PEZHVAKEIRAN.COM حکومت اسلامی، دشمن انسان و طبیعت!
 

حکومت اسلامی، دشمن انسان و طبیعت!
بهرام رحمانی

در روز سیزده بدر، پل «میان گذر» دریاچه ارومیه، شاهد حضور بسیار انبوه مردم و تحت کنترل شدید نیروهای ضدشورش و یگان موتور سوار و نیروهای لباس شخصی بود و کسی اجازه ورود به آن جا را نداشت. هم چنین جاده های منتهی به پل هم از طرف ارومیه و هم از طرف تبریز تحت کنترل شدید پلیس ضدشورش قرار داشت. اما با وجود این همه کنترل شدید امنیتی، هزاران نفر از خانواده های اذربایجانی، که موفق نشده بودند به گردهمایی اعتراضی بپیوندند در سایر نقاط نزدیک به دریاچه ارومیه، به تجمعات اعتراضی دست زدند.

اعتراض روز سیزدهم فروردین 1389، که با ابتکار تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز، سازمان دهی شده بود؛ عده بی‌ شماری از مردم منطقه و طرفداران حفاظت از محیط زیست در ساحل دریاچه ارومیه جمع شدند تا خطر نابودی دریاچه زیبای ارومیه را به گوش جهانیان برسانند و با اعتراض خود مسئولین ذیربط را وادار کنند تا برای نجات دریاچه ارومیه، اقدام جدی به عمل آورند.

تجمع کنندگان از سوی ماموران حکومت جهل و جنایت اسلامی، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند و شماری نیز  دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل داده شدند.

اورمو نیوز، سیزده فروردین   ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۱۵، گزارش داد: «در سمت تبریز پل میان گذر اورمیه - تبریز در ساعت 12، در ساعت 45/12 نیروهای امنیتی اقدام به مسدود کردن پل میان گذر دریاچه اورمیه  کردند. در این میان تجمع کنندگانی که شمار آن ها بیست هزار نفر تخمین زده  می شد و در سمت اورمیه پل میان گذر مستقر بودند اقدام به سردادان شعار  نمودند. پلیس ضدشورش برای پراکنده کردن مردم اقدام به پرتاب گاز اشک آور نمود که سرانجام منجر به درگیری میان تجمع کنندگان و نیروهای ضد شورش شد. در این درگیری شماری از نیروهای ضدشورش و مردم زخمی شدند. در ادامه این  وضعیت و مقاومت معترضین، نیروهای ضدشورش بیش تری از سوی تبریز راهی پل شدند و طول ترافیک در سمت ارومیه به بیش از 20 کیلومتر بالغ شد.

بنا به گزارش خبرنگار گروه خبری «اورمو نیوز»، «بعد از قریب پنج ساعت مجادله و درگیری و پرتاب گاز اشک آور و بازداشت معترضین نیروهای ضدشورش نیروی انتظامی و نیروهای لباس شخصی موفق شدند که جمعیت حاضر را به خارج از پل «میان گذر» متفرق کنند و بسیاری از خانواده ها و جمعیت که بیست هزار نفر تخمین زده می شد به روستا های اطراف سرازیر شوند. در این یورش وحشیانه مامورین انتظامی - امنیتی، تعدادی بازداشت شدند و در درگیری بین پلیس و مردم معترض تعدادی از معترضین و پلیس زخمی شدند.

نیروهای لباس شخصی و ضدشورش، افرادی را که پلاکارد داشتند و یا با دوربین فیلم برداری و موبایل فیلم برداری می کردند به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند و موبایل ها و دوربین های آن ها را ضبط نمودند.

در این میان، مقاومت زنان و فرزندان و  خانواده آن ها بی نظیر بود و در مقابله با حمله نیروهای یگان ویژه، با پرتاب سنگ این نیروها را به عقب نشینی وادار کردند.  

یاشار  حکاک پور، فعال اجتماعی و  روزنامه نگار آذربایجانی، درباره تحریب دریاچه اورمیه گفته است: «با توجه به پیشینه حکومت در  بی‌ توجهی به میراث فرهنگی و محیط زیست، بعضی از فعالان مدنی معتقدند حکومت می‌ خواهد این منطقه را به عمد تخریب کند و محیط زیست آن را از بین ببرد.»

این روزنامه نگار، به یکی از رسانه ها گفته است: «اسامی حدود 40 تن از بازداشت شدگان مشخص است که از بین این افراد حداقل 20 نفر با قرار وثیقه آزاد شده اند و بقیه در بازداشت بسر می برند. این افراد یا در پاسگاه های نیروی انتظامی و یا در بازداشت گاه اداره اطلاعات ارومیه و تبریز نگهداری می شوند.»

دریاچه ارومیه که پنج هزار مترمربع وسعت دارد، بزرگ ترین دریاچه ایران و دومین دریاچه شور دنیا است. به نوشته خبرگزاری حکومتی ایسنا، «زنگ خطر نابودی درياچه اروميه، به عنوان دومين درياچه آب شور جهان سال هاست که به صدا در آمده و يک سوم سطح اين درياچه از سال ۷۴ تاکنون به دليل کم‌آبی کاهش يافته است.»

این درياچه با ۴ هزار و ۸۱۰ کيلومتر مربع مساحت يکی از نادرترين ذخيره‌ گاه های زيستی ايران و جهان و دارای ۱۰۲ جزيره کوچک و بزرگ است و  به همراه جزاير درونی آن از سوی سازمان يونسکو، به عنوان ذخيره‌ گاه طبيعی به ثبت جهانی رسيده است. ایسنا، در مورد وضعیت کنونی این دریاچه نوشته است: «آمارها نشان می‌ دهد از سال ۱۳۷۴ تاکنون تراز آب درياچه اروميه سير نزولی داشته به طوری که در حال حاضر به سطح ۴/۱۲۷۱ متر از سطح آب های آزاد رسيده است که اين ميزان ۷/۲ متر کم تر از سطح تراز اکولوژيک، ۹/۶ متر کم تر از تراز حداکثری و ۳/۴ متر کمتر از متوسط دراز مدت ۴۰ ساله آن است. از سوی ديگر، در حالی که ميانگين بلندمدت غلظت نمک در اين درياچه ۱۸۰ گرم بر ليتر و ميانگين غلظت نمک طی ۲۰ سال گذشته ۲۱۰ گرم بر ليتر بوده است، اين رقم هم اکنون به ۳۲۰ گرم بر ليتر و به حد فوق اشباع رسيده و موجب کاهش تعداد آرتميا و در معرض نابودی قرار گرفتن آن به عنوان تنها موجود آبزی اين درياچه شده است.»

 

دریاچه زیبای ارومیه، هم چنین یکی از مناطق توریستی ایران است که بر اساس تقسیمات کشوری ایران بین دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی واقع شده است. این دریاچه بزرگ ترین دریاچه ایران و دومین دریاچه آب ‌شور جهان است.

این دریاچه، ویژگی‌ های خاص خود از نظر زیست‌ محیطی و زیبایی‌ های طبیعی خود را دارد. اما متاسفانه اکنون با خطر نابودی روبرو است.

دریاچه ارومیه، حدود ۴۰ سال پیش منطقه حفاظت ‌شده اعلا‌م گردید و از سال ۱۳۵۴ نیز به عنوان یكی از مهم‌ ترین تالا‌ب‌ های بین ‌المللی جهان در سایت رامسر به ثبت رسید. این دریاچه، هم چنین یکی از 9 ذخیره‌ گاه بیوسفری ایران است که در یونسکو ثبت شده است.

طبق نظر کارشناسات زیست محیطی، خشک شدن دریاچه ارومیه، فاجعه‌ بار است. در صورت وقوع چنین فاجعه ای شوره‌ زارهای حاصل از عقب‌ نشینی آب، زمین ‌های کشاورزی، مزارع، نواحی مسکونی و آبادی ‌های اطراف به لحاظ زیستی مورد تهدید قرار خواهد داد.

مزارع و دشت‌ های ارومیه، سلماس، تبریز، آذرشهر، مراغه، میاندوآب، مهاباد، نقده، اشنویه و پیرانشهر که از حاصل خیزترین و مهم‌ ترین مناطق فعالیت کشاورزی و دامداری هستند، همگی اطراف این دریاچه قرار دارند. بنابراین، با خشک شدن آن، این زمین ‌های حاصلخیز به کویر نمک تبدیل خواهند شد.

دکتر اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست معتقد است که «3 عامل مهم در زمینه خشک شدن دریاچه ارومیه موثر بوده و همین سه عامل باعث گردیده که دریاچه ارومیه رو به نابودی برود. یکی از این دلایل بنا کردن بیش از 40 سد بدون در نظر گرفتن حق آبه برای این دریاچه بود. عامل بعدی احداث بزرگراه شهید کلانتری در عرض دریاچه بود که گردش آب را در دریاچه ارومیه متوقف کرد و دیگری وقوع خشکسالی در ایران باعث شد که این دریاچه رو به نابودی برود.»

کهرم، می‌ افزاید: «زمانی که هنوز هیچ سدی روی این دریاچه ساخته نشده بود، 5/5 میلیارد متر مکعب آب به درون این دریاچه وارد می‌ شد. اما اکنون این رقم به کم تر از 1 میلیارد متر مکعب رسیده و این به معنی وقوع یک فاجعه زیست ‌محیطی است. اگر 30 درصد از آب هر سدی که روی دریاچه ارومیه زده‌ اند را به داخل این دریاچه بریزند، شاید بتوان از نابودی کامل آن جلوگیری کرد.»

61 درصد وسعت دریاچه ارومیه در محدوده آذربایجان ‌شرقی است و 20 درصد روان ‌آب ‌های تغذیه ‌کننده دریاچه در این استان واقع شده و بقیه از استان ‌های آذربایجان‌ غربی و کردستان تامین می‌ شود.

«بیوک رییسی»، مدیر کل حفاظت محیط زیست آذربایجان‌ شرقی، گفته است: «به دلیل غرب به شرق بودن مسیر وزش باد در منطقه، در صورت خشک شدن دریاچه ارومیه بیش ترین آسیب را آذربایجان‌ شرقی و به ویژه کلان ‌شهر تبریز می ‌بیند.»

حسین عباس ‌نژاد، مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان‌ غربی نیز در یک گفتگوی مطبوعاتی گفته است: «میزان شوری آب دریاچه ارومیه به 340 گرم در لیتر رسیده و 250 هزار هکتار از سطح دریاچه ارومیه را به شوره ‌زار تبدیل کرده است... در حال حاضر به دليل کاهش بيش از حد آب درياچه اروميه ميزان شوری آب اين تالاب به 340 گرم در ليتر رسيد.»

بنا به گزارش خبرگزاری مهر در اروميه، حسن عباس نژاد، در گفتگو با خبرنگاران افزود: «سطح آب درياچه اروميه در مقايسه با 14 سال گذشته شش و نيم متر کاهش يافته است.» او، گفت: «تراز ارتفاع فعلی آب درياچه اروميه از سطح درياهای آزاد يک هزار و 271 و 48 صدم متر است که اين ميزان نسبت به تراز اکولوژيکی نيز دو و نيم متر کاهش يافته است.»

عباس نژاد، ميانگين نمک در آب درياچه اروميه را در شرايط عادی بين 180 تا 220 گرم در ليتر عنوان کرد و گفت: «در حال حاضر وضعيت شوری آب درياچه اروميه به فوق اشباع که بيش از 340 گرم در هر ليتر است رسيده است که اين امر حيات تنها موجود زنده اين زيست بوم را با تهديد جدی مواجه کرده است.» وی، «کاهش نزولات جوی، کاهش روان آب های سطحی و استفاده بی رويه از آب های زيرزمينی را از مهم ترين علت های کاهش ميزان آب درياچه اروميه عنوان کرد... «با کاهش آب درياچه اروميه در حال حاضر، 200 تا 250 هزار هکتار از زمين های اطراف درياچه اروميه به شوره زار تبديل شده است.

عباس نژاد، انتقال آب از حوزه های اطراف، بارور کردن ابرها، افزايش راندمان آبياری، بهبود الگوی کشت و رعايت حق آب درياچه اروميه را از مهم ترين برنامه ها برای بر طرف کردن بحران آب درياچه اروميه در سال های آينده عنوان کرد. به گفته عباس ‌نژاد، «سطح آب پاک دریاچه با وسعت 570 هزار هکتار در حال حاضر 5/2 متر پایین تر از سطح اکولوژیکی آن در شرایط عادی است.»

بنا به گفته کارشناسان، اگر اين روند هم چنان ادامه يابد و درياچه اروميه خشك شود، مشكلات آن تنها گريبانگير اروميه نخواهد بود و به‌دليل وجود 8 ميليارد تن نمك در درياچه، پس از خشك شدن، با وزيدن بادهای فصلی و جریان های سطحی یا زیر‌زمینی، تمامی اراضی استان‌ های آذربايجان و چند استان همجوار آن نیز به شوره ‌زار تبديل خواهند شد. در چنین روندی، حتا ممكن است دامنه تاثيرات پخش اين مقدار نمك به اراضی كشورهای اطراف نيز خسارات جبران ‌ناپذيری وارد كند.

محمد درویش، کارشناس محیط زیست گفته است: «ریختن فاضلاب کارخانه نمک صنعتی شهر مراغه که حجم پساب‌ های آن بیش از 20 متر مکعب در ثانیه است، قطعا فرایند نابودی کامل دریاچه ارومیه را فراهم خواهد ساخت.»

احداث پل میان‌ گذر بر روی دریاچه ارومیه نیز یکی از عوامل مهمی است که حیات دریاچه ارومیه را به مخاطره انداخته است.

دکتر اسماعیل کهرم، استاد محیط زیست، در این مورد گفته است: «دریاچه ‌ها مانند بدن انسان که سیستم گردش خون دارد، سیستم گردش آب دارند. گردش آب، اکسیژن و غذا را به نقاط مختلف دریاچه می ‌برد. ما با ایجاد میان ‌گذر در دریاچه ارومیه اختلال ایجاد و آن را بیمار کرده ‌ایم.»

کهرم، با اشاره به نمونه‌ های مختلف در جهان، می افزاید: «در سراسر آمریکا قطار و اتومبیل‌ ها از روی تالاب ‌ها و دریاچه‌ ها عبور می ‌کنند، اما هیچ کس کوه را درون دریاچه یا تالاب نریخته است. آن ها با استفاده از ستون‌ های متعدد این عمل را انجام داده ‌اند.»

در حالی که پل «شهيد كلانتری» كه از سمت غرب حدود 12 كيلومتر و از سمت شرق حدود 3/2 كيلومتر خاكريزی شده مانع چرخش طبيعی آب است. اين پل، در يكی از كم ترين فاصله ‌های گلوگاهی درياچه اروميه، احداث شده و در واقع مانند «يك طناب بر گردن اين درياچه چرخش آب را خفه» كرده است.

روند خشک شدن دریاچه ارومیه، تقریبا از 15 سال پیش آغاز شده و از همان موقع کارشناسان امور زیست محیطی نسبت به خطرات این روند که سد‌ سازی نیز یکی از مهم ترین عوامل آن است، هشدار داده ‌اند. اما با وجود این هشدارها در سال 1387 نیز سد مخزنی قلعه‌ چای عجب‌ شیر مورد بهره ‌برداری قرار گرفت که روند خشک شدن دریاچه ارومیه را نیز تسریع بخشید.

بنا به اظهار کارشناسان، «افزايش ميزان شوری آب درياچه اروميه و رسيدن آن به حد فوق اشباع (340 گرم در ليتر)، مرگ و مير پرندگان در نتيجه رسوب نمك بر روی بال و پر و بدن آن ها و نهايتا عدم قدرت جا به جايی و تغذيه آن ها مختل می گردد.

آمارها و اظهارات مسئولین و کارشناسان محیط زیست نشان می دهند که دریاچه ارومیه، به مثابه یکی از 20 دریاچه بزرگ جهان که زیستگاه بسیاری از جانداران آبی، دوزیست و نیز پرندگان است، با خطر نابودی روبرو است.

 

ناگفته نماند که فجایع زیست محیطی، فقط به دریاچه ارومیه محدود نبوده و تمام کشور را فراگرفته است. ایروانی، فرمانده یگان حفاظت سازمان‌ جنگل‌، گفته است: «در یك ماهه اول امسال حدود ۱۵۰ فقره آتش سوزی در منابع طبیعی داشته ‌ایم. بر اساس آمار، سالانه ۱۰ درصد از مجموع یك هزار فقره آتش سوزی جنگل‌ های كشور در جنگل ‌های هیركانی و خزری شمال رخ می ‌دهد كه خسارت سالانه آن بیش از ۲۳۰ میلیارد ریال است.

محاسبه این خسارت ها تنها بر پایه نرخ چوب است و ارزش زیستی و تاریخی این جنگل ها به هیچ روی محاسبه نمی شود. در حال حاضر ۹۵ درصد آتش سوزی جنگل ‌های كشور، ناشی از عوامل انسانی و پنج درصد نیز بر اثر عوامل طبیعی است.

جنگل خزری هیركان كه از منطقه هیركان جمهوری آذربایجان شروع و تا استان گلستان، در ایران ادامه دارد، با قدمت ۴۰ میلیون سال یكی از ارزشمندترین جنگل های جهان است. این جنگل ها بازمانده عصر یخبندان است. در حالی است كه جنگل های اروپا به گفته كارشناسان ۱۱ هزار سال قدمت دارد.

فرسودگی لوله ‌های انتقال نفت هم چنان یکی از عوامل مهم آلوده کننده محیط زیست  ایران است. همانند سال ‌های پیش ترکیدگی در مسیر این لوله‌ ها در سال گذشته نیز باعث  آلودگی آب و خاک در مناطق غربی و جنوبی ایران شد. از این میان می توان به ترکیدگی  در مسیر خطوط انتقال نفت پلدختر اشاره کرد که باعث آلودگی کیلومترها از آب رودخانه  کشکان شد تا برای چندمین بار این رودخانه شاهد تلفات بی شمار آبزیان باشد .

هم چنین به گفته سازمان حفاظت محیط زیست ایران بيش از ۲ هزار كيلومتر از لوله‌های  انتقال نفت جنوب كشور در خليج فارس فرسوده است كه در صورت ترکیدگی، شرايط حيات  ميليون ها آبزی و موجود دريايی خليج فارس را با خطرات جبران ناپذيری مواجه  می‌كند .

طرح‌ های اکتشاف و استخراج نفت و گاز در مناطق حفاظت شده نیز از جمله مواردی بود  که اعتراض حامیان محیط زیست را به همراه داشت. احتمال صدور مجوز برای اکتشاف نفت و  گاز در پارک ملی کویر در حوزه گرمسار به نگرانی ‌هایی در این حوزه دامن زد. پارک ملی  کویر یکی از ذخیره‌ گاه‌ های زیست کره یا بیوسفر در ایران است .

مرگ و میر فک ‌ها در دریای خزر نیز خبر از بحرانی شدن شرایط زیست محیطی این  جانداران داشت. در سال گذشته گارد ساحلی قزاقستان لاشه چند صد فک را در ساحل دریای  خزر پیدا کرد. سازمان محیط زیست ایران، شكار و صيد بی ‌رويه و به خصوص آلودگی های  نفتی را از جمله عوامل اصلی مرگ و مير فك ‌های دریای خزر  اعلام کرد .

اما به جز فک‌ های دریای خزر، ماهیان خاویاری این دریاچه نیز با خطر انقراض دائمی  تهدید می ‌شوند. تمام ماهیان خاویاری خزر از جمله خاویار بلوگا و خاویار ایرانی  اکنون در فهرست گونه ‌های در معرض خطر «اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت»  (IUCN) قرار گرفته ‌اند. دلیل اصلی کاهش شدید این آبزیان صید بی‌ رویه آن هاست. کارشناسان این  اتحادیه بین المللی خواستار توقف کامل صید این ماهی در دریای خزر شده ‌اند .

خلیج فارس نیز هم  چنان با تهدیدات مختلف زیست محیطی روبرو بود. ورود حجم زیادی  از آلودگی ‌های نفتی نگرانی ایران و کشورهای منطقه را برانگیخت.

در سال گذشته وزیر محیط زیست قطر تفاهم نامه‌ای را با ایران در زمینه رفع مشکلات  زیست محیطی و آلودگی‌ های نفتی خلیج فارس امضاء کرد. هرچند آلودگی ‌های نفتی جزو  مهم ‌ترين منابع آلاينده خليج ‌فارس است اما تخريب و دست اندازی به سواحل دريا، خشك  كردن دريا برای ساخت ‌و ساز و ايجاد جزاير مصنوعي به خصوص از سوی كشورهای عربی حاشیه  خلیج فارس نیز از ديگر عوامل مهم آسیب رسان به این پهنه آبی است.

بخش دیگر، هم چنین آلودگی ها به دلیل سرازير شدن فاضلاب‌های شهری و صنعتی به  درياست . در حقیقت مساله تخريب محيط زيست را نمی ‌شود جدا از موارد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ديگر موارد انسانی دانست. حاکمیت مستبد و عدم آگاهی اجتماعی در زمینه تخریب محیط زیست در سراسر نقاط ایران، وضعیت فاجعه باری در جامعه ایران به وجود آورده است.

کشمکش و رفابت های سرمایه داری که باعث جنگ‌ های بی ‌شمار، ناهنجاری ‌های اجتماعی از یک سو و ریختن مواد شیمایی و زباله های اتمی و فاضلاب های کارخانه ها به رودخانه ها و دریاها و غیره به وضعيت نگران کننده كنونی محيط ‌زيست منجر شده است.

با وجود تمام معضلاتی كه محيط زيست با آن دست به گريبان است، اما انسان قادر است اين روند را به سوي بهبودی زيست و سلامت اجتماعی خود تغيير دهد، نخستين گام برای دست يابی به اين هدف، ريشه‌ يابی و نقد و بررسی عملکرد سیستم جهانی سرمایه داری در اين تخريب ‌هاست.

نياز روزافزون به انرژی از يك سو و آثار مخرب ناشی از مصرف سوخت ‌های فسيلی از سوی ديگر، سبب شده تا متخصصان در سراسر جهان به ‌خصوص كشورهای در حال توسعه و یا توسعه‌ يافته برای حفظ محیط زیست دست به تلاش‌ های گسترده ‌ای بزنند. 

اساسا با وجود تردد انبوه وسايل نقليه در راه‌ های درون شهری و برون شهری و ماشین های فرسوده که مثلا در شهر تهران شبانه روز در حا تردد هستند و هم چنین فعاليت بی ‌وقفه كارخانه ‌های توليد مواد شيميايی به طور کلی صنعت نظامی، تلاش می ‌شود محيط‌ زيستی سالم و عاری از آلودگی ايجاد شود سئوال این است که آیا چنین تلاش هایی بدون دست بردن به روابط و مناسبات و تولید سرمایه داری و عمکرد دولت های سرمایه داری، نتیجه ای دارد؟ چگونه می ‌توان آسمان آبی و زمین سرسبز داشت؟

جنبش های دفاع از محطی زیست و طبیعت، در افشای جنایات دولت ها در زمینه تخریب محیط زیست موثر بوده است اما به دلیل این که این جنبش ها، دست به نقد عمیق و همه جانبه عملکرد و نقش مستقیم سیستم سرمایه داری و دولت های سرمایه داری در تخریب محیط زیست موفق به برداشتن گام های جدی نشده اند. بنابراین، به این بخش از معضی جامعه و ضرباتی که به انسان و همه موجودات زنده زده می شود نباید سطحی نگاه کرد.

برای مثال، كارشناسان عملكرد سازمان حفاظت محيط زيست حکومت اسلامی ایران را نه تنها منفی ارزيابی می کنند، بلکه آن ها معتقدند اين سازمان بيش تر در جهت تخريب محيط زيست اقدام كرده است. روند نزول 14 پله ای رتبه محيط زيست ايران در سطح جهان، هم چنان ادامه دارد.

کارشناسان با بررسی کارنامه دولت نهم، به این نتیجه رسیده اند که در ۴ سال نخست ریاست جمهوری پاسدار احمدی نژاد، حداقل به اندازه ۱۶ سال طیبعت ایران تخریب شده است و دولت نهم، یکی از طبیعت ستیزترین دولت های ایران در سال های اخیر معرفی شده است.

تشديد آلودگی هوا در شهرهای بزرگ و صنعتی، هجوم موج گسترده گرد و غبار به کشور، احراز رتبه ميان پنج كشور نخست در فرسايش خاك، واگذاری 7500 هکتار از اراضی تالاب هورالعظیم به شرکت نفت به مدت 30 سال برای اکتشافات نفتی، احداث جاده در پارک ملی لار برای اتصال شهرستان نور به گرمابدر در شمیرانات، نقض مصوبات و قوانین قبلی مبنی بر عدم استقرار صنایع نفتی و پتروشیمی در سه استان شمالی ایران، نقض مصوبات قبلی مبنی بر عدم استقرار صنایع جدید در حریم 120 کیلومتری تهران و حریم 50 کیلومتری اصفهان، مصوبه دولت مبنی بر احداث پتروشیمی در استان گلستان، مصوبه احداث پتروشیمی در جنگل های سراوان گیلان، مصوبه دولت مبنی بر احداث جاده کنار گذر انزلی در میانه تالاب بین المللی انزلی از جمله اقدامات سازمان محيط زيست در طی چهار سال گذشته است.

هم چنين از تلفات دو هزار فلامينگو در پارك ملی بختگان استان فارس در تابستان 86، مرگ صدها دلفين در آب های جنوب به دليل پسماندهای صنعتی در تابستان سال های 86 و 87، و كشته شدن تعدادی از گونه های جانوری در حال انقراض از جمله ديگر فجایع اتفاق افتاده در چهار سال نخست ریاست جمهوری احمدی نژاد است.

بحران شدید در وضع زيست محيطی درياچه اروميه در پی ايجاد بلورهای نمك در اثر كاهش سطح آب در تابستان سال 85، مصوبه احداث جاده در پارک ملی خجیر تهران برای اتصال اتوبان بابایی به پاکدشت، دستور مستقیم رییس جمهوری مبنی بر عبور خط لوله نفت ری- قوچک از داخل پارک ملی سرخه حصار، مصوبه ساخت پالایشگاه در استان مازندران، طرح های متعدد واگذاری اراضی ملی به افراد در قالب طرح هایی چون باغ شهر و بوستان خانواده و نابودی منابع طبیعی به بهانه ساخت مسکن و ایجاد باغ، تعریض جاده پارک ملی گلستان و تبدیل آن به اتوبان 4 بانده علی رغم مصوبات قبلی دولت پیشین مبنی بر خروج این جاده از داخل پارک ملی گلستان، انتخاب مناطق نمونه گردشگری در مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست و واگذاری این اراضی به بخش خصوصی، تبدیل بخش های بیش تری از منطقه حفاظت شده و پارک ملی کویر به پادگان های نظامی و میدان مانور و تلاش برای ایجاد سایت های ذخیره سازی گاز و اکتشاف نفت در پارک ملی کویر،عدم پرداخت حقابه تالاب ها و دریاچه ها برای پر کردن سدها و مصرف هر چه بیش تر مردم از آب که منجر به نابودی تالاب هایی چون بختگان و پریشان و ارومیه و گاوخونی شد، صدور مجوز حفاری در پارک ملی نای بند برای وزارت نفت، نشت چندین باره لوله های انتقال نفت در استان های مختلف کشور نيز بخش ديگری از تخریب هایی است که در زمان ریاست احمدی نژاد در کشور اتفاق افتاده است و ای فجایع هم چنان ادامه دارد.

جالب است که سران حکومت اسلامی، همه معضلات و مشکلات جامعه ایران که خود عامل اصلی آن ها هستند را همواره به «عوامل بیگانه» گره می زنند تا به زعم خود، حکومت شان و خودشان را تبرئه کنند؟! معاون اول رییس جمهوری دولت نهم، سیاست های حفظ محیط زیست را «توطئه شوم غرب علیه نظام اسلام» دانست و حتا احمدی نژاد رییس دولت نهم نیز در سخنان خود در استان خراسان رضوی «منابع طبیعی را سد راه توسعه» معرفی كرد. بنابراین، بی جهت نیست که حکومت اسلامی، حتا فعالین دفاع از محیط زیست را نیز قلع و قمع می کند و حتا دو برادر پزشکی که در رابطه با بیماری«ایدز» تحقیق می کردند مدت هاست که در زندان به سر می برند.

  

مارکس و انگلس، این بنیان گذاران سوسیالیسم علمی، از عواقب نابودکننده زیست ـ محیطیِ بی­اطلاع و غافل نبودند. آن ها بر این عقیده بودند که هدف سوسیالیسم، تولید هر چه بیش تر کالا نیست، بلکه فراهم کردن وقت آزاد برای انسان ­هاست تا استعدادهای خود را در فضایی آزاد و برابر و انسانی شکوفا سازند. بنابراین، مارکس، تنها به رشد صنعتی، تکامل نیروهای تولیدی و پیش رفت اجتماعی توجه نداشت و به ویرانی و غارت طبیعت نیز توجه کرده است.

کتاب «جان بلامی فاستر. اکولوژی مارکس، ماتریالیسم و طبیعت. ترجمهٔ علی‌اکبر معصوم‌ بیگی»، نشان می دهد که مارکس به جای آن که مانند اندیشه سبز معاصر، طبیعت را به جای انسان بنشاند یا مانند سرمایه داری اصل را بر دست یابی به «سود» و «حداکثر سود» بگذارد، به رابطه متقابل و سوخت و سازانه انسان و طبیعت نظر دارد. نویسنده کتاب، به وارسی نوشته هایی از مارکس می پردازد که تاکنون نادیده گرفته شده است. او نشان می دهد که مارکس عمیقا دغدغه رابطه ی در حال تغییر انسان با طبیعت را دارد.

اکولوژی مارکس گستره پهناوری از اندیشه وران را در بر می گیرد: از اپیکوروس و دموکریتوس و لوکرتیوس گرفته تا چارلز داروین، توماس مالتوس، لودویگ فوئر باخ و ویلیام پیلی.

اکولوژی مارکس، برداشتی ماتریالیستی از طبیعت و جامعه به رویارویی با روح گرایی حاکم بر جنبش سبز معاصر دارد و بنای کار را بر روشی می گذارد که برای بحران زیست محیطی کنونی راه حل های پایدارتر، دیرپاتر و مردم مدارتر عرضه می کند.

از نظر بلامی فاستر، مارکس، بر خلاف اندیشه سبز معاصر، ویرانی زیست محیطی را نه متوجه مدرنیته بلکه حاصل کارکرد وجه تولید سرمایه داری می داند.

مسلم است که بسیاری از دستاوردهای علمی و تکنولوژیک بشر، گران بها و در خدمت بشریت هستند. اما کل سیتم تولیدی سرمایه داری، با فعالیت خود به ویژه در برخی شاخه های تولید، آینده بشریت و محیط زیست را به خطر انداخته است. برای مثال، تاسیسات هسته ­ای، تاسیسات نظامی، جنگ ها، تولیدات شیمیایی، قطع درختان جنگل­ های مناطق حاره و غیره که می توان لیست بسیار درازی تهیه کرد، عوامل مهمی در تخریب محیط زیست هستند، آن ها را می توان از بین برد و انسان و محیط زیست را نجات داد. امری که در گرو مبارزه پیگیر طبقاتی علیه سیستم سرمایه داری است.

امروزه بحران اکولوژیک از دو جنبه حائز اهمیت و قابل بررسی است. نخست از خود بی گانگی انسان مدرن و دوم: تخریب طبیعت به شکلی جبران ناپذیر؛ به این معنی، جامعه ای که خود بخشی از تکامل طبیعت است، متاسفانه به شکلی کاملا غیرطبیعی وارد چنین رشد فزاینده ای تخریب محیط زیست شده است.

چنین فرآیندی بدون دخالت مستقیم طبقه کارگر آگاه، متشکل، متحد، نظارت و کنترل عمومی بر ابزار تولید و برنامه ­ریزی امکان ندارد. یعنی تولید انبوه سرمایه داری را باید به تولید آن کالاهایی ضروری تغییر داد که منافع عمومی جامعه را تامین می کنند. یعنی تلاش برای سازماندهی عقلانی تولید و مصرف و برپایی یک جامعه سوسیالیستی.

در یک اقتصاد برنامه ­ریزی شده سوسیالیستی است که ارزش مصرف تنها معیار برای تولید کالاها و خدماتی است که بشر به معنای واقعی به آن ها نیاز دارد و نتایج درازمدت اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در نظر گرفته می شود.

 

حکومت اسلامی، که بیش از سی سال است حرمت و موجودیت انسان ها را همواره مورد تعرض قرار می دهد، نباید انتظار داشت که اهمیتی به سالم نگه داشتن محیط زیست بدهد. حکومت اسلامی ایران، دشمن انسان و طبیعت و آزادی است، به خصوص کسی خبر ندارد که فعالیت های مخفیانه حکومت اسلامی در راه اندازی نیروگاه های اتمی، چه آسیب های هولناکی به محیط زیست و مردمی که در نزدیکی این نیروگاه ها زندگی می کنند، وارد می سازد. در چنین وضعیتی روشن است که تنها با مبارزه جدی علیه جهل و جنایت، ستم و استثمار حکومت اسلامی، می توان خواست ها و مطالبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، از جمله در زمینه زیست محیطی را به آن تحمیل کرد.

 

بیست و دوم فروردین 1389 - یازدهم آوریل 2010

منبع:پژواک ایران


بهرام رحمانی

فهرست مطالب بهرام رحمانی در سایت پژواک ایران 

*قاسم سلیمانی یک جنایت‌کار حرفه‌ای علیه بشریت بود به‌حدی‌که مراسم‌هایش هم قربانی می‌گیرد!   [2024 Jan] 
*آخرین مجموعه شعر بکتاش آبتین «مرثیه‌ای برای گل‌های پژمرده»  [2023 Dec] 
*رای نهائی دادگاه حمید نوری، ۱۹ دسامبر برابر با ۲۸ آذر اعلام خواهد شد!   [2023 Dec] 
*زینب جلالیان، تنها زن زندانی سیاسی کرد ایرانی‌ست که به حبس ابد محکوم شده است!  [2023 Dec] 
*هنری کیسینجر، وزیر خارجه پیشین آمریکا و طراح «جنگ و صلح» درگذشت!  [2023 Dec] 
*افزایش سن بازنشستگی، نتیجه «سال‌ها غارت صندوق‌های بازنشستگی»!  [2023 Dec] 
*بیست و پنج نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان!  [2023 Nov] 
*ترور و تهدید وکلا و فعالین سیاسی خارج کشور توسط وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران!   [2023 Nov] 
*پاک‌سازی وسیع و همه‌جانبه جامعه ایران از حضور روشنفکران، متخصصان و مخالفان!   [2023 Nov] 
*ادامه بازداشت حمید نوری، یکی از آدم کشان حکومت اسلامی در سوئد!  [2019 Dec] 
*گزارش دومین روز محاکمه جمهوری اسلامی در سالن صلح دادگاه لاهه  [2012 Oct] 
*گزارش کوتاهی از اولین روز محاکمه جمهوری اسلامی در سالن صلح دادگاه لاهه  [2012 Oct] 
*جمهوری اسلامی در دادگاه لاهه، به جنایت علیه بشریت محکوم شد!  [2012 Oct] 
*همکاری حکومت اسلامی و نازیست‌های هیتلری!  [2010 Nov] 
*انتشار اسناد تکان­دهنده اشغال نظامی افعانستان و عراق!  [2010 Nov] 
*تحولات تاریخی ترکیه و همه پرسی قانون اساسی!   [2010 Sep] 
*یک حزب فاشیستی برنده انتخابات سوئد!  [2010 Sep] 
*قوانین ضدزن اسلامی!  [2010 Sep] 
*مسابقه حکومت اسلامی و طالبان در اجرای سنگسار!  [2010 Sep] 
*تیم محمود احمدی نژاد - اسفندیار رحیم مشایی  [2010 Aug] 
*آموزش و پرورش یا آموزش خرافات اسلامی!؟   [2010 Aug] 
*پس لرزه های مهمانی سر سفره خونین حکومت اسلامی!  [2010 Aug] 
*تنش و جدل بر سر میراث خونین خمینی و سرپوش گذاشتن بر جنایات او!  [2010 Jul] 
*همبستگی با اعتراضات و اعتصابات کارگران یونان؟  [2010 May] 
*حکومت اسلامی، دشمن انسان و طبیعت!  [2010 Apr] 
*هیاهویی هیچ و پوچ بر سر پاره کردن عکس خمینی!  [2009 Dec] 
*تجاوز و قتل و گورهای دسته جمعی!   [2009 Sep] 
*خیزش میلیونی مردم آزاده ایران!   [2009 Sep] 
*حکومت اسلامی منفورترین حکومت جهان!   [2009 Sep] 
*ادعاهای اکبر گنجی و همفکرانش؟!   [2009 Aug] 
*یاد و خاطره سالروز 28 مرداد گرامی باد!   [2009 Aug] 
*برای «موج سبز» این هم تئوری بافی و بسترسازی نکنید؟!  [2009 Aug] 
*استفاده ابزاری از حقوق بشر!  [2009 Aug] 
*حکومت جنایت کاران و غارتگران!  [2009 Aug] 
*حمله نیروهای عراقی به قرارگاه اشرف را محکوم کنیم!   [2009 Jul] 
*همبستگی با مبارزات مردم آزاده ایران را گسترش دهیم!   [2009 Jul] 
*جنایات حکومت اسلامی و یاوه گویی های سفیر حکومت رعب و وحشت در استکهلم؟!  [2009 Jul] 
*صدای پای انقلاب می آید!   [2009 Jul] 
*صف بندی ها و شعارهای سیاسی در حرکت های خارج کشور  [2009 Jul] 
*ورود نیروهای چپ و آزادی خواه به سفارت خانه حکومت اسلامی در استکهلم   [2009 Jun] 
*تجارب و دستاوردهای خیزش دو هفته ای مردم ایران!   [2009 Jun] 
*شیوه برخورد مردم به نتیجه «انتخابات» تعادل حکومتیان را بر هم زده است!   [2009 Jun] 
*پروژه ای برای «بدنام» کردن نویسندگان و هنرمندان!  [2009 Jun] 
*فراخوان خانه کارگر به کارگران برای شرکت در نمایش انتخابات؟!   [2009 May] 
*فراخوان دهندگان تجمع اول ماه می پارک لاله «ماجراجویی» کردند؟!   [2009 May] 
*تلاش برای آزادی فوری دستگیرشدگان اول ماه می و نگاهی به دستاوردهای این روز!   [2009 May] 
*کارگران هیچ نفعی در نمایش «انتخابات» حکومت جهل و جنایت ندارند؟!  [2009 Apr] 
*مضحکه انتخابات در اعماق فقر و بی کاری و سانسور و اختناق چه معنی دارد؟!  [2009 Apr] 
*بحران سرمایه داری با تزریق پول بیش تر به بازار حل نمی شود!  [2009 Apr] 
*جواب به چند سئوال «فرهنگ توسعه» در رابطه با مساله فلسطین و امپربالیسم   [2009 Apr] 
*انقلاب ۱۳۵۷، برای آزادی و برابری و رفاه بود نه «اسلام»!   [2009 Feb] 
*نگاهی به وضعیت ایران پس از گذشت سی سال از انقلاب ۱۳۵۷!  [2009 Feb] 
*درگیری لفظی اردوغان و پرس با چه هدف و انگیزه ای؟!   [2009 Feb] 
*تهدید مجاهدین خلق مستقر در عراق ادامه دارد!   [2009 Jan] 
*تحریف واقعیت های تاریخی در فیلم «سرزمین گمشده»؟!   [2009 Jan] 
*بحران سرمایه داری جهانی تاثیری بر سرمایه داری ایران ندارد؟!   [2008 Nov] 
*بحران سرمایه داری و رجعت به مارکس!   [2008 Oct] 
*مروری بر تحولات جنبش دانشجویی در آغاز سال تحصیلی جدید   [2008 Oct] 
*اسمال تیغ کش و علی کردان دو عنصر خبرساز حکومت اسلامی ایران!   [2008 Oct] 
*بازگشایی مدارس و تشدید مبارزه اجتماعی!  [2008 Sep] 
*بحران جهانی سرمایه داری!   [2008 Sep] 
*اقتصاد، کارگران و فجايع اجتماعي؟!  (در گرامی داشت روز جهانی کارگر)  [2008 Apr] 
*دیدگاههای متفاوت در تشکل یابی کارگران!  [2008 Mar] 
*انقلاب ۵۷ و عزاداری سلطنت طلبان  [2008 Feb] 
*توطئه «اصلاح طلبان»، سرکوب «محافظه کاران»؟! (محمد قوچانی و شرکایش) [2008 Feb]