. نکته دیگر این که تیمور تاش به او می گوید:"من می دانستم که شما آدم خامی نیستید و البته ملاحظه ای داشته اید. آمدند و گفتند شما می خواهید شهرت پیدا کنید، میخواهید راه مدرس را پیش گیرید. اعلیحضرت را هم عصبانی کردند..." هنوز کسروی از اطاق بیرون نرفته است که تیمور تاش به فاضل اللملک وکیل دربار به شدت اعتراض می کند که آگاهی های دروغ در باره کسروی داده است همچنین به داور وزیر عدلیه. برگ های 325 ـ 324 زندگانی من

این نشان می دهد که چگونه در دربار آن روزگار و پیرامون قدرت، حال هر کسی باشد، شوربختانه در همه حال در میان ما ایرانی ها،  چاپلوسان و فتنه گران وجود داشته و دارند و این امری است که کسروی نیز در نوشته هایش بارها به شدت آن را نکوهش کرده است.

".. این توده بیمار است بسیار هم بیمار است. من اگر بخواهم بیماری های این توده را شرح دهم از موضوع پرت خواهم افتاد. ولی دیگران این را نمی پذیرند. توده را سالم تصور کرده علت نافیروزی های خود را انگلیس می دانند." برگ 36، سرنوشت ایران چه خواهد بود؟ انتشارات مهر آلمان، 1377

3 ـ چهار سال از بر افتادن رضا شاه گذشته است و کسروی وضع ایران را چنین به تصویر می کشد:

"کارهای ستوده و سودمندی که در سال های گذشته رخداده بود در این چند سال باز پس گردانیده شده: ایلات که به زیر انتظام آمده بودند بحال اول بازگشتند، رخت وکلاه یکسان بهم خورده هیکلهای سخریه آور دوباره در خیابان ها نمودار شدند، سینه زنی وقمه زنی واین قبیل اعمال وحشیانه ماه محرم که ممنوع شده بود دوباره آزاد گردید. زنها که از چادر بیرون آمده بودند آزادی یافتند که باز به آن برگردند، درویش ها و گل مولاها مجاز شدند که در بازارها به گدایی پردازند. این قبیل کارها که همه میدانند و نیاز بشمردن نیست. در بعضی شهرها کار بجایی رسید که گرمابه های نمره رابسته و خزینه های عمومی سراپا کثافت را که بسته شده بود دوباره باز کردند.

اینها لطمه بزرگی به آبرو و حیثیت ایران بود. بیگانگان چنین نتیجه گرفتند که این توده لایق آزادی نیست. اگر بحال خود باشد یک گام بسوی پیش نخواهد رفت، بلکه باز پس خواهد گردید.

اکنون شما از هر ایرانی بپرسید می گویند" انگلیسیها کردند! انگلیسیها طرفدار ارتجاعند! ولی آیا این سخن راست است؟[منظور کسروی این است که هر بدبختی و نارسایی خود را به حساب انگلیسی ها می گذاریم.]

... چرا شما حقیقت را از نظر دور میدارید؟ در این چند سالها همه مان در ایران درامان بوده ایم و میدانیم این ارتجاع چگونه جریان پیدا کرده.

از روزیکه رضا شاه ازکار افتاد و فروغی نخست وزیر گردید راه این ارتجاع گشوده گردید."

از برگ های 37 ـ 36 سرنوشت ایران چه خواهد شد

او در پشتیبانی از کارهای رضا شاه و زمانی که فتنه خزعل را رفع کرد می نویسد:

"در آن قضیه سید حسن مدرس مخالف رضا شاه بود، که چه در مجلس و چه در بیرون، کارشکنیهای بسیار کرده آشکارا به خزعل حمایت نشان میداد.با اینحال شما رضا شاه را آلت سیاست انگلیس میشمارید و مدرس را یکی از قهرمانان ملت بحساب می آورید. این است نمونه ای از وارونه بودن حقایق در این کشور."

و در دنباله همین  مطلب می افزاید:

" اگر رضا شاه افزار دست انگلیس بوده پس چرا برای ایران آرتش تهیه کرد؟ چرا ایلات را تحت اقتدار دولت در آورد؟ چرا زنها را از چادر و چاقچور بیرون کشید؟ چرا از قمه زنی و زنجیر زنی و دیگر رسوایی ها جلو گرفت؟!

شما از یکسو میگویید انگلیسیها طرفدار ارتجاع اند و از یکسو رضا شاه را که کارهایی بضد ارتجاع کرده آلت دست انگلیسیها میخوانید. من نمیدانم این دو سخن با هم چگونه سازگار است؟!

میدانم خواهند گفت: از رضا شاه دفاع می کند. ولی چنین نیست. رضا شاه اگر دفاع لازم داشته باشد پسرش شاه ایرانست. ایشان بهتر میتوانند از پدرشان دفاع کنند.

من از حقیقت دفاع می کنم، از تاریخ ایران دفاع می کنم. در این چند سال تاریخ هم لگدمال شد و راهش گم گردید. من عادت نکرده ام سخنی بر خلاف حقبقت بشنوم و بدفاع قادر نباشم و خود داری نشان دهم.

من از رضا شاه جز گزند و زیان ندیدم. از این شاه جانشینش هم کمترین نیکی ندیده ام و اگر بگویم بدی هم ندیده ام دور نرفته ام. این دلیل حقیقت پرستی منست که از کسانیکه بدی دیده ام هواداری نشان میدهم و از گفتن حقایق باز نمی ایستم."

برگ های  41 ـ 40 یاد شده

این یادی و شمه ای بود در باره چهره این راد مردِ بزرگ تاریخ ایران در چهل سالگی شکست اندیشه های قاتلان او. امید که روش، منش، راست خویی و راست جویی، بی باکی و دلاوری او نمونه ای برای همه ما ایرانیان به ویژه نسل های جوان تر باشد. براستی که:

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید!

 

یکشنبه 21 بهمن 1397 ـ 10 فوریه 2019

کوروش گلنام

منبع:پژواک ایران


کورش گلنام

فهرست مطالب کورش گلنام در سایت پژواک ایران 

*چرا پیشرفت نمی کنیم؟  نگاهی به مقاله منوچهر تقوی بیات [2019 Feb] 
*ورشکستگی چهل سال حکومت ولایی، بر آمدن نام و جایگاه بزرگِ و دست نیافتنیِ زنده یاد احمد کسروی  [2019 Feb] 
*ورشکستگی چهل سال حکومت ولایی، بر آمدن نام و جایگاه بزرگِ و دست نیافتنیِ زنده یاد احمد کسروی  [2019 Feb] 
* رسیدن به هدف، آسان نیست، ولی امید هست!  [2019 Feb] 
*یک و نیم سده پیشِ سوئد و ایران ‏امروز!‏   [2019 Jan] 
*در باره نامه افشاگرانه کارگر مبارز و آگاه اسماعیل بخشی و فشار بر او و خانواده اش  [2019 Jan] 
*هیچ امری ناممکن نیست!  [2018 Dec] 
*دندانهای تیز و برنده در پشت لبخند   [2018 Dec] 
*چرایی چهار دهه حکومت اسلامی   [2018 Nov] 
*هنوز هم مجال هست!   [2018 Nov] 
*سخنی با جوانان گروه فَرَشگَرد  [2018 Oct] 
*پشتیبانی از شورای مدیریت دوران گذار  [2018 Oct] 
*خود زنی  [2018 Oct] 
*حکومت اسلامی، حکومتی مافیایی است، نه جمهوری!   [2018 Sep] 
* ما و «دینخویی»  [2018 Aug] 
*در باره بیانیه های استمرار طلبان   [2018 Aug] 
*نیاز به یک شورایِ موقتِ رهبری/انتقالی  [2018 Aug] 
*سرنوشت ایران تنها در دست ایرانی ها است  [2018 Aug] 
*مردم ایران و آزادی مردم ایران روزهای سرنوشت سازی در پیش است  [2018 Jul] 
*اردشیر زاهدی، عضو تازه شورایِ مصلحتِ نظامِ مقدس!‏  [2018 Jun] 
*مبارزه منفی   [2018 Jun] 
*یک ترجیع بند نخ نما!‏   [2018 May] 
*رسوایی بزرگ برای حکومت اسلامی   [2018 May] 
*اسراییل، می تواند بهترین هم پیمان ایران در منطقه باشد  [2018 Apr] 
*برگی از تاریخ، هشتاد سال پس از زندانی شدن پنجاه و سه نفر  [2018 Mar] 
*مخالفان بیانیه همه پرسی، خود چه پیشنهادی دارند؟  [2018 Feb] 
*خواست همه پرسی از سوی مردم، هیچ همخوانی با همه پرسی روحانی ندارد!  [2018 Feb] 
*براندازی همیشه همراه با خشونت نیست  [2018 Feb] 
*در برون مرز، امیدی به یک اُپوزیسیونِ همآهنگ نیست!‏  [2018 Feb] 
*روحانی همچنان درتوهم و اجرای نمایش !  [2018 Feb] 
*خیزش سراسریِ مردم و شگردهایِ فرصت طلبان/هوشنگ امیر احمدی را بیشتر بشناسیم  [2018 Jan] 
* واقعا باید خون گریست!  [2018 Jan] 
* چرا مردم بنام رضا شاه شعار می دهند؟  [2018 Jan] 
*مردم جان‌فشانی می‌کنند ولی نیاز به سازماندهی درست دارند  [2018 Jan] 
*در تنگنا ها ست که آدم ها بهتر مَحَک می خورند در باره نوشته تازه عباس عبدی  [2018 Jan] 
*در قانون اساسی آینده ایران، دین رسمی نخواهیم داشت.  [2017 Dec] 
*قهرمانان مَسخ شده  [2017 Dec] 
*این دیگر دو رویی و نیرنگ نیست بلکه جنگی است علیه ‏بی گناهان  [2017 Nov] 
*باندِی بنامِ «بلِکینگِ گادِ» کتابی در باره یک گروه مائوئیستی دانمارکی (بخش سوم)  [2017 Nov] 
*باندِی بنامِ «بلِکینگِ گادِ»  [2017 Nov] 
*باندِی بنامِ «بلِکینگِ گادِ»(1) درباره کتابی در باره یک گروه مائوئیستی دانمارکی  [2017 Oct] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ایران را دگرگون ساخت (۴)   [2017 Sep] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ایران را دگرگون ساخت (۳)   [2017 Sep] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ی ‌ایران را دگرگون ساخت (۲)   [2017 Sep] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ایران را دگرگون ساخت (۱)   [2017 Sep] 
*یک مادر؛ بر گرفته از کتاب «پسران در تابوت های فلزی« (۱)  [2017 Aug] 
*دگرگونی در چهره اجتماعی/سیاسی سوئد بخش سوم و پایانی، حزب دِمُکرات های سوئد  [2017 Jul] 
*دگرگونی در چهره اجتماعی/سیاسی سوئد بخش دوم  [2017 Jul] 
*دگرگونی در چهره اجتماعی/سیاسی سوئد  [2017 Jul] 
*خامنه ای و «ترقه بازی»!   [2017 Jun] 
*ما ایرانیان و «حافظه تاریخی»  [2017 May] 
*گزینش ریاست جمهوری در حکومت اسلامی، یک نمایش ‏خسته کننده!‏   [2017 May] 
*نگارش فارسی و دردسرها (بخش دوم و پایانی)  نویسنده گان درست است یا نویسندگان؟ [2017 Apr] 
*نگارش فارسی و دردسرها نویسنده گان درست است یا نویسندگان؟ بخش نخست  [2017 Apr] 
*بازار شام گزینش ریاست جمهوری در ایران  [2017 Apr] 
*تابویی بنام فلسطین (بخش ششم)  [2017 Apr] 
*تابویی بنام فلسطین بخش پنجم  [2017 Mar] 
*تابویی بنام فلسطین بخش چهارم  [2017 Mar] 
*تابویی بنام فلسطین! بخش دوم  [2017 Feb] 
*تابویی بنام فلسطین!‏ بخش نخست   [2017 Jan] 
*نکته هایی در باره بر خورد با مرگ رفسنجانی   [2017 Jan] 
*خرید اسلحه از اسراییل تنها به ماجرای مک فارلین ‏خلاصه نمی شود  [2017 Jan] 
*پرسش هایی در باره "گفتگو با یک مامور امنیتی پیشین"‏   [2016 Dec] 
*در پشتیبانی از کار تاریخی احمد منتظری   [2016 Dec] 
*گردهمآیی در پاسارگاد و برخورد جناب محمد رضا ‏شالگونی  [2016 Nov] 
*سرگدشت شگفت انگیز یک نویسنده سوئد  [2016 Oct] 
*حزب چپ سوئد، حزبی که جدی گرفته نمی شود   [2016 Oct] 
*پیک نت و دنباله روی از سیاست های روسیه  [2013 Jan] 
*اسراییل و سیاستی نادرست  [2012 Nov] 
*حکومت اسلامی، پشت پرده در گیری های تازه بین اسراییل و حماس  [2012 Nov] 
*محکومیت حکومت اسلامی به جنایت علیه بشریت در دادگاه مردمی   [2012 Oct] 
*توطئه تازه علی خامنه ای وهاشمی رفسنجانی برای فریب مردم  [2012 Oct] 
*منشور ملی و پایه های درست آن  [2012 Oct] 
*اعتماد به خاتمی، گم راهی است  [2012 Oct] 
*اکنون نوبت آرژانتین است!  [2012 Sep] 
*چرایی اعتراف فریدون عباسی دوانی به دروغ گویی  [2012 Sep] 
*کانادا و واکسن ضد حکومت اسلامی   [2012 Sep] 
*نشست سران جنبش عدم تعهد و شکستی دیگر  [2012 Sep] 
*اگر زلزله در جنوب لبنان بود....  [2012 Aug] 
*نزدیک شدن سرنگونی بشار اسد و هراس بیشتر خامنه ای  [2012 Aug] 
*برای یک ایران آزاد - بخش سوم  [2012 Jul] 
*برای یک ایران آزاد - بخش دوم  [2012 Jul] 
*برای یک ایران آزاد- بخش نخست  [2012 Jul] 
*این هم یک نمونه تلخ دیگر!  [2012 Jun] 
*رفتار حکومت اسلامی با افغانستانی ها شرم آور است  [2012 May] 
*افشاگری های هولناک یک مقام پیشین حکومت و پرسش ها  [2012 May] 
*اعتماد به حکومت اسلامی، بسیار خطرناک است!  [2012 Apr] 
*حلقه گم شده!  [2012 Mar] 
*نماز آدینه دو هفته پیش و علامت خامنه ای به بمب گذاران!   [2012 Feb] 
*زندگی در گذشته، نقدی بر نوشته علی کشتگر  [2012 Jan] 
* نمابش انتخابات و به منبر رفتن خامنه ای  [2012 Jan] 
*نمایش انتخابات و کوشش برای حرکتی ملی  [2012 Jan] 
*پشتیبانی از درخواست محاکمه علی خامنه ای  [2011 Dec] 
*به بهانه نامه نویسی‌ها به خامنه‌ای! پشتیبانی از محمد نوری زاد و یادی دیگر از ادیب و نوبسنده گرامی، زنده یاد علی اکبر سیرجانی [2011 Dec] 
*آن که باید "اقرار به اشتباه" و بد تر از آن اقرار به خیانت کند علی خامنه ای است نه دیگری!  [2011 Dec] 
*جنون جنگ  [2011 Nov] 
*همه پرسی آزاد، هم چنان بهترین گزینه برخورد دیگری به سخنان اکبر گنجی  [2011 Nov] 
*جناب گنجی، شما چرا!  [2011 Nov] 
*اداره یک سرزمین شایستگی می خواهد! در باره شوک بزرگ در سوئد [2011 Oct] 
*به رهبر خود خوانده: تو برو خود را باش!  [2011 Oct] 
*زشتی های روزگار!  [2011 Sep] 
*جنبش سبز، هم چنان سبز است!  [2011 Sep] 
*سیاست تازه ترکیه، سیاست باخت!  [2011 Sep] 
*دشنه در قلب دریاچه ارومیه!  [2011 Sep] 
*سوریه وحکومت اسلامی  [2011 Aug] 
*آب که از سر گذشت....  [2011 Aug] 
*"اصلاح طلبان حکومتی" هم چنان در کج راه!  [2011 Jul] 
*مجلس بی اختیار!  [2011 Jul] 
*مراکش نیز دچار دگرگونی شد ولی ایران....  [2011 Jun] 
*کودتاگران، دو سال پس از کودتا  [2011 Jun] 
*حماس و صلح جویی!  [2011 May] 
*ما و انقلاب در جهان عرب  [2011 Apr] 
*کودتا چیان و نیرنگ تازه آنان برای فریب ساده دلان!  [2011 Apr] 
*نیروهای نظامی، زمان از دست می رود، به مردم بپیوندید!  [2011 Mar] 
*آیا قذافی تا پیش از این دیکتاتور نبوده است؟  [2011 Mar] 
*نمی توان انقلاب مصری ها و تونسی ها را هم دزدید!  [2011 Feb] 
*اعدام، جنایت است!  [2011 Jan] 
*در باره افشاگری های ویکی لیکس  [2010 Dec] 
*دانشجویان درخشیدند!  [2010 Dec] 
* آمریکا این چنین می خواهد جلو آسیب های ناشی ازافشاگری های ویکی لیکس را بگیرد   [2010 Dec] 
*نیرنگ ها رنگ باخته است!  [2010 Nov] 
*با نخبگان خود چنین نکنیم! ما وآرامش دوستدار  [2010 Nov] 
*راه مرگ و ویرانی!  [2010 Nov] 
*طبرزدی ودیگر مبارزان دربند را دریابیم!  [2010 Oct] 
*نوری زاد و نوشتن نامه به «رهبر گرامی»!  [2010 Oct] 
*دست آورد زیاده گویی ها!  [2010 Oct] 
*محکوميت طبرزدی نشان توانايی نيست که درماندگی است!   [2010 Oct] 
*دیپلمات های جدا شده و چشم داشت ها  [2010 Sep] 
*چرا  [2010 Sep] 
*سرانجام به اینجا رسیدند: مکتب ایرانی!  [2010 Aug] 
*بنیاد برومند و کاری با «بنیادی» درست!  [2010 Aug] 
*نمایشنامه ای به نام «شهرام امیری»!  [2010 Jul] 
*جنبش سبز، هر روز یک گام به پیش  [2010 Jul] 
*چهره بی پوشش دین اسلام  [2010 Jul] 
*جناب شیخ، دروغ نگو  [2010 Jul] 
*تصویب یک «کاغذ پاره» دیگر  [2010 Jun] 
*مرداب «خودکامگی وترس از جنبش مردمی»!  [2010 Jun] 
*گروگان گیری، سیاست شناخته شده حکومت اسلامی  [2010 May] 
*خون جوشان پنج قربانی دیگر  [2010 May] 
*سالروز 22 خرداد و هراس کودتاگران  [2010 May] 
*هدف مند کردن یارانه ها با چه انگیزه هایی؟  [2010 Apr] 
*نارسایی در رهبری، نقطه سستی اپوزیسیون - ناتالی بسر  [2010 Apr] 
*شفاف گویی رمز پیروزی است  [2010 Apr] 
*نخستین نشانه های اثر بخش بودن مبارزه منفی با حکومت اسلامی  [2010 Apr] 
*به سوی جبهه سوم  [2009 Mar] 
*دختر دانشجو نپذیرفت که به او تجاوز کنیم، بازداشتش کردیم!  [2008 Jul] 
*بر ما چه رفته است؟ - ۴   [2008 Jun] 
*بر ما چه رفته است؟ (۳)   [2008 Jun] 
*بر ما چه رفته است؟(۲)   [2008 Jun] 
*چه خبر خوبی!  [2008 Jun] 
*بر ما چه رفته است ؟  [2008 Jun] 
*نماینده پیشین مجلس: "نظام مشروعیت ندارد"  [2008 Apr] 
*اپوزیسیون زیر نورافکن انتخابات قلابی!   [2008 Mar] 
*مردم "نقشه های" همه شما را "به هم می ریزند"!  [2008 Mar] 
*انتخابات یا مردم فریبی؟! نمایشی تکراری و تمسخر آور  [2008 Feb] 
*لابی های حکومت اسلامی ونقش آنها  [2008 Feb] 
*"جمله تاریکیست این محنت سرای"  [2007 Dec]