PEZHVAKEIRAN.COM منتظری و کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷
 

منتظری و کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷
لادن بازرگان

با وجود اینکه ۳۳ سال از کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ گذشته هنوز بجز آقای منتظری هیچکس حاضر نشده اطلاعاتی را که در رابطه با این جنایت بی سابقه دارد در اختیار همگان قرار بدهد. ما هنوز فتوای دوم بر علیه چپ ها را نداریم, هنوز نمی دانیم که عزیزان ما کجا دفن شده اند و چرا و دقیقا چگونه این جنایت علیه بشریت صورت گرفت. همه کسانی که این اطلاعات را دارند و پنهان می کنند در جنایات علیه بشریت سهیم هستند.

امروز که حمید نوری در اولین دادگاه عادلانه دادخواهی در تاریخ خونین کشورمان که متاسفانه در خارج از خاک ایران برگزار می شود، در مقابل قاضی، هیئت منصفه، شاکیان و شاهدان قرار گرفته، ما ازفرزندان آقای منتظری انتظار داریم که همه مدارکی را که دراختیار دارند به این دادگاه ارسال کنند. انتظار ما خانواده های جانباختگان کشتار زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ و فاجعه ملی قتلعام ۶۷ از فرزندان آقای منتظری این است که همه حقایق بخصوص مطالب مربوط به میتینگ دومی که آقای منتظری با هیئت مرگ داشتند را منتشر کنند.

مدتها است که عده ای تلاش دارند از آقای منتظری یک چهره نورانی و امام گونه وغیر واقعی  بسازند. انسانها به کل سیاه ویا سفید نیستند بلکه همه نوعی از خاکستری هستند با درجات متفاوت. خود آقای منتظری دراینباره گفته است "ما ایرانیها معمولا از شخصیتها یا بت می سازیم و یا دیو, اما این را که کسی بزرگوار و خدمتگزار باشد ولی اشتباهاتی هم داشته باشد تصور نمی کنیم. (صفحه ۳۸۸).

عده ای تلاش دارند از آقای منتظری چهره خداگونه بسازند (که من به خدای آنها هم اعتقادی ندارم) در حالی که خود آقای منتظری بدرستی از خودش و کمکاری درباره کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ انتقاد کرد و گفت که شاید باید کار بیشتری می کرد و نزدیک مرگ نگران بود که شاید باید شخصا به ملاقات خمینی می رفت. آقای منتظری نزدیک مرگ نگران بود و خودش را سرزنش می کرد که به اندازه کافی تلاش نکرده. شما آقایان و خانم هایی که زنده هستید اشتباه آقای منتظری را نکنید و بیایید وهمه حقایق را بگویید. تاریخ شما را قضاوت خواهد کرد.

برخلاف ادعاهای خلاف واقع که آقای منتظری را مدافع حقوق بشر و انسان دوست می دانند, آقای منتظری با اعدام مخالف نبود. بحث او این بود که زنان را اعدام نکنید چون "اهل تشخیص نیستند, تحت تاثیر قرار گرفته اند، مدتی زندان به اینها بدهند بلکه متوجه اشتباهات خود بشوند, و بعد آزاد شوند. ( صفحه ۳۵۰)" یعنی ایشان زنها را احمق می دانست که نمی توانند خوب و بد را "تشخیص" بدهند. در مورد اعدام مردان هم همانگونه که آقای منتظری در نامه ۶۷/۵/۹ به خمینی نوشته است, همه نگرانی منتظری این بود که این اعدام ها به چهره انقلاب، حکومت اسلامی و خمینی ضربه می زند و "مسئولین قضایی و دادستانی و اطلاعات ما در سطح مقدس اردبیلی نیستند و اشتباهات و تاثراز جو بسیار و فراوان است ... و ثامثا اگر فرضا بر دستور خودتان اصرار دارید اقلا دستور دهید ملاک اتفاق نظر قاضی و دادستان و مسول اطلاعات باشد نه اکثریت (صفحات ۳۵۳-۳۵۴). همنطور که می بینید آقای منتظری با کشتن انسانها مشکلی نداشت و فقط بدنبال این بود که عدالت اسلامی در احکام مرگ اجرا شود.

آقای منتظری با اینکه دید با وجود نامه نگاری های او به خمینی اعدام ها ادامه دارد, بجای علنی کردن این جنایت علیه بشریت, به موسوی اردبیلی که در ان زمان رئیس شورای عالی قضائی بود پیغام داد که "مگر قاضی های شما اینها را به پنج یا ده سال زندان محکوم نکرده اند! مگر شما مسئول نبودی! ان وقت شما تلفنی به احمد آقا می گویی که اینها را مثلا در کاشان اعدام کنند یا در اصفهان؟ (صفحه ۳۵۲).

در ماه محرم با اینکه منتظری متوجه شد که اعدام ها ادامه دارد, باز هم بجای علنی کردن ان هیئت مرگ را احضار کرد و برای آنها موعظه کرد که "من مصلحت انقلاب و اسلام و کشور و حیثیت ولایت فقیه و حکومت اسلام را در نظر می گیرم, من قضاوت ایندگان و تاریخ را درنظر می گیرم. اینگونه قتل عام بدون محاکمه, ان هم نسبت به زندانی و اسیر قطعا در دراز مدت به نفع آنها است و دنیا ما را محکوم می کند و آنان را بیشتر به مبارزه مسلحانه تشویق می کند... مجرد اعتقاد, فرد را داخل عنوان محارب و باغی نمی کند, و ارتداد سران فرضا موجب حکم به ارتداد سمپانها نمی شود. (صفحه ۳۵۵)" یعنی اینجا هم کوچکترین صحبتی از جان انسانها و حق حیات نیست. بعلاوه منتظری اینجا نشان می دهد که حکم اعدام محارب و یاغی را قبول دارد و تنها مخالفت او این است که سمپاتها را نکشید. کشتن انسانها به بهانه محارب و باغی خلاف حقوق بشر و قوانین بین المللی است. منتظری در پاسخ به سوال اینکه "پس در واقع هدف شما از این برخوردها و نوشتن این نامه ها یک اقدام انسانی و نوعی مصلحت بینی برای نظام و انقلاب و بیان یک حکم شرعی بوده است", پاسخ می دهد "بله دقیقا همینطور است... هدف من محفوظ ماندن شخصیت امام و چهره ولایت فقیه بود که نباید به نام ان بعضی کارها انجام می شد. (صفحه ۳۵۷)"

آقای منتظری هوادار حقوق بشر نبود, که اگر بود نمی توانست آخوند سیاسی باشد و بدنبال ولایت فقیه و ولایت شورایی! نفس حقوق بشرباورمندی به خرد انسانی، حقوق فردی و آزادی انسانها است، چیزهایی که همه با فقه شیعه در تضاد هستند. پایه فقه شیعه برپایه "شبان و رمه" و "مقلد و تقلید" است و شیعیان فکر می کنند که انسانها بی خرد هستند و به یک وکیل یا مرجع تقلید نیاز دارند که آنان را به راه راست هدایت کنند. درحالی که ﻣﺎده ی اول منشور جهانی حقوق بشر می گوید "ﺗﻣﺎم اﻓراد ﺑﺷر آزاد زاده ﻣﯽ ﺷوﻧد و از ﻟﺣﺎظ ﺣﯾﺛﯾت و ﮐراﻣت و ﺣﻘوق ﺑﺎ ھم ﺑراﺑرﻧد. ھﻣﮕﯽ دارای ﻋﻘل و وﺟدان ھﺳﺗﻧد و ﺑﺎﯾد ﺑﺎ ﯾﮑدﯾﮕر ﺑﺎ روﺣﯾﮫای ﺑرادراﻧﮫ رﻓﺗﺎر ﮐﻧﻧد."

تصور غلط دیگری که درباره آقای منتظری وجود دارد این است که خمینی وی را بخاطر نامه نگاری هایش برعلیه اعدام زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷ از قائم مقامی عزل کرده است, درحالی که خود منتظری در کتاب خاطراتش در صفحات ۳۶۱-۳۸۵ به تفصیل در اینباره صحبت می کند و توضیح می دهد که چند ماه بعد از اعدام  ها با خمینی ملاقاتی داشته و هیچ مساله خاصی بین آنها وجود نداشته (صفحه ۳۷۲) . منتظری همچنین  اشاره می کند که داماد وی سید هادی هاشمی نیز در مهرماه ۶۷ با خمینی ملاقات کرده و خمینی از منتظری ستایش کرده و هاشمی را مامور کرده که در بیت منتظری حضور داشته باشد و اجازه ندهد که مخالفان بر علیه منتظری کاری انجام دهند (صفحه ۳۷۳). در ادامه منتظری به تفصیل به انتقاد هایی که در دوران جنگ داشته می پردازد و می گوید که بعد از فتح خرمشهر مایل بوده که جنگ خاتمه پیدا کند و ایران غرامتی را که کشورهای عربی حاضر به پرداخت ان بودند, بپذیرد, که این سبب اختلافاتی بین او  و دیگر سران نظام شده است. سپس منتظری به نطقی که برعلیه ریخت و پاش های جشن مفصل دهه فجر سال ۶۷ کرده و با سانسور پخش شده می پردازد. در این نطق منتظری گفته بود "گناهان سیاسی نیز توبه دارد و ما باید از کارهای خلاف و اشتباهات گذشته خویش  توبه کنیم, و اگر فرضا در جنگ اشتباهاتی کرده ایم از آنها عبرت بگیریم تا تکرار نشود. (صفحه ۳۷۳). مجموعه این صحبت ها و دعوای قدرت در میان نیروهای مختلف نظام از جمله با وزارت اطلاعات سبب کنارگذاشتن منتظری در سال ۱۳۶۸ شد نه اعتراضی که منتظری به صورت یواشکی و درگوشی به این اعدام ها کرده بود.

فیلیپ لوتر، مدیر تحقیقات خاورمیانه در سازمان امنستی می گوید, " با توجه به امتناع مداوم مقامات رژیم اسلامی ایران از افشای محل اختفای کشته شدگان، تمامی مقامات سابق و فعلی که در ایجاد فضای پنهان کاری و انکار که تداوم ناپدید شدن اجباری هزاران قربانی را تسهیل کرده اند نیز باید پاسخگو باشند. همه مقامات سابق و فعلی که کشتار جمعی زندانیان را به عنوان اسرار دولتی تلقی می کنند، عملاً در کنار کسانی می ایستند که دستانشان به خون آلوده است." این بحث حقوقی شامل آقای منتظری و افراد خانواده او که اسرار نظام را پنهان کرده اند نیز می شود.

من منکر خدماتی که منتظری با چاپ خاطرات خود و فتوای خمینی برای اعدام زندانیان مجاهد به جنبش دادخواهی و روشن شدن بخش کوچکی از حقیقت درباره کشتار سال ۶۷ کرده, نیستم. اما می گویم حقیقت را آنگونه که هست بگوییم, داستان سرایی نکنیم و نقش او را برجسته تر از آنچه که هست نکنیم. اینکه بقیه افرد نظام حاضر به انتشار هیچ خبری نیستند و همه چیز را حاشا می کنند, سبب نمی شود که فکر کنیم منتظری تافته جدا بافته است. همه کسانی که در بوجود آوردن این سیستم اهریمنی دخالت داشته اند,  همه افراد, ارکان و بخشهای مختلف جمهوری اسلامی باید پاسخگو باشند. ما باید بدانیم چه عواملی، چه دلایلی و چه تصمیماتی منجر به این جنایت علیه بشریت شد تا جلوی اتفاقات این چنینی در آینده را بگیریم. عاملین جنایت های ۴۳ سال گذشته باید در دادگاه های صالح محاکمه و مجازات بشوند.

لادن بازرگان

دسامبر ۲۰۲۱

منابع :

کتاب خاطرات آیت الله منتظری چاپ اول زمستان ۱۳۷۹ (۲۰۰۱ میلادی) , ناشر شرکت کتاب

https://www.amnesty.org/en/latest/news/2018/12/iran-top-government-officials-distorted-the-truth-about-1988-prison-massacres/

 

منبع:پژواک ایران


لادن بازرگان

فهرست مطالب لادن بازرگان در سایت پژواک ایران 

*در تظاهرات در شهر اوبرلین بر علیه محمد جعفر محلاتی, سفیر رژیم اسلامی در سازمان ملل چه گذشت  [2022 Feb] 
*کنفرانس «ایران و گذار از استبداد» جلسه ۲  [2022 Feb] 
*تحلیلی درباره کنفرانس: ایران و گذار از استبداد  [2022 Feb] 
*چرا باید رژیم اسلامی ایران را در همه عرصه‌ها تحریم کرد؟  [2022 Jan] 
*منتظری و کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۶۷   [2021 Dec] 
* گورستان خاوران نمادی از مقاومت، ایستادگی، و دادخواهی  [2021 May] 
*نامه ما به نهادهای حقوق بشری/ محلاتی و دانشگاه کلمبیا‎  [2021 Apr] 
*سکولاریزم  [2020 Dec] 
*نامه‌های مادرم در سال ۱۳۶۵ درباره وضعیت زندان گوهردشت، لادن بازرگان  [2020 Dec] 
*مدارک جدید بر علیه محمد جعفر محلاتی در رابطه با اطلاع داشتن آنان از کشتار ۶۷  [2020 Nov] 
*انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا  [2020 Nov] 
*جواب به انکار آقای محلاتی در باره آگاهی‌ و نقش خود در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷‎   [2020 Oct] 
*دروغ‌های خزعلی و مهره‌های رژیم درباره مبارزه مسالمت آمیز  [2020 Sep] 
*کشتار سال ۶۷ و جنبش دادخواهی   [2020 Sep] 
*نقش موسوی درکشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷  [2020 Sep] 
*هر شب ستاره‌ای به زمین می‌‌کشند*   [2020 Sep] 
*ضرورت اجرای عدالت  [2018 Sep] 
* آیا جان بختگان دهه ۶۰ آرمانگرا بودند؟ چرا از آرمان های آنان یاد نمی شود؟  آیا آرمانهای آنها و جریان وسیع اجتماعی که خاستگاه این افراد بود شکست خورده است؟ [2016 Aug] 
*آیا جانباختگان دهه شصت خشونت ورز بودند؟  [2016 Aug] 
*یاد و خاطر عباس رحیمی گرامی باد‎  [2016 Jan] 
*به کدامین گناه؟ (به یاد مادر بهکیش)  [2016 Jan] 
*نگاه رومانتیک اسلام رحمانی به کشتار سال ۶۷  [2013 Oct] 
*نقش روشنفکر در جامعه- قسمت دوم  [2013 Sep] 
*ما سوگوارانیم تا زنده ایم  [2013 Aug] 
*نقش روشنفکر در جامعه  [2013 Aug] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟ قسمت ششم  [2013 Jun] 
*سالها است که خیل ایرانیان مهاجربه کشورهای مختلف جهان، آرزوی تشکیل یک اپوزیسیون متحد، برعلیه رژیم جمهوری اسلامی ایران را در سر می پرورانند. ه  [2013 May] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟ قسمت پنجم   [2013 Jan] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟ قسمت چهارم  [2012 Dec] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟--قسمت سوم  [2012 Dec] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟--قسمت دوم‎  [2012 Nov] 
*آیا امیدی به "اصلاح" اصلاح طلبان هست؟  [2012 Nov] 
*گزارش من ازمحاکمه رژیم جمهوری اسلامی ایران به جرم جنایت علیه بشریت  [2012 Nov] 
*از شاهزاده رضا پهلوی تا ظهور مهدی موعود  [2012 Oct] 
*از شورای ملی تا رسانه های غیر مستقل و اپوزیسیون بیمار  [2012 Oct] 
*سکولاریزم  [2012 Sep] 
*گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن—قسمت ششم  [2012 Sep] 
*به یاد رستم های دهه ۶۰  [2012 Aug] 
*گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن-قسمت پنجم  [2012 Aug] 
* گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن-قسمت چهارم  [2012 Aug] 
*گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن—قسمت سوم   [2012 Aug] 
*گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن-قسمت دوم  [2012 Aug] 
*گزارشی از دادگاه مردمی ایران تریبونال در لندن (قسمت اول)   [2012 Aug] 
*در جستجوی عدالت و دادخواهی  [2012 Jul] 
*تو نیکی می‌کن و در دجله انداز  [2012 Feb] 
*جوابی به انتقادها از مقاله من "هیچ چیز مهم تر از آزادی نیست"  [2012 Feb] 
*هیچ چیز مهم تر از آزادی نیست  [2012 Jan] 
*رژیم ایران و برنامه‌های ماهواره ای   [2011 Oct] 
*آیا «همجنس گراها» سزاوار چوبه دار هستند؟  [2011 Oct] 
*ایران بزرگ‌ترین زندان روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان است؛ برای نجات جان آنها تلاش کنیم  [2011 Oct] 
*آیا میتوان کشتار سال ۶۷ را بخشید و یا فراموش کرد؟   [2011 Sep] 
*برایِ آزادیِ گرد آفریدِ ایران زمین، «منصوره بهکیش» تلاش کنیم  [2011 Jun]