رژیم ایران و برنامههای ماهواره ای
لادن بازرگان
منبع:پژواک ایران
رژیم ایران و برنامههای ماهواره ای
شنبه بعد از ظهر است و مانند شنبههای دو سال گذشته در نزدیکی اسکله شهر سانتا مونیکا در لوس آنجلس ایستاده ایم. بیش از دو سال است که ما در حمایت از "مادران عزادر ایران" و در حمایت از حقوق فرزندان جان باختهشان ، هر شنبه در این محل چادری بر پا می کنیم و عکس هایی از کسانی که اعدام شده ند و یا در زندانهای رژیم ایران به سر می برند در معرض دید رهگذران قرار می دهیم.
سعی میکنیم که با آنها حرف بزنیم و از آنها بخواهیم که پتیشن ما برعلیه دولت ایران را امضا کنند. کسانی که به کنار این اسکله می آیند معمولا توریستهایی هایی هستند که از ایالتهای دیگر امریکا ویا کشورهای مختلف دنیا برای سیر و سیاحت به لوس آنجلس سفر کرده اند. صحبت کردن با آنها و شنیدن نظرات آنها در باره دوات ایران، مبارزات مردم ایران علیه رژیم جمهوری اسلامی، و احساس همدردیای که آنها با مردم ایران دارند، یکی از نقاط مثبت فعالیتهای ما است. هر هفته لااقل یک مورد وجود دارد که بیش از بقیه توجه ما را به خود جلب میکند.
در این سلسله نوشتهها قصد دارم که این صحبتها و ملاقاتها را برای شما بازگو کنم. پسر جوانی که معلوم است خاور میانهای است به ما نزدیک شده و با کنجکاوی می گوید : "مگر در ایران مردم در انتخابات شرکت نمی کنند و رئیس جمهور خود را انتخاب نمی کنند؟ "
ما که از طرفداری علنی او از رژیم ایران و انتخابات نمایشی آن تعجب کرده ایم همگی وارد بحث شده و می گوییم "نخیر. در ایران شورای نگهبان باید صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی را تائید کند. در نتیجه عملا هیچ کاندیدی که کوچکترین مخالفتی با نظام و یا سیاستهای آن داشته باشد، حتی اجازه کاندید شدن هم پیدا نمی کند ، چه رسد به اینکه انتخاب شود.
انتخابات در ایران، انتخابات نیست بلکه انتصابات است. شورای نگهبان، شورایی است متشکل از ۱۲ نفر که شش تن از آنها مجتهد و آخوندند که به وسیله رهبر انتخاب شده اند و شش تن از آنها مثلا حقوقدانند که برگزیده گان رئیس قوه قضایه هستند ( که او هم به وسیله رهبر انتخاب شده است) و به تائید نماینده گان مجلس رسیده اند. این شورا تصمیم می گیرد که چه کسی حق کاندید شدن در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی را دارد. در عمل چهار نفر به وسیله این شورا اجازه کاندید شدن پیدا می کنند و مردم ایران بین این چهار انتخاب بد و غیر دموکراتیک اجازه دارند که به یکنفر از آنها رای بدهند.او که با دقت به حرفهای ما گوش کرده است، مجددا از رژیم حمایت کرده و می گوید " مگر پنج میلیون یهودی به راحتی در ایران زندگی نمی کنند؟ آنها کنیساهای خود را دارند و آزادند که مراسم مذهبی خود را به جا بیاورند."
ما با تعجب از اینکه او عدد پنج میلیون را از کجا آورده است میگوییم "ما دقیقا نمی دانیم که چه تعداد یهودی در حال حاضر در ایران زندگی میکنند، اما میدانیم که بسیاری از آنها بعد از انقلاب مجبور به ترک کشور شده اند. آنهایی که باقی مانده اند کنیسا دارند، اما هر وقت که رژیم اراده کند عدهای از آنها را دستگیر میکند و به آنها تهمت "صهیونیست بودن" و یا "مبارزه علیه نظام" می زند. بهایی ها اجازه کار و یا تحصیل در ایران ندارند و به آنها اجازه خروج از کشور هم داده نمی شود. سنیها در شهرهای بزرگ ایران مثل تهران و اصفهان و ... اجازه داشتن مسجد ندارند، و حتی در این شهرها به آنها اجازه برگزاری نمازعید فطر و یا عید قربان هم داده نمی شود. دولت اسلامی به مساجد دراویش گنابادی حمله کرده و آنها را به زندان انداخته است. چندین مرجع تقلید بزرک شیعه که مخالف "اصل ولایت فقیه" هستند در زندانند. کسی که از پدر و مادر مسلمان به دنیا آمده باشد، تحت هیچ شرایطی حق تغییر دین خود و انتخاب دین دیگری را ندارد و مجازات چنین کاری برچسب ارتداد و حلق آویز شدن است."
او که هنوز قانع نشده است می گوید "مگر ۶۰% دانشجویان ایرانی دختران و زنان نیستند؟" این حرف او دیگر برای من، بعنوان زنی که از روز اول انقلاب حقوق انسانی او زیر پا گذاشته شده، حجاب اجباری به او تحمیل شده، و شهروند درجه دوم حساب شده است خیلی سنگین آمد و گفتم: "شما فکر می کنید ، ایران عربستان سعودی است؟ زنان ایران از ۴۰ سال پیش، یعنی سالها پیش از انقلاب ، حق رای، حق تحصیل، حق طلاق، حق حضانت فرزند، حق کار و رانندگی و غیره داشته اند. اینها حقوقی نیست که جمهوری اسلامی برای ما آورده باشد. بر عکس، در طی ۳۲ سال گذشته و در زیر سایه حکومت اسلامی بسیاری ازاین حقوق از ما سلب شده است. امروز به میمنت احکام اسلامی، زن ایرانی اجازه انتخاب آزادانه پوشش خود را نداردو حجاب اسلامی به او تحمیل شده است، شهادت زن نصف یک مرد ارزش دارد، زن نصف یک مرد ارث میبرد، حق سرپرستی فرزند خود را ندارد، بدون رضایت همسرش نمی تواند طلاق بگیرد و یا مسافرت کند، به جرم واهی زنا سنگسار می شود و هزاران تبعیض دیگر. تعداد زیاد دانشجویان زن ایرانی نشانه مبارزه زنان ایرانی علیه این نظام تبعیض گر آپارتاید جنسی است نه خوبی و صلاحیت این نظام اسلامی. ۳۲ سال است که حکومت اسلامی همه تلاش خود را برای بیرون کردن زنان ایرانی از صحنه اجتماع ، سیاست ، کار و دانشگاه کرده است، اما زن ایرانی زیر بار آن نرفته است. رژیم سالها است که می خواهد زن ایرانی را درون خانهها و آشپزخانهها محبوس کند اما در مقابل مبارزات زنان مجبور به عقب نشینی شده است.
در ضمن برای من سوال است که شما این آمار و ارقام در باره ایران را از کجا به دست آورده اید؟ او می گوید "من لبنانی فلسطینی هستم و برنامههای دولت ایران را که بر روی ساتلایت پخش می شود نگاه می کنم." به او عکسهایی ازسربازان جمهوری اسلامی در حال بالارفتن از دیوار خانه ها، جمع آوری ماهوارهها و شکستن اموال مردم نشان می دهم و می گویم " رژیم اسلامی ایران که سالانه میلیونها دلار خرج برنامههای تبلیغاتی خود برای کشورهای اسلامی و تحت تاثیر قرار دادن جوانانی مثل تو میکند، به مردم کشور خودش اجازه تماشای ماهواره نمی دهد. مردم ایران که ۳۲ سال است زیر استبداد اسلامی زندگی کرده اند و دیگر دروغها و تبلیغات آنها را باور نمی کنند، برای سرگرم شدن و یا دریافت اخبار واقعی به برنامههای ماهواره مراجعه می کنند.
رژیم ایران که این را دریافته است برای سرکوب مردم و جلوگیری از گردش آزاد اطلاعات هر روز برفک به روی برنامههای ماهواره می فرستد و یا نوکران خودش را برای جمع آوری این ماهوارهها به خانهها و پشت بامهای مردم گسیل میکند." او با ناباوری کمی به این عکسها و دیگر پوسترهای ما مربوط به جنایتهای رژیم نگاه می کند و می گوید "من حتما حرفهای شما را به دوستان و بستگانم خواهم گفت و دیگر به برنامههای ایران نگاه نخواهم کرد. رژیمی که اینچنین مردم کشور خودش را سرکوب می کند، صلاحیت راهکار دادن به من و امثال من را ندارد."همچنان که دور شدن این جوان را تماشا میکنم با خود می گویم، خوب شد که امروز ما اینجا بودیم تا به سوالات این جوان جواب بدهیم. جوانان عرب گول چهره ظاهری امپریالیست ستیز رژیم ایران را می خورند و اراجیفی را که آنها در برنامههای خود پخش میکنند باور می کنند.
هفته قبل از ین هم عدهای جوان عرب با دیدن عکسها و پوسترهای ما بسیار منقلب شدند و گفتند "دو تا از ما خبرنگار هستیم وبقیه هم وبلاگ داریم و یا درفیسبوک فعال هستیم. حتما خبر مبارزات جوانان ایران را به مخاطبان و دوستان خود خواهیم داد. رژیم جمهوری اسلامی هر ساله میلیونها دلار درآمد نفتی مردم ایران را صرف صادر کردن انقلاب اسلامی و ترویج اسلام حکومتی کرده و با دروغ گویی و ریاکاری، مشتی اراجیف تحویل مردم عرب منطقه می دهد و خود را منجی آنها معرفی میکند. جنبش ۳۰ خرداد سال ۸۸ بخش زیادی از این تلاشهای مذبوحانه را دود کرد و به هوا برد. جوانان عرب وقتی که در تلویزیونهای مختلف سرکوب مردم ایران و کشتاری که رژیم از آنها کرد را با ناباوری تماشا می کردند، دریافتند که تصویری که این رژیم در ۳۲ سال گذشته از خود ترسیم کرده است ، حبابی بیش نیست.
رژیمی که برای سرپا ماندن، تظاهرات مسالمت آمیز مردم را به گلوله بسته وبه خاک و خون می کشد، دیگر حرفی برای زدن ندارد. ایدئولوژی این رژیم در تمام عرصهها شکست خورده است و اکنون تنها با تکیه بر زور سرپا مانده است. اما به قول یک ضرب المثل قدیم هندی "به سرنیزه می توان برای مدتی تکیه کرد، ولی روی آن نمی توان نشست و حکومت کرد.
" لادن بازرگان اکتبر ۲۰۱۱
منبع:پژواک ایران فهرست مطالب لادن بازرگان در سایت پژواک ایران *در تظاهرات در شهر اوبرلین بر علیه محمد جعفر محلاتی, سفیر رژیم اسلامی در سازمان ملل چه گذشت [2022 Feb] |