PEZHVAKEIRAN.COM 16 آذر، اعتراض زیر پوست شهر
 

16 آذر، اعتراض زیر پوست شهر
فـرهاد مهدوی

 

در آستانه ی 16 آذر- روز دانشجو - مجله ی تایم "معترضان ایرانی"، یا همان جنبش اعتراضی مردم ایران علیه تقلب در انتخابات اخیر ریاست جمهوری را برای دریافت عنوان "شخصیت سال" نامزد کرده است. در سال 1951 تایم، عنوان "مرد سال" یا شخصیت سال را به محمد مصدق، نخست وزیر وقت ایران اعطا نمود، مصدق اولین شخصیت از خاور میانه بود که این عنوان را کسب می کرد. باراک اوباما، خمینی، ریچارد نیکسون، آدولف هیتلر، ژوزف استالین و آلبرت آینشتین از چهره هایی هستند که پیش از این توسط مجله تایم به عنوان شخصیت سال انتخاب شده اند. در میان فهرست نامزدهای دریافت این عنوان برای امسال علاوه بر جنبش اعتراضی مردم ایران نام هایی چون آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، بن برنانکه، رئیس بانک مرکزی آمریکا، استیو جابز، مدیر اپل مکینتاش و یوسین بولت، قهرمان دو سرعت جهان نیز به چشم می خورند.   

تایم در توضیح انتخاب 'معترضان ایران' می نویسد: "چندین هفته در تابستان، بسیاری از ایرانیان در اعتراض به تقلب احتمالی [در انتخابات] به خیابان ها رفتند که در تمام جهان بازتاب داده شد. شجاعت و عزم مردم در مقابل سختگیری بی رحمانه دولت (ایران) عمق اشتیاق آنها را برای رسیدن به آنچه باور دارند، نشان داد. مرگ ندا (آقا سلطان) یکی از زنان معترض، به نماد غم انگیز این جنبش تبدیل شد و نشان از آن داشت که رژیم تحت حکومت (آیت الله) خامنه ای، رهبر ایران و محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری تا چه اندازه برای بر سر قدرت ماندن در تلاش اند."

تایم در پایان بخش مربوط به نامزدی معترضان ایرانی نوشته است: "نهایتا هر امیدی به این که این اعتراض ها به سرآغازی برای شکوفایی دموکراسی در ایران تبدیل شود، با خشونت سرکوب شد و هر چه زمان پیش رفت، مشخص شد که رهبران این جنبش اعتراضی، همچون میر حسین موسوی، آن طور که بسیاری از غربی ها زمانی امیدوار بودند، به دنبال گسست کامل از جمهوری اسلامی نبوده اند."

فارغ از این که معترضان ایرانی، عنوان "شخصیت سال" را به خود اختصاص بدهند یانه، نفس این نامزدی از طرف مجله معتبر تایم برای دریافت چنین عنوانی، حاکی از آن است که به خیابان آمدن اعتراضی مردم در ایران در مخالفت با دولت نامشروع احمدی نژاد و علیه نظام ملاهای فاسد به اندازه کافی برای جهانیان شناخته شده، سمپاتی و هواداری شان را جلب کرده و موجبات انزوا و طرد شدگی رژیم منفور آخوندی را در عرصه ی جهانی فراهم نموده است. چندی پیش و در پی تظاهرات اعتراضی مردم ایران یک معلم دبیرستان در نیویورک نیز با درج مطلبی در روزنامه هافینگ پست توضیح داد که چگونه آمریکایی ها با دیدن اعتراضات خیابانی مردم ایران، از اسم ایرانی ها فعل بدیعی با این ترکیب ساخته اند: "Going Irania  یعنی "به راه ایرانی رفتن".

جریان از این قرار بوده که یکی از شاگردان در مقابل ناظم مدرسه که همه شاگردان از او سخت حساب می برند می ایستد، کاری که تقریباً هرگز سابقه نداشت. وقتی این شاگرد درخواست اش برای آنچه که می خواست پذیرفته نشد، یکی دیگر از شاگردها گفت بیائید با او ایرانی بشیم. منظور او سازمان دادن اعتراض بود علیه ناظمی که حرف حساب به گوشش نمی رود. از آن به بعد این شاگردان از کلمه «ایران» به عنوان یک فعل برای هر تغییری که خواستار آن هستند استفاده می کنند و ایران از حالت اسم به فعل تغییر پیدا کرده است و در این فرهنگ عامیانه «فعل ایران» یعنی در مقابل قدرت حاکم ایستادن. معلم نیویورکی می گوید حتی آن شاگرد مدرسه هائی که کمترین میزان آگاهی از اخبار دنیا دارند از واژه «ایرانیان» به جای «تهور و شجاعت» در جملات شان استفاده می کنند.

آری تبدیل شدن نام ایران به فعل شجاعانه ی در برابر حرف زور ایستادن، آنهم در میان جمع شاگردان دبیرستان های آمريکائی که همیشه به بی خبری از دنیای بیرون از آمریکا اشتهار داشته اند، همان داستان واقعی مردم سرفراز و قهرمان ایران است که در مقابل یکی از وحشی ترین و جنایتکار ترین رژیم های موجود بپا خاسته و حق ضایع شده خود را مطالبه می کند، و به گفته ی آیت الله منتظری به چیزی کمتر از گرفتن حق خود نیز رضایت نخواهند داد.

اکنون به یکی دیگر از روزهای بزرگ اعتراضات خیابانی نزدیک می شویم، دوشنبه آینده 16 آذر است، 16 آذر از یک سو حلقه ی پيوند میان تمام دانشجويان و از سوی دیگر، نقطه اتصال دانشجویان و مردم است. به همین خاطر 16 آذر به کابوس دهشتناکی برای رژیم تبدیل شده است. هیچ چیز در 16 آذر قابل پیش بینی نخواهد بود، این احتمال هست اتفاقاتی روی دهد که گردانندگان رژیم اساسا انتظارش را ندارند. دانشجویان از مردم و از پدر و مادرها دعوت کرده اند 16 آذر از خانه ها بیرون بیایند، در دانشگاه ها حاضر شوند و کنار فرزندان دانشجوی خود به خیره سری و بی اعتنایی رژیم به خواست مردم، و رفتارهای سرکوبگرانه ی حاکمیت اعتراض کنند. قریب یکهزار دانشگاه و مراکز آموزش عالی در سراسر ایران وجود دارد، تجمع مردم همراه دانشجویان در این مراکز، تاکتیکی است که دست رژیم را می بندند، چون امکان تمرکز نیرو برای سرکوب در یک زمان واحد در یکهزار مرکز آموزشی اساسا وجود ندارد.

به همین خاطر گردانندگان رژیم سخت ترسیده اند، لذا در روزهایی که به 16 آذر نزدیک می شدیم موجی از بازداشت دانشجویان، سراسر کشور را فرا گرفت و بیش از 90 دانشجو فقط ظرف سه هفته بازداشت شدند. اژه ای کریه المنظر، دادستان کل رژیم، احمدی مقدم، فرمانده ناجا و مشتی عمله و اکره سرکوب هم به عربده کشی و شاخ و شانه کشیدن پرداختند.

از روز شنبه آینده قرار است همه نیروهای سپاه اعم از سرباز و درجه دار در حالت آماده باش باشند و طبق بخشنامه محرمانه، اکثر درجه داران را برای دریافت اسلحه کمری به منظور مقابله با تظاهرات 16 آذر بسیج کرده اند. پلیس پایتخت اعلام کرده که علاوه بر ممانعت از برگزاری و برپایی تجمعات «غیرقانونی و غیرمجاز» در این روز با هر گونه تجمع خارج از محل‌های پیش‌بینی شده نیز به ‌شدت برخورد «قانونی» می‌کند. برای مقابله با تجمعات دانشجویی، و خالی شدن تهران و شهرهای بزرگ از جمعیت، تمام موسسات آموزشی اعم از دانشگاه ها و مدارس را در روز شنبه تعطیل کرده اند. با تعطیلی روز شنبه، چهار روز تعطیلی فراهم می شود و خالی شدن دانشگاه ها وشهر تهران در آستانه روز 16 آذر را موجب خواهد شد. دولت کودتا خام خیالانه گمان می کند جنبش دانشجویی در اثر این تعطیلی چهار روزه نمی تواند برای تجمع بزرگ در دانشگاه ها و خیابان های پایتخت، برنامه ریزی دقیقی انجام دهد.

دانشجویان اما قرار است با قدرت و مدیریت بیشتر و با نشاط افزون تر از دفعات قبل، وارد صحنه شده و تمهیدات امنیتی دولت کودتا را برای ممانعت از تجمعات مردم، خنثی سازند. حتی اطلاعیه‌هایی در تهران و شهرهای دیگر منتشر شده و برای سردادن فریاد «الله اکبر» در شب شانزدهم آذر ماه در ساعت 10 شب، فراخوان داده اند.

از سوی دیگر، اگر به گفته ی مجله ی تایم سران جنبش اعتراضی همچون میر حسین موسوی، آن طور که انتظار می رفت، به دنبال گسست کامل از جمهوری اسلامی نبوده اند، اما مردم با برپایی تظاهرات اعتراضی طی 6 ماهه ی گذشته و شعارهای سنجیده و روشنی که داده اند موضع خود را در برابر رژیم کاملا مشخص کرده و هیچ ابهامی باقی نگذاشته اند که اساسا خواهان این رژیم نیستند. در عین حال، کار هنوز به آخر نرسیده و اتفاقات بسیاری همچنان در حیطه ی امکان است و چه بسا که حوادث غیر منتظره ای نیز رخ بدهد. کما این که بیش از سه هزار دانشجوی دانشگاه تهران با امضای طوماری، از موسوی و کروبی برای حضور در مراسم بزرگداشت 16 آذر دعوت کرده اند.

دانشجویان نوشته اند:   "آقای موسوی شما بارها از خطر شکل گیری یک دیکتاتوری خطرناک هشدار داده اید و شما آقای کروبی همیشه گفته اید کنار نخواهید کشید و تا پایان راه خواهید ایستاد، حال در تاریخی ترین روز استبدادستیزی تاریخ ایران و بزرگداشت مظلوم ترین و ایستاده ترین مبارزان راه آزادی و استقلال و دموکراسی با توجه به موقعیت حساس کنونی از شما مصرانه می خواهیم که در 16  آذر گسترده ترین جمع حامیان خود را تنها نگذارید و با اعلام حضور خود یاور جنبش دانشجویی و رهبرانی شایسته برای جنبش سبز مردم ایران باشید."

در بخش دیگری از این طومار آمده است که "کودتای ننگین انتخاباتی خرداد  88  و حوادث پس از آن بر همگان ثابت کرد که اگر غفلت کنند و اگر در مقابل انحرافات کنونی تردید کنند و نایستند، آینده بسیار تلخ در انتظار ایران است. آینده ای که همه خیانات و جنایات پس از انتخابات در مقابل آن اندکی بیش نخواهد بود.".

بدین ترتیب است که روز 16 آذر 88 در تاریخ جنبش اعتراضی مردم ایران روزی بزرگ و حساس بشمار می رود و بر همگان است تا به عنوان یک وظیفه ی ملی، میهنی و مبارزاتی در معیاد و قرار روز 16 آذر حاضر شده و اعتراض و حق طلبی مردم را با صدای هر چه بلندتر فریاد کنند. آری، این جنبشی است تا پیروزی.
 
۱۳ آذر ۱۳۸۸

 

farhaadmahdavi@hotmail.com

منبع:پژواک ایران