حمید نوری، «به کارخانه کشتار» بازگشت
مختار شلالوند
منبع:پژواک ایران
حمید نوری، «به کارخانه کشتار» بازگشت
فحاشی حمید نوری، علیه شاکیان پرونده، هنگام ورود به فرودگاه مهرآباد براستی روی دیگر درماندگی رقت انگیز وی در صحن دادگاه استکهلم است.
حمید نوری، از همان لحظه بازگشت لازم می بیند «فی سبیل اصحاب کشتار» به شاکیان پرونده، یعنی همان جان بدر بردگان طعنه بزند و لغز بخواند، چرا که شاهدان بیش از چهارسال در این دادگاه او و ولی نعمت هایش را بخاطر کشتار دهه شصت بویژه قتلعام 67 رسوای جهان کردند. کشتاری که در آن سال ها دولت های راست و چپ آن را محکوم نکردند و به آن نپرداختند و یا در حد اشاره گفتند و گذشتند. حتی نماینده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، بعد از بازدید از زندان اوین از ارائه گزارش واقعی خود داری کرد و آن را انتشار نداد. اما دادگاه حمید نوری، به عمق قضایا پرداخت و گوشه هائی از آن اسیر کشی را بعد از سه دهه مخفی کاری رژیم دو باره به روز کرده مقابل چشمان همگان قرار دادند که به آن اشاره خواهم کرد.
حمید نوری اما هر روز « شو» تازه ای دردادگاه راه می انداخت از جمله روزی با کرنش وشیرین زبانی از قاضی ها، دادستان ها، پلیس های گارد زندان و همچنین شاهدان و شاکیان تعریف و تمجید می کرد، میگفت بعد از پایان دادرسی در سوئد باقی می ماند، آرزو داشت سه ماشین «ولوو» سوئدی بخرد و شهروند سوئد شود اما این رویا تعبیر نشد عاقبت به اصل خود و همان هیئت مرگ باز گشت.
روزی دیگر با لحن آهنگینی از شاکیان دعوت کرده و می گفت: «آشتی، آشتی آشتی، با هم بریم تو کشتی» ... که این دیگر بیش از یک لودگی و یا پریشونی حاصل از زندان نبود. قطعاً آنان که از راهروهای مرگ جان بدر برده اند، اگربا قاتلانِ زندانیانِ سیاسی سر آشتی داشتند هرگز چنین پرونده ای شکل نمی گرفت.
اگر حمید نوری، به جنایات زیر که در آن سال ها روی داد و نیز در صحن دادگاه مطرح و دوباره خوانی شد توجه میداشت، احتمالاً پیشنهاد «آشتی و کِشتی» نمی کرد.
1- آیا حمید نوری، شهادت درد ناک منوچهراسحاقی، را فراموش کرده؟
منوچر اسحاقی ۱۳ ساله بود که او را در جوخه اعدام قرار دادند اگر چه اعدام نشد اما لاجوری، وی را به تماشای تیرباران و بخون غلتیدن چند تن از هم بندانش در میدان تیر واداشت که همه زیر سن قانونی بودند.
2- حمید نوری، چگونه می تواند اعدام تراژیکِ ناصر منصوری، را فراموش کرده باشد؟
او فلج قطع نخاعی بود، که خود حکم اعدام گرفته بود. [در کتاب «نه زیستن نه مرگ» نوشته ایرج مصداقی آمده]: ناصریان (محمد مقیسهای) اسم وی را خواند و بیات، مسئول بهداری زندان گوهردشت به اتفاق یک پاسدار دیگر او را با برانکارد به دادگاه بردند و بعد هم با همان برانکارد او را برای دار زدن به قتلگاه منتقل کردن.
3- کاوه نصاری، را صدا کردند. کاوه،بيماری صرع پیشرفته داشت و از درد سیاتیک رنج می برد و يک پايش را تقریباً فلج کرده بود او را به دادگاه می برند. از او میخواهند که برای کار به "بند جهاد" برود ولی کاوه نمی پذيرد. وقتی از دادگاه بيرون آمد، حمله ی صرع شديدی گرفت و بی حرکت روی زمين افتاده بود که نامش را برای اعدام صدا زدند. همزمان ظفر جعفری افشار، را نيز صدا زدند ظفر هم به مرگ محکوم شده بود. ظفر، کاوه را که توان راه رفتن نداشت، قلمدوش کرد. ظفر، کاوه بر دوش به سوی «حسینه زندان» برای اعدام می رفت.
۴- حتمی آقای حمید نوری خبر دارد که هنگام اعدام های گروهی لا اقل یکی ازاعضائ هیئت مرگ می بایستی در محل حضور داشته باشد و از اجرای حکم مطمئن شود. راستی چند بار ابراهیم رئیسی ناظرحلق آویز کردن جوانان شرزه میهنمان در حسینیه محل اعدامها بود؟؟ مصطفی پورمحمدی، کاندید تائید شده همین انتخابات پیش رو چی؟
تا آنجا که به خودشان بر می گردد انکار نمی کنند بلکه افتخار هم می کنند و انتظار خلعت دارند.
آقای حمید نوری شما شاهدانِ کشتار زندانیان گوهردشت را «بد بخت» خطاب می کنی!!! اما «خوشبختی» چنان رفیق راه خودت شد که به همان کارخانه آدمکشی برگشتی که دادستانِ پرونده خانم کریستینا لیندهوف کارلسون، در مورد زندان گوهر دشت در آن برهه خونین بیان داشت.
آقای حمید نوری، عاشقانِ آزادی و عدالت «بد بخت» نیستند، این شما هستید که از درک این معنی نا توان می نمائی. آقای نوری، آنان که چراغ این دادخواهی را روشن کردند توهین نمی کنند اما جداً مجرمان را تسلیم میز عدالت می کنند. شما تنها مجرم این جنایات نیستی، پرونده ها و مجرم های بسیاری هنوز درسایه هستند.
با همین دادگاه حمید نوری دادخواهان پیروز شدند و به تمام اهداف خود رسیدند اما بیاد داشته باش آیت الله منتظری به هیئت مرگ چه گفت «تاریخ از شماها بعنوان جنایتکار یاد خواهد کرد» تاریخ این دادگاه و نتیجه آن و مجرمین و محکومین آن را بخاطر خواهد سپرد.
کشتار67 چنان در سکوتِ خفغان آور دستگاه های امنیتی رژیم قرار داشت که حتی نماینده سازمان ملل گالیندوپل هم گزارش خود را آن جنایت هولناک را که ۴۰۰۰ زندانی سیاسی را به مسلخ برد انتشار نداد. اما دادگاه استکهلم توانست کشتار سبعانه 67 را به خوبی افشا کند.
این دادخواهان هستند که در نهایت با اتکا به مردم تحت ستم پیروز می شوند.
آنچه پشت پرده تبادل حمید نوری، با دو شهروند سوئدی گذشت، ناظر بر سیاست کثیف دولت سوئد بود که به باج خواهی تروریست ها گردن نهاد. در حالیکه قوه قضائیه طی محاکمه و صدور حکم حبس ابد حمید نوری، استقلال خود را به تمامی حفظ کرد.
منبع:پژواک ایران فهرست مطالب مختار شلالوند در سایت پژواک ایران *بوقچیهای پزشکیان در داخل و خارج از کشور [2024 Jul] |