دولت امام زمان ، معجزه هزاره سوم ! ( قسمت سوم)
عباس رحمتی
دور دهم انتخابات، دورهء دوم رياست جمهوري دولت امام زمان :
هنوز دوره اول رياست جمهوري دولت امام زمان به پايان نرسيده بود كه ولايت فقيه و فرزندش با تمام تلاشش وارد گود شدند، او با حمايت خود، نا پاكترين دولت را تبلیغ و تشويق كرده و از دور و بريهايش ميخواهد كه برويد براى دورهء بعدي هم خود را آماده كنيد ! او گفت ، اين دولت( امام زمان ) فقط براي دوسال نيست ، اين دولت براي دوره بعد هم است . اين جملات خامنه اي نشان دهنده آن بود كه خامنه اي دو سال قبل از دوره دوم انتخابات دهم ، تصميم خود را گرفته بود كه دولت امام زمان را حمايت كند با اين فكر ، با كمك پسرش مجتبا خامنه اي و سپاه ، مهندسي حساب شده اي را براى انتخابات ١٣٨٨ طراحي كرده بودند. اولين قدمها مثل دوره هاي گذشته ، حذف ٤٧١ نفر كانديدا ، توسط شورا نگهبان بود.يعني در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مورخ خرداد ١٣٨٨ مجموعا٤٧٥ نفر ثبت نام کرده بودند که از میان آنها ، شورای نگهبان به روال سالهای قبل (به استثنای سال ٨٤) صلاحیت چهار نفر را تایید کرد.چهرههای شاخص ردصلاحیت شده عبارت بودند از: اکبر اعلمی، نماینده دورههای ششم و هفتم تبریز در مجلس شورای اسلامی. رفعت بیات، نماینده زنجان در دور هفتم مجلس شورای اسلامی و قاسم شعلهسعدی، نماینده مجلس سوم و مجلس چهارم از شهر شیراز در مجلس شورای اسلامی.کاندیداهای باقیمانده میرحسین موسوی، محمود احمدینژاد، مهدی کروبی و محسن رضایی بودند.( منبع : شرق) و اين خود نشان از يك برنامه ريزي حساب شده بود كه خامنه اي و پسرش با كمك سپاه از سالها قبل پي ريزي كرده بودند.نتيجه انتخابات از طرف وزارت كشور در حالي اعلام ميشود كه كاملاً برعكس بود، وزارت كشور آراي موسوي را پيش از ١٣ ميليون و آراي احمدي نژاد با ٢٤ ميليون اعلام كرده و او را برنده اعلام ميكند و اين در حالي بود كه به گفته مير حسين موسوي برنده اصلي را خود ميدانست . خبر برنده بودنش را از حوزه هاي انتخاباتي به او داده بودند. عبدالرضا داوري از ياران احمدي نژاد خود از رشد آراي ميرحسين موسوي ميگويد كه باعث شوكه شدن رئيس دولت امام زمان شده بود [ ] سوال بزرگ اين جاست ، كه چرا خامنه اي با ايران و آرای ملت ايران چنين كاري كرد ؟ آيا او در طول این سالها براى مردم ارزشي قائل بوده و يا هست ، هرگز ، اگر چنين بود كه براى دفاع از دولت امام زمان ، ملت ايران را به خاك و خون نمي كشيد. او با برگزيدن احمدي نژاد خيلي روشن به مردم ايران توهين كرد و همين باعث شد بعد از انتخابات ٨٨ كساني كه ترديدي در ديكتاتوري رژيم داشتند ترديدشان فروريخته و به يقين تبديل شود ، از آن تاريخ به بعد ، اكثريت ، مردم فهميدند كه در نظام جمهوري اسلامي ، كساني كانديد ميشوند كه خلص و صد در صد در خدمت نظامِ جهل و جنايت باشند چنين كساني نه تا درب جهنم كه تا درون آن همراه نظام مي شوند تا در برزخ منتظر بمانند ! نمونه اش رئيس دولت امام زمان ( دهم ) بود كه تا ترور دكتر سامي (وزیر بهداری دولت موقت بازرگان)هم همراه رژيم رفته است ( دكتر خزعلي بارها اشاره به اين جنايت كرده است )[٧] از آن تاريخ ، مردم هرروز بهتر و بيشتر فهميدن که محال است كسي از بيرون نظام، بتواند كانديد شود ! قانون من در آوردي " رد صلاحيت " از طرف شوراي نگهبان به همين منظور بود كه مورد تائيد خميني و بعد خامنه اي قرار گرفت. با اين وجود، انتخابات ١٣٨٨ ثابت كرد ، آنجا كه ولايت فقيه نخواهد، كسب صلاحيت شده ها را هم حذف ميكنند حتا اگرميليونها نفر در خيابانها حضور داشته باشند، به وحشيانه ترين شكل سركوب و به وحشيانه ترين شكل حذف مي شوند ! در جنبش سبز كه مردم با شعار "رأي من كو" آمده بودند با فرمان ولايت فَقِيه با گلوله پاسخ داده شد. مرگ ندا "آقا سلطان "و شليك در رگ ِآئورت او دنيا را تكان داد. خميني ولايت فقيهِ اول هم قبلا گفته بود "اگر تمام ملت "آري "بگويند ، من نه ميگويم،!! "و خامنه اي هم تربيت شده در مكتب اوست . سوال اينجاست ، راستي ،چرا خامنه اي اصرار داشت كه احمدي نژاد را با هزاران حقه و كلك و سركوب هاي گسترده ، رئيس جمهور كند ؟ چرا حاضر بود هزاران نفر را دستگیر ُکند و شكنجه و اعدام کند تا احمدي نژاد در قدرت باقي بماند؟ واقعيت اين است كه ، خامنه اي ، كينهء ديرينه اي نسبت به مير حسين موسوي رقيبِ او داشته و دارد با اينكه قبل از انقلاب ، پدرِ موسوي کمک های زیادی به او کرده بود و هميشه خانه اش را در اختيار او قرار ميداد ولي او در زمان رياست جمهوري اش با صدارت موسوي مخالفت كرد و اگر خميني ، پا در مياني نمي كرد، كار با موسوي را ادامه نمي داد اختلاف او با موسوی ، اختلافاتي اساسي بود و از آنجا كه خامنه اي، كينه اي شتري دارد و قدرت طلبي در ذات اوست ( به گفته دکتر ح پيمان ) ، پيدا كردن احمدي نژاد براي رياست دولت امام زمان نعمتي بود تا بدین شکل انتقام خود را از "ميرحسن موسوي "بگيرد بطوريكه تا امروز بدون محاکمه بهمراه همسرش ( زهرا رهنورد) و مهدي كروبي در حبس خانگي هستند و از بيماريهاي مختلف هم رنج مي برند بايد گفت ، با وجود اينكه ،موسوي از اين كينه دوزي ها ،اطلاع كامل داشت باز كانديد شدن براي رياست جمهوري را ترجيح ميدهد.موسوي نخست وزير ٨ سال جنگ ، خامنه اي را بخوبی مي شناخت ولي فكر ميكرد كه با كمك مردم ميتواند كليد كاخ رياست جمهوري را از احمدي نژاد پس بگيرد ! او ابتدا قصد نداشت بيائيد ولي در آخرين لحظه تصميم خود را گرفت و با شال سبزي كه خاتمي بر گردنش انداخت وارد مبارزه انتخاباتي شد تا دولت امام زماني را كه ولايت فقيه حامي او نيز بود را در دوره بعدي (دهم ) رياست جمهوري مغلوب كند.موسوي ، با اينكه بخوبي ميدانست دوسال قبل از انتخابات، خامنه اي به اطرافيانش ،گفته بود كه برويد خودتان را براي چهارسال ديگر آماده كنيد ،( با اين حال ) بازهم آمدن را به نيامدن ترجيح ميدهد.ميرحسين آمد و اين بار مردم به حمايت "موسوي " و براي حذف دولت امام زمان پر زورتر از انتخابات گذشته به پاي صندوق هاي راي رفتن و تقلبات گسترده باند خامنه اي را در هم شكستندند.ولي خامنه اي تصميم خود را گرفته بود با اين تصميمِ اشتباه و با تخلفات و تقلبات گسترده و دزديدن راي مردم وضعيتي ديگر در جامعه بوجود آورد اين بار جمهوريت با رنگ و لحاب ِدموكراسي با حضور مردم در خيابانها جدي تر از گذشته جهان را بيدار كرد . مردم اين بار با تظاهرات هاي گسترده بنام جنبش سبز، دموكراسيِ پوشالي و سست بنيانِ ولايت فقيه را كه با نام انتخابات آزاد برگزار ميشد زيرسوال بردند تا براي جهانيان هم روشن شود كه در طول اين سالها تمامي انتخابات فرمايشي بوده است . تا قبل از اين جنبش جهانيان فكر ميكردن مردم ايران رژيمشان را قبول دارند كه در انتخابات شركت مي كنند ولي خرداد ٨٨ همه بدگماني ها تصورات غلط را عوض کرد و بهم ريخت . بعد از انتخابات ٨٨ با مطرح شدن سؤالاتي از طرف مردم كه جواب قانع كننده اي ، در بر نداشت و مردم با "راي من كو" ؟ جهان را تكان داد . اما در داخل به برخی از استدلالهایی که تخلف را قطعی میدانستند پاسخهایی (صرف نظر از درست یا نادرست بودن جوابیه) از مجراهای رسمی و غیررسمی داده شده و برخی استدلالهای معتقدین به وقوع تخلف (مانند وجود تعداد آرای باطله منفی و یا حضور غلامحسين الهام از اعضا شورای نگهبان در مراسم تبلیغاتی احمدینژاد در مصلای تهران) هیچگاه از طرف هیچکس پاسخی ارائه نشدهاست، این مجموعه سوالات بی پاسخ در پایان به طور مختصر ذکر شدهاست.
"محتشمي پور" از جمعيت ايثارگران ، در مقالهای با عنوان «آیا تقلب مؤثر در انتخابات امکانپذیر است؟» شش استدلال برای رد امکان تقلب در انتخابات میآورد: (۱) در زمان انتخاب اول خاتمی، جناح راست در قدرت بود ولی خاتمی از جناح مخالف رأی آورد، و همچنین احمدینژاد در سال ۸۴ رأی آورد اگر چه خاتمی رئیس جمهور بود. پس تخلف انتخاباتی سابقه نداشته و بنابراین این بار نیز نمیتواند اتفاق افتاده باشد.ملاحظه میکنید که چقدر دلیل آبکی است . (۲) شمارش رأی بدست معتمدین از مردم عادی (معمولا معلمان یا کارمندان) انجام میشود، پس امکان تقلب وجود ندارد. این هم شد دلیل ؟ (۳) شورای نگاهبان نیز بر رأی گیری نظارت میکند یکی از متقلبترین نهاد همین شورا است که محتشمی پور به استناد کرده است . (۴) نامزدها میتوانند نمایندگان خود را برای نظارت بفرستند، [و بر خلاف گفته موسوی] نمایندگان موسوی در حوزهها حضور داشته و هیچ اعتراضی نکردهاند موسوی حدوی هیجده بیانیه داده که تقلب شده است ، بعدا به آنها اشاره خواهد شد. (۵) کاندیدهای معترض تا سه روز میتوانند شکایات خود را اعلام کنند و شکایات باید بشکل مواردی خاص باشد و صحبت از تخلف در فلان شعبه خاص و به همراه نوع تخلف باشد، در حالی که نامه موسوی بسیار کلی است (۶) فرم ۲۲ و نحوه تکمیل آن تضمین میکند که روند انتخاباتی محکم و منطقی است و هر کسی که غیر سلامت بودن آن را رد کند یا از فرایند انتخابات بیاطلاع است و یا انگیزه سیاسی و انتخاباتی دارد.محتشمي پور ، در پاسخ به استدلال لطفالله فروزنده در شمارهٔ ۵ میگوید: «موضوع بر سر یک صندوق یا دو صندوق نیست که مصداقی برای آنها تعیین شود. این که در کشوری اجازه حضور قانونی به نمایندگان نامزدها داده نشود، شائبه تقلب وسیعی را ایجاد میکند ضمن اینکه ما موارد زیادی از تخلفات را در دست داریم و اعلام کردهایم... در حدود ۷۰ حوزه انتخابیه، میزان رایی که در صندوقها ریخته شدهاست نسبت به واجدین شرایط بسیار بیشتر است. مثلاً در یک حوزه انتخابیه ۱۴۰ درصد از واجدین شرایط رای داده بودند و این در حالی است که در تمام حوزههایی که این اتفاق افتاده بود ۸۰ یا ۹۰ درصد رای آقای احمدینژاد اعلام شدهاست یعنی بیش از ۱۰۰ درصد در این حوزهها به آقای احمدینژاد رای دادهاند.» احتمالا رئيس دولت امام زمان از صدام حسين هم پيشي گرفته بود!
نظرات ديگران:
بگفته آرشین ادیب مقدم، استاد سیاست خاورمیانه در دانشگاه شرقشناسی و آفریقاشناسی لندن، انجام تغییرات گسترده در نتایج انتخابات لازم میدارد که بخشهای مختلفی از نظام در آن درگیر شوند، بخشهایی که یکی از پشتیبانان کاندیداها در آن حامیانی سطح بالا دارند. به عنوان مثال امکان اینکه محسن رضایی از برنامه گسترده برای تغییر رأیها بیخبر میماند بسیار کم است. اين إستاد بايد گفت ، آيا بخشهاي نظام كم در گير شدند؟ " کنستانتین کستن" ، یک تحلیل گر مسائل ایران در شورای خارجه مجلس آلمان نیز معتقد است که امکان اینکه احمدینژاد بیش از ۵۰٪ آرا را بدست آورده باشد کاملاً وجود داشته، ولی این دلیلی بر بررسی نکردن دقیق شکایات موجود نمیشود.بايد پرسيد از جمعيت ميليوني كه در خيابانها حضور داشتند مشخص بود. كه راي احمدي نژاد خيلي كمتر از ٥٠ در صد بوده است.
همچنین وحید جلیلی معتقد بود: کسانی که ادعای تقلب کردند، افرادی هستند که در بدنه وزارت کشور عمده نیروها توسط آنها استخدام شدهاند و ارتباطی جدی با آنها داشتند.[٦]پروفسور جیمز پتراس معتقد است ادعای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ایران یک فریب بودهاست. او معتقد است سیاست مداران غرب به دلیل حمایت از موسوی و اینکه برد موسوی را برد دیدگاه معتدل میدانستند، نمیتوانستند نتیجهای غیر از برد او را بپذیرند، به همین دلیل آنها نتایج انتخابات را نپذیرفتند. در اين ميان نامه پراكني هاي " اوباما " رئيس جمهور آمريكا با خامنه اي را از ياد نبريم كه بطور غير مستقيم ، "احمدي نژاد"را به "موسوي "ترجيح ميدهد ! بيشتر تحليگران سياسي معتقدند اگر اوباما از مردم ايران حمايت ميكرد اوضاع طور ديگر ميشد " جان مكين "سناتور و يكي از جمهوريخواهان خطاب با اوباما گفته بود: " آقاي مردم ايران ، ميگويند " اوباما ، اوباما ، يا با اونا ، يا با ما " يعني موضعت را مشخص كن ،و اين در حالي بود كه همه فهميدند" اوباما "با اوناست و نه مردمي كه اين شعار را ميدهند !
خامنه اي كه قبلا هم گفته بود "نظر آقاي رئيس جمهور به نظر بنده نزديكتر است"، (يعني برويد و به رئيس جمهور مور نظر من راي بدهيد ) با اين حال ، مردم با راي نداد به رئيس دولت امام زمان ،نشان دادن که خامنه ای پایگاهی در میان مردم ندارد و تو دهاني محكمي به ولايت فقيه دوم زدند ولي او در جريان انتخابات، وقتي ، حضورمردم و جنبش سبز در خيابانها را مي بيند با وحشت به نماز جمعه ميايد و در روز ٢٩ خرداد ٨٨ در خطبه هاي نماز ، شمشيرش را از رو بسته و در مقابل آنهمه اعتراض كه گستردگي حضور مردم تا آن روز سابقه نداشت( بطور تهران بيش از ٣ ميليون ) ، مردم را تهديد ميكند و اين تهديد دهن كجي مردم به بود كه ، مجددا راي به رئيس جمهوري ( دولت امام زمان ) مورد نظر او (ولايت فقيه) نداده بودند آنها به خيابانها آمده بودند و بر عليه رهبري ولايت فقيه شعار داده بودند و عكسها و پلاكارتهاى رهبر را پائين كشيده و يا آتش زده بودند ، و اين براى ولايت فقيه گران تمام شده بود ، خامنه اي اعتراض مردم را زور آزمايي ناميد! او در خطبه دوم نماز جمعه تاریخی ۲۹ خردادماه با توصیف اعتراضات مردمی به عنوان «اردوکشی» و «زورآزمایی» خیابانی هشدار داد که کسانی که بخواهند برای اصلاح ِابرو، چشم را کور کنند «مسئول هر خونی که ریخته شود هستند». در حاليكه خود نيز اولين كسي است كه مسئول خونهاي ريخته شده است و تاريخ ، چنين جناياتي را هرگز فراموش نخواهد كرد.از جنايات بزرگ او دستور حمله به راهپيمايي هاي مردم در خرداد ٨٨ تهران بود كه مردم ايران و دنيا تا آنروز چنين جباياتي را از هيچ رژيمي در ايران نديده بوند . تصويرِ و فيلمِ شليك گلوله در رگ آئورت " ندا آقا سلطان " جهاني شد و قتل و شكنجه در "كهريزك" گوش دنيا را" كر "كرد.
خامنهای گفته بود : «زورآزمایی خیابانی کار درستی نیست، از همه میخواهم که به این کار خاتمه دهند.»خامنه اي حداقل سه بار اين جمله را تكرار كرد، او در ادامه به صراحت در مورد اعتراضات خیابانی مردم چنين گفت : «اگر این امر خاتمه نیابد، مسئولیت آن متوجه مشوقان و برگزار کنندگان است، و من در این صورت باز به اینجا خواهم آمد و این بار با صراحت بیشتری سخن خواهم گفت.» و بااين جمله دستور قتل را براي بسيجي ها و لباس شخصي هايش صادر كرد : رهبر جمهوری اسلامی در طول خطبههای نماز جمعه دست کم سه بار صریحا هشدار داد که درصورت ادامه اعتراضات مسئولت هرگونه خونریزی به عهده افراد و «فرماندهان» پشت صحنه این ماجراست.( راديو فردا)
انتخابات ِدهمین دوره ریاست جمهوری ایران و پذیرفته نشدن نتایج آن از سوی نامزدهای اصلاحطلب، خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، را به یکی از مهمترین نمازهای جمعه از زمان انقلاب ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران كشانده بود که میتوان موضع نهایی او در مورد انتخابات ریاست جمهوری دهم نامید . خامنهای با تکرار این گفته خود که «برخی برندهاند و برخی بازنده» با لحنی عتابآلود هشدار داد که «بنده زیر بار بدعتهای غیرقانونی نخواهم رفت». وی در ادامه گفت کسی نمیتواند از این بدعتها به عنوان «اهرم فشار» علیه نظام استفاده کند. منظور از بدعت غير قانوني اعتراضات شش روزه مردم به دزديدن راي شان بود كه به موسوي و يا كروبي داده بودند.با اينكه رفسنجاني بيش بيني كرده بود كه خامنه اي در انتخابات ١٣٨٨ خط خودش را پيش مي برد ولي با حمايت اصلاح طلبان ، موسوي را وارد مبارزه انتخاباتي كردند ، بعد از تقلبات هميشه بطور سر بسته به راى دزدي ها اشاره مي كرد ولي از ديد يك طرفدار نظام مسائل را مي ديد . برخوردهاي رفسنجاني را " عطريانفر " اين گونه تعريف ميكند :شما انتظار داشتید ایشان بیاید بگوید آقای موسوی چرا برنده شد یا نشد؟ یا چرا احمدینژاد انتخاب شد؟ آقای هاشمی میگوید این آرایش صحنه و برخوردی که صورت گرفت، به نفع نظام نیست. اگر چه ما از نزدیک شاهد صحنه نبودیم اما از دور كه نگاه کردیم، دیدیم ایشان نقش ملی خود را ایفا کرده است».
كودتاي انتخاباتي .
ماجراي كودتا را چه كساني مطرح كردند؟ همانطور كه در انتخابات دوره قبل نوشتم ، ديديم كه سران سپاه هم به تقلبات اعتراف كردند در دوره دهم ، باز انتخابات با مهندسي حساب شده تري احمدي نژاد را به رياست جمهوري رساند كه بيشتر سايت ها و شبكه هاي اجتماعي آنرا كودتا ناميدند. از آن بعد بود که احمدی نژاد اعتراض کنندگان را بزغاله نامید ! حال به بعضي از اين شبكه ها اشاره ميكنم كه با اين نشان در تاريخ خواهد ماند: در پی اعلام نتایج دهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری ایران و اعلام پیروزی دوبارهٔ محمود احمدینژادکه از سوی برخی تحلیلگران سیاسی، کودتا یاد شد، نخست تظاهراتي در تهران و همچنین برخی دیگر از شهرهای ایران، توسط هزاران تن از معترضان به نحوهٔ شمارش آرا و حامیان میرحسین موسوی، رقیب اصلی احمدینژاد در انتخابات، در تاریخ ۲۳ و ۲۴ خرداد به راه افتاد. این اعتراضات با سرکوب شدید نیروهای پلیس ضد شورش و حامیان شبهنظامی حکومت در سپاه و بسیج روبرو شد؛ بهطوریکه گفته میشد ، شدت آن در تهران در دههٔ گذشته بیسابقه بوده است.سه سال بعد سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در روز ۹ دی ۱۳۹۱ (۲۹ دسامبر ۲۰۱۲) گفت که:اعتراضات پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ در ایران، صحنه تقابل "انقلابیون و ضدانقلابیون" بوده و "خطر آن از خطر جنگ ۸ ساله (جنگ ایران و عراق) برای انقلاب و اسلام بسیار بیشتر بود. چون در اين تظاهرات روز ٢٥ خرداد ١٣٨٨ نخست وزير سابق ( موسوي ) ، رئيس جمهور سابق ( خاتمي ) ورئيس مجلس سابق( كروبي) به همراه ٤ ميليون ديگر به خيابانها آمدند تا راي هاي دزديده شده را پس بگيرند اين تظاهرات كه بزرگترين راهپيمايي بعد از انقلاب ٥٧ بود جهان را بيدار كرد مردم از ميدان امام حسين ( فوزيه ) تا ميدان آزادي ( شهياد) و خيابانهاي اطراف حضور داشتند رژيم علاوه بر نيروهاي نظامي خود از نيروهاي بيگانه هم استفاده كرده بود .در بامداد همان روز با حملهٔ خشونتبار نیروهای شبهنظامی به کوی دانشگاه تهران و سایر دانشگاهها، تعدادی از دانشجویان مجروح شده و یا به قتل رسیدند.پس از آن در تاریخ ۲۶، ۲۷ و ۲۸ خرداد نیز، راهپیماییهای گسترده و آرام معروف به «راهپیماییهای سکوت»، با شرکت صدها هزار تن از معترضان در تهران برگزار شد.تعداد زيادي را به رگبار بستند. [٣]
راي خامنه اي به دولت امام زمان :
با اينكه خامنه اي از دو سال قبل راي خود را اعلام كرده بود با اين حال براي فريب مردم باز هم به دروغ مي گويد: بنده یک رأی دارم، آن را در صندوق میاندازم. به یک نفری رأی خواهم داد، به هیچکس دیگر هم نخواهم گفت که به کی رأی بدهید، به کی رأی ندهید؛ این تشخیص خود مردم است.[٤] و باز در چهارده خرداد ١٣٨٨ در سالگرد مرگ خميني ميگويد:بنده یک رأی بیشتر ندارم که کسی آن را نمیداند ضمن اینکه به هیچکس نمیگویم که به چه نامزدی رأی بدهد یا ندهد چرا که این مسئله به خود مردم مربوط و متعلق به ملت است. براي هيچكس ترديدي نبود كه خامنه اي راي اش به كسي است كه نظرش به او نزديك بود(است) و اين را از قبل ،همه ميدانستند كه دولت امام زمان در هر دو دوره دست پخت ولايت فقيه بوده است . دروغهاي خامنه اي دست او را براي همه رو کرده بود در اين رابطه ، مردم تشخيص داده بودند اگر كسي هم متوجه نشده بود ، سيماي ج اسلامي همه را خبردار كرد . ج اسلامي كه تحت كنترل خامنه اي است تا آنجا پيش رفت كه براي حمايت از احمدي نژاد سنگ تمام گذاشت و زندگينامه پيامبران را بخاطر او تغيير داد. "صداوسیما در حمایت از محمود احمدینژاد تا آنجا پیش رفته بود که حتی زندگینامهٔ پیامبران در چند هزار سال پیش را هم به نفع محمود احمدینژاد تغییر میدهد و با صرف حداقل ۲۰ میلیارد تومان داستان احمدینژاد را به نام یوزارسیف به روی آنتن میبرد."[٥]
اغلب نامزدها معتقدند که صداوسیما که در انتخاباتهای گذشته از چند ماه قبل به پخش برنامههای ویژه میپرداخت در این انتخابات با کاستن از برنامههای انتخاباتی عملاً به پیروزی احمدینژاد که از تریبونهای گستردهٔ دولتی برخوردار است کمک میکند.عملکرد صداوسیما در ادامه نیز انتقادات فراوانی را سبب شد تا جایی که که مهدی کروبی در سومین نامهٔ خود به ضرغامی خواستار تجدید نظر در برنامههای انتخاباتی این رسانه شد.
كار تا آنجا بالا گرفته بود كه صدا و سيما از ماه ها قبل برعليه كانديداهاي رقيب احمدي نژاد تبليغ ميكرد كه ٣٥ روز قبل از انتخابات از طرف ستاد انتخاباتي كروبي مطرح شد . احتراماً نظر به اینکه امروز کمتر از 35 روز به انتخابات مانده است و رسانه ملی که می بایستی انعکاس دهنده بی طرفانه مواضع نامزدها باشد، اما بعید میدانم که تا پایان انتخابات شاهد این رفتار بی طرفانه باشیم. [٨] با انتشار اين نامه از طرف ستاد برگزاري " شيخ كروبي " ديگر مثل روز روشن شده بود كه چه كاسه اي زير نيمه کاسه قرار داده اند و خبر از مهندسي از پيش تعيين شده اي ميداد. خبر از قتل و عام گسترده ميداد چون خامنه اي تصميم خود را گرفته بود كه اگر ملت هم تو خيابانها بريزند با سركوب جواب آنها را خواهد داد و همين طور هم شد ، بعد از انتخابات و گستردگي حضور مردم در خيابانها با وحشتناكترين شكل مردم راسركوب كرده و پس از دستگيري مورد تجاوز قرار دادند و صدا و سيماي به سرپرستي عزت اله ضرغامي نه تنها خبري در اين رابطه بخش نكرد كه خبرهاي كشتار وتجاوز را غير قابل استناد ميدانست بطوري كه كروبي اينها را اتهامات ميدانسته و نامه اي به ضرغامي نوشته و خواستار برنامه اي با حضور نماينده خود در سيماي ج اسلامي ميشود:
به گزارش «پارلماننیوز»،در نامه دبیرکل حزب اعتماد ملی به عزتالله ضرغامی آمده است که پیرو پخش برخی اظهارات ، در بخش های مختلف خبری درباره حوادث پس از انتخابات و ادعاهای ایشان مبنی بر غیر قابل استناد بودن مستندات اینجانب درباره آزار برخی از بازداشت شدگان حوادث اخیر تقاضا میکنم هر چه سریعتر دستور فرمایید همین امشب برنامهای با حضور نمایندهای از سوی اینجانب برای توضیح پیرامون آنچه روی داده است برگزار شود یا اینکه اطلاعیه دفتر اینجانب در شرح این ماجرا از تریبون رسانه ملی خوانده شود ، تا مردم خود در جریان ماجرا قرار گیرند.در ادامه ، خواهيم نوشت كه خامنه اي براي حفظ دولت امام زمان تا كجا پيش رفت .
______________________________________________________________________________
[ ] عبدالرضا داوري كه زماني از فعالان انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران بود و با اصلاحطلبان نشست و برخاست ميكرد اين روزها نامش با مشايي و احمدينژاد پيوند خورده است. او در اين گفتوگو مخالفان احمدينژاد را از محمد جهرمي گرفته تا مرضيه وحيد دستجردي، افرادي ميداند كه از احمدينژاد كينه شخصي دارند. داوري در اين گفتوگو براي نخستينبار اذعان ميكند در جريان انتخابات 88 حاميان احمدينژاد بهشدت از رشد آراي مهندس موسوي شوكه و نگران شده بودند و يكي از دلايلي كه احمدينژاد در مناظره جنجالي آنگونه عمل كرد به خاطر انتقال شوك ناشي از راي ميرحسين موسوي به او بود. اين يار نزديك احمدينژاد از اختلاف در خبرگزاري ايرنا در شبي كه رايگيري انتخابات 88 رو به پايان بود و ايرنا خبر پيروزي احمدينژاد را ساعت 23 اعلام كرد، پرده برداشت. او البته بعد از بازبيني گفتوگو در پاسخ به يكي از پرسشها مدعي شد كه ميرحسين موسوي ساعت 18 همان روز اعلام پيروزي كرد!
[٣] ويكي پيديا
[٤]درجمع زائران مشهد در فروردين ٨٨
[٥] اطلاعات ويكپيديا
[٦] مناظره علي مطهري و وحيدجليلي در شبكه سه
[٧] دُرّ تی وی - مهدی خزعلی در چهاردهمین تحلیل هفتگی خود از شبکه جهانی «دُرّ تی وی» که در ۲۸مین سالگرد ترور «دکترکاظم سامی» منتشر شد، به ناگفته های قتلهای زنجیره ای پرداخت، و در ابتدا ترور دکتر کاظم سامی را مورد بررسی قرار داد و گفت، دکتر کاظم سامی که آیت الله منتظری را از اعدامها و جنایاتی که در زندانها صورت می گرفت آگاه میکرد و در نتیجه سبب اعتراض آیت الله منتظری به آن جنایات شد، توسط فردی که خود را «غلام همتی» معرفی کرد با ضربات چاقو کشته شد.
نام این فرد در حقیقت «محمود جلیلیان» بود که چند روز بعد جسدش را در گرمابه برلیان اهواز پیدا کردند که خود کشی کرده است، ولی مشخص شد که قبل از حلق آویز شدن، کشته شده است و همسر او گفت ساعاتی قبل از کشته شدن کاظم سامی از دفتر «حسین شریعتمداری» به شوهرم تلفن زدند و رفت با شخصی با نام احمدی نژاد ملاقات کرد و با ۲۰۰ هزار تومان پول به خانه برگشت و پس از آن رفت و دکتر کاظم سامی را به قتل رساند.
[٨] گزارش سياسي سايت آفتاب، سخنگوي كروبي / متاسفانه بخشهایی از برنامههای سیما به ویژه برنامه 20:30 شبکه دو بی محابا اقدام به انعکاس خبرهای تحریف شده، خلاف واقع و ساختگی مینماید که لازم میدانم آخرین نمونه بارز آن را که در تاریخ 14 اردیبهشت به تصویر کشیده شد یادآوری نمایم، در این برنامه تصویری از اینجانب و جناب آقای حسین مرعشی سخنگوی محترم حزب کارگزاران روی صفحه برنامه20:30 ظاهر شد و مصاحبهای را به نقل از اینجانب در خصوص اجماع اصلاح طلبان نقل کرد که 9 ماه قبل یعنی در تاریخ سوم شهریور 87 در مطبوعات کشور انتشار دادیم و متعاقباً جناب آقای مرعشی نیز در همان روزها به اظهار نظر پرداخته بودند، در حالی که گویی این مصاحبه به مخاطبین این گونه القا میکرد که همین دیروز این واکنشها به وجود آمده!!
منبع:پژواک ایران