بیاطلاعی يا تبليغات سوء بر عليه بلوچها؟
عبدالستار دوشوکی
سرکار خانم مهرانگيز کار در مقاله ای بنام "بدن زنان زير تيغ زنان" در سايت روز انلاين مدعی شده است که دختران در بخش هائی از جهان از جمله سيستان و بلوچستان ختنه می شوند. ايشان نوشته اند" "ختنه دختران يک سنت است و جمعی از مسلمانان آن را ضروری می دانند". ايشان سپس ادامه می دهند : "که معلوم نيست (اين سنت) از کجا آمده و هرچه هست حکم اسلامی نيست. شيعيان به ندرت به اين سنت پايبندی نشان داده اند".
يعنی ايشان اينگونه توجيه می کنند که فقط سنی های "عقب مانده" ايرانی مثل بلوچها به اينگونه رسوم ارتجاعی و ضد زن پايبند هستند، و شيعيان (بخوان روشنفکر) به ندرت به اين سنت پايبندی نشان داده اند.
متاسفانه، عليرغم احترام وافر بنده نسبت به سرکار خانم مهرانگيز کار که پرونده درخشانی در دفاع از حقوق بشر و بخصوص حقوق زنان دارد، بايد عرض کنم که اين ادعا ذره ای سنديت ندارد و کذب محض می باشد. به همين دليل پيام ايميلی برای سردبير روز انلاين فرستادم و درخواست نمودم که متن تصحيحی در روزانلاين منتشر شود، که ايشان اين درخواست را رد کرده و از من خواستند تا مستقيما با خانم کار تماس بگيرم. اين در حالی است که مقاله در سايت روزانلاين منتشر شده است، و سردبير نمی تواند خود را از مسئوليت مبرا بداند. در آن متن نوشته بودم که اين اجحاف بزرگی است که مردم محروم و مظلوم بلوچ را به کار ناکرده متهم کرده و اين ذهنيت را در بين بقيه هموطنان به نادرستی تقويت کنيد که مردم بلوچ از نظر فرهنگی بسيار عقب مانده هستند و دختران خود را ختنه می کنند. اين نيز در ضمير ناخودآگاه هموطنان توجيه ديگری خواهد بود برای تبعيض و سرکوب مردم بلوچ توسط جمهوری اسلامی و بقيه رسانه های فارسی زبان در داخل و خارج کشور. نشر اين مطلب نادرست از جانب سرکار خانم کار، ظلم بزرگی است در حق مردم بلوچ. آن هم در شرايطی که آن استان بيشترين مديران زن، فرمانداران زن و حتی نماينده زن در مجلس دارد، و تعداد بيشماری از دختران جوان بلوچ در دانشگاه های ايران و خارج مشغول تحصيل هستند.
همانگونه که خانم کار ظاهرا تفحص فقه ای و دينی کرده و به اين نتيجه رسيده اند که "ختنه هر چه است حکم اسلامی نيست و در بين شيعيان رواج ندارد"؛ ای کاش کنکاشی نيز در اينترنت می نمودند، تا پی ببرند اين تبليغات مسموم و کذب بر عليه مردم بلوچ از کجا سرچشمه می گيرد. برای درک بيشتر اين "دروغ بزرگ"؛ سرکار خانم کار و خواننده محترم را به سايت " انسان شناسی و فرهنگ" که در داخل کشور می باشد و مقاله تحقيقی آقای محمد بلوچزهی که آن را حدود ١٤ ماه پيش نوشته است رجوع می دهم (لينک ١). محمد بلوچزهی اکنون بخشدار مرکزی شهرستان نيکشهر است. ايشان می نويسند: (بقيه اين نوشتار از مقاله محمد بلوچزهی اقتباس شده است)
بارها با طرح موضوع ختنه زنان بلوچ در رسانه ها توسط افرادی غير بلوچ اين پرسش برای من بوجود می آمد که چطور ممکن است چنين رسومی در فرهنگ بلوچستان وجود داشته باشد که اولا بعنوان فردی برخواسته از همين فرهنگ از وجود و اجرای چنين رسومی بی خبر باشم و دوماً اينکه خود سالهاست در مورد فرهنگ و هنر بلوچستان بويژه فرهنگ عامه مردم بلوچ پژوهش های فراوانی انجام داده و به عنوان يک مطلع هيچگاه چنين رسومی را در جامعه بلوچستان نه ديده و نه شنيده ام. جالب است بدانيد چند سال پيش همين موضوع با برخی از زنان فعال بلوچ در سراسر بلوچستان طرح شد که همه آنها واکنش مشابه و يکسانی از خود نشان دادند و از اجرای چنين رسومی اظهار بی اطلاعی نموده هيچ ؛ بلکه آنرا مغاير با ارزش ها و سنت های رايج در بلوچستان عنوان نمودند. با اين تفاسير چطور ممکن است چنين رسومی در بلوچستان رواج داشته باشد اما مردم آنجا حتی با نام و اصطلاح آن "ختنه زنان" بيگانه باشند. رسوم کاذب ختنه زنان در بلوچستان که متاسفانه برخی از رسانه ها ناآگاه و بدون هيچگونه پشتوانه مستند و مستدلی به آن می پردازند نه تنها مغاير با اصول سنتی و ارزش های قومی رايج در اين منطقه است بلکه اين عمل در ميان مردم بلوچ قبح محسوب می شود. ختنه زنان نه در دوره معاصر و حتی در تاريخ بلوچستان سابقه نداشته و باتوجه به جايگاه والا و ويژه زنان در فرهنگ بلوچ هر آنکس با فرهنگ مردم بلوچ کمترين آشنايی داشته باشد آگاه است چنين رسوماتی مورد پذيرش مردم بلوچ نبوده و در مورد فرهنگ و سنن بلوچ صدق نمی نمايد و همخوانی با آئين های جاری قوم بلوچ ندارد.
پس اصرار چرا؟ هر ايرانی اندک شناخت نسبت به بلوچ و فرهنگ و آداب سنن اين قوم آريايی داشته باشند به خوبی بر اين امر واقف است که در فرهنگ بلوچ زنان از جايگاه ويژه ای برخوردار هستند و با توجه به حرمت و منزلت زنان در ميان قوم بلوچ هيچگاه چنين سنتی که جايگاه اين قشر را مخدوش می نمايد در فرهنگ بلوچ پذيرفته نمی شود و اجازه اجرا نمی يابد. پس چرا اصرار؟ طرح اينگونه مطالب و نسبت دادن آن به مردم بلوچ از کجا نشئات گرفته و با چه هدفی صورت می گيرد؟.
از آنجا که مردم بلوچ فاقد هرگونه تريبون و يا رسانه تاثيرگذاری جهت شناخت فرهنگ و آداب و رسوم خويش هستند و رسانه ها نيز چندان رغبتی برای شناخت اقوام ايرانی از خود نشان نمی دهند اين موضوع يعنی فقدان رسانه باعث شده تا مردم ايران زمين نسبت به يکديگر و فرهنگ های ايرانی شناخت کافی و وافی نداشته و هر آنچه از سوی برخی رسانه ها ولو مطالب کذب باشد طرح شود ممکن است باتوجه به همين گسست فرهنگی مورد قبول آحاد مردم ايران واقع گردد.
اين شايعه از کجا آب می خورد؟: بی گمان شائبه و شايعه چنين رسومی در بلوچستان از آنجا نشئت گرفته شده که برخی از نويسندگان رسانه ها دورادور با توجه به اشتراکات مذهبی برخی اقوام و مناطق کشور همين موضوع را سندی بر گمانه زنی های وهمی خويش قرار داده و می آورند که با توجه به اينکه چنين رسومی در فلان و بهمان مناطق از کشور ممکن است وجود داشته باشد، پس در نتيجه ممکن است در بلوچستان نيز بر اساس اشتراکات فرهنگی و يا مذهبی با فلان مناطق شايد به زعم آنان چنين رسومی رايج باشد!
در پايان از جانب خويش (دوشوکی) بايد در مورد ظلم و ستم گسترده و همه جانبه بر عليه بلوچ ها توضيح کوتاهی بدهم. واقعيت تلخ اين است که بيشترين تبليغات سوء ولی هوشمندانه بر عليه بلوچها توسط رسانه های فارسی زبان خارج از کشور صورت می گيرد. بخصوص رسانه های که توسط دولت ها و موسسات کشورهای غربی حمايت مالی می شوند. و تلخ آور تر آنکه برخی از نويسندگان و مجريان و مفسران اين رسانه ها که از خارجی ها حقوق يا "حق المقاله" و"حق المصاحبه" می گيرند، فعالان قومی و بلوچ را با بی آزرمی مطلق متهم می کنند که از بيگانه و يا غرب برای تجزيه طلبی و غيره پول دريافت می کنند. و ما بلوچ ها امکان پاسخگويی نداريم. اين آدرس اشتباهی دادن و رد گم کردن، شگرد شناخته شده ای است، آن هم در مملکتی که سنگ را بسته و سگ را آزاد گذاشته اند.
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن آذر ١٣٩٣
١ ـ لينک ١ : http://anthropology.ir/node/19714
منبع:پژواک ایران