آلمان چگونه مجددا ،جام را به خانه آورد؟
عباس رحمتی
فوتبال علم است و نه ، فقط احساسات !
فوتبال امروز همچون گذشته ديمى يا به زبان عامی سوتى نيست ، فوتبال امروز همچون يك صفحه شطرنج است و نيازمند تفكر و تجزيه و تحليل است در حين حاليكه قدرت بدنى را هم ، نبايد فراموش كرد. در فوتبال امروز تك،تك بازيكنان با آرنژ و آرايش مشخص عمل ميكنند ، باید گفت ،در واقع امروز ،تفكرات سر مربى و كمك مربيان با كمك كامپيوتر در زمين مسابقه پياده ميشود و هرتيمى كه بتواند تفكرات مربى را به خوبى در زمين پياده كند موفقترين تيم است .نمونه تيم هايى كه علمى تر در اين سرى مسابقات ظاهر شدند ، تيم هاى آلمان ، هلند و كلميبا و كاستاريكا ، آرژانتين و حتا ايران بودند . ايران ، براى اولين بار، بازيكنانش تفكرات آقاى " كى روش" مربى پرتقالى تيم را آنطور كه يك او ميخواست پياده كردند و بقول" مانوك خدابخشيان" : اين يك رنسانس فرهنگى براى ايران بود كه اتفاق افتاد و تیم ملی تفكرات يك مربي را روى زمين پياده كردند . ولى باید گفت ، اشتباه مربى ايران هم اين بود كه فكر ميكرد ، ميتواند با يك أرنژ دفاعى مثل يونان ٢٠٠٤ كه قهرمان اروپا شد از گروه خودشان بالا بيايد ! در ميان تيمهايى كه دستورات مربى را بخوبى پياده كردند آلمان ها بودند . آلمانى ها با مربى ای كار مي كنند كه تيم را بخوبى ميشناسد و سالها با مريبان ديگر چون " برتيفوكس" و "كلينزمن" روى تيم ملى كاركرده است " يوآخيم لوو " شش سال بطور مرتب با اين تيم كار كرده و اين دومين بار است كه با اسكلت بندى تيم گذشته به بازى هاى جهانى برزيل آمده است او تيم را بخوبى ميشناسد و بازيكنان تيم هم بخوبى تفكرات يوآخيم لوو را بقول معروف چشم بسته در زمين فوتبال پياده ميكنند و نتيجه اين تفكر است كه برزيل پر آوازه را به زانو در مياورند تا اين شكست سنگين در ذهن هر تماشاگرى براى هميشه باقي بماند . نتيجه اى كه در تصور هيچكس نمى گنجد ، (٧-١) همانطور كه گفتم ، آقاى "یوگی " علاوه بر اين شش سال ، بمدت چهار سال هم پشت صحنه با كمك "كلينزمن" و حتا" برتى فوكس" (مربيان قبلى آلمان) نقش اساسى در هدايت تيم بر عهده داشته است .
در رابطه با تفسيرهايى كه از جانب مفسران ورزشي ايرانيان ميشد ، نشان دهنده اين بود كه تفكرات آنها هنوز در سالهاى ١٩٧٠-۹۰ سير مي كند ، به عنوان مثال كارشناسانى كه در صداى آمريكا ( افق) به بررسى و تفسير بازى ها برزيل مى پرداختند به تيمهاى آمريكاى لاتين توجه بيشترى داشتند و يكي از تيمهاى اين قاره را قهرمان جام ميدانستند ، در حاليكه تيم آلمان با بازى منطقي خود دنيا را شگفت زده كرده بود اين مفسران تيم فرانسه از اروپا و آرژانتين و يا برزيل را از فيناليستها ميدانستند ولى ديديم تيم آلمان بعد از شكست دادن الجزاير در مرحله يك چهارم نهايى بازيها با تنها گل دقيقه ١٣ هوملز تيم فرانسه را از ادامه بازى حذف كرد و برزيل را هم از راهيابى به فينال بازداشت . آرژانتين هم با يك بازي دفاعى در مقابل هلند در نيم نهايى بعد از ١٢٠ دقيقه بازى مساوى با ضربات پنالتى به پيروزى رسيد تا براى مصاف با آلمان بازى دفاعى ديگرى را ترتيب دهد و اميد به مسي و يارانش با ضد حمله هايشان ببندند.
آلمان و آرژانتين به فينال جام جهانى ٢٠١٤ رسيدند آرژانتين در فينال بازى ها در مقابل آلمان توانست تفكرات آلمانى ها را خوب بخواند و خوب دفاع كند ، بخاطر همين مي خواست در مقابل تيمي كه با برنامه به ميدان آمده بود تاكتيكهاى آنها را بهم بريزد و در حين حال بتواند با ضد حمله هاى خود دوازه حريف را باز كند و از طرفى ، اشتباه" يوگى لوو" مربى آلمان در ٩٠ دقيقه بازى ، اين بود كه با تمامى برنامه ريزيهايش موفق نبود و براى باز كردن دروازه آرژانتين با بازي و حمله هاى تكرارى نتوانست دروازه حريف را فرو ريزد و اين اشتباه را در وقت هاى اضافه بود كه جبران كرد. " يوگي "با عوض كردن شيوه بازى و تعويض" كلوزه " با "ماريو گؤتسه "مهاجم جوان آلمانى توانست حريف را به داخل زمين خود بكشاند تا خط دفاعي آرژانتين را بازتر كند و دروازه آرژانتينى ها را فرو ريزد. گلي كه ٩٠ ميليون آلمانى را خوشحال كرد ، اين دومين بارى بود كه آرژانتيى ها در فينال بازيهاى جهانى با يك گل بازى را واگذار ميكردند ، در فينال .١٩٩ ایتالیا هم آالمانى ها با همين نتيجه جام را به خانه بردند . [٢]
چگونه آلمان قهرمان شد و جلم را به خانه برد ؟
همانطور که گفتیم ، فوتبال امروز هم منطق دارد و هم علم را با خود يدك ميكشد ، و هيچ چيزى اتفاقى نيست ، فوتبال امروز تاريخ هم دارد و تاريخ نشان ميدهد هر تيمي كه منطق و علم فوتبال را تجربه كرده باشد و از پيچ و خم مسائل تاكتيكى عبور كرده باشد مي تواند از ميدان پيروز بيرون بيايد .
استخوانبندی تیم چگونه ساخته شد ؟
آلمان يك شبه به اين دوران طلايى نرسيده است . ده سال پيش در همين روزها در جريان بازيهاى جام ملتهای اروپا در پرتقال و در گروه چهارم در بازيهاى مقدماتىِ گروه ها در مصاف با چكيها در حاليكه هلنديها لتونى را شكست داده بودند، آلمانی ها نياز به پيروزى داشتند ولى شكست سخت دو بر يك آلمان در مقابل چك تيم را حذف كرد و آلمانى ها دست خالى راهى خانه شدند. بعد از اين بازيها "رودى فولر " مربى آلمان استعفا داد و "كلينزمن ِجوان " مربى آلمان شد او در آنزمان گفته بود< ما در در طول اين مدت حتا يك برد نداشته ايم و بايد فوتبالمان را باز سازى كنيم .> از آن تابستان وى با كمك "يوآخيم لوو "مربيگري تيم آلمان را بعهده گرفتند. او ميگويد: < من و يوگى، روند باز سازي فوتبال را آغاز كرديم ، براى اين كار مي بايد از همه نظر خواهى ميكرديم براى اين كار ، گارگاه فوتبال براى بازيكنان و مربيان درست كرديم و از آنها خواستيم به سه سوال اصلى ما جواب مشخص بدهند اين سه سوال اينها بودند: ١- دوست داريد چگونه بازى كنيم؟ ٢- دوست داريد بازى شما در چشم بقيه دنيا چگونه باشد ؟ ٣- دوست داريد بازى شما در نظر مردم آلمان چگونه باشد ؟ " بر اساس نتايج بررسى ها ، يك طرح پيشنهادى تدوين كرديم كه ده دوازده نكته داشت ، ما اعلام كرديم كه قصدمان يك بازى تهاجمى و سريع است به همراه در دست گرفتن ابتكار عمل در بازي ." ما يك دستور العمل براى فوتبال آلمان نوشتيم و به فدراسيون فوتبال و مربيان بوندسليگا داديم . کلینزمن میگوید< در ابتدا عقاید او خریدار چندانی نداشت و باشگاه ها و رسانهها حمایتی از او نمیکردند، اما تقریبا دو سال بعد همه از جمله بازیکنان به روش او معتقد شدند، به خصوص بعد از جام جهانی ۲۰۰۶ و موفقیت نسبی آلمان.(بازیهای جهانی در آلمان ،سوم شد )
"من بعد از دو سال جنگیدن با مقاومتها، خسته شده بودم، اما این را برای فدراسیون فوتبال آلمان روشن کردم که " یوگی" باید جای من را بگیرد و کاری را که شروع کردهایم به انجام برساند."ما كار را از تيم ملى زير ٢٣ سال شروع كرده بوديم و در سال ٢٠٠٩ قهرمان اروپا شديم ولى چون قرار دادم تمام شده بود كار را به يوگى سپردم ، یوآخیم لوو میگوید "در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ فوتبال آلمان در وضعیت بسیار بدی بود. ما اقدام به سرمایهگذاری کردیم و از نظر فنی بهتر شدیم."
فدراسیون فوتبال آلمان اما در سال ۲۰۰۱ متوجه شد که باید فلسفه و نگرش خود را به نحوی اساسی متحول کند. کارشناسان فوتبال آلمان سفر به دور دنیا را آغاز کردند تا روشها و سیستمهای مختلف را شناسایی و از بهترینهای آنها الگوبرداری کنند.
کار برای اصلاح نظام پرورش بازیکن شروع شد. فوتبال آلمان مدتها بود که دیگر بازیکن طراز اول پرورش نمیداد و تیم ملی این کشور به شدت کمبود بازیکن مستعد داشت.
باشگاه های آلمانی به این نتیجه رسیدند که سرمایه گذاری در پرورش بازیکن با استعداد و تکنیک بومی به نفع همه است.و به همه باشگاه ها گفته شد، بايد آكادمى فوتبال تشكيل دهند و استعداد يابى را در سطح كشور را آغاز كنند! هزار مربی نیمه وقت در ۳۳۶ نقطه آلمان کار یافتن نوجوانان بااستعداد ۸ تا ۱۴ ساله را به عهده گرفتند. تمام این مربیان میباید حداقل مدرک مربیگری درجه دوم و در استعدادیابی تخصص می داشتند.
رابین دات مدیر فنی فدراسیون فوتبال آلمان میگوید: "ما کشوری با هشتاد میلیون جمعیت هستیم، اما هیچکس به این همه استعداد توجهی نمیکرد... اما حالا ما به هر استعدادی توجه می کنیم." بايد توجه داشته باشيم ، تيم ملى هر كشور استعدادهاى باشگاهى است كه ساخته ميشود و آلمانى ها به اين مسئله واقف شده بود . از سال ۲۰۰۱ تا به حال باشگاههای آلمان یک میلیارد دلار در آکادمی های فوتبال خود هزینه کرده اند. یک میلیارد یورو هم صرف بهبود تجهیزات، امکانات و تاسیسات شده است.و درست بر عكس ايران كه پول فوتباليستها را هم ملاخور ميكنند تا جيب هاى گشاد خود را پركنند !
"یوآخیم لوو" سرمربی آلمان پیش از فینال با آرژانتین گفته بود: "بازیکنان آلمان میتوانند تا چند سال دیگر بازی کنند ، با بازیکنان جوانی که برای تقویت تیم ملی به ما ملحق خواهند شد، ما میتوانیم سالها در صدر فوتبال جهان بمانیم."
نگاه رژيم ج اسلامى به تيم ملى فوتبال :
ايران كشورى است كه از آلمان بيشتر فوتباليست دارد ، زمانى كه " ويرا" مربى برزيلى در ايران بود ، گفته بود: < كه ايران ، برزيل كوچك است و فوتباليستهاى شايسته اى در آن وجود دارد،وقتى با اين همه استعدادهاى فوتبالى در ايران، تيم ملى ايران از ميان فقط ٥٠ نفر برگزيده ميشود آيا بايد انتظار داشت كه تيم ملي ايران قهرمان جهان شود؟ در حالیکه در آلمان تیم ملی از میان تمامی استعداذ ها برگزیده میشود ! وقتي فدراسيون فوتبال ايران نه تنها براى فوتبال سرمايه گذارى نمي كند كه از حق و حقوق فوتباليست دزديده و به جيب خود ميريزد نتيجه اش همين ميشود كه فوتبال ايران در جام جهانى زنگ تفريح تيمهاى قدرتمند خواهد بود وقتى افرادى مثل رويانيان و كفاشيان مسئوليت فوتباليست هاى ايران را به عهده داشته باشند و سرپرستی باشگاههای کشور از پاسداران سرکوبگر باشد انتظار بيشترى نمي توان از تيم ملى ايران داشت . با اين احوال وقتى يك مربى خارجى هم به ايران ميايد از او كمال استفاده را نميبرند! مربيان ايران بجاى اينكه از روشها و تاكتيك هاى " كي روش " استفاده كنند او را به باد انتقادهاى خود ميگيرند تا خود جاى او را بگيرند . كى روش اولين مربى بود كه توانست روشهاى خود را با بازيكنان نه چندان خوب پياده كند ولى اينكه بازيكنان ايران با فكر مربى بازي كنند خود يك ايده جديد( رنسانس ) است كه مربيان ديگر ايران مي بايد از او مياموختند ولى نه تنها چنين نكردند كه قصد زدن زير پايش را داشتند . و بجای اینکه کسانی را در کنار کی روش بگذارند تا بیاموزند و آموخته هایشان را برای تیمهای ملی فوتبال ایران بکاربرند فط چوب لای چرخ مربی خارجی میگذارند . و تا تحولی در ورزش و سیستم فکری کشور رخ ندهد ، محال است بطور استراتژیک ورزش بیمار ایران درمان شود !
ورزش در ايران
زمانى بود كه خمينى در مورد فوتبال گفته بود : چيه ، اين كه بيست و دو نفر دنبال يك تكه لاستيك مي دوند و عده ای آنها را تماشا میکنند " بیچاره نمی دانست که ورزش و خصوصا فوتبال علاوه بر ورزش بودنش اقتصاد کشور را متحول می کند . البته کسی که اقتصاد را مال خر میدانست چنین حرفی از جنانب او صبیعی بود ! وقتى كسى كه ادعاى رهبرى كشور بزرگى چون ايران را داشت چنين حرفهايى را در مورد فوتبال ميزند آيا انتظار داريم ايران زنگ تفريح تيمهاى ديگر جهان نباشد ؟ بايد گفت تا يك نظام آزاد و دموكرات در ايران حاكم نباشد و تا ورزش ايديولوژيك از ايران رخت برنبندد محال است تيمهای ملى ايران بتوانند در سطح جهانى مطرح شوند ، در ورزشهاى انفرادى اگر مقامى كسب ميشود از انگيزه هاى درونى و زحمات و فداكاريهاى خود ورزشكار است كه به مقامهاى برتر جهان ميرسند ، تا زمانى كه در سطح تيمى و در اردوهاى ورزشي پاسداران و امنتيى ها به كنترل ورزشكاران ميپردازند محال است كه ايران به مقامى دست يابد [٣] تا زمانى كه كار ريشه اى را در ايران شروع نكنند تيم ملى ايران به جايى نخواهد رسيد بايد از كشورهايى چون آلمان درس گرفت و بدنبال كارهاى ريشه اى و اساسى فوتبال رفت و آكادمى هاى فوتبال تشكيل داد . بايد مربيان ايران هر روز بر دانش خود بياموزند و بياد داشته باشند فوتبال يك علم است و هرچه بيشتر بياموزند بيشتر به عيب هاى خود پي ميبرند و بايد بياموزند و نقشه هاى خود را در زمين چمن فوتبال پياده كنند و در آخر بياموزند كه فوتبال منطق دارد و فوتبال هم چون يك علم و تجربه عمل ميكند تاريخ اين را نشان داده و خواهد داد .
[٢]
http://www.bbc.co.uk/persian/sport/2014/07/140714_me_how_to_build_world_champions.shtml
[٣] يكى همكاران سابق كه از پزشكان تيم ملى فوتبال بود ميگفت زمانى كه به روسيه رفته بوديم، تيم را برده بودند تا در يك روستاى روسيه بازى كنند ، بازيكنان همه ناراحت در آن زمان بچه ها نزد من ميامدند ميگفتند دكتر براى چي گل بزنم براى كى ؟ ما را آورده اند اينجا و حتا شبها ما را كنترل ميكنند كه به بار و يا رستوران نرويم و اگر بفهمند ما را يا اخراج ميكنند و يا چندين ماه محروم از بازى ميكنند. ! در اردوهای ورزشی شب مسابقه که ورزشکاران به آرامش نیاز دارند آخوندهای اردو ، همیشه ورزشکاران را وارد میکنند قبل از مسابقات دعا ی ندبه بخوانند و یا به سینه زنی و... بپردازند چنانکه ورزشکار را از کرده خود پشیمان میکنند .
منبع:پژواک ایران