ترکمانچای اتمی(پاسخی به درخواست دوستان درموردمذاکرات جاری ژنو)
کورش کبیر
امروز کمترکسی تردید دارد که ازجنگ 8 ساله ایران وعراق تنها کمتراز دو سال آن جنگ واقعی بود یعنی تجاوز عراق به خاک کشورمان در30 شهریور 59 ودفع آن همراه با واردکردن خسارات سنگین به رژیم وارتش صدام حسین دردوعملیات استراتژیک “فتح المبین” آزادی شمال خوزستان وبیت المقدس(آزادی خرمشهر وغرب رودخانه کارون)
اکنون باردیگرشاهد تکرارهمان سناریو درخصوص جنگ ناخواسته ای هستیم که با برنامه جاه طلبی رهبران ایران تحت عنوان دسترسی به تسلیحات اتمی آغازگردید ودرسال 2003 باکشف مواردمتعدد ازجمله تاسیسات غنی سازی نطنزونیزبخش نظامی درلویزان منطقه باغ شیان ونیزنگرانی ازحمله آمریکا به ایران با اتهام مشابه افغانستان وعراق فتیله آن پایین کشیده شد. نگاهی به اقاریرحسن روحانی درکتاب خاطرات خود ونیزمصاحبه های تلویزیونی وی درجریان انتخابات ریاست جمهوری خرداد92 نشان می دهد که ایران تاسال 2005 که احمدی نژاد توسط رهبری بعنوان رییس جمهورهمراه ایشان برکشیده شد با برچیدن تاسیسات نظامی دارای امکانات وتاسیساتی درحد 3000 سانتریفوژ بهمراه واحدهای تبدیل اورنیوم به کیک زرد دراصفهان بوده است وبا تعلیق داوطلبانه وبدون تعهد درصدد جلب اعتمادبین المللی موفق بوده است
اما با روی کارگذاشتن احمدی نژاد وبرداشتن پلمپ های تعلیق وشتاب بخشی به تولید ونصب سانتریفوژهای حتی جدیدتربا کارآیی ظرفیتی حدود 3 برابرقبل ونیزافتتاح سایت زیرزمینی درزیرکوههای فرودوی قم که قاعدتا براساس نقشه ای پنهانی ودرازمدت بوده ونیزتولید راکتورآب سنگین اراک ویژه تولید پلوتونیوم که تنها کاربرد نظامی یا شیمیایی کشنده دارد باردیگرنگاههای کارشناسی رابه سمت اهداف نظامی ایران دربرنامه اتمی خودمعطوف وبالاخص تلاش ایران جهت گسترش برنامه موشکی بالستیکی خود (دسترسی به بردهای بلند ونیزتکنولوژی چندکلاهکی کردن آن) نیزبعنوان دلایل قانع کننده دیگری براهداف شیطانی درآن برنامه لحاظ می گردد.
برهمین اساس کشورهای طرف مذاکره با ایران یعنی 3+3 ایران، روسیه وچین ازیکطرف و آمریکا، انگلیس، فرانسه باضافه آلمان بدون حق رای ازسوی دیگردرشورای امنیت سازمان ملل اقدام به صدوراولین قطعنامه محکومیت ایران بالحن آرامی می نمایند پس ازآن به تناسب سرکشی واصرارایران برادامه مشکوک برنامه اتمی تعداد این قطعنامه ها به 5 فقره می رسد والبته این قطعنامه ها جدا ازحدود 15 قطعنامه دیگردرشورای حکام سازمان بین المللی انرژی اتمی یا بازوی کارشناسی سازمان ملل درموضوعات اتمی است.
این قطعنامه ها که مواردمتعددی ازجمله توقف کامل غنی سازی تا تحریم های بین المللی را درابعاد بسیارگسترده ای درزمینه اتمی، نظامی و امورات بانکی ونفت وبیمه وحمل ونقل برمی گیرد عمدتا ازسال 2010 شکل جدی بخود می گیرد ودرواقع آثاروپیامدهای این تحریم ها ازدیدواقعی تنها 2 سال است که واردمرحله اجرایی آن شده است لذا با توجه به درآمد حدود 1000 میلیارددلاری دولت حاکم برایران طی 8 سال اخیروواردات بی رویه هرگونه کالای ضروری وفانتزی چون خودروهای مجلل چندمیلیاردی وقصرهایی که این مدت ساخته شد می توان به ضرس قاطع اعلام کرد که رهبران ایران درپوشش اهداف پنهانی خود برای ساخت سلاح اتمی همزمان چپاول سازمان یافته ای را نیزتحت لوای این پروژه سامان داده اند غارتی که ازدیدآنها باانتقال سرمایه فوق به واحدها وافراد مرتبط بارهبری بعنوان بازوی کمکی اتمی تداوم عمرنظام راازداخل وخارج بیمه می کند.
اما با ذکراین مقدمات به چه مرحله ونقطه ای می خواهیم برسیم که نگارنده آنرا نقطه بازگشت پذیریا Turning Pointبرنامه اتمی و غارت سرمایه های ملی ایران می نامم وآن ظاهرشدن آثارسوء چپاول ملی فوق، تحریم ها وبرنامه اتمی است که زمینه شورش همگانی درایران را فراهم کرده است یعنی قرارگرفتن طبقه آسیب پذیردرکنارطبقه متوسطی که ارتش دموکراسی راتشکیل و روز به روزبدلیل وضعیت اقتصادی درحال رانده شدن اجباری به سمت طبقه آسیب پذیرمی باشد.
مجموعه عملکرد رهبری ونظام دراین دومورد عملا سیستم سیاسی کشوررابایک بن بست وکابوس سرنگونی درآینده ای نه چندان دور روبرو ساخته بود که با ماجرای انتخاب حسن روحانی وبه بهای حذف هاشمی رفسنجانی دریچه امیدی را برای عقب نشینی رهبری ونظام وی بدون سست شدن پایه های اقتدارشان رقم زده است چه آنها به خوبی می دانستند که اگراین عقب نشینی ازسوی هاشمی مدیریت گردد اولا اعتبارآن نظیرپذیرش قطعنامه 598 به حساب وی واریزمی شود ثانیا وی ازاین کارت برای کنارزدن مافیای سیاسی واقتصادی رهبری استفاده خواهد کرد وثالثا امکان هدایت کشوربه نقطه ای که ساختارکلی نظام ازنظارت وکنترل خارج بشود وجود دارد لذا با شناختی که ازروحیه بشدت محافظه کارروحانی بهمراه اطاعت پذیری وی ازرهبری والبته با نوعی فرصت طلبی داشتند وی راکاندیدای مناسبی برای این ماموریت یافتند.
دعوی درژنو برسرچیست؟
براساس قطعنامه های سازمان ملل واحتمالا پیمان منع تکثیریا NPT غنی سازی درکشورهای عضوممنوع اعلام گردیده است ایران درطی این مدت بدلیل ماهیت اصلی برنامه اش پس ازغنی سازی 5-3 درصدی دردوره خاتمی دست به غنی سازی 20% تحت عنوان نیازنیروگاه تحقیقاتی تهران دردوره احمدی نژاد زد ودرمرحله بعد با ادعای ساخت کشتی با نیروی پیشرانه اتمی درصدد افزایش غنی سازی به 79% بود که یک مرحله اساسی تربه رسیدن به اورانیوم موردنیازسلاح اتمی است والبته بهانه های دیگری هم می توان دراین رابطه جفت وجورکرد نظیرموشکهای بالستیک بردبلند که تحت عنوان قراردادن ماهواره درمدارهای بالاترمی توانند با سوخت اتمی بجای سوخت های جامد یا مایع یا ترکیبی به فضا فرستاده شوند. مزید آگاهی غنی سازی درغلظت های پایین زمان بیشتری را نیازدارد تا غنی سازی ازغلظتهای پایین به بالا زیرا درواقع درنوع دوم عملا اساس کارصورت گرفته است وفقط باید اورانیوم تولید شده باسرعت بیشتری ازلایه های بیشترعبورداده شود تا به غلظت موردنظربرسد درنتیجه ایران با تولید اورانیوم 20%، ساخت راکتورآب سنگین اراک وتلاش جهت ساخت موشکهای چندکلاهکی وماشه اتمی طی دوره دولت دست نشانده احمدی نژاد یا سالهای 2013-2005 درمقابل هزینه ای برابربا دریافت 5 قطعنامه محکومیت ازسوی شورای امنیت وتحریم ها که باتوجه به صدورآنها باستناد بندهفتم منشورسازمان ملل درعرف بین الملل بعنوان مرحله ابتدایی قبل ازحمله نظامی تلقی می شود راپرداخت کرده است لذا اکنون که با بن بست درداخل وخارج مواجه شده است ناچاراست یا نظیرکشورهای شکست خورده رسما عقب نشینی وتسلیم خود رابه آگاهی همگان رسانده که درآنصورت به سقوط سریع رژیم منجرخواهد شد ویا اینکه آنرا به صورت مرحله ای انجام تافرصت کافی جهت کنترل افکارعمومی داخل رابانوعی زدوبند بادولتهای مقابل درخارج داشته باشد ویا اینکه به راه فعلی خود ادامه دهد که بازهم به سرنگونی درمدت زمانی نه چندان دورخواهد انجامید.
پس طبیعی است که رژیم راه حل دوم راترجیح بدهد اماباید افکارعمومی داخل را توجیه نماید که به چه دلیل ازسال 2005 به بعد به غنی سازی بالای 5-3درصدی روی آورده است تا آنهمه خسارت رامتوجه کشورنماید(دقیقا مشابه ادامه جنگ به مدت شش سال پس ازآزادی خرمشهر)
کشورهای دائم عضوشورای امنیت باضافه آلمان برای اطمینان ازتسلیم شدن رژیم چندفاکتوررامدنظرقرارمی دهند
1- تعطیلی غنی سازی بطورکامل با اولویت دادن به اولا توقف غنی سازی جدید(بالاخص بالای 5-3 درصد)ثانیا: تعیین تکلیف اورانیوم 20% تولیدی که ظاهرا به حدود 185 کیلو بالغ شده است وتارسیدن به حدود 250 کیلو گرم که نیازساخت یک بمب است فاصله ای ندارد
2- تعطیلی تاسیسات آب سنگین اراک برای تولید پلوتونیوم
3- برچیدن سایت های غنی سازی وسانتریفوژهادرسایت زیرزمینی فرودوی قم ونطنزبا الویت کاهش تعداد از18 هزاردستگاه به 6هزاردستگاه وسپس 3 هزاردستگاه ونیز بااولویت دادن به سانتریفوژهای نسل 2 که سریعتروراندمان بیشتری برای تخلیص بهتردارند.
4- امضای پروتکل الحاقی به معاهده NPT که دسترسی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی یا هرمقام موردتایید سازمان ملل را به هرنقطه ازایران، به هرتاسیسات، به هرسند ومدرک وبه هرشخص زیربط ومظنون ممکن می سازد
اما رهبری ونظام حاکم برایران درمقابل برای توجیه افکارعمومی خود وخساراتی که طی بالاخص این 8 سال متوجه کشورنموده است نیزمتقابلا مطالباتی دارد
1- ازآنجا که طی 8 سال گذشته باشعار”انرژی هسته ای حق مسلم ماست” افکارعمومی را تحت عنوان مسالمت آمیزوصلح آمیزبودن فعالیتهای خود توجیه کرده است درصورت تسلیم کامل (توقف وبرچیدن کامل پروسه غنی سازی درخاک ایران) این امربه معنی تسلیم کامل وحاکمیت رادرمقابل مردم خلع سلاح وزمینه بی ثباتی گسترده درکشورمنجرنابودی رژیم رافراهم خواهد آورد لذا حفظ حق غنی سازی حتی درحد 5/3 % نیزیک حداقل ابزاروتوجیهی را برای این همه خسارات به کشوررادراختیارحاکمیت قرارخواهد داد.
2- بحث لغوتحریم ها (بالاخص درزمینه نفت وامورمالی وبانکی) بعنوان دومین ابزاردردست حاکمیت علیرغم اینکه رهبران ایران می دانند که تاثیراین امردرمقابل سوء رهبری ومدیریت اجرایی کشوربیش از25% نیست ولی بازهم یک حداقل ابزارتوجیهی رابرای تسلیم ایران به طرف مقابل دراختیارحکام ایران می گذارد توجه کنید که طی دوسال که ازتحریم های بین المللی می گذرد تا آخرین سخنرانی خامنه ای ایشان تاکید دارند که حتی باحذف تحریم ها بازهم مشکلات اقتصادی مردم حل نخواهند شد
اکنون با این وضعیت اگرغرب ودرراس آنها آمریکا بخواهد حق غنی سازی حتی درحد 5/3% رابه ایران بدهد عملامصوبات وقطعنامه های سازمان ملل و احتمالا مفاد NPT رانقض کرده است ودرضمن حفظ سایتهای غنی سازی درنطنزوقم نیز مشروعیت پیدامی کندیعنی ریشه اصلی بحران بازهم بجای می ماند نکته دوم نیزبحث تحریم هاست که تازمانیکه غرب به تمام خواسته های 4 گانه ذکرشده دربالا نرسد نمی تواند نسبت به لغو آن اقدام نماید ازسوی دیگربه ضعف واستیطال رهبران حاکم بررژیم واوضاع روبه ویرانی کشورایران واقفند وتوجه دارند که رهبری ایران بااعلام صریح وعمومی استراتژی ” سازش قهرمانانه” مایل به عقب نشینی است به شرطی که این عقب نشینی نه تنها سرعت سرنگونی رژیم رانسبت به ادامه وضعیت فعلی بیشترنکند بلکه به عاملی جهت تثبیت وپیروزنشان دادن وی دراین مناقشه نیزبشود.
راه حل درحال توافق چیست؟
دوطرف (ایران وبخش اصلی طرف مقابل به سرکردگی آمریکا) شفاها بروی غنی سازی تامیزان 5/3% توافق می کنند تاطی شش ماه ویکسال عملکرد ایران دراجرای تعهدات اعتمادسازموردارزیابی قرارگیرد ازنظرکشورهای 1+5 همین که ایران گردش اکثرسانتریفوژها رابرای تولید بیشتراورانیوم متوقف کند، روند کاهش وبرچیدن آنها را شروع کرده، پروژه تکمیل نشده راکتورآب سنگین اراک رامتوقف نموده ومیزان اورانیوم 20% غنی شده رابه صفحات سوخت (غیرقابل تبدیل به اورانیوم باکاربردنظامی) یا رقیق کرده و ازرده خارج نماید همگی نشانه هایی برهمکاری واولین مرحله “سازش قهرمانانه” قلمداد می شود (علیرغم اینکه هنوزاقدامات ساختاری نیستند) درمقابل نیزآنها بخشی از تحریم های غیرساختاری وقابل برگشت مجدد به لیست تحریم راکه ظاهرا حدود 8 میلیارددلارارزش دارد با استفاده ازردیف کالاهای اساسی یا دارویی بعنوان جایزه به رژیم ایران می دهدنظیرپرداخت بخشی ازپولهای بلوکه شده ایران درهندوچین یابانکهای اروپایی
ایران دراین مرحله اصراردارد طرف مقابل اکنون که کارتهای اصلی (فازهای تولید سلاح اتمی) راازدست وی گرفته اند حداقل بطورمکتوب موافقت خود رابا غنی سازی 5/3% اعلام نمایند ویا باحذف اصل تحریم بروی صادرات نفت واموربانکی یک امتیازمتقابل رابه ایران بدهند که تاکنون پاسخی دریافت نشده است زیرا این دوخواسته می تواند به اساس مهاربرنامه اتمی ایران ضربه واردکند.
درمذاکرات قبلی که به دنبال نزدیک به یکسال تماس های محرمانه بین ایران وآمریکا درچارچوب استراتژی ” تلقی کدخدابودن آمریکا ولزوم توافق باوی ” بدون قائل شدن نقش مستقل برای کشورهای اروپایی پیشرفتی حاصل شد باورود فرانسه توافق های آمریکا وایران به محاق رفت وعملا مذاکرات به شکست انجامید درمذاکرات اخیربا فعالیت گسترده اسرائیل که درخط مقدم جبهه اتمی است ونیزعربستان سعودی که صراحتا گفته است درصورت عدم خلع سلاح کامل ایران به دنبال ساخت بمب باکمک پاکستان بعنوان تجهیزبلوک سنی درمقابل شیعه خواهدرفت نیزمشکلات جدی برسرراه هرگونه توافق ضعیف قرارگرفته است بطوریکه انگلیس که همیشه مهمترین وپیروسیاستهای آمریکا بوده است دراین مذاکرات درموضع سابق فرانسه قرارداشته ونسبت به دل نگرانی اسرائیل وعربستان واکنش نشان می دهد و اینکه چه تضمین هایی به این کشورها ازسوی 1+5 داده شود نیزخودیک مساله است.
منبع:پژواک ایران