PEZHVAKEIRAN.COM نظام فاسد
 

نظام فاسد
فـرهاد مهدوی

فضاحت رسوا کننده ی تقلب در انتخابات ریاست جمهوری توسط خامنه ای - احمدی نژاد، بحرانی را موجب گردیده که ارکان نظام پوسیده ولایت فقیه را به لرزه انداخته است. با این فضاحت و با این بحران بعید بنظر می رسید که تا مدت ها کسی جرات کند اندر باب مقوله انتخابات و یا برگزاری انتخابات در ایران، حرفی بزند و سخنی به میان بیاورد. اما محسن رضایی کاندید ناکام انتخابات اخیر رئیس جمهوری، جرات به خرج داد و طرحی را برای مثلا انتخابات آینده پیشنهاد کرد تا از این طریق به گفته ی خود او "اعتماد مردم بيشتر جلب" شود. رضایی بالاخره روزگاری فرمانده سپاه بوده و باید تفاوتی از بابت جرات و جسارت میان او و بقیه بوده باشد!

 

وی که پس از اعلام نتایج انتخابات، همراه موسوی و کروبی، ظاهرا جزء معترضین به تقلب در انتخابات بود، کوتاه زمانی بعد، جا زد، با حاضر شدن در صف اول چند نماز جمعه که از جمله خامنه ای خطیب آن بود و بخش عمده ای از مردم این نماز جمعه ها را بایکوت کرده بودند، به زیر عبای ولایت خزید و انگاری که از اساس تقلبی در کار نبوده و او هم اعتراضی نداشته است.

 

رضایی که دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم هست در توضیح طرح خود گفت "بايد کميسيون ملى انتخابات تشکيل شود تا دولت از مداخله در امور انتخابات منع گردد و در حقيقت با اين کار اعتماد مردم بيشتر جلب خواهد شد، لذا ما در اين طرح به دنبال اصلاح نظام و قانون انتخابات هستيم و اگر در ساماندهى اين طرح موفق شويم بسيارى از مشکلات انتخابات حل خواهد شد."

 

فرمانده سابق سپاه در این تصور باطل غوطه می زند که گویا احمدی نژاد 4 سال دیگر در مقابل فشار مردم معترض دوام می آورد و او احتمالا می تواند مجددا کاندید شده و بخت بی اقبال خود را یک بار دیگر بیازماید. با این وصف روزنامه حکومتی کیهان به محسن رضایی گیر داده و طرح او را موجب بی اعتباری وزارت کشور و شورای نگهبان دانست که اولی اجرا و دومی نظارت بر انتخابات را به عهده دارند. کیهان نوشت "طرح کمیسیون ملی انتخابات یا هر طرح مشابه دیگر، متضمن نادیده گرفتن ساز و کارهای قانونی و از جمله ساز و کار قانون اساسی است، چرا که قانون اساسی به صراحت وزارت کشور را مامور برگزاری و شورای نگهبان را مامور نظارت بر انتخابات کرده است. با این وصف باید پرسید بی اعتبار کردن قانون اساسی از کدام منطق قابل قبول ملی، انقلابی و یا شرعی برخوردار است؟"

 

دو هفته پس از مطرح شدن طرح رضایی، شورای نگهبان که معلوم نیست چرا فکر می کرده باید خود را طرف این پیشنهاد فرض کند، واکنش نشان داد و به نوشته ی روزنامه ها "سخنگوی خود را فرستاد تا کسانی که به فکر ایجاد کمیسیون ملی انتخابات هستند، برای همیشه فکر تغییر در روند کار شورای نگهبان را از سر بیرون کنند." کدخدایی سخنگوی شورا گفت "افرادی که در انتخابات شکست خوردند نباید به فکر تغییرات عمده در همه کشور باشند." سخنگوی شورای نگهبان با تاکید بر این که امکان تغییر نهادهای قانون اساسى نيست تصريح کرد: ما بايد فرهنگ انتخابات و فرهنگ قانون‌گريزى را تغيير دهيم و افرادى که در انتخابات وارد گردونه انتخابات مى‌شوند بايد بپذيرند که اگر شکست خوردند نبايد در صدد اين باشند که در همه کشور تغييرات عمده به وجود بياورد."

 

از اهداف یا انگیزه های نا گفته ی محس رضایی در طرح بی فایده و مردود "کمیسیون ملی انتخابات" برای اصلاح سیستم فاسد و سرکوبگری چون ولایت فقیه در می گذریم، و به این هم کاری نداریم که این پیشنهاد اساسا پیگیری خواهد شد یا نه، اما از سخنگوی شورای نگهبان باید پرسید به چه مجوزی به خودش اجازه می دهد تا در باره ی یک نظر و یک پیشنهاد که صرفا یک طرح است و هنوز پروسه و مراحل "قانون" شدن را طی نکرده و به مصوبه تبدیل نشده، با قاطعیت نظر بدهد و آن را خلاف مثلا قانون اساسی یا هر چیز دیگری توصیف کند؟ گویی شورای نگهبان عادت کرده که در هر امری - مربوط و نامربوط - دخالت کند! وظیفه شورا این است که قوانین و مصوبه های مجلس را پس از تصویب و عبور از مجلس، با به اصطلح قوانین شرع و قانون اساسی تطبیق دهد، و تا پیش از این مرحله، حق هیچ گونه مداخله ندارد و باید ساکت باشد. علاوه بر این ملاحظه می کنید که کدخدایی مزدور با چه وقاحتی طلبکاری هم می کند و ضمن رد هر گونه ساز و کاری برای جلوگیری از تقلب در انتخابات احتمالی آینده، معترضین به تقلب در نتایج انتخابات را مورد حمله قرار داده، آنها را به "قانون گریری" متهم می کند و می خواهد که به جای هر اقدامی در این زمینه "فرهنگ انتخابات" را تغییر  دهند! تغییر فرهنگ انتخابات هم به تعبیر وی یعنی تسلیم شدن به خود سری ها و خود رای های شورای نگهبان و هر خبط و خطای خائنانه ای که مشتی مزدور ولی فقیه در چارچوب این شورا مرتکب می شوند.

 

فاطمه حقیقت جو، در بررسی واکنش بیجای شورای نگهبان به طرح محسن رضایی، آسیب شناسی انتخابات در ایران را مورد توجه قرار داد و تمام مشکل را در فاسد بودن نظام موجود  دانست و ایجاد هر طرح و نهاد تازه را نیز بی فایده و عبث توصیف کرد. وی که خود نماینده دوره ی ششم مجلس رژیم بوده و اکنون در آمریکا بسر می برد گفت "اصل اساسی انتخابات، سالم بودن و آزاد بودن انتخابات است، مردم باید قدرت انتخاب داشته باشند که از میان دیدگاه های محتلف کاندیدای مورد نظرشان را انتخاب کنند." حقیقت جو با توجه به نظارت استصوابی شورای نگهبان توضیح داد که قانون انتخابات در ایران، همراه با تبعیض سیاسی است و وزارت کشور و شورای نگهبان به عنوان مجری و ناظر انتخابات، بسیار بد عمل می کنند. او  تاکید کرد "در نظامی که اصولا فاسد است، هر نهاد جدیدی هم که شکل بگیرد، امکان فساد در آن نهاد جدید نیز وجود دارد، بنا بر این حتی اگر نهاد جدیدی هم شکل بگیرد هیچ تضمینی برای برگزاری انتخابات سالم و عادلانه وجود نخواهد داشت." حقیقت جو تاکید کرد که "قانون باید به طور کل تغییر کند" و "مجریان و ناظران" انتخابات نیز باید تغییر کنند " تا تبعیض سیاسی در انتخابات از میان برود.

 

برخورد شورای نگهبان با محسن رضایی و رد طرح پیشنهادی او، یک بار دیگر نشان می دهد که کمترین احتمال "اصلاح نظام" ارتجاعی و سرکوبگر ولایت فقیه در هیچ مقیاسی متصور نیست. این نظام جهنمی هیچ پتانسیل و هیچ ظرفیتی برای تغییر و رفرم سیاسی ندارد و تنها گزینه ی پیش رو برای حاکمیت موجود در ایران سرنگونی است. امروزه جناح های خودی داخل نظام نیز هر جند با اکراه اما به تدریج به این حقیقت نزدیک می شوند. خاتمی اخیرا در سخنانی در یزد گفت "در این فضای بسته یک جانبه، هسته های عمل به وجود می آیند، عملی که متوجه نفی همه اینها خواهد بود، همچنان که ما متأسفانه نشانه های آن را در جامعه می بینیم."

 

 

فـرهاد مهدوی

20 مهر ماه 1388

farhaadmahdavi@hotmail.com

منبع:پژواک ایران