PEZHVAKEIRAN.COM تو این را دروغ و فسانه مدان
 

تو این را دروغ و فسانه مدان
ع .ریحانی

دیریست آقای مسعود رجوی در اشرف نمایش موهن مرگ انسانها بر پا کرده است . از چکه چکه آب شدن شمع وجودشان عکس و فیلم می گیرد و خوراک هیولای خون آشام تبلیغات می کند . تا کسی وقت نکند بپرسد که آن صد نفر را چرا در آنجا گماشتی و به بهانهء حفظ اموال در دهان درندگان رها کردی ، بساطی دیگر می چیند
و تشریفات سخت در خور است
صف سربازان با آرایش خاموش پیادگان سرد شطرنج
 
تا او شهیدی بر شهیدی بیفزاید و دهان منتقدان را گل بگیرد که : خاموش ! مگر نمی بینید در حال جان کندنیم ؟
ردای نا مبارک ولایت به تن کرده است ، دیگران صغارند و او صاحب خون و نفس .. میانگین سن عقلی دیکتاتوران
شصد سال است . وای به حال دیکتاتوری که حسرت دیکتاتوری را هم به دوش می کشد . عقدء آن را هم به دل دارد
خمینی گفت : " حفظ نظام اوجب واجبات است " و زیر این حکم فقهی آمیخته به سیاست بازی ، خون ریخت ، دروغ گفت و نقض عهد کرد و به زندان افکند . او هم گفتە است : " حفظ تشکیلات اوجب واجبات است " و زیر آن خون می ریزد و دروغ می گوید و کمر به تهدید و تکفیر می بندد . دیکتاتورها معمولا در مواجهە با شاعران محتاط عمل می کنند . حد اعتدال نگاه می دارند . خامنه ای هرگز شاملو را باز نداشت . هرگز به جیره خواران دستگاه ولایتش اجازهء فحاشی و گستاخی بی حد و حصر را بە او نداد . دیکتاتورها با شاعران مخالف خودشان با نرمی و مهربانی سخن می گویند چرا که نمی خواهند به لعنت ابدی تاریخ مبتلا شوند . او اما " وفا " را به تیغ تهمت و تکفیر بستە است ، " اختە شدگان درگاه ولایتش " را به جان او انداختە است
 
از هر کسی پرونده ای دارد و آن را با یک نسخە از قرآن هر شب زیر سرش می گذارد و خواب جامعهء بی طبقهء توحیدی می بیند . از هم اکنون " بند از بند می گسلد " و دهان ها را می بندد و قلمها را می شکند . حالا یک نفر بیاید و در دو جملە فرق او را با آخوند ها برای ما بنویسد . می گویید به اندازهء آنها آدم نکشتە است ؟ ! باشد ، در حاکمیت نبودە است . تا آنجا که توانستە و شرایط و توانش اجازه دادە ، کوتاهی نکرده است . آخوندها هم زمان شاه کسی را نکشتند ، حتی از تجویز مبارزهء مسلحانه هم سرباز زدند که مبادا بی گناهی آسیب ببیند ( یا به هر دلیلی ) . یکی از قدیمیهای مجاهدین روزی به من می گفت : زمان شاه در زندانها وقتی آخوند ها را می دیدیم که با آن دستان سفید و ظریف وضو می گرفتند ، هرگز تصور نمی کردیم که آن دستها روزی آدم بکشند ! حالا او که قربان دستهای  مبارکش ، از هم اکنون بو می دهد
 
شیخکان و اخته گان و طنازان را برای گرم کردن تنور تهمت به میدان آورده است
بساط اعدام و قطع کردن دست و پا را کم دارد . آن هم انشاالله به وقتش . البتە همەء اینها تنها می تواند یک قصه باشد . حالا چه کسی تخت سلطنت برای ایشان آراستە است ؟ او به اندازهء کافی به حجلە رفتە است . زمانه اش گذشتە است . به فرعونی مومیایی شدە می ماند که رعبی بر نمی انگیزد . تنها باید به او نگاه کرد و عبرت گرفت
این نسل راه خودش را از میان آتش و خون باز می کند . این نسل ذرە ذرە و کلمه کلمه برای آزادی جنگیدە است . در اوین و در خیابان های ایران ، نه در کنار جلادان و صدامیان . دل به شجاعت و درایت خودش بستە است نه به هوس و طمع حرامیان . این نسل سرفراز و دردکشیده ایران است که اراده کرده است به آزادی و دموکراسی برسد . تا بخواهی دهان به گزافه گویی باز کنی ، فورا یقه ات را می گیرد که : مردک ! اول نقاب از چهرە بردار و از هالهء نور بیرون بیا . ردای ولایت را به لجنزار بینداز و از پیلەء متعفن " قدیسیت " خارج شو ، بعد بگو ببینم حرفت چیست ! اولین شرط برای اینکە بخواهند با او وارد دیالوگ شوند این است که حق انتقاد و حرمت به مخالف را به رسمیت بشناسد . این نسل ، هالەء نور فراوان دیدە است . اجازهء پوشیدن ردای نا میمون ولایت راهم دیگر به کسی نمی دهد . آخر یادش نرفته است که عده ای یک نفر را یک شبه  با سلام و صلوات به کرهء ماه بردند و بعد صد هزارنفر کشتە دادند که او را از آنجا پایین بیاورند.
 هر جا نشانی از جنایت و جنگ طلبی و حرامزادگی ارباب بی مروت دنیاست ، به کاسە لیسی رفتە است . اما خدا نکند در دیکتاتوری هم مظلوم واقع شوی . این روزها کاری جز جنازه ساختن و مالیخولیا بافتن ندارد . وقتش آزاد است . به او پیشنهاد می دهم داستان ضحاک را در شآهنامه بخواند
 
تو این را دروغ و فسانه مدان
به یکسان روشن زمانه مدان
 ع . ریحانی

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب ع .ریحانی در سایت پژواک ایران 

*خوشرقصی برای آمریکایی ها ؟!؟  [2015 Sep] 
*آقای توتونچیان! شرافت را در لحظەء اکنونت بجو  [2015 Jan] 
*آقای جنتی ! من راز طول عمر شما را می دانم !  [2014 Oct] 
*چرا گزارش 92 و 93 در راستای مبارزه با جمهوری اسلامی است ؟  [2014 Sep] 
*فرقه ها خطرناکند  [2014 Sep] 
*چماق به دستان ولایت  [2014 Jul] 
*من آن سپیدی خاکسترم  [2014 Jun] 
*شرمتان باد ز هنگامەء رسوایی خویش  [2014 May] 
*بود اطلس خویش بر دلقی بدوخت  [2014 Jan] 
*آقای رجوی! این جام زهر را سر بکشید  [2014 Jan] 
*حسین بازجوی مجاهدین، نسخهء کوچکی از حرامزادگی کیهان  [2013 Dec] 
*سخنی با امیر صیاحی  [2013 Nov] 
* تو این را دروغ و فسانه مدان  [2013 Nov] 
*بهشت؟! _ نه ،ممنون!  [2013 Nov] 
*و کلمە بود هیچ نبود . و آن کلمە «دروغ» بود   [2013 Oct] 
*ترسم که اشک در غم ما پردە در شود  [2013 Oct] 
*انشعاب از سازمان مجاهدین؛ نامه ای به ایرج مصداقی  [2013 Oct] 
* آقای یغمایی! این شعر را از دفترتان پاک کنید  [2013 Sep] 
*آقای «قهرمان» ! لطفا دیگر قهرمان نباشید‎  [2013 Sep] 
*آقای رجوی ! اموال اشرف چقدر می ارزد؟  [2013 Sep] 
* سر پیالە بپوشان کە خرقە پوش آمد   [2013 Aug] 
*آقای توتونچیان! آدم بە زندان نمی رود کە تبدیل بە بازجو بشود  [2013 Aug] 
*چرا اصرار دارید خودتان را مضحکە کنید؟  [2013 Aug]