بود اطلس خویش بر دلقی بدوخت
ع .ریحانی
سایت وزین "آفتابکاران" مقاله ای به قلم "علیرضا تبریزی" درج کردە که از همەء دوستانی که ازاین مطلب مستفیض نشده اند خواهش می کنم که آن را حتما بخوانند . اما قبل از خواندن مطلب ، به عکس جذاب نویسندە خوب نگاه کنند. معمولا انسانها هر چقدر هم که ترشرو و بدعنق باشند ، به حرمت نگاه دوربین عکس برداری ، لبخندی می زنند . خب مشکلی نیست ، به هر حال شاید ایشان خواسته اند با این ژست و با این سر و وضع از یکی از کارگردانان هالیوود دلربایی کنند بلکە نقشی بازی کنند و معروفیتی به هم بزنند
حتما در خبرها خواندید کە جناب "مسعود ده نمکی" هم در سر صحنهء فیلمبرداری فیلم "معراجی ها" ، فاجعە آفرید . مواد منفجرهء خطرناک با خودش به شهرک سینمایی بردە است . هنرنمایی لمپنها معمولا فاجعه می آفریند . وقتی مسعود ده نمکی "پنجه بوکس" و چاقو و دستمال یزدی را به زمین می گذارد و فیلمنامەء فیلم به دست میگیرد ، باید انتظار داشت کە ایشان شهرک سینمایی را با جبهەء حق علیه باطل اشتباه بگیرد .
حالا یکبار دیگر بروید در سایت وزین "آفتابکاران" و قیافە و ژست و سر و وضع این آدم را ملاحظە کنید . وقتی چنین آدمهایی "پنجە بوکس" و چاقو و دستمال یزدی را کنار بگذارند و قلم به دست بگیرند ، نتیجه اش می شود همین مطلبی که ملاحظه می فرمایید
اما فاجعەء اصلی هنوز مانده است . ایشان حد و حدود دموکراسی را هم مشخص فرموده اند و اینکە چه کسانی در اتوبوس دموکراسی باید بنشینند و چه کسانی باید بیرون بروند . اسامی چند نفر را هم که علی الحساب باید از اتوبوس خارج شوند مرقوم فرموده اند . حالا تصور کنید که اتوبوس دموکراسی در حال سوار کردن مسافر است و این آقا ، بلە درست همین آقا ، با تمام این هیبتی که دارد و با همین نگاه پر جبروت و با همین ژست قیصری و ادا و اطوار شعبون بی مخی ، آنجا ایستادە و تعیین می کند که چه کسانی باید سوار شوند و چه کسانی حق ندارند سوار شوند و چه کسانی هم اول باید سوار شوند و بعد در نیمهء راه با لگد به بیرون پرت شوند . البتە در آن موقع قیافەء این آقا کمی با این عکسش تفاوت دارد . خب،، آدم توی عکس دیگر چاقو فنری و پنجه بوکس و دستمال یزدی اش را نشان نمی دهد . اگر هم آنها را همراه دارد عجالتا آنها را در جیب می گذارد و یک دستش را هم در جیب می کند و سفت آنها را می چسبد بطوریکە اگر در عکس نیستند ، حداقل در چهرە اش نمود پیدا کنند.
خدایا این چه رازی است که عقد اخوت دیکتاتورها و لمپن ها را در آسمانها بسته ای . شاید همین خودش مجازات طبیعی دیکتاتوری باشد . دور و اطراف خامنه ای را که زمانی هم صحبت شریعتی و طالقانی بود ،حالا الله کرم و ده نمکی و منصور ارضی گرفته اند . برای شاه هم باید شعبان بی مخ یقه درانی می کرد و حالا همین آقا ،بلە درست همین آقایی که عکسش را ملاحظه کردید باید در دفاع از رجوی رگ غیرت بجنباند و عربده بکشد و نفس کش بطلبد . این هم سرانجام رجوی که زمانی همدم حنیف و بیژن جزنی بود . البتە ایشان در دیکتاتوری هم رقت انگیزند . به دلیل اینکە جثه اش در دیکتاتوری کوتوله است ، لذا نوچه اش هم باید بشود همین آقا، بله ،درست همین آقایی که در عکس دیدید. که اگر در برابر شعبان بی مخ لنگ می انداخت و عرض چاکری می کرد ، شاید شعبان اورا به عنوان نوچهء نوچهء نوچه اش هم قبول نمی کرد . کسر لاتی دارد آخر برادر
ع .ریحانی
منبع:پژواک ایران