چه خوب بود اگر
ثریا پاستور
شعلههای عشق
آتش میزد " خرمن کدورت "ها را
رنگ سیاه نفرت
تزریق نمیشد در رگ ها
و "طوفان خشم"
گل آلود نمیکرد ، رود خانه ی وجود را
چه خوب بود اگر
تخم پلیدیها
بارور نمیگشت در زمین پاک
مهتاب سپید اندیشه
کدر نمیشد با جنون درون
و دستهای نوازشگر
خون آلود نمیگردید با توطئه ی خار
چه خوب بود اگر
پوچیها را
با تیر اراده
رهایشان میکردیم در تاریکیهای زمان
و "کرم شب تاب " را ، راهنما یشان
بر "دیوار نیستیها "
پدید میآوردیم "روزنههای هستی" را
و با سوزن زندگی
و ریسمانی به رنگ آبی
می گذشتیم از لابلای روزنه ها
و زندگی را
پیوند میدادیم با روز
و سینه ریزی از یک پیوند ابدی
می آویختیم بر گردن آن
آری ! چه خوب بود اگر
شعلههای عشق
آتش میزد " خرمن کدورت "ها را
منبع:پژواک ایران