PEZHVAKEIRAN.COM هشداری به طبقه کارگر ایران: خطر جنگ ترکیه و ایران بخش ۳ و پایانی
 

هشداری به طبقه کارگر ایران: خطر جنگ ترکیه و ایران بخش ۳ و پایانی
فرهاد فردا

دولتهای همسایه ایران و ترکیه در اقلیم کردستان به یار کشی‌ و اعمال نفوذ مشغولند. "جبهه میهنی" و "پ ک ک" روابط نزدیکی‌ با ایران دارند و بارزانیها که نقش اصلی‌ در دولت اقلیم کردستان بازی میکنند، روابط حسنه‌ای با ترکیه برقرار کرده‌اند و در حقیقت از نظر اقتصادی، از جمله در باغ سبز قرارداد‌های نفتی‌ دراز مدت و سرمایه گذاری و فروش کالا، ترکیه میتواند بر سیاست این دولت اعمال نفوذ کند، در رابطه با فاجعه کوبانی این تاثیر خود را به خوبی‌ آشکار کرد. "دولت" اقلیم کردستان منافع خود را بر کوبانی و کرد‌های سوریه ترجیح داد. تنها بعد از اینکه "آقا" یعنی‌ آمریکا شروع به واگذاری اسلحه به کوبانی کرد و با توجه به این که فشار از پایین میتوانست در آینده به پیدأش رقیب تازه در داخل اقلیم کردستان و به عنوان یک حزب مستقل نزدیک به "پ ک ک" تبدیل شود و یا موجب تقویت گروه رقیب، "جبهه میهنی"  گردد؛ فشار فزاینده آمریکا بر ترکیه؛ تلاش ترکیه برای موقعیت شکننده خود در اقلیم کردستان، در تقابل با ایران و حفظ پل مذاکره با "پ ک ک"؛ دولت اقلیم کردستان را بر آن داشت که طبق اخبار جاری از طریق عبور از ترکیه به کمک کوبانی برود.


نیروهای کرد به علت دید تنگ و محدود سیاسی مبتنی‌ بر اهداف ملی‌، نگاهشان معطوف به بازی قدرت در منطقه است. با شدت یابی‌ بحران و نقش مستقیم امپریالیسم، این نیروها در صدد هستند که با ابراز وجود و تکیه بر امپریالیسم و یا حداقل در گام اول از اصطحکاک منافع قدرتهای جهانی‌ و منطقه‌ای استفاده کرده و خود نیز در بازی قدرت وارد شوند.
با به خطر افتادن و محاصره اقلیت موسوم به ایزدی، با توجه به ضعف دولت نظامی اقلیم کردستان و یا محاسبات آگاهانه سیاسی آن، تنها نیروی که در منطقه آماده و توان کمک به محاصره شدگان را داشت "پ ک ک" بود. این اولین زنگ خطر برای ترکیه بود که حوادث منطقه دیگر محدود به خارج از مرز‌های ترکیه نمیشوند.

فاجعه کوبانی
در ابتدا بگویم که هیچ انسان مدرنی‌، نمیتواند از دیدن تصاویر زنان و مردان کوبانی و مقایسه آن با کوردلان داعشی به شور و وجد نیاید، تا چه برسد به یک سوسیالیست که هدفش برکندن هر نوع تبعیض طبقاتی، جنسی‌، نژادی، قومی و غیره است. کردها در طول ۱۰۰ سال گذشته، در تمام کشورهای همجوار توسط دولتهای مرکزی سرکوب شده‌اند و حتی از ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی محروم بوده‌اند. تشدید ستم به زنان به خصوص در کشور‌های اسلامی، آن هم زمانی‌ که روز به روز بر آگاهیشان افزوده می‌‌شود و این آگاهی‌، نابرابری را غیر قابل تحمل می‌‌کند، محرز است. عجین شدن این دو عنصر در کوبانی و بی‌رحمی قدرتهای منطقه، ایران، سوریه و قبل از همه ترکیه، جان هر نظارگر با وجدان را میازارد. بررسی فاجعه کوبانی با قلبی سرد و مغزی گرم بسیار دشوار است...

طرفهای درگیر، یعنی‌ هم کوردلان داعشی و هم "حزب اتحاد دمکراتیک" تنها با سلاح نمی‌جنگند، جنگ تصاویر هم حوزه‌ای است که آگاهانه از هر ۲ سو‌ به خوبی‌ استفاده میشود: در تصاویر نابخردان داعشی، مردان خشن با سر بریده‌ای در دست برای فتح قلبها (!!!) کوشش می‌‌کنند و "حزب اتحاد دمکراتیک" با تصاویر زنان مسلح، از نبرد جاری در کوبانی شرایطی فرا زمینی را القا می‌‌کند. در این میا‌‌ن قدرتهای امپریالیستی و منطقه‌ای بر اساس منافع دولتهای ملی‌ خود در ترویج این جنگ تبلیغاتی بی‌ نقش نیستند (مثلا در سایتهای فارسی خبر سرباز گیری اجباری توسط پلیس "حزب اتحاد دمکراتیک" در مناطق کردنشین سوریه درج نشد، چون در نبرد "خیر" و "شرّ"، این خبر پاکی و قداست "خیر" را خدشه دار می‌کند. طبق خبر منتشر شده، پلیس "حزب اتحاد دمکراتیک" در مناطق کردنشین سوریه چند صد جوان را برای تعلیمات اجباری دستگیر و زندانی کرده است) .


فاجعه کوبانی اما جنبه‌های درس آموز دیگری هم داشت: بسیاری از ورشکستگان سیاسی چپ، چنان غرق در شور حسینی شدند، که گویی کوبانی اولین و یا آخرین خاکریز نبرد‌های تاریخی‌ است. کوبانی فرصتی بود تا اظهار وجود کنند. آخر اعلامیه و نوشته‌ای که بر آگاهی‌ ذره‌ای اضافه نکند، ارزش نگارش دارد؟ از نظر نیرو که تاثیر گذار نیستند، به
همین دلیل تنها وظیفه یک نیروی سیاسی کم وزن، قدرتش در آماده سازی آینده، یعنی‌ آموختن و آگاهی‌ است، مگر آن که آن نیرو به آینده باورمند نیست. برنامه و دور نما در فعالیت انسان نقش محوری دارد، چرا که حیطه انسان، حیطه آگاهی‌ است. برای این گروهها اما برنامه و دورنما تنگ "پ ک ک" نقش چندانی در چگونگی‌ آینده کوبانی ندارد. تناسب قوا در منطقه و جهان هم گویا به معجزه بیانیه آنها تغییر می‌کند. مبارزان ضدّ امپریالیست ما ریزش بمب‌های امپریالیسم را در شهر محاصره شده کوبانی نمی‌بینند. برای "حزب اتحاد دمکراتیک" و "پ ک ک" که در بازی قدرت وارد شده‌اند، "دشمنان" کمک رسان، نزدیکتر از هر دوستی‌ هستند. برای "حزب اتحاد دمکراتیک" و "پ ک ک" با نگاه تنگ ملی‌، در زمستان سیاست، بخاری در کلبه از خورشید پشت ابر صد بار دلپذیر تر و گرمابخش تر است.

در این میا‌‌ن جناحهای مختلف "حزب کمونیست کارگری" بورژوایی با حمله به "چپ سنتی‌" در نبرد با "اسلام سیاسی" چهار نعل به جبهه امپریالیسم پیوستند، چرا که هر نیروی که با داعش بجنگد، مترقی تر از داعش است!

در سیاست جاری اما بیانیه‌‌های پرشور تاثیری ندارند، سیاست میدان امکانات بر حسب تناسب قوا هست. در این پهنه واقعی، میداندار، کشورهای امپریالیستی، دولتهای ملی‌ منطقه و تا حدودی گروههای کرد هستند. بررسی سیاست این نیروها درس آموزتر است.

ظهور داعش، مهار فتح بغداد و اربیل توسط تهران و نمایش قدرت توسط "پ ک ک" در نجات جان هزاران ایزدی، سیاست ترکیه را به شکل کیفی‌ به "سیاست فقط اختلاف" با همسایگان مبدل کرد. سیاستمداران ترکیه از فروشندگان زرنگ به قمارباز تغییر هویت دادند، آن هم قمار بازی که در آخرین ساعات نیمه شب، آخرین ته مانده‌های جیب خود را فقط بر روی یک احتمال شرط‌بندی می‌‌کند. به نظر می‌رسد که وقت پرداخت چک‌های صادر شده در طول سالیان نزدیک میشود.

نزدیکی‌ "حزب اتحاد دمکراتیک" در سوریه به "پ ک ک" که از خلأ قدرت در سوریه به خوبی‌ استفاده کرده است و در مناطق کرد نشین یک شبه دولت به وجود آورده، خطر قوی کردن وزنه به سود "پ ک ک" در پشت میز مذاکره را با خود یدک می‌کشد و حتی در شرایطی میتواند معضلات بزرگتری برای ترکیه درست کند. وجود دو منطقه خودگردان کرد در عراق و سوریه، تهدیدی جدی برای ترکیه و همچنین ایران محسوب میشود. اگر چه ترکیه علناً به مخالفت کمک به کوبانی پرداخت، اما ایران هم در محدوده تهدیدات لفظی، مبنی بر کمک به محاصره شدگان کوبانی بسنده کرد ، چرا که در هردو کشور حقوق شهروندی اقوام و ساکنین غیر مسلط، وحشیانه زیر پا له‌ می‌شوند.

امپریالیسم اما به دنبال خوابها و نقشه‌های خود با کارت‌های متعدد بازی می‌کند. ایران با ۲ کارت و ترکیه با ۱ کارت مشغول بازی هستند. باید توجه کرد که دو قمار باز آخری عمد‌تاً خود برای اولی به منزله کارت هستند. "حزب اتحاد دمکراتیک" در سوریه و "پ ک ک" برای هر سه بازی کن، حکم کارت را دارند!

امپریالیسم با استفاده از کارت "حزب اتحاد دمکراتیک" در سوریه و "پ ک ک" برای ورود ترکیه به باتلاق سوریه استفاده می‌‌کند. در ابتدا با بمباران نمایشی و کند کردن پیشروی داعش در کوبانی، هدف بی‌ رمق کردن "پ ک ک" و دلربایی از ترکیه بود. با تشدید مخالفت تا کنونی ترکیه در شرکت در این باتلاق تحت شروط تعیین شده توسط آمریکا، آمریکا به تشدید بمباران داعش در کوبانی پرداخته و به طور مستقیم با این حزب همکاری را شروع کرده است. البته این هنوز پایان کار نیست، آمریکا میتواند کوبانی را هر لحظه فدای ترکیه کند، مشروط بر این که ترکیه قوانین تعیین شده آمریکا را بپذیرد. اما کارت "حزب اتحاد دمکراتیک" و "پ ک ک" برای امپریالیسم مهم است و کاملا پاره نخواهد شد.آمریکا از کارت ترکیه و "پ ک ک" برای کنترل هر دو طرف استفاده می‌کند.

کارت دیگر امپریالیسم، سیاست امپریالیسم در برابر اسد در رابطه با ایران است. بخصوص که مذاکرات اتمی‌ هنوز در جریان است و آمریکا سرگرم تدارک انتخابات میان دوره‌ی خود می‌‌باشد. طرح سرنگونی اسد که مخالفت جدی ایران و روسیه را بر می‌انگیزد، در افکار عمومی‌ غرب هنوز قابل پیشبرد نیست. در ضمن سرنگونی اسد اگر ممکن شود، میتواند جبهه کشورهای سنی را بیش از انتظارات آمریکا قوی کند. اگر چه هدف نهایی سرنگونی اسد یکی‌ از ممکن‌های جدی آمریکا کماکان باقی‌ میماند. باید توجه داشت که کشورهای شرکت کننده اروپایی در این اتحاد "ضد داعش" (!!!)، در رابطه با ایران با آمریکا دارای نظر کاملا مشترک نیستند. هر نوع حرکت بیموقع در این مسیر میتواند، این اتحاد شکننده را به خطر بیاندازد. در شرایط تعمیق بحران سرمایه داری، شکل‌گیری جنبش ضد جنگ در غرب میتواند از کنترل سازمانهای اقشار میانی خارج شود، بخصوص که این سازمانها با تعمیق بحران بیش از پیش و بی‌پرده تر از گذشته به جبهه امپریالیسم میپیوندند. جنگ مداوم آمریکا در شرایط پارلمانتاریستی امری ناممکن است. جنگ عمودی در خانه و جنگ افقی در خارج، هر دو، روز به روز خروج از شرایط پارلمانتاریستی برای غرب و آمریکا را به یک ضرورت تبدیل میکنند!

ترکیه تمام سرمایه خود را برروی یک کارت گذشته است: جلوگیری از خودگردانی کردها در سوریه و سرنگونی اسد. در هفته‌های گذشت رهبران اخوان المسلمین از قطر به ترکیه گسیل داده شدند. اگر چه در ظاهر امر فشار مصر و عربستان در این زمینه بی‌ تاثیر نبوده است، ولی‌ هدف، سوریه میباشد. ساختن نیروهای اخوان در سوریه برای جانشینی اسد یکی‌ از اهداف ترکیه است.

ایران از یکطرف به نیروهای "پ ک ک" و "جبهه میهنی" یاری می‌رساند و از طرف دیگر کراراً بطور رسمی اعلام کرده است که مرزهای منافع ایران در درجه اول از عراق و در درجه دوم از سوریه می‌گذرد. سوریه برای ایران پل ارتباط با جنوب لبنان است و همزمان برای خنثی کردن، ایجاد جبهه سنی متحد تحت رهبری ترکیه برای رسیدن به هدف قدرت درجه اول منطقه شدن، حائز اهمیت است. کارت دیگر ایران مذاکرات پشت پرده با آمریکا است.

البته به علت برخورد منافع ملی‌ کشورها صحنه پیچیده تر از آن است که بتوان تمامی احتمالات را به تصویر کشید. مثلا عربستان بر علیه ایران با ترکیه همراه است، اما در رابطه با اخوان المسلمین با ترکیه اختلافات عمیق دارد. و یا در صورت حمل به اسد امکان چند تکه شدن سوریه وجود دارد...

در هفته‌های اخیر رابطه ایران با ترکیه در حال وخیم شدن است. اشکال جنگ اقتصادی خود را نمایان میکنند. بر طبق اخبار منتشر شده، ایران و ترکیه بر روی کامیونهایی که به خاک کشور وارد می‌شوند، مالیات مرزی می‌بندند. قبلاً این جریمه با ۷۵۰ دلار از طرف ایران شروع شد، ایران این جریمه را به ۱۵۰۰ دلار افزایش داد، در پی‌ آمد آن ترکیه جریمه خود را هم به ۱۵۰۰ دلار افزایش داد. رانندگان کامیونهای ترکیه شکوایه از این دارند که توسط ایران در مرز ترکمنستان هفته‌ها آگاهانه از حرکتشان جلوگیری میشود. رهبران ایران و ترکیه بطور آشکار به پرخاش به یکدیگر میپردازند. ترکیه و عربستان بطور رسمی‌ ایران را اشغالگر سوریه مینامند. پاکستان به دخالتهای ایران در خاک آن کشور اعتراض می‌کند. تمام منطقه به بشکه باروتی بدل شده است.

در ایران وضعیت بلوچستان بسیار نگران کننده است. برای حاکمان شیعه در ایران مردم بلوچ حتی شهروند درجه دوم هم بحساب نمی‌آیند. شهروندان بلوچ هم به دلیل سنی بودن و هم به دلایل قومی، هر روز توسط ملایان کوتاه بین مورد اهانت قرار میگیرند. در بلوچستان عملا حاکمیت مداوم نظامی و شرایط جنگی حاکم است.این شرایط باعث شده که بسیاری از شهروندان بلوچی از فرستادن کودکان خود به مدارس دولتی امتناع کنند. مکتب خانه که به گذشته‌های دور تعلق داشت، جای مدرسه را می‌گیرد.پاکستان و عربستان از این همه بیشرمی حکومت مرکزی ایران نهایت استفاده را میکنند.

در کردستان نیروهای سلفی از تبعیض مذهبی دولتی و ضعف سیاسی نیروهای سکولار بیشترین بهره را میبرند. تنها نگاهی‌ به لیست زندانیان سیاسی کرد و مقایسه آن با لیست چند سال گذشته بسیاری از ناگفته‌ها را آشکار می‌کند.

در شرایط پاکستانیزه شدن ترکیه، ایران هم در این گرداب فرو خواهد رفت. ترکیه و ایران مصمم هستند که سرنوشت روابط آینده خود را با سرنوشت آینده سوریه پیوند دهند، حتی خطر جنگ میا‌‌ن این دو کشور هر روز محتمل تر میشود.

تنها نیرویی که میتواند از جنون منطق دولت ملی‌ جلوگیری کند، طبقه کارگر منطقه در اتحاد با خواهران و برادران طبقاتی خود در جهان است. این شعار نیست، دورنمای آینده است. تجربه مخوف جنگ جهانی‌ اول نباید تکرار شود. سر اژدها خطرناک را باید طبقه کارگر، قبل از این که دیر شود، به سنگ بکوبد. بحران جهانی‌ نظام فرتوت سرمایه داری و دستگاه سیاسی-حقوقی آن، دولت ملی‌، زمینه‌های عینی این نبرد هستی‌ ساز را آماده میکنند.

فرهاد فردا 

۲۰ اکتبر ۲۰۱۴

 

 

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب فرهاد فردا در سایت پژواک ایران 

*قربانیان جنایت جنگی، ابزاری برای تعمیق جنگی جنایتکارانه  [2015 Sep] 
*یونان: چرخ پنجم درشکه به بیرون پرتاب می‌‌شود  [2015 Aug] 
*خاور میانه، نشانه‌های چرخشی استراتژیک  [2015 Aug] 
*دلایل ورود آشکار ترکیه به باتلاق نظامی  [2015 Jul] 
*تکوین پاکستان وافغانستان دیگری در غرب ایران؟  [2015 Jul] 
*آلمان، فرانسه، یونان، تکرار یک هشدار  [2015 Jul] 
*ائتلاف بزرگ در مجلس یونان  [2015 Jul] 
*رابطه نتیجه همه پرسی‌ در یونان و تسلیم مضاعف سیریزا  [2015 Jul] 
*"خطر اتحاد "سکولارها" و "اسلامیستها"  [2015 Jun] 
*بحران اروپا و بناپارتیسم  [2015 Feb] 
*خاطره آن نیمروز تابستان و کودکان خیابان  [2015 Feb] 
*دشواری وظیفه  [2015 Feb] 
*از ورسای تا وایمار: یونان، قناری معدن  [2015 Feb] 
* سیریزا، آخرین خاکریز سرمایه در بستر نظام پارلمانتاریستی  [2015 Feb] 
*ناقوس‌های تعمیق بحران به صدا درمیایند!  [2015 Jan] 
*گام به گام در سراشیب فروپاشی  [2015 Jan] 
*تلاشی برای یافتن یک مدل، برای درک هستی‌ شناسی‌ اجتماعی یک قشر به بهانه سخنان اخیر آقای مسعود بهنود و مرگ مرتضی‌ پاشایی - بخش  [2014 Dec] 
*تلاشی برای یافتن یک مدل، برای درک هستی‌ شناسی‌ اجتماعی یک قشر به بهانه سخنان اخیر آقای مسعود بهنود و مرگ مرتضی‌ پاشایی - بخش ۱ [2014 Nov] 
*سرمایه داری، «مردی که بر پلنگ سوار است»  [2014 Nov] 
*لطفا به همان سمت که چراغ میزنید بپیچید، روی سخنم با شما است اقای قراگوزلو بخش ۱ و ۲  [2014 Oct] 
*قتلهای مرموز در ترکیه  [2014 Oct] 
*چه خوابی‌ برای کردها دیده‌اند؟  [2014 Oct] 
*هشداری به طبقه کارگر ایران: خطر جنگ ترکیه و ایران بخش ۳ و پایانی  [2014 Oct] 
*هشداری به طبقه کارگر ایران: خطر جنگ ترکیه و ایران بخش ۲  [2014 Oct] 
*هشداری به طبقه کارگر ایران: خطر جنگ ترکیه و ایران  [2014 Oct] 
*ویلی برانت - پیروزی وظیفه بر وجدان، تسلیمی که زانو زد! (۲)   [2013 Dec] 
*ویلی برانت - پیروزی وظیفه بر وجدان، تسلیمی که زانو زد!   [2013 Dec] 
*در توضیح «کمونیسم زمخت آسیایی و مشق دموکراسی»  [2013 Mar] 
*فاجعه آلمان (۳)  [2013 Feb] 
*فاجعه آلمان (۲)  [2013 Feb] 
*فاجعه آلمان  [2013 Feb]