برگ هائی از یک دفتر (۶)
برزین آذرمهر
اگر امروزه انسان گرگ انسان است
اگر دندان کینه
رفته تابن
درتن و جان است
اگر جنگ برادر
با برادر،
سخت آ سان است
اگر تقدیرِ بی تدبیر در کار است،
اگر مجری قانون پیرکفتار است
اگر چون و چرایی نیست
به دیوان قضاوت
واژه ی عقل آشنایی نیست
فروغ پایداری نه،
و ز آزادی نشان ماندگاری نه
اگر گفتارو کردارند
وارونه،
بدی ها،خوب و
خوبی ،بد
بدین گونه؛
به آری گفتن نا خواسته
هرفردمجبور است،
کلام واپسین
همواره
با » زور « است؛
اگر کژبین و
کژ راهیم
ز عجز بینش خود
بند ی اوراد و
اوهامیم،
اگرافیون مذهب بسته ره بر مرغ هشیاری،
اگر بیگانه با خویشیم و
با هر آشنایی نیز
بیگانه،
همه از این نظام کور و پر آشوب و
«شر»مایه ست
همه از چالش خونبار "سرمایه " است.
که حرص و آز گرگی چند
سیه روزی خیل آهوانِ گیج و آواره است!
برزین آذرمهر
منبع:پژواک ایران