عقده گشایی «تلویزیون کانال یک» علیه تلویزیون منو تو
عبدالستار دوشوکی
معمولا تلویزیون های پایبند به حداق )ل اصول حرفه ای همواره تلاش می کنند از تخریب موذیانه و حمله رندانه به تلویزیون های رقیب و دیگر رسانه ها پرهیز کنند؛ که اکثر رسانه های فارسی زبان حرفه ای مثل تلویزیون من و تو به این اصل پایبند بوده و هستند. تلویزیون کانال یک در برنامه ای با حضور سه چهره رسانه ای یعنی آقایان شهرام همایون صاحب این تلویزیون و حسن اعتمادی و محمد منظرپور دو تن از مجریان این تلویزیون, عقده گشایی های علیه تلویزیون من و تو کردند که بعضا کاملا کینه توزانه و غیرحرفه ای بود.
بنده بارها در مورد عملکرد کانال یک و دادن میکروفون به عوامل رژیم و عناصر اعم از مظنون و مشکوک سخن گفته ام و مطالب فراوانی نوشته ام. زیرا همیشه شگفت زده بوده ام که چطور شهرام همایون از بقیه تلویزیونها انتقاد می کند که طرفداران رژیم را بعنوان تحلیلگر دعوت می کنند؛ اما خودش صد برابر بدتر از آنها همان اشخاص وابسته را نه تنها به تلویزیون خودش دعوت می کند, بلکه بعنوان مجری به آنها برنامه می دهد. نکات مشترک اکثریت این افراد "ضد پهلوی" و "ضد اسرائیل" بودن است و بس! لطفا این مقاله دو سال پیش بنده را بخوانید: "همسویی فریبناک و خطرناک تلویزیون کانال یک با جمهوری اسلامی".
تجربه ثابت کرده است که تلویزیون من و تو نه تنها به صورت حرفه ای و مقید به ضوابط و اصول ژورنالیسم راستین عمل کرده, بلکه صادقانه مستقل و برانداز و "ملی" و بخصوص در بین نسل جوان ایرانی محبوب بوده است. می گویند "دفاع بد از یک حقیقت، خطرناک تر از حمله کردن خوب به آن است". در این برنامه که شاید با تقسیم کار دونفره صورت گرفته, "دفاع بد" بر عهده شهرام همایون بود. "حمله خوب" بر عهده حسن اعتمادی بود. و موضع نسبتا منصف و معتدل بر عهده جناب آقای منظرپور بود که فرمودند تلویزیون من و تو ملی است و خطوط قرمز نظیر "تمامیت ارضی" را مثل کانال یک رعایت می کند. این تشبیه قیاس ناپذیر در مورد خط قرمز تمامیت ارضی و ادعا اگرچه در مورد من و تو کاملا درست است. اما در مورد کانال یک صحت ندارد. زیرا جدایی طالبان همواره در کانال یک حضور داشته و دارند و کانال یک با رندی و تردستی این مدعای رژیم را ترویج می کند که اگر نظام فرو بپاشد ایران فرو می پاشد. شهرام همایون اخیرا ملت ایران را بخاطر سر دادن شعار "نه غزه نه لبنان ـ جانم فدای ایران" محکوم کرد و گفت باید به شعار "نه غزه نه لبنان نه تلآویو" تبدیل شود.
البته بنده برای آخرین بار ماه ها پیش که جهت انتقاد بی تعارف به برنامه ایشان رفته بودم, از وی به دلیل خصومت و کینه عملی (و نه کلامی) او علیه شاهزاده رضا پهلوی شدیدا انتقاد کردم و سپس بایکوت شدم. لینک آن مصاحبه اینجاست. از خواننده محترم تقاضا دارم حتما نظرات بیش از ۳٤٠ هموطن را در زیر این ویدئو در یوتیوب بخوانند تا بدانند "آش" همایون چقدر شور است؛ اما خودش به به و چه چه می گوید.
به همین دلیل نامه کوتاه ایمیلی به دو مهمان برنامه که هر دو آنها را قریب به دو دهه است می شناسم, نوشتم و گفتم تاسف آور است که شما در غیر حرفه ای ترین؛ برنامه یک فرد ("ش") علیه یک تلویزیون دیگر شرکت کردید و کس و یا کسانی نیز عقده های شخصی فراوانی را در ملاء عام بیرون ریختند. بنده صدها بار دیده ام و شخصا بارها تجربه کرده ام که چگونه صاحب این تلویزیون حرف در دهان مهمان می گذارد تا آن را تکرار کند. و همیشه هم بنده را (مثل اکثر میهمانان کانال یک) با نوعی رندی در مضیقه و رودربایستی قرار داده تا حکایت و تحلیل بر مزاج عقده گشایی ایشان ارائه داده شود؛ که فرد میهمان اگر ذاتا نخواهد اما ممکن است با عطف به "ماخوذیت به حیا" یا در "منگنه قرار گرفتن" ناچارا ادعاهای ایشان را تایید و تکرار کند. بقول ضرب المثل معروف: "حکایت بر مزاجِ مستمِع گوی - اگر خواهی که دارد با تو میلی".
صدالبته نیت بنده از نشر این نوشتار هرگز و ابدا مقایسه بین دو تلویزیون غیر قابل قیاس و صد در صد متفاوت شهرام همایون, با تلویزیون منو و تو نیست. بهر روی
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم / تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
بـرفت عـمر و نرفتـیم راه شرط و ادب / به راستی که به بازی برفت چندین سال
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
منبع:پژواک ایران